eitaa logo
مرکز رشد و توانمندسازی جوانه
34 دنبال‌کننده
526 عکس
235 ویدیو
73 فایل
مرکز رشد و توانمندسازی جوانه با هدف ارتقای بینشی، گرایشی و رفتاری فعالان فرهنگی و اجتماعی مناطق محروم شکل گرفته است. جهت ارتباط با ما:👇 @ertebat_99
مشاهده در ایتا
دانلود
(ع) از امیرالمؤمنین(ع) روایت کرد که فرمودند: 🌴 زورُوا مَوْتَاكُمْ فَإِنَّهُمْ يَفْرَحُونَ بِزِيَارَتِكُمْ وَ لْيَطْلُبْ أَحَدُكُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِيهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا يَدْعُو لَهُمَا. 🍃 به زیارت مردگان خود بروید؛ چراکه آنها از زیارت شما دلشاد می‌شوند و چه خوب است کسی بر سر قبر پدر یا مادرش در برابر دعایی که برای آنها می‌کند حاجت خود را [از خداوند] بخواهد. کافی، ج3، ص230 ♻️ @javaneh_ir
مرکز رشد و توانمندسازی جوانه
🌐 #بخش_ششم ❇️ چگونه میتوانیم توزیع را مردمی کنیم؟ قبل از پاسخ ایجابی به این پرسش، بهتر است به این
🌐 💠 : 🔷امام در تبعید بود. نوارهای سخنرانی ایشان چگونه به دست مردم در سراسر کشور میرسید؟ توسط شبکه های مویرگی مردمی. 📚 در خاطرات سرودهایی مانند ، ، میخوانیم: 📠🎞توزیع هزار نسخه یا پنج هزار نسخه در کشور کار خیلی سختی نبود. آن هم با عمومیتی که نهضت داشت پیدا میکرد و همه ی مردم در میدان بودند. فقط کافی بود که 100 تا آدم داشته باشی و به هر کدامشان 10 تا بدهی؛ میشد هزارتا. 50 تا میدادی میشد 5000 تا! نوارها که میرسید دست نفرات دوم، ان ها هم خودشان شروع میکردند به تکثیر و مرحله دوم توزیع شروع میشد. این طوری شبکه ای بزرگ بین مردم شکل میگرفت. همین شبکه مردمی هزاران بار هر نوار را کپی میکردند. در کمترین زمان به دست مردم دست به دست میچرخید و به کل کشور میرسید. 🔖در موضوع اعلامیه ها هم همینطور عمل میشد. وگرنه در آن که نمیشد علنا یک زد و از آنجا با برنامه ریزی و طراحی، اعلامیه را تکثیر و توزیع کرد. اگر این شبکه ی مردمی نبود، قطعا پیام امام خمینی یه گوش مردم نمیرسید و انقلاب هم به فرجام نمیرسید. 🔎در سالهای دفاع مقدس هم عملکرد این شبکه ی موثر میدرخشد. هم در جبهه و هم در پشت جبهه. یکی از میدان های ظهور شبکه های مردمی، در موضوع «پشتیبانی از جنگ» بود. جنگ، 8 سال طول کشید. هشت سال زمان زیادی است. نیروهای رسمی و دولتی نمیتوانستند این جنگ را مدیریت و پشتیبانی کنند. مردم می آیند پای کار. جبهه ها نیاز به خوراک و پوشاک دارد. مدارس و مساجد محلات فعال میشوند. خانه ها به مدارس و مساجد وصل میشوند. زنان و مردان وارد عمل میشوند. هر کسی هر امکاناتی دارد می اورد پای کار و جریان بزرگی به نام پشتیبانی از جنگ شکل میگیرد. 🌐 چرا نمیتواتیم از ظرفیت شبکه ی توزیع مردمی استفاده کنیم؟ 🔹1_عرض و طول این شبکه را نمیشناسیم 🔹2_فکر میکنیم کار با این شبکه خیلی پیچیده و سخت است. مانع اول را باید با نزدیک شدن به مردم رفع کرد. هر چه مردمی تر باشیم شبکه ی اخلاق، معنوی و غیر رزیمی حاکم بر مناسبات مردمی را هم بیبشتر درک و لمس خواهیم کرد. بعد از آن حیفمان خواهد آمد آن ها را نبینیم. اصلا وقتی نزدیکشان شدیم، آن ها خودشان پیش خواهند آمد تا کمکمان کنند. 🔷اما مانع دوم... 🔹این یکی را فقط از طریق مرور تجربه های ممکن و عملی میتوان رفع کرد. یه چندمثال توجه کنید: 🔹 را خیلی ها میشناسند. میدانید این جشنواره چرا عنوان مردمی را به خود گرفته؟ جالب است که یکی از دلایلش، مردمی بودن شبکه ی توزیع فیلم است. یعنی فیلم ها نه از طریق کارمندان فلان سازمان یا اداره، بلکه توسط مردم معمولی در سراسر کشور توزیع میشود. دقیقا مانند سخنرانی های حضرت امام خمینی! ❇️این شبکه چگونه شکل گرفته؟ 🔹به صورت تدریجی و گام به گام. سال 1389 در نخستین دوره ی این جشنواره، 20 فیلم مستند در 5 نقطه ی کشور«5مسجد و کانون و هیات» اکران شد. این 5 نقطه در سال بعد تبدیل به 300 نقطه شد. هر کس خبردار میشد، به این نقاط وصل میشد. فیلم ها به دست چندنفر در هر نقطه میرسید. آن ها خودشان فیلم ها را تکثیر میکردند و به لایه بعدی میرساندند و با همین روال ساده، فیلم ها تا دل یک روستای دور افتاده در ورزقان هم میرسید. 🔹بعد از 9 دوره، فیلمهای این جشنواره در هزاران نقطه ایران به دست مخاطب میرسد. بدون اینکه هزینه ای به ستاد برگزاری جشنواره تحمیل شود. تازه با استفاده از ظرفیت اینترنت، هزینه کمتر و سرعت توزیع بیشتر هم میشود. پیشنهاد میکنیم تجربه ی جشنواره مردمی فیلم عمار را در توزیع فیلم ها بخوانید. ✍️ ادامه دارد... ♻️ @javaneh_ir
مرکز رشد و توانمندسازی جوانه
🌐 #بخش_هفتم 💠 #مثال: 🔷امام در تبعید بود. نوارهای سخنرانی ایشان چگونه به دست مردم در سراسر کشور میر
🌐 : الان تیراژ کتاب هایی که در کشور منتشر میشود، نهایتا هزار نسخه است. همین هزار نسخه، البته به دست مخاطب نمیرسد. خیلی ها اصلا مطع نمیشوند که فلان کتاب منتشر شده. اگر بخواهیم به نفع این وضعیت حرف بزنیم و توجیه کنیم، خواهیم گفت: «مردم دیگر از کتاب خوششان نمی آید، اینترنت باعث شده مردم از کتاب بی نیاز شوند. کتاب خوب نداریم و...» اصلا فرض کنیم این ادعا درست است. بیایید سر استثناءها بحث کنیم. آیا اصلا هیچ کتاب خوبی در این کشور پیدا نمیشود که هزار نفر مخاطب داشته باشد؟ قطعا پیدا میشود. خی با این اسثناءها چه میکنیم؟ چرا همین کتاب های خوب انگشت شمار را نمیتوانیم دست مردم برسانیم؟ چون شبکه مردمی توزیع کتاب، نداریم. کافی است بدانیم که در سراسر کشور ده ها هزار پیاگاه بسیجی وجود دارد. اگر به هر یک از این پایگاه ها فقط یک جلد کتاب برسد و در هر پایگاه فقط یک نفر این کتاب را بخرد، تیراژ کتاب هایمان سر به فلک میکشد! خیلی سخت است؟ باور کنید نه. کافی است ایمان بیاوریم کتاب خوب را باید خواند. آن وقت راهش را هم پیدا میکنیم. : در وانفسای سینمای ایران، گاهی فیلم های خوب هم ساخته میشود. اما سوال اینجاست که این فیلم های خوبِ انگشت شمار را چندنفر میبیند؟ خیلی کم! آن چنان که خیلی وقت ها هزینه تولید این فیلم ها هم از فروش تامین نمیشود. مثالش فیلم مهم . اگر از هر پایگاه بسیج ما 5 نفر میرفتند سینما و این فیلم را میدیدند، چه میشد؟ به همین ترتیب همه محصولات خوب دیگر را هم میتوانیم مثال بزنیم که در صورت شناخت درست شبکه بزرگ مردمی، به دست مردم میرسد و برکات اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی به دنبال می آورد. این کتاب ها را بخوانیم: که با استفاده از شبکه مردمی در بسیاری از شهرها و روستاهای آذربایجان شرقی اقدام به پخش فیلم برای مردمی که سینما و تلویزیون نداشتند کرده است. دهه ی 60 آذربایجان شرقی که بسیاری از فعالیت های فرهنگی و هنری و اجتماعی ان دوره را به کمک شبکه ی مردمی انجام داده اند! ✍️ ادامه دارد... ♻️ @javaneh_ir
مرکز رشد و توانمندسازی جوانه
🌐 #بخش_هشتم #مثال: الان تیراژ کتاب هایی که در کشور منتشر میشود، نهایتا هزار نسخه است. همین هزار نس
🌐 مصرف، مفهومی اقتصادی است؛ اما در حوزه ی فرهنگ هم استفاده میشود. مثلا اینجا تعبیر را داریم که به معنای استفاده از محصولات و تولیدات فرهنگی است. با این همه میتوانیم از عبارت های دیگری هم برای رساندن منظورمان در این مرحله استفاده کنیم. مثلا بگوییم: حالا رسیده ایم به مرحله میوه چینی! همه ی کارهای قبلی یک طرف و این مرحله یک طرف! البته فراموش نکنیم که اگر در سه مرحله ی قبلی مردمی عمل کرده باشید، در این مرحله نیز حتما مردم با اشتیاق با شنا خواهند بود. غیر مردم است دست مردم در کاری باشد و خودشان در طراحی، ایده پردازی، اجرا، تبلیغ و توزیع محصول و کار، نقش داشته باشند، اما در مرحله ی نهایی خودشان را بکشند کنار! اینجا دنبال چه هستیم؟ 1_ اگر محصولی تولید کرده ایم، مردم ببینند و استفاده کنند 2_اگر برنامه ای تدارک دیده ایم، مردم بیایند و بنشینند و بهره ببرند. به بیان ساده، دنبال مخاطب هستیم! مخاطب هم باید مردمی باشد. «مخاطب غیر مردمی» یعنی چه؟ غیر مردمی بودن در مرحله ی مصرف معنایی دارد: 1_ محصولمان را به جای مردم، بدهیم به سازمان ها! آن هم نه کارکنان سازمان ها، بلکه مدیران سازمان ها ! آن ها هم بگذارند توی کشوی میزو کمدشان! اگر هم محصولمان را به صورت انبوه، با پول سازمانشان بخرند، بریزند توی انبار سازمان تا خاک بخورد. 2_ اگر برنامه ای در مسجد یا سالن تدارک دیده ایم، نامه بفرسایم به پادگان ها و سازمان ها، تا سربازان و کارکنان خود را با اتوبوس بیاورند برنامه ی ما، نا مجلس را پر شکوه نشان دهیم. سرباز یا کارمندهم بخشی از مردم اند! اما وقتی از سر اجبار، به امر مافوق و بدون حق انتخاب و علاقه در جایی حاضر میشوند، بهره ای از ان برنامه نمیبرند! برای برنامه ی ما هم امتیازی نیست، که گروهی از بی علاقه ها را دور هم جمع کند. ✍️ ادامه دارد... ♻️ @javaneh_ir
مرکز رشد و توانمندسازی جوانه
🌐 #بخش_نهم #مرحله_مصرف مصرف، مفهومی اقتصادی است؛ اما در حوزه ی فرهنگ هم استفاده میشود. مثلا اینجا
🌐 لازم شد بار دیگر ویژگی های مردم را در این نوشتار مرور کنیم: افرادی واجد حق انتخاب، داری قدرت تحلیل و اتخاذ تصمیم، مشارکت جوو ناثیرگذار. گفتیم که مرحله ی مصرف را به یک معنا، فصل میوه چینی هم میتوانیم بنامیم. میوه چینی دو سطح دارد: سطح اول: مردم محصول تولیدی ما را ببینند و خوششان بیاید، یا برنامه ای در مسجد، سالن، سینما، و... ترتیب بدهیم و مردم با حضور پرشور و پرتعداد خود بنشینند آنجا و استفاده کنند و بروند. اینجا مردم مخاطب ما هستند. خیلی خوب، آیا همین کافی ست؟ سطح دوم: آیا ممکن است نگاهمان به مردم بالاتر از مخاطب باشد؟ برای پاسخ به این پرسش، لازم است اشاره ای داشته باشیم به یکی از نقاط ضعف برنامه های فرهنگی رایج. فعالیت های فرهنگی ما، با هر شکل و قواره ای به پول هایی با منشاء و منبع غیر بومی وابسته است. گاهی این منبع، پاک است؛ مثلا در قالب یک مصوبه ی فرهنگی در شورای شهر یا فلان نهاد، به پولی میرسیم و برنامه ای برگزار میکنیم. اما خیلی وقت ها منشاء پول هایی که افراد شاخص و چهره های مشهور به ما میدهند، مشکوک به الودگی است. این آلودگی خیلی زود اثرش را در برکت برنامه های ما نشان میدهد. اصل بر این است که برنامه ی مردمی خرجش را هم باید از مردم در بیاورد. مانند هزاران هیات و مسجدی که سالهاست متکی به خود مردم، مدیریت میشوند. «بگذریم از اینکه، بعضی از هیات ها هم از منبع مردمی بریده اند و به منابع غیر مردمی وصل شده اند.» خب حالا میتوانیم از سطح دوم میوه چینی از مردم حرف بزنیم. سطح دوم یعنی ارتقای مخاطب به مشتری. تفاوت مخاطب با مشتری در چیست؟ مشتری علاوه بر اینکه در برنامه حاضر میشود، برای حضور در برنامه و تهیه محصول، خرج هم میکند. با این روش، هزینه های برنامه ی ما، از منبع پاک و حلالِ جیب مردم تغذیه میشود. پس باید بکوشیم تا در مرحله ی مصرف مردم را فقط مخاطب منفعل خود نبینیم. آن ها باید کمکمان کنند. ✍️ ادامه دارد... ♻️ @javaneh_ir
4_5803319583691507939.pdf
3.47M
کتاب معمای شکوفایی (چگونه نوآوری ملتها را از فقر بیرون می آورد) تیمی از اساتید دانشگاه هاروارد سال *2019* تجربه 20 کشور مهم دنیا (آمریکا، کره جنوبی، ژاپن، مکزیک، برزیل و ...) را در زمینه فقرزدایی، ثروت آفرینی، توسعه و شکوفایی منعکس نموده است ‏‌@javaneh_ir
✅ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🌹روزمان را با قرآن و تدبر در آیات الهی شروع کنیم💐 ⬇️ ⬇️ ✍️وای از اون روزایی که دل آدم می‌گیره. دنیا با همه بزرگیش برات قفس می‌شه. تو شهر بزرگ باشی یا تو شهر کوچیک، تو کوه باشی یا تو بیابون، فرقی نداره، دنیا برات زندون شده. مثل این که اصلاً روحت تو دنیا جا نمی شه، می‌خواد پر بکشه بره همون جایی که ازش اومده. از دست این دنیای خاکی و آدمهاش و دوز و کلک هاشون خسته شده. خدا هم می‌دونسته بعضی وقت‌ها دل بنده هاش می‌گیره، واسه همین تو قرآن گفته: 🔻و ضاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ 🔻و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شد . 📒بخشی از آیه ۲۵ توبه ------------------------------------------- ♻️ @javaneh_ir
حضرت امام حسن عسکرى (علیه السلام) فرمود: خَیرُ إخوانِکَ مَن نَسِىَ ذَنبَکَ و ذَکَرَ إحسانَکَ إلَیهِ: بهترین برادر تو کسى است که خطایت را فراموش کند و احسان تو را به خود، به یاد آورد. 📗بحارالانوار، جلد ۷۵، ص ۳۷۹ ♻️ @javaneh_ir
🔰هی می‌گفتند نمی‌شود با این قدرتها درافتاد، بیایید بسازیم! 🔹لکن شما دیدید وقتی ملت خواست، شد. وقتی یک ملتی یک چیزی را می‌خواهد، می‌شود، خدا همراهش است. حالا هم که می‌گویند ما نمی‌توانیم مثلًا بشویم نخیر، می‌توانیم، و باید همت کنیم و بشویم. 📅امام خمینی(ره) | ۱۱ آبان ۱۳۵۸ ♻️ @javaneh_ir
مرکز رشد و توانمندسازی جوانه
🌐 #بخش_دهم لازم شد بار دیگر ویژگی های مردم را در این نوشتار مرور کنیم: افرادی واجد حق انتخاب، داری
🌐 ✅ برکات مردمی بودن در مرحله مصرف: 1_یکی از اهداف اصلی مان که تاثیرگذاری واقعی در جامعه است، تحقق می یابد. 2_امکان ارزیابی برای محصول و برنامه ی ما توسط تعداد زیادی از مردم فراهم میشود. میتوانیم خودمان را با این ارزیابی ها اصلاح کنیم. 3_ سرمایه های اقتصادی مردم، پشتوانه تدوام فعالیت های ما میشود. برکتی که در این سرمایه ها نهفته است، سلامت کارمان را تضمین میکند. 4_از وابستگی به سرمایه های مشکوک دولتی و غیر دولتی بی نیاز میشویم. 5_پول مردم، زبانمان را رسا میکند و مانع از سقوط در دام محافظه کاری میشود. 6_به تدریج، مخاطب مردمی تبدیل به مشتری ما میشود. مشتری شدن، مشوق و محرک ما در تداوم محصول یا برگزاری برنامه خواهد بود. ✍️ ادامه دارد... ♻️ @javaneh_ir
مرکز رشد و توانمندسازی جوانه
🌐 #بخش_یازدهم ✅ برکات مردمی بودن در مرحله مصرف: 1_یکی از اهداف اصلی مان که تاثیرگذاری واقعی در جام
🌐 ❇️ اصل دوم « مشارکت پذیری حداکثری » 🔷قبل از هر حرف و حدیثی، بیایید کلاهمان را قاضی کنیم و به یک پرسش، صادقانه پاسخ دهیم: « اگر حق انتخاب و اختیار داشته باشیم، چه جور جاهایی را برای رفتن و نشستن و وقت گذاشتن ترجیح میدهیم؟» 🔹احتمالا همه ی ما در یک بخش از پاسخ هم نظر باشیم: «هر جا که بیشتر محلمان بگذارند و تحویلمان بگیرند.» به زبان عامیانه موقعیت ها و جاهایی را بیشتر میپسندیم که در آن موقعیت ها ما را هم بازی بدهند. اگر جایی برویم و میزبان محلمان نگذارد و به قول معروف برایمان تره خُرد نکند، آیا آنجا برایمان جذابیتی خواهد داشت؟ آیا آنجا خواهیم ماند؟ 🔷اصلاآدم چرا باید جایی برود که بود و نبودش هیچ فرقی به حال میزبان ندارد؟ بله، ممکن است دقایقی در رودربایستی گیر کنیم یا اصلا حرمت میزبان را نگه داریم و آنجا بمانیم، اما مسلما این ماندن طولانی نخواهد بود و مسلم تر اینکه دیگر پایمان را آنجا نخواهیم گذاشت. 🔹 حالا این واقعیت را در آنجایی که قرار است کار فرهنگی انجام بدهیم ببینید؛ ده ها نفر نوجوان و جوان در مسجد، هیئت، مدرسه یا دانشگاه می آیند و میروند. چطور میشود این ها را آنجا نگه داشت و دل بسته کرد؟ «پاسخ روشن است، با محل گذاشتن، تحویل گرفتن و اعتنا کردن.» 🔷حالا در کار تشکیلاتی باید بگردیم دنبال یک معادل خوب برای این مفاهیم. محل گذاشتن، تحویل گرفتن، و اعتنا کردن در کار فرهنگی یعنی چه؟ اگر بخواهیم در کار فرهنگی کسی را تحویل بگیریم یعنی چه باید بکنیم؟ 💠 باید او را هم در کار « » دهیم و مشارکت در کارها جز از راه نقش دادن امکان ندارد. 🔹با این مقدمه، میرسیم به اصل «مشارکت پذیری» در کار فرهنگی. بر اساس این اصل، هر کار و برنامه ی فرهنگی، باید قابلیت مشارکت پذیری بالایی داشته باشد. یعنی باید بتواند تعدادی از افراد مستعد، علاقمند و خواهان مشارکت را حول خود جمع کند. این اعداد هر چه بیشتر باشد بهتر است. 🔷در یک فضای فرهنگی، هیچ کسی نباید بیکار و بی مسئولیت باشد. هر کس که از در وارد شد باید بتوانیم برایش نقشی تعریف کنیم؛ به گونه ای که حتی برای یک لحظه هم احساس بیهودگی میکند. این مشارکت دادن، هم به حال افراد مفید است و هم به حال مجموعه. این گونه نیست که فقط برای سرگرم کردن افراد، ان ها را در کارها مشارکت بدهیم. ✍️ ادامه دارد... ♻️ @javaneh_ir
مرکز رشد و توانمندسازی جوانه
🌐 #بخش_دوازدهم ❇️ اصل دوم « مشارکت پذیری حداکثری » 🔷قبل از هر حرف و حدیثی، بیایید کلاهمان را قاضی
🌐 ❇️ آیا همه ی کارهای فرهنگی مشارکت پذیرند؟ 💠 هر کاری که به جامعه/جمع مربوط باشد، حتما مشارکت پذیر است. کار فرهنگی ما اگر اجتماعی هم باشد، این قابلیت را دارد که با بیش از یک نفر انجام شود. پس این همه کار که تنها توسط یک نفر انجام میشود چیست؟ 💠 بله؛ 💠ممکن است یک نفر بتواند خیلی از کارها را به تنهایی پیش ببرد. گاهی حتی ممکن است نتیجه ای هم بگیرد؛ اما این کارها دیگر کار فرهنگی مطلوب نیست. آن فرد در واقع یک کنتراتچی است که صرفا به یک نتیجه نقطه ای می اندیشد. او نمیخواهد دست افراد دیگری توی کار باشد. او نمیداند که مشارکت دیگران چه برکاتی دارد. ✍️ : 🔷یکی از سه شنبه ها گذرم به مسجدی افتاد. دعای توسل داشتند. ورودی مسجد، بنده خدای میان سالی، کتاب های دعا را گذاشته بود کنارش و هر کسی وارد میشد، یکی میداد دستش. هفت_هشت تا نوجوان هم مدام وارد مسجد میشدند و چندلحظه مینشستند و دوباره بلند میشدند و میرفتند بیرون. 🔷از نحوه ی مواجهه ی بچه ها با آن بنده خدای میان سال متوجه شدم که او مسئول مجوعه است. یعنی نفر اول نجا !!! تعجب کردم چرا توزیع کتاب دعا را خودش انجام میدهد. نزدیک شدم و از او سوال کردم: « چرا این کتاب ها را نمیدهید دو نفر از این نوجوان های نا آرام توزیع کنند؟» 🔷پاسخ داد: « نمیتوانند!!!» تعجبم بیشتر شد!!!!!!!! دیدم این این بنده خدا حتی کاری به این سادگی را هم به هیچ کسی نمیسپارد. معلوم بود همه ی کارها روی کاکل خودش میچرخد. دوباره به آن نوجوان های بی قرار نگاه کردم و به انها حق دادم که آنجا ننشینند. در همان دعای توسل هفتگی میشود به هفت_هشت تای آن نوجوانان بی قرار نقش داد. 🔷برگزاری دعای توسلی که در یک مسجد برگزار میشود، کار چندان خطیری نیست که نشود اجرایش را به نوجوان ها و جوان ها سپرد. هیچ کاری هم بلد نباشند، توزیع کتاب دعا که دیگر کاری ندارد! ✍️و باز هم یک مثال دیگر: 🔹فرض کنید میخواهیم برای روز 132 تیر « سالروز حمله ناو آمریکایی به هواپیمایی مسافربری ایران در سال 1367» را در محله ی مدنظر فضا سازی تبلیغاتی انجام دهیم. این کار را یک نفر هم میتواند انجام دهد. اما چگونه؟ این گونه که مسئول پایگاه بسیج زنگ میزند به یک موسسه تبلیغاتی و میگوید ما چندتا بنر سه در چهار میخواهیم با این موضوع. تبلیغاتچی از مسئول پایگاه طرح میخواهد. طرحی در کار نیست، پس خودش میرود سراغ گوگل و اولین طرح را که با این موضوع گیرش می آید سرهم بندی میکند و اسم پایگاه را هم میزند زیر طرح و چاپ میکند. 🔹برای نصب هم داربست چی اش را میفرستد. کجا نصب شود؟ به صلاحدید خودِ داربست چی!!!!! مسئول پایگاه کارش را انجام داد، بنر نصب شد. اما... 🔹اما هیچ نیرویی حتی خود همین مسئول، در هیچ مرحله ای از کار«ایده پردازی، تولید، نصب» و... نقش نداشت. همین کار را چگونه میشود مشارکت پذیر کرد؟ اینگونه: ✍️ ادامه دارد... ♻️ @javaneh_ir