📖 برشی از رمان ریحانه
✍به قلم م. بابایی
دیگه زمان دست من نیست؛ بدون شک یا متوقف شده و یا با کندترین سرعت ممکنش داره میگذره.
دوست دارم ناراحت باشم؛ به اندازه بابا، وقتی که با ناامیدی گوشش رو از روی سینه مامانی جدا میکرد؛ اما انگار هر حسی از وجودم گرفته شده...
دوست دارم گریه کنم، مثل مامان که صورتش از زور گریه سرخ سرخ بود، اما نمیدونم چرا نمیتونم...
تنها گنگ و مات به رو به رو خیره شدم و خاطراتم با مامانی رو دونه دونه مرور میکنم...
📚 برای خوندن این رمان جذاب و واقعی، ما رو دنبال کنید.
✔️رمان اختصاصی کانال جوانه نور
📌شروع از نهم اسفند ماه
روزهای زوج، ساعت ۲۲
#برشی_از_رمان
#رمان_ریحانه
#براساس_واقعیت
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
🔰 به جمع نوجوانان #جوانه_نور بپیوندید:
✔️ ایتا👇🏻:
https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac
✔️ گروه دوم واتساپ👇🏻:
https://chat.whatsapp.com/D8J3G18HEjULGhyDOq33yX
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
📖 برشی از رمان ریحانه
✍به قلم م. بابایی
دیگه زمان دست من نیست؛ بدون شک یا متوقف شده و یا با کندترین سرعت ممکنش داره میگذره.
دوست دارم ناراحت باشم؛ به اندازه بابا، وقتی که با ناامیدی گوشش رو از روی سینه مامانی جدا میکرد؛ اما انگار هر حسی از وجودم گرفته شده...
دوست دارم گریه کنم، مثل مامان که صورتش از زور گریه سرخ سرخ بود، اما نمیدونم چرا نمیتونم...
تنها گنگ و مات به رو به رو خیره شدم و خاطراتم با مامانی رو دونه دونه مرور میکنم...
📚 برای خوندن این رمان جذاب و واقعی، ما رو دنبال کنید.
✔️رمان اختصاصی کانال جوانه نور
📌شروع از نهم اسفند ماه
روزهای زوج، ساعت ۲۲
#برشی_از_رمان
#رمان_ریحانه
#براساس_واقعیت
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
🔰 به جمع نوجوانان #جوانه_نور بپیوندید:
✔️ ایتا👇🏻:
https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac
✔️ گروه دوم واتساپ👇🏻:
https://chat.whatsapp.com/D8J3G18HEjULGhyDOq33yX
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
📖 برشی از رمان ریحانه
✍به قلم م. بابایی
دیگه زمان دست من نیست؛ بدون شک یا متوقف شده و یا با کندترین سرعت ممکنش داره میگذره.
دوست دارم ناراحت باشم؛ به اندازه بابا، وقتی که با ناامیدی گوشش رو از روی سینه مامانی جدا میکرد؛ اما انگار هر حسی از وجودم گرفته شده...
دوست دارم گریه کنم، مثل مامان که صورتش از زور گریه سرخ سرخ بود، اما نمیدونم چرا نمیتونم...
تنها گنگ و مات به رو به رو خیره شدم و خاطراتم با مامانی رو دونه دونه مرور میکنم...
📚 برای خوندن این رمان جذاب و واقعی، ما رو دنبال کنید.
✔️رمان اختصاصی کانال جوانه نور
📌شروع از نهم اسفند ماه
روزهای زوج، ساعت ۲۲
#برشی_از_رمان
#رمان_ریحانه
#براساس_واقعیت
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
🔰 به جمع نوجوانان #جوانه_نور بپیوندید:
✔️ ایتا👇🏻:
https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac
✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻:
https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
📖 برشی از رمان ریحانه
✍به قلم م. بابایی
دیگه زمان دست من نیست؛ بدون شک یا متوقف شده و یا با کندترین سرعت ممکنش داره میگذره.
دوست دارم ناراحت باشم؛ به اندازه بابا، وقتی که با ناامیدی گوشش رو از روی سینه مامانی جدا میکرد؛ اما انگار هر حسی از وجودم گرفته شده...
دوست دارم گریه کنم، مثل مامان که صورتش از زور گریه سرخ سرخ بود، اما نمیدونم چرا نمیتونم...
تنها گنگ و مات به رو به رو خیره شدم و خاطراتم با مامانی رو دونه دونه مرور میکنم...
📚 برای خوندن این رمان جذاب و واقعی، ما رو دنبال کنید.
✔️رمان اختصاصی کانال جوانه نور
📌شروع از نهم اسفند ماه
روزهای زوج، ساعت ۲۲
#برشی_از_رمان
#رمان_ریحانه
#براساس_واقعیت
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
🔰 به جمع نوجوانان #جوانه_نور بپیوندید:
✔️ ایتا👇🏻:
https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac
✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻:
https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
🌺 ریحانه، یک دختر شاد و سرزنده هست که دوران نوجوانی پر فراز و نشیبی رو سپری میکنه و تو این راه گاهی موفق میشه و گاهی هم طعم تلخ شکست رو تجربه میکنه.
📚 برای خوندن این داستان جذاب و سرشار از تجربههای آموزنده با ما همراه باشید.
📌لینک دسترسی به #قسمت_اول رمان
👉https://eitaa.com/javaneh_noor/3592
#رمان_ریحانه
#براساس_واقعیت
✍به قلم م. بابایی
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
🔰 اینجا #جوانه_نور، کانالی ویژه نوجوانان:
https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•