eitaa logo
،، احکام و مسائل شرعی ،،
3.5هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
3هزار ویدیو
40 فایل
برای پرسیدن سوالات شرعی به آیدی زیر مراجعه فرمایید . @Javanmardi_Ahkam
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ از اعياد مهمّ اسلامى است . اين روز يادآور اخلاص و بندگى عليه‌السلام در برابر پروردگار خويش است ، آنجا كه فرمان حق براى صادر شد ، و آن بنده فرمانبردار خداوند آماده اجراى اين فرمان شد و را به قربانگاه برد و كارد بر حلقومش نهاد ، ولى ندايى رسيد كه از عهده اين آزمون الهى برآمدى ! دست نگهدار كه فرمانبردارى خويش را به درستى اثبات كرده ‏اى . همراه با فرود آمد و آن را قربانى كرد ، و در از آن روز برقرار شد .... صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi ستاد ملی ترویج احکام دین 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ #امیرالمؤمنین که بود ؟ #علی‌بن‌ابی‌طالب چه کسی بود ؟ 💕 #علی علیه‌السلام کسی است که جبرئیل بی
﷽؛ فقط حیدر است که بود ؟ چه کسی بود ؟ 💕 علیه‌السلام کسی است که جبرئیل بین زمین و آسمان گفت : « لا فتی الاّ علی » 💕 علیه‌السلام کسی است که یک ضربت او « افضل من عبادة الثقلین » 💕 علیه‌السلام کسی است که به جای خوابید که همه‌ی ملکوت را متحیّر کرد : ﴿و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضاة الله﴾ 🌌 آن شبی كه امیر المومنین به جای پيغمبر خوابيد ، جبرئيل بالای سرش آمد و ميكائيل كنار پايش آمد . ❇️ جبرئيل گفت : مبارک باد به تو اى پسر ابی طالب ! خدا به تو بر تمام ملائكه‌ی سماوات مباهات كرد . بالای سر ، يعنی چه ؟ پائين پا ، يعنی چه ؟ خدا به تمام ملائكه‌ی سماوات ، يعنی چه ؟ را چه کسی شناخت ؟ 🔆 علی در آسمان هفتم ، مثل است در وسط سماء ؛ علی در سماء دنیا ، مثل است در شب تاریک 🌙 کجا فهمیده شد ؟ صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi ستاد ملی ترویج احکام دین 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ #علی علیه السلام #معلّم‌جبرئیل‌امین 💎 روزی جبرئیل در خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله مشغول صحبت
﷽؛ فقط حیدر است 👈 شأن نزول « إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ » 📚 در تفسیر و از چنین نقل شده : « روزى در کنار چاه زمزم نشسته بود و براى مردم از قول صلى‌الله‌علیه‌وآله حدیث نقل مى‌کرد ، ناگهان مردى که عِمامه‌اى بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمده و هر مرتبه که از صلى‌الله‌علیه‌وآله حدیث نقل مى‌کرد ، او نیز با جمله صلى‌الله‌علیه‌وآله حدیث دیگرى را از صلى‌الله‌علیه‌وآله نقل مى‌نمود » . او را قسم داد تا خود را معرفى کند ، او صورت خود را گشود و صدا زد ! هر کس مرا نمى‌شناسد ، بداند من هستم ، با این گوش‌هاى خودم از صلى‌الله‌علیه‌وآله شنیدم ـ و اگر دروغ بگویم هر دو گوشم کَر باد ـ و با این چشمان خود این جریان را دیدم ـ و اگر دروغ بگویم هر دو کور باد ـ که صلى‌الله‌علیه‌وآله فرمود : « عَلِىٌّ قائِدُ الْبَرَرَةِ وَ قاتِلُ الْکَفَرَةِ مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُ مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ علیه‌السلام پیشواى نیکان است ، و کشنده کافران ، هر کس او را یارى کند ، خدا یاریش خواهد کرد ، و هر کس دست از یاریش بردارد ، خدا دست از یارى او برخواهد داشت » . سپس اضافه کرد : ! روزى از روزها با صلى‌الله‌علیه‌وآله در نماز مى‌خواندم ، وارد مسجد شد و از مردم تقاضاى کمک کرد ، ولى کسى به او چیزى نداد ، او دست خود را به آسمان بلند کرده ، گفت : تو شاهد باش ! من در مسجد رسول تو تقاضاى کمک کردم ، ولى کسى جواب مساعد به من نداد . در همین حال علیه‌السلام که در حال بود با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد . نزدیک آمد و انگشترى را از دست آن حضرت بیرون آورد . صلى‌الله‌علیه‌وآله که در حال نماز بود ، این جریان را مشاهده کرد ، هنگامى که از نماز فارغ شد ، سر به سوى آسمان بلند کرده ، چنین عرض کرد : ! برادرم علیه‌السلام از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانى ، کارها را بر او آسان سازى ، و گره از زبان او بگشائى تا مردم گفتارش را درک کنند ، و نیز علیه‌السلام درخواست کرد ، که برادرش بود را وزیر و یاورش قرار دهى و به وسیله او نیرویش را زیاد کنى و در کارهایش شریک سازى ! ! من پیامبر و برگزیده توام ، سینه مرا گشاده کن ، کارها را بر من آسان ساز ، از خاندانم علیه‌السلام را وزیر من گردان ، تا به وسیله او ، پشتم قوى و محکم گردد . مى‌گوید : هنوز دعاى صلى‌الله‌علیه‌وآله پایان نیافته بود که نازل شد و به صلى‌الله‌علیه‌وآله گفت : . صلى‌الله‌علیه‌وآله فرمود : چه بخوانم ؟ گفت : بخوان : « اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِیْنَ آمَنُوا ... » . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ 👈 تهیه آب وضو از طرف جبرئیل گوید : { روزی نماز عصر را با ما خواند در رکعت اول مقداری درنگ کرد تا آنجا که پنداشتیم سهو و غفلتی روی داده است ، سپس سر برداشت و گفت : و بقیه نماز را کوتاه خواند ، آنگاه با چهره چون ماه شب چهارده خود به ما روی کرد و فرمود : چرا برادر و پسر عمویم را نمی‌بینم ؟ گفتیم : ما هم او را ندیده‌ایم ای رسول خدا ! با صدای بلند فرمود : ای علی ! ای پسر عمو ! از آخر صف‌ها پاسخ داد : ! فرمود : نزدیک من بیا . گوید : او پیوسته صف‌ها را می‌شکافت و از سر و دوش مهاجر و انصار ، خود را به رسانید و به نزدیک شد . فرمود : چرا از صف اول باز ماندی ؟ گفت : شک داشتم که وضو دارم یا نه ، به منزل رفتم ، و را صدا زدم کسی پاسخم را نگفت . ناگاه کسی از پشت سر مرا صدا زد و گفت : ! به پشت سر بنگر . به پشت خود برگشتم ، دیدم و در آن پر از آب و بر روی آن یک ، را برداشتم و از آن ، وضو ساختم ، بود به و و ، سپس روی برگرداندم و نفهمیدم چه کسی و را گذاشت و چه کسی برداشت } . لبخندی در چهره زد و او را در آغوش کشید و پیشانیش را بوسید و فرمود : { آیا تو را مژده ندهم ؟ آن از بود و آن از و آنکه تو را برای آماده ساخت ، بود و آنکه به دستت داد ، سوگند به آنکه جانم در دست اوست ، چندان مرا گرفت { و در نگاه داشت } تا تو به نماز رسیدی و به من گفت : « درنگ کن تا آن کسی که به منزله نفس تو و پسر عموی توست از راه فرا رسد ، سوگند به آنکه جان در دست اوست ، پیوسته دست مرا بر روی زانوهایم [ در رکوع ] نگاه داشت ، تا تو < علی > به نماز من برسی و ثواب آن را دریابی ، آیا مردم مرا درباره دوستی تو سرزنش میکنند ، حال آنکه خدا و فرشتگان او در بالای آسمان تو را دوست می دارند » . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ #پیامبراکرم صلےالله‌علیه‌وآله « کنتُ انَا و علیٌّ نوراً بین یَدَی اللهِ تعالی قَبل أَن یُخلقَ آ
﷽؛ 👈 سرّ خارج نشدن از صلب فرمودند : « هنگامی که با ملاقات کردند ، به پاس احترام پیاده شد ، ولی پیاده نگشت و از معانقه با هم فارغ نشده بودند که نازل شد و به گفت : (یعقوب) برای تو و به خاطر احترام به تو از مرکب پیاده شد ، ولی تو پیاده نشدی . سپس به گفت : دستت را باز کن ، دست را باز کرد بلافاصله نوری از کف دستش خارج شد ، پرسید این چه بود ؟ اظهار داشت : این علامت آن است که از صلب تو خارج نمی‌شود ، زیرا را رعایت نکردی ، لذا عقوبت تو را همین قرار داده است ». فرمودند : « هنگامی که به طرف روی آورد ، به منظور استقبال پدر از شهر خارج گردید . و وقتی پدر را دید ، قصد کرد برای او پیاده شود ولی نظر به پادشاهی و مقام خویش که نمود ، پیاده نشد . و زمانی که بر سلام داد نازل شد و به او گفت : به تو می‌فرماید : از فرود آمدن در مقابل بنده صالح من تو را باز نداشت مگر آنکه مقام و پادشاهی که تو داری ، دستت را بگشا . دست گشود پس از بین انگشتانش نوری خارج شد. پرسید : این چه بود ؟ گفت : این علامت آن است که از صلب تو هرگز خارج نمی‌شود و جهتش کاری است که تو نسبت به نمودی و در مقابلش پیاده نشدی ». @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ ✅ سندى بزرگ بر پيامبر مى‌گويد و بيمار شدند بـا جـمعى از ياران به آمدند ، و به گفتند : ! خوب بود نذرى براى فرزندان خود مى‌كردى ، و و كه خادمه آنها بود نذر كردند كه اگر آنها يابند روزه بـگـيرند بعضى از روايات و نيز گفتند ما هم مى‌كنيم بگيريم . چـيـزى نـگـذشـت كه هر دو يافتند ، در حالى كه از نظر مواد غذائى دست خالى بودند سه من جو قرض نمود ، و يك سوم آن را آرد كـرد ، و نـان پـخـت ، هـنـگـام افـطـار بر در خانه آمد و گفت : السلام عليكم یا اهـل بـيـت مـحـمـد سلام بر شما اى خاندان محمد مستمندى از مستمندان مسلمين هستم ، غذائى به من بدهيد خداوند به شما از غذاهاى بهشتى مرحمت كند ، آنها همگى مسكين را بر خود مقدم داشتند ، و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشيدند . را هـمـچـنـان روزه گـرفتند و موقع افطار وقتى كه غذا را آماده كرده بودند (همان نـان جـويـن ) بـر در خانه آمد آن روز نيز ايثار كردند و غذاى خود را به او دادند بار ديگر با آب افطار كردند و روز بعد را نيز روزه گرفتند . در به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد باز سهم غذاى خود را به او دادنـد هـنـگـامـى كـه صبح شد دست و را گـرفـته بود و خدمت آمدند هنگامى كه آنـها را مشاهده كرد ديد از شدت گرسنگى مى‌لرزنـد ! : ايـن حـالى را كـه در شـمـا مـى‌بـيـنم براى من بسيار گران است ، سپس بـرخـاسـت و بـا آنـهـا حـركت كرد هنگامى كه وارد خانه شد ديد در عـبـادت ايـسـتـاده ، در حـالى كـه از شـدت گـرسـنگى شكم او به پشت چسبيده ، و چشمهايش به گودى نشسته پيامبر ناراحت شد . در همين هنگام نـازل گشت و گفت ! اين را بگير ، با چنين خاندانى به تو تهنيت مى گـويـد ، سـپـس #‍ سـوره‌هـل‌اتـى را بـر او خواند . كه از آيه )تـا آيـه كـه مـجـمـوعـا اسـت در ايـن مـوقـع نازل گشت . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعے حجّت الاسلام والمسلمین سیّد شمس الدّین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ 💎 قنداقهٔ علیه‌السلام به سوی آسمان 👈 تمام فرشتگانی که به آمده بودند ، بعد از برگشتن در آسمانها ، به فرشتگانی که به مؤفق نشده بودند ، افتخار می‌کردند . آنان نیز از خداوند متعال را خواستار شدند . بخاطر همین خداوند دستور داد جناب جبرئیل را به آسمانها ببرد . 👈 از کتاب روایت شده که سلام‌الله‌علیها با حال گریه وارد مسجد و به خدمت صلی‌الله‌علیه‌و‌آله رسید و عرض کرد : ! را در گهواره گذاشتم و مدتی به آسیاب کردن دانه مشغول شدم و بعد نگاه کردم او را در گهواره‌اش ندیدم . او را گم کردم . 👈 در همان ساعت جناب نازل شد و عرض کرد : ! به سلام برسان و بگو چشمانش روشن و از نگران نباشد ، چیزی به او نرسیده و او از مقرّبان درگاه پروردگار عالم است . بی درنگ فرمود : جبرئیل کجاست ؟ 👈 عرض کرد : وقتی که با جمعی از فرشتگان جهت تهنیت به خدمت شما آمدیم و او را زیارت کردیم . بعد که فرشتگان به آسمان رفتند : و به فرشتگان دیگر افتخار نمودند که آنان را زیارت کرده‌اند . سپس فرشتگان دیگر عرض کردند : ! به ما هم اجازه بده را زیارت کنیم . به من دستور داد را به آسمان ببرم تا فرشتگان او را زیارت نمایند و الآن به گهواره اش برگرداندم . عرض می‌کند : ! هنگامی که گهواره را خالی دید ، در حال جزع و گریان خدمت پدرش آمد و عرض کرد : ! را گم کرده‌ام ؟! وقتی آمد و گفت : از نگران نباشید . 👈 بلافاصله پیامبر فرمود : جبرئيل کجاست . 👈 حال ، باید بیاندیشیم که هنگامی که در قتلگاه دنبال گم شده‌اش می‌رفت و می‌گفت : کجاست ، چه حالی پیدا کرده بود . { گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را به هر گل می‌رسم می‌بویم او را اگر یابم گلم را در گلستان به آب دیدگان می‌شویم او را } ❄️ { کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی } ❄️ @Javanmardi_langarudi 💥 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 💥
﷽؛ 💎 علیه‌السلام در روایتی می‌فرمایند : صلی‌الله‌علیه‌وآله مریض بود . سلام‌الله‌علیها دست و را گرفت و به جهت عیادت پدر در منزل به راه افتادند . دیدند صلی‌الله‌علیه‌وآله خوابیده است ـ در طرف راست پیامبر و در طرف چپ آن حضرت نشستند و بر بدن حضرت فشار می‌آوردند . چون حضرت از خواب بیدار نشد ، خانم سلام‌الله‌علیها به و فرمود : جدّ شما در خواب است . اکنون برگردید و او را دعا کنید و به حال خود واگذارید تا از خواب بیدار شود ، آنگاه بسوی او باز گردید . کردند : مادر ، ما از اینجا بیرون نمی‌رویم . بر بازوی راست و بر بازوی چپ آن خوابیدند ، در این وقت برخاست و به خانه خود رفت . و کمی خوابیدند و زود بیدار شدند ، ولی دیدند در خواب است . به گفتند : مادرمان کجا رفت ؟ گفت : به منزل خود . برخاستند و در آن شب تاریک و پر رعد و برق که آسمان به شدت می‌بارید بیرون آمدند ، و پس نوری از برای آنان درخشید . در آن نور با دست راست خود ، دست چپ را گرفت و با هم صحبت می‌کردند تا به رسیدند . بنابراین ، سرگردان شدند و نمی‌دانستند کجا بروند . به برادرش گفت : ما سرگردانیم و نمی‌دانیم کجا می‌رویم ، بهتر این است که در اینجا بخوابیم تا صبح شود . همدیگر را به آغوش کشیده و خوابیدند . از آن طرف چون بیدار شد در جستجوی فرزندان به خانه رفت ولی دید که آنجا نیستند . سپس سرپایی ایستاد و گفت : ، سید و مولای من ! و فرزندان من هستند از گرسنگی بیرون رفتند . تو وکیل من بر آنان هستی . نوری درخشید و در روشنایی آن نور رفت تا به رسید . دید و در آغوش هم خوابیدند در حالی‌که باران تندی می‌بارید بطوری هرگز مردم مثل آن را ندیده بودند . ولی در آن محلی که آن دو عزیز خوابیده بودند ، آنان را از باران حفظ کرده بطوریکه حتی قطره‌ای بر آنان نچکیده بود . کنار آنان بود که دو پر داشت که یکی را بر و دیگری را بر روپوش کرده ، چون چشم پیامبر به آنان افتاد ، تنحنح کرد ، و مار متوجه شد و خود را کنار کشید و گفت : تو و فرشتگانت را گواه می گیرم ، این تو هستند ، آنان را حفظ و حراست نموده ، صحیح و سالم به تو سپردم . صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود : تو کیستی و از کجایی ؟ عرض کرد : من فرستاده به سوی تو هستم . فرمود : از کدام قبیله ؟ عرض کرد : از ، عده ای از یک آیه از قرآن را فراموش کرده ایم ، و مرا به خدمت شما فرستاده اند که آن آیه را بیاموزم . چون اینجا رسیدم ، شنیدم کسی ندا میکند ای مار ! این دو فرزندان رسول خدایند ، آنان را از آفات ، ناگواریها ، حوادث و بدیهای شب و روز حفظ کن . من هم از آنان نگهبانی کرده و صحیح و سالم به شما تحویل میدهم . مار آیه را یاد گرفت و برگشت . را بر دوش راست و را بر دوش چپ گذاشت و آمد که جمعی از یاران به ایشان رسیدند . یکی از آنان گفت : ! پدر و مادرم فدای تو ! یکی از فرزندانت را به من بده تا زحمت حمل تو سبک شود . حضرت فرمود : دست نگهدار ، خداوند سخن تو را شنید و مقامت را شناخت . دیگری عرض کرد : ! اجازه فرمایید یکی را من حمل کنم ‌، حضرت جواب شخص اول را به او فرمود . علیه‌السلام آمد و عرض کرد : ! پدر و مادرم فدای شما ، اجازه بفرمایید یکی را من بردارم تا حمل تو سبک باشد . رو به فرمود : به دوش پدرت می‌روی ؟ عرض کرد : به خدا سوگند ! دوش تو برایم محبوبتر است از دوش پدرم . آنگاه به فرمود : اگر می‌خواهی بر دوش پدر باش . عرض کرد : من نیز همان را می‌گویم که برادرم گفت. خلاصه آنان را به منزل آورد . چند دانه خرما برای آنان ذخیره کرده بود نزد آنان آورد ، خوردند و شاد شدند . فرمود : اکنون برخیزید کشتی بگیرید . برخاستند و کشتی گرفتند و نیز برای انجام کاری بیرون رفت . وقتی وارد شد ، شنید که می‌فرماید : ! بر سخت گیر و او را بر زمین بزن ، عرض کرد : پدر جان ! وا عجبا ! بزرگ را بر کوچک دلیر میکنی و به آن نیرو می‌دهی ؟ فرمود : دخترم ! نمی‌پسندی بگویم ، را بر زمین بزن ؟ این حبیبم است که می‌گوید : ! بر سخت بگیر و او را بر زمین بزن . @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ فقط حیدر است که بود ؟ چه کسی بود ؟ 💕 علیه‌السلام کسی است که جبرئیل بین زمین و آسمان گفت : « لا فتی الاّ علی » 💕 علیه‌السلام کسی است که یک ضربت او « افضل من عبادة الثقلین » 💕 علیه‌السلام کسی است که به جای خوابید که همه‌ی ملکوت را متحیّر کرد : ﴿و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضاة الله﴾ 🌌 آن شبی كه امیر المومنین به جای پيغمبر خوابيد ، جبرئيل بالای سرش آمد و ميكائيل كنار پايش آمد . ❇️ جبرئيل گفت : مبارک باد به تو اى پسر ابی طالب ! خدا به تو بر تمام ملائكه‌ی سماوات مباهات كرد . بالای سر ، يعنی چه ؟ پائين پا ، يعنی چه ؟ خدا به تمام ملائكه‌ی سماوات ، يعنی چه ؟ را چه کسی شناخت ؟ 🔆 علی در آسمان هفتم ، مثل است در وسط سماء ؛ علی در سماء دنیا ، مثل است در شب تاریک 🌙 کجا فهمیده شد ؟ صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ { بهترین ذخیره انسان برای بعد از مرگ } حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَ
﷽؛ 👈 رفع عذاب پدر به‌ واسطهٔ فرزند از کنار قبرستانی عبور می‌کردند ، به اصحابشان رو کردند و فرمودند : عجله کنید ! عجله کردند و رد شدند . مدتی بعد برگشتند ، قدم‌هایشان را کنار همان قبرستان آهسته کردند و آرام‌آرام آمدند . به گفت : ما چند روز پیش به این قبرستان رسیدیم ، شما فرمودید عجله و شتاب کنید ، ما هم شتاب کردیم و زود رد شدیم ؛ اما امروز فرمودید آرام‌آرام و قدم‌به‌قدم بیایید . چرا ؟ فرمودند : چند روز قبل ، یکی از این قبرها را دیدم که صاحبش در عالم برزخش معذب بود . این چشم باطن‌بین است : « نَظَرُوا إِلَى بَاطِنِ الدُّنْيَا إِذَا نَظَرَ النَّاسُ إِلَى ظَاهِرِهَا » من چند روز پیش صاحب این قبر را در عذاب دیدم ؛ اما امروز که برگشتیم ، دیدم صاحب قبر راحت و آزاد است و عذاب ندارد . به گفتم : داستان صاحب این قبر را برای من بیان کن . گفت : ! آدم میزانی نبود و مُرد ، بالاخره در حد گناهش دچار عذاب شد ؛ ولی یک پسر از او باقی مانده بود که این بچه را به مکتب بردند و معلم مکتب‌خانه در همان روز ، اولین مطلبی که به این بچه یاد داد ، آیهٔ شریف بود . وقتی بچه با راهنمایی معلمش گفت ، خطاب رسید : بچهٔ این آدم مرا به رحمانیت و رحیمیت خواند ، عذاب پدرش را بردارید . این چشم اولیای خداست . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ #قال‌رسول‌الله صلی الله علیه و آله : " بهترین کارها در نزد خدا ، نماز به وقت است آنگاه نیکی به
﷽؛ 👈 روزی در ضمن مناجات به خود عرض کرد : می‌خواهم همنشین خود را در ببینم چگونه شخصی است . نازل شد عرض کرد در همنشین تو خواهد بود به آمد . را دید که مشغول است . که شد مقداری برداشت و به سوی روان شد . از پی او تا درب منزلش آمد و به او گفت : نمی‌خواهی ؟ گفت : خوش آمدید او را به خانه‌اش برد . دید غذایی تهیه کرد . آنگاه از سقف به پایین آورده ، بس فرتوت و کهنسال را از درون خارج کرد و او را شستشو داد ، غذایش را با دست به او خورانید موقعی می‌خواست را به جای خود برگرداند به کلماتی متکلم شد که مفهوم نمی‌شد . بعد از آن برای غذا آورده و خوردند . پرسید : حکایت تو با این چگونه است ؟ عرض کرد : این مادر من است چون مرا پول و سرمایه نیست که جهت او بخرم ناچار خودم کمر خدمت به او بسته‌ام . پرسید : مادر تو در آخر چند کلمه‌ای گفت که نفهمیدم . گفت : هر وقت او را شستشو می‌دهم و غذا به او می‌خورانم می‌گوید : همنشین در باشی . در واقع می‌کند . گفت : بشارت می‌دهم به تو که خداوند دعای او را در خصوص تو مستجاب کرده است . به من خبر داد که در تو همنشین منی . 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ 💗 ماجرای ولادت سلام‌الله‌علیها { هنگام ولادت آن حضرت ، صلّی‌الله‌علیه‌وآله در سفر بودند . علیه‌السلام برای نامگذاری این مولود فرمودند : « بر صلّی‌الله‌علیه‌وآله سبقت نمی‌گیرم » . تا آن که آمدند و منتظر وحی شدند . نازل شد و عرض کرد : سلام می‌رساند و می‌فرماید : « این دختر را نام بگذار ، چه این که این نام را در نوشته‌ایم » . صلّی‌الله‌علیه‌وآله علیهاالسلام را طلب کرده بوسیدند و فرمودند : « وصیّت می‌کنم به حاضرین و غایبین که این دختر را به خاطر من پاس بدارید ، که همانا وی به علیهاالسلام مانند است » . سکینه و وقار آن حضرت را به علیهاالسلام و عصمت و حیائش را به علیهاالسلام و فصاحت و بلاغتش را به علیه‌السلام و حلم و بردباریش را به علیه‌السلام و شجاعت و قوّت قلبش را به علیه‌السلام همانند نموده‌اند } . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐