•°o.O⓵࿐࿐♥️࿐•°o.O
#حکایتهای_طبی ۱۱
🔅تاثیر #نفس_ناطقه بر #نفس_نامیه_نباتیه 🔅
🤕فضلابنیحییبرمکی را در سینهاش زخم چرکی پدید آمد که ترس از مرگش بود. پرسید بهترین طبیب در منطقه کیست؟
👨🏻🔬 گفتند: پزشکی ایرانی به نام جاثلیق.
🚑پیکی فرستاد تا او را از شیراز به بغداد آوردند. جاثلیق چون حالت بیماری شاه را دید، گفت:
🥛 باید از لبنیات و ترشیها پرهیز کنی تا من درمان تو را بیابم. از شاه قول گرفت.
😨 ولی شاه شب را کلی لبنیات با ترشی خورد. فردا صبح، پزشک از شاه خواست ادرار ببیند.
❌چون در ادرار شاه نگاه کرد، گفت: تو به من قول دادی که لبنیات و ترشی نخوری، چرا خلف وعده کردی؟
شاه گفت: میدانم ، برای آزمودن علم تو بود که حال بر من ثابت شد، علم فراوان داری.😇👌
✅جاثلیق هر چه از درمان بیماری شاه میدانست انجام داد اما موثر واقع نشد.😪
▫️روزی به شاه گفت: من هر چه دانستم عمل کردم موثر نشد، یقین کردم با پدرت میانه خوبی نداری، برو و رضایت او را بگیر.✔️
👴🏻شاه سراغ پدر رفت و رضایت او گرفت و درمان موثر واقع شد.
🌟جاثلیق گفت: من نگاه کردم دیدم که تو انسان عادلی هستی و ظلم نمیکنی فقط تنها مشکلت را در احترام به پدرت حدس زدم و آن درست بود و تو رضایت پدر اگر جلب نمیکردی شفا نمییافتی...😊
•°o.O⓵࿐࿐♥️࿐•°o.O