eitaa logo
جوانه نور/🇵🇸Javaneh-noor
694 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
23 فایل
هردرخت تنومندی اول یه جوانه‌‌ی کوچيک بوده🌱 وقتی تونست در مقابل طوفان وحوادث مختلف مقاومت کنه، تبدیل میشه به درخت قوی و مرتفع🌳 برای رسیدن به اون بالاها باید ازجوانه‌ی وجودیت حسااابی مراقبت کنی، درست مثل یه باغبان😉👨‍🌾 ارتباط باما: @admin_javane_noor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈••✾🌼🍃 ﷽ 🍃🌼✾••┈• بزرگ‌ترها بعد از خوردن صبحانه‌ی مفصلی که خانواده‌ی خاله طلعت(خاله‌ی مامان) ترتیب داده بودن، راهی باغ شدن و ما بچه‌ها موندیم و یک خونه‌ی بزرگ با امکانات مناسب برای انواع بازی‌های هیجان انگیز. از یه قل دو قل و قایم‌باشک تو اتاق‌های تو در توی خونه گرفته، تا بازی با بزغاله‌ها و بره‌ها و آب بازی توی حیاط. بعد از خوردن خوشت قیمه‌ای که از قبل برای نهارمون تدارک دیده بودن و جمع کردن سفره، همگی کف اتاق وِلو شدیم. الان بهترین زمان برای گفتن فکری بود که از دیشب مثل خوره به ذهنم افتاده بود. رو به زهره گفتم: این خادم امامزاده به چه دردی می‌خوره که امامزاده به این روز افتاده؟ زهره با بی‌حوصلگی می‌گه: همین هستن دیگه! تازه کلی هم ادعاشون میشه. حالا چی شده پریدی سر این موضوع. گفتم: آخه از دیروز که اومدیم و امامزاده رو اون‌طور نامرتب دیدم، دلم آشوبه. مامانی تا زنده بود، همیشه تاقچه‌ها و ضریح امامزاده رو گردگیری و مرتب می‌کرد. از نگاه گُنگ زهره می‌فهمم که باید برم سر اصل مطلب: میگم، حالا که مارو با خودشون نبردن باغ، میای بریم امامزاده رو تمیز کنیم؟! +تو هنوز این عادت نقشه کشیدن‌ رو وِل نکردی! بی خیال شو توروخدا! حالا بریم اون‌جا رو تمیز کنیم، دو ساعت باید به دلارام(همسر خادم امامزاده) و دو روز هم به داداشم اینا جواب پس بدیم. –دلارام که از خداش باشه! خاله اینا هم وقتی بفهمن امامزاده رو تمیز کردیم، ناراحت که نمیشن، کلی هم خوششون میاد، جواب داداشت رو هم خودشون میدن! گروهان دخترونه‌ی پنج نفره‌مون، همراه با تجهیزات تمیز‌کاری، راهی امامزاده میشه. خداروشکر که مهدی از سر صبح رفت خونه دایی! اگه الان بود، کلی سنگ جلوی پامون می‌انداخت. رمان اختصاصی کانال جوانه نور ✍️به قلم م. بابایی ⛔️ کپی شرعا اشکال دارد ⛔️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy
🍃مطمئنِ مطمئنِ مطمئنم که اگه همممممه‌ی عالم هم زیر قولشون بزنن، ولی... 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از قیام ۱۵ خرداد چی میدونید؟🧐 با هم ببینیم تا سوالات ذهنمون پاسخ داده بشه! ⚠️البته باز هم سوال داشتید ادمین جان کانال هستن، نگران نباشید😉 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
🍃 روستای زیبای سرآقاسید، استان چهارمحال و بختیاری شهرستان کوهرنگ 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موجودات زیبا همیشه مورد توجه بقیه هستن.😌🌹 گاهی افرادی پیدا میشن که می‌خوان از این زیبایی سوء استفاده کنن.😈 پس زیبایی هم مثل هر چیز با ارزش دیگه‌ای احتیاج به حفاظت داره.♻️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 احکام به زبان ساده 🎬 قسمت بیست و هفتم: 🔻صدقه 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 😯 نگذارید با جنگ روانی، مردم رو مایوس کنن! ✂️ بخشی از سخنان آقا در سی‌و‌سومین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) | ۱۴۰۱/۰۳/۱۴ 💫 نوجوونا بِجُنبید...📣📣 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃خدای قشنگم میدونم که میدونی، ما روی تو خییییییلی حساب وا کردیم... 🤲پس تنهامون نذار! مطمئنم که نمیذاری...☺️ 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
تهمت عبارت است از این که انسان👤 چیزی را به دروغ🤥 به دیگری نسبت دهد و شخصی که مرتکب گناه و عمل زشتی نشده به انجام آن متهم کند😭 یا عیب و نقصی را که در او نیست به او 📎بچسباند. انواع تهمت: ۱_افترا : تهمت زننده 🤥با علم و آگاهی ،گناه یا عیبی را به شخص 👤نسبت می دهد . ۲_بهتان : تهمت زننده🤥 بدون علم بلکه از روی ظن و گمان🤔 چیزی را به شخص نسبت می دهد. ⛔تهمت از آفاتی هست که اثر تخریبی آن ها در روابط بین فردی👥 به مراتب بیشتر از دیگر آسیب های گفتاری است به گونه ای که می توان گفت نابود کننده روابط اجتماعی و ناپسندترین 🤐بیماری های زبان 👅 است. ⛔تهمت ،تبعات و پیامدهای دارد که یکی از آن ها این است که اعتماد بین انسان ها را از بین می برد و جامعه را نا امن می‌کند. در چنین جامعه ای افراد نمی‌توانند با هم مهربان باشند☺️❌ و نمی‌توانند همکاری و همیاری و هم زیستی ِخوبی👨‍👩‍👧‍👦 داشته باشند. 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
با هم‌بخندیم 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰تا حالا شده از محیط جامعه دل‌زده شده باشین!؟ و به خودتون گفته باشین اَه! چیه پارک؟ چیه اون تفریحگاه؟ چیه اون ....🤨 و با خودتون عهد کرده باشین که دیگه پاتون و این مکان‌ها نذارید!؟🤔 ⚠️به نظرتون کار درستی می‌کنید!؟🤔 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
🔰حدیث نگاشت| ایمان چیه؟🤔 🌹پیامبر مهربانی‌ها حضرت محمد(ص) می‌فرمایند: ایمان صبر است و بخشش. 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
🎊شگفتانه‌ای برای عزیزان دلمون🎊 📣📣جوانه نوری های عزززززیز📣📣 🤩تابستونی پر از انرژی، پر از خلاقیت و پر از جذابیت....🤩 براتون رقم میزنیم😉 اگههههههه فقط اگه با ما همراه باشید! 👆👆از کلاس‌های خیلی خوب جا نمونید! 💥آخر تابستون نگید که نگفتیم هااااا برای اطلاع بیشتر از جزئیات دوره به آیدی زیر مراجعه بفرمایید: 🌐 آیدی در ایتا و شاد: @jamalpor_khz 🌐 آیدی در واتساپ: http://wa.me/+989168309643 ✔️راستی کلاس‌های تابستانه محدودیت سنی نداره. 🏃‍♂🏃‍♀بدوییییییید🏃‍♂🏃‍♀ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈••✾🌼🍃 ﷽ 🍃🌼✾••┈• همراه بچه‌ها، اول از همه مزار باباعلی و مامانی رو تمیز می‌کنیم. وارد امامزاده که می‌شیم، حس می‌کنم به‌هم‌ریختگی و بی‌سلیقگی، حتی بیشتر از اون چیزی هست که قبلا به چشمم اومده بود. همراه هم ایوون رو جارو می‌کنیم و از بی‌مسئولیتیِ خادمِ امامزاده حرص می‌خورم. نرده‌های چوبیِ روی ایوون رو تمیز می‌کنیم و باز هم حرص می‌خورم. قدم به قدم از بی نظمی‌ها کم میشه و تمیزی ‌و نظم، جاشون می‌شینه و من تو هر قدم، با دیدن این حجم از بی‌وجدانیِ مثلا خادمِ امامزاده و بی‌تفاوتیِ اهالیِ روستا نسبت به امامزاده حرص می‌خورم. درِ چوبی و کوچیک امامزاده رو باز می‌کنم و مثل همیشه، عطر آرامش‌بخشِ پارچه‌های نویی که دور ضریح پیچیده شده رو عمیق نفس می‌کشم. مطهره و نگار مشغول مرتب کردنِ نَمد‌های روی زمین و پشتی‌ها می‌شن. هانیه با ظرافتِ منحصر به فردِ خودش، مشغول مرتب کردنِ مُهر و سجاده‌ها و تا زدنِ چادرنماز‌هاست. زهره جارو می‌کنه و من هنوز درگیرِ پاک کردنِ لکه‌ی شمع‌‌های آب شده‌ی روی تاقچه هستم. نرمشی به دست‌هام میدم و چوب کبریت‌های سوخته رو به همراه تکه‌های مومی که به جون کندن از تاقچه جدا کردم، داخل سینیِ چایی که وجودش این‌جا زیادی عجیبه، می‌ریزم. خداییش از کبریت‌های سوخته و موم‌های آب شده روی تاقچه و پارچه و ... بگذرم، این سه‌ جفت استکان و نعلبکی، اون هم با لکه‌های خشک شده‌ی چاییِ داخلشون رو کجای دلم بذارم؟! بخش ترسوی ناخودآگاهم، تو بدترین زمان ممکن، یه داستان قدیمی رو که چند سال پیش، از نمی‌دونم کی، شنیده بودم، به یادم میاره؛ این‌که بعضی از شب‌ها، سه نفر فانوس به دست، از سمت جاده میان به امامزاده و صبح قبل از طلوع می‌رن! یک لحظه خوف به دلم می‌اُفته! اون سه نفر کی هستن که بعضی‌ها فقط فانوسشون رو دیدن؟! نکنه اون‌ها توی این استکان‌ها چایی خوردن! رمان اختصاصی کانال جوانه نور ✍️به قلم م. بابایی ⛔️ کپی شرعا اشکال دارد ⛔️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy
🍃وقتی که احساس می‌کنم کسی رو ندارم در اووووووج بی کسی به قدرت و مهربانی تو فکر می‌کنم و اون وقته که قلبم پر از امید می‌شه...😌 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در زندگی؛ ممکن است به مشکلات متعددی برخورد کنیم. اگر یاد نگیریم که چگونه با مشکلات روبرو شویم و راه‌حل مناسب پیدا کنیم؛ این مساله باعث خواهد شد تا با مشکلات بزرگتر و عمیق‌تری درگیر شویم. مهارت ؛ در این خصوص به ما کمک بسیار خوبی می‌کند. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🍃 جوانه‌ی نور؛ من اینجا هستم تا، خودت رو بهتر بشناسی💚 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰حدیث نگاشت| خوش به حال این جور آدم‌ها! 💠امام علی علیه السلام: خوشا به حال آنکه عیب خودش، او را از پرداختن به عیب های مردم باز دارد. 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساخت گلدون زیبا😍 حتماً ببینید👌 و حتماً بسازید😊 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
♥️🔸♥️🔸♥️🔸♥️🔸 🔸♥️🔸♥️🔸 ♥️🔸♥️🔸﷽ 🔸♥️🔸 ♥️ 🔸 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 💬 یک فنجان قصه ☕️ آرایشگر و امام رضا سلام الله هنگامیکه امام ✨رضا✨ علیه السلام به سمت مرو میآمدند بعد از نیشابور کاروانسرایی رسیدند و کاروان متوقف شد. بر اساس دستور مأمون، ماموران اجازه ارتباط گیری مردم با امام را نمی‌دادند تا اینکه پیرمردی عاشق امام ✨رضا✨ـ علیه‌السلام ـ شغل و هنر خود را بهانه کرد تا امام زمان خویش را ببیند. او به بهانه اصلاح و آرایش سر و صورت امام ✨رضا✨ ـ علیه‌السلام ـ خود را به حضرت رساند و توفیق دیدار امام زمانش را به دست آورد و امام رخصت دادند و مشغول کار شد. پیرمرد هنگام آرایش موهای امام، از اشتیاق دیدن آن حضرت صحبت میکرد که یک لحظه فکر کرد:< ای کاش از امام تقاضای اجرت کند‌‌‌> تا این فکر به ذهنش رسید، در همان لحظه امام ✨رضا✨ ـ علیه‌السلام ـ با اشاره به سنگی که به‌وسیله آن قیچی خود را تیز می‌کرد آن را تبدیل به طلا کردند. این پیرمرد بامعرفت به امام عرض کرد: ای امام رئوف، من اجرت دنیوی نمی‌خواهم من صباحی بیش زنده نیستم؛ چرا که عمر خود را گذرانده‌ام ؛ من پیراهنی از شما می‌خواهم که با آن نماز خوانده‌اید و عبادت خدا را کرده‌اید تا کفنم باشد و خداوند به‌واسطه آن عذاب و فشار قبر را از من بردارد. امام ✨رضا✨ ـ علیهالسالم ـ دستور دادند که یکی از لباس‌هایشان را به پیرمرد بدهند، در این لحظه پیرمرد به ذهنش رسید تا درخواست دیگری داشته باشد پس گفت: ای مولی! من از سکرات موت می‌ترسم و بزرگواری کنید و لحظه مرگ در کنار من باشید که امام پذیرفتند. پیرمرد با خوشحالی لباس و وسایل سلمانی خود را بدون نگاه به سنگ طلا برداشت و خداحافظی کرد. آن حضرت فرمودند: سنگ طلایت را بردار ما آنچه را که دادیم پس نمیگیریم. (این خاندان، خاندان کرم هستند تا کسی را راضی نکنند دست از بخشش و کرم برنمیدارند مخصوصاً که لقب ✨رضا ✨ـ علیه‌السلام ـ را خداوند متعال به ایشان عنایت فرموده است.) روزی اطرافیان امام دیدند حضرت ✨رضا✨ ـ علیه‌السلام ـ فرمودند: »لبیک لبیک لبیک« و بعد از آن هرچه به دنبال آن حضرت گشتند ایشان را نیافتند تا اینکه آن حضرت آمد و ماجرای این پیرمرد سلمانی را تعریف کردند و فرمودند اکنون لحظه جان دادن او بود. من هم بر بالینش حاضر شدم تا به آسانی جان داد.❤️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 به جمع نوجوانان بپیوندید: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه دوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/D8J3G18HEjULGhyDOq33yX •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
🌸یه دستور اسلامی دقیق، که شاید شاید یه ذره سختی داشته باشه ولی آثارش بی نهایته👆 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•