3. زمینه.mp3
6.21M
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_سوم
#زمینه
(یا علی یِ بن حسین ) تکرار
لاله ی سرخ شهادت
تنِ تبدار من است
چشمه ی فیض خدا
چشم گُهر بار من است
غل و زنجیر گران
غم یک دشت شهید
این همه بارِگران
بر تن بیمار من است
(یا علی یِ بن حسین ) تکرار
در میانِ شهدا
جانِ مرا باز خرید
عمه ام بعدِ خدا
یار و نگهدار من است
(یا علی یِ بن حسین ) تکرار
شاعر :
#حاج_سید رضا_مؤید
#شعر_پایانی
از ازل در طلبت
چشم ترم گفت حسین
هركجا بال زدم
بال و پرم گفت حسين
مادرم داد به من
شیرمحبت اما
من حسيني شدم از
بس پدرم گفت حسين
شاعر :
#رضا_حمامي_آراني (صفير)
#تک_بیت_پایان
ای حرمت کعبه ی آزادگان
قبلگه دل به خدا دادگان
( یا ابالفضل ... ) تکرار
#دفتر_آیت_الله_فقیهی
۲ مهر ماه ۱۳۹۸
@javdafshani
1. مناجات شیرین.mp3
4.06M
#امام_سجاد (علیه السلام)
#مرحوم_کافی
#مناجات
عشق یعنی بنده خالص شدن
درکنار کوی او ساکن شدن
عشق یعنی خاشع و بی ادعا
عشق یعنی دل سپردن برخدا
عشق یعنی بی ملال از غصه ها
عشق یعنی پرواز با نور خدا
@javdafshani
2. شتر امام.mp3
3.36M
#امام_سجاد (علیه السلام)
#مرحوم_کافی
#وصیت_امام_در_مورد_شتر ..
دریا به دیده ی ترِ من
گریه می کند
آتش ز سوز حنجر من
گریه می کند
سنگی که می زنند
به فرقم ز روی بام
بر زخم تازه ی سر من
گریه می کند
#استاد_سازگار
@javdafshani
1. من نگویم.mp3
5.81M
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_اول
من نگویم
ظلم بر من کم کنید ...
10/6/1399
هیئت ثارالله قم
@javdafshani
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_اول
من نگویم
ظلم بر من کم کنید
بلکه زنجیر مرا
محکم کُنید
شب شهادت امامیست که 35 سال گریه کرد ، شب و روزش گریه بود ، اشک بود ، ناله بود ، به هر چیزی دور وبرش نگاه میکرد ، گریه میکرد
غذا براش می آوردند ، گریه میکرد ، می فرمود بابام هم گرسنه بود ، هم تشنه بود
ای غریب ، غریب ، غریب ..
آتش می دید گریه میکرد ، به یاد آتش گرفتن خیمه ها
زر و زیور می دید ، اشک میریخت به یاد گوش های پاره ی بی گوشواره ...
یه عمر گریه ، کم نیست 35 سال ، لذا یکی از بَکائین عالَم ، گریه کنان عالَم ، زینُ العابدین ، سید الساجدین است
#آقا_جان
من نگویم
ظلم بر من کم کنید
بلکه زنجیر مرا
محکم کُنید
ظلم بر من
بیش از اینها کنید
لیک دستِ عمّه ام را
وا کنید
بی جهت نبود ، فرمود ای کاش مادر مرا نزائیده بود ، شاید یه نگاه میکرد ... انسان وقتی این حرف رو میزنه که از جانش سیر شده باشه ، صحنه هایی دیده باشه که از جانش دست میکشه ...
شاید یه نگاه میکرد می دید : سرها بالای نیزه ، در روایت داره ، بگم یا نه ؟ شب آخره ... میگم
یه پیرزنی از بالای بام سنگی پرتاب کرد ، این سنگ به سرِ بریده ی ابی عبدالله اثابت کرد
دیگه خجالت میکشم بگم زین العابدین این صحنه ها را میدید ، می دید عمه هاشو سنگ میزنند ، می دید خواهراشو تازیانه می زنند ، دستاش در غل و زنجیر بود ...
ظلم بر من
بیش از اینها کنید
لیک دستِ عمّه ام را
وا کنید
عمّه ام چون مادرم زهرا شده
پشتش از بارِ مصیبت تا شده
لااله الا الله ، شباهت هایی عمه ام با مادرم فاطمه زهرا داره :
مادرم ، گر پهلویش
از در شکست
عمّه ام را
چوبِ مَحمل سر شکست
اما یک فرقی هم با هم دارند ، فرقشون اینه :
عمّه ام
گر تازیانه خورده است
#سیدا
کی میان کوچه
سیلی خورده است ؟
#امان_از_سیلی ...
کی میان کوچه
سیلی خورده است ؟
10/6/1399
هیئت ثارالله قم
@javdafshani
2. حضرت زهرا س.mp3
4.08M
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_دوم
گریز به روضه حضرت زهرا
( سلام الله علیها )
10/6/1399
هیئت ثارالله قم
@javdafshani
3. حضرت زقیه س.mp3
5.03M
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_سوم
گریز به روضه حضرت رقیه
( سلام الله علیها )
10/6/1399
هیئت ثارالله قم
@javdafshani
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
( علیه السلام )
حجت الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
امام چهارم رو تو غُل و زنجیر جامعه دارند می آرند ، پاهای حضرت رو از زیر مَرکب بسته بودند ، تعبیرِ خودِ حضرت است که منو بر یک مَرکبِ لنگی سوار کرده بودند
هم از ساق پاها داره خون میاد ، هم از شانه و گردن داره خون میاد
قافله رسید به مجلس یزید ،
#زجر_بن_قیس داره اینها رومعرفی میکنه :
هذا علیُ بنُ الحُسَین
هذِهِ سَکینَهُ بِنتِ الحُسَین
تا رسید به دخترِ ابی عبدالله
یزید گفت صبر کن #زجر ، این دختر رو من خوب میشناسم ، شنیدم خیلی شیرین زبونه ، توگودال یه جوری حرف زده که لشکر منم ، به گریه انداخته
ای دختر برا ما هم حرف بزن
این خانم یه آستینشو بصورت گرفته ، دست دیگش رو هم به شانه گرفته ...
فرمود : یزید حیا نمیکنی ،
نحنُ بناتُ الرسول
چرا آستین بصورت گرفتی ؟
ما رو تو مجلس نامحرمان آوردی
چرا دست به شونه گرفتی ؟
فرمود : این طنابی که تو گردنم بسته شده ، شونم رو زخمی کرده
دل یزید هم به درد آمد ، دستور داد طنابشو باز کنند
فرمود : یزید اگه میخای کاری برا ما کنی اول برو غل و زنجیر برادرم رو باز کن
از کربلا تا اینجا تو غُل و زنجیره
( یاصاحب الزمان عج )
تا اومدند غل و زنجیر رو باز کنند ، دیدند از گردن و شانه زینُ العابدین ، خون جاریه ...
@javdafshani
1. ای کوه صبر.mp3
4.45M
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
قسمت اول
#زمینه
ای کوهِ ، صبر و دین
ای ماهِ ، بی قرین
( دارم بر لب ذکرِ
یا زینُ العابدین ) 2
#ملودی_دوم
دارم داغ ، تو در سینه
( رفته دل سو یِ مدینه ) 2
( واویلتا واویلتا ... ) تکرار
#بند_دوم
فدایِ چشم تو
دریایِ چشم تو
( میگریم هر لحظه
برایِ چشم تو ) 2
#ملودی_دوم
اشکت جاری ، با هر نوا
( با یاد دا غِ کربلا ) 2
( واویلتا واویلتا ... ) تکرار
#بند_سوم
( یاد کر بُ بلا ،
آتش و خیمه ها ) 2
میگریم هر لحظه
برای چشم تو
#ملودی_دوم
یاد خیمه ، یاد غارت
کوفه و شام اسارت
( واویلتا واویلتا ... ) تکرار
مسموم وا اماما
شهید وا اماما ...
24/7/1396
@javdafshani
2. شب های غربت.mp3
6.56M
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
قسمت دوم :
#واحد
شبهای غربت تو
گذشت و سحر نداشت
حتی سحر ،
غم از دل تو دست برنداشت
در حیرتم
که سلسله ی آهنین مگر
جایی ز زخم گردن تو
خوبتر نداشت
زخم تن تو را
همه دیدند و هیچکس
غیر از خدا
ز زخم درونت خبر نداشت
دنیا چه کردُ
با تو که هجده عزیز تو
تنهایشان به روی زمین بود
و سر نداشت
سنگت زدند
بر سر بازارهای شام
با آنکه جز تو
یوسف زهرا ، پسر نداشت
هجده سرِ بریده
برایت گریستند
آهت هنوز
در دل دشمن اثر نداشت
سوزم بر آن عزیز
که در آفتابُ سوخت
یک سایبان به جز
سرِ پاکِ پدر داشت
حال تو بودُ
در دل گودال قتلگاه
چون بسملی که بال زد و
بال و پر نداشت
مهمان شام بودی و
بهر تو میزبان
جز گوشه ی خرابه
مکانی دگر نداشت
سوز شما به سینه ی
«میثم» اگر نبود
اینقدرُ نخل سوخته ی او
ثمر نداشت
شاعر : #استاد_سازگار
( یا زینَ العابدین ) تکرار
#شعر_دوم
لاله ی سرخ شهادت
تنِ تبدار من است
چشمه ی فیض خدا
چشم گُهر بار من است
غل و زنجیر گران
غم یک دشت شهید
این همه بارِگران
بر تن بیمار من است
شاعر :
#حاج_سید رضا_مؤید
#شعر_سوم
یک جهان گُل
در درونِ پیرهن دارد بقیع
دردِ دلها از برایِ
مرد و زن دارد بقیع
#مرحوم_ژولیده_نیشابوری
#شعر_چهارم
سالها بگذشته
از این ماجرا اما هنوز
داغ هجده ساله
زهرای جوان دارد بقیع
راز مخفی بودنِ
قبر ترا با ما نگفت
تا به کی مُهر خموشی
بر دهان دارد بقیع ؟
شاعر :
#محمد_جواد_شفق
24/7/1396
@javdafshani
1. ای ماه منیر.mp3
2.85M
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
مدینه منوره 1398
#قسمت_اول
ای ماهِ منیرِ هفت طارم
در چرخ وجود ، میرِ چارم
نور ششم از چهارده نور
روشن ز رُخت ، جهانِ دیجور
شِبل علی و علیست نامت
هم سنگِ کلامِ حق ، کلامت
در دیدهی شرع ، نور عینی
پروردهی دامنِ حسینی
#آقا_جان_یا_زین_العابدین
خلقت ، به طفیل آبرویت
محراب بهشت ، آرزویت
#شعر_دوم
ای رهبر ذوالکرام زینب
از بعد حسین امام زینب
ای سایه نشین کنج ویران
وز نور توآفتاب حیران
مدینه 7/5/1398
@javdafshani
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
مدینه منوره 1398
#قسمت_اول
آیا برا غمای آقایی گریه کردی که 35 سال گریه کرد ؟ طفل شیرخواره می دید ،گریه میکرد ، جوان می دید ،گریه میکرد
آتش می دید ، گریه میکرد
می دید قصابی داره گوسفند ذبح میکنه ، می اومد جلو سئوال میکرد مرد قصاب ، آیا به این گوسفند آب دادی میخای ذبحش کنی ؟
میگفت : آقا جان این سئوال چیه میفرمائید ، من مسلمانم ، تا آب ندم ، سرش رو نمی برم ...
آقا بلند بلند گریه میکرد ، می فرمود : مرد قصاب ، بابای منو کربلا ، با لب تشنه سر بریدند
#آقا_جان (3)
بیمارم و پشت ناقه شد بستر من
بر نیزه بوَد راس پدر در برِمن
ما آل علی ، کجا و زنجیر ستم
ای کاش نمیزاد ، مرا مادر من
دمِ دروازه ی شام ، یک جمله ای فرمود ، که حتی کنار بدنِ بی سرِ بابا هم این جمله رو نفرمود ، نمیدونم چه صحنه هایی دید ، زینُ العابدین علیه السلام ، دمِ دروازه شام ... فرمود : ای کاش مادر مرا نزائیده بود
چرا ؟ آخه یه نگاه میکرد می دید عمه هاشو دارند تازیانه میزنند ، یه نگاه میکرد می دید خواهراشو دارند سنگ باران میکنند ، نگاه میکرد می دید سرِ بریده ی باباش بالا نیزه است
اما یه صحنه ای دید ، جگر آقا سوخت
یه پیرزن نانجیبه ای ، سنگی پرتاب کرد ، این سنگ به سرِ بریده ی ابی عبدالله اثابت کرد ، سرِ بریده از بالای نیزه رو زمین افتاد ...
همه برا ابی عبدالله گریه کردند ، پیغمبرخدا گریه کرده ، امام حسن سفارش کرد روضه خوند ، برا ابی عبدالله ، فرمود:
لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ
اُم البنین برا حسین روضه خوند گریه کرد ، تو هم با این اشک ها امضای کربلا بگیر
من نگویم
ظلم بر من کم کنید
بلکه زنجیر مرا
محکم کُنید
ظلم بر من
بیش از اینها کنید
( اگر میخواهید تازیانه بزنید ، به من بزنید ، اگر میخواهید سنگ بزنید ، به من بزنید )
ظلم بر من
بیش از اینها کنید
لیک دستِ عمّه ام را
وا کنید
عمّه ام چون مادرم زهرا شده
پشتش از بارِ مصیبت تا شده
مدینه 7/5/1398
@javdafshani
3. حضرت زهرا س.mp3
4.53M
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
مدینه منوره 1398
#قسمت_سوم
گریز به روضه حضرت زهرا
( سلام الله علیها )
مدینه 7/5/1398
@javdafshani
#متن_روضه
بگم آقا اگه جلو دستای بسته ی شما ، عمه جانتون رو میزدند ، خواهراتون رو میزدند ، فرمودید : ای کاش مادر مرا نزائیده بود ...
آقا جان یه روزی هم تو مدینه دستای جدتون رو بستند ... جلو چشمای علی ، فاطمه رو میزدند میزدند ، میزدند ...
جان امیرالمومنین ، جلو اشکتو نگیر ، جلو نالتو نگیر ... مگه چقدر تو این دنیا هستیم ؟ مواظب باش بعدا حسرت نخوری بگی تا میتونستم برا غربت علی داد نزدم
حسرت نخوری بگی برا غمای فاطمه گریه نکردم ...
دلم بهر علی میسوخت
چون قنفذ مرا میزد
نگاه دردناکش بیشتر میداد آزارم
هر کجا نشستی به قصد فرج بگو یا زهرا ...
الهی هیچ مظلومی نبیند
عزیزش را به زیر تازیانه
#استاد_سازگار
ابی عبدالله علیه السلام تا زنده بود ، تا نفس داشت اجازه نداد کسی طرف خیمه ها بره ...
تو گودال قتلگاه افتاده بود ، اما تا متوجه شد لشکر دارند میرن طرف خیمه ها به یک نیزه شکسته تکیه داد ، به زحمت روی زانو ایستاد ، فرمود : کجا میرین ؟ با من جنگ دارید ، زن و بچه من چه گناهی دارند ؟
شمر با اون خباثتش فریاد زد : راست میگه حسین ... برگردید ، تا حسین زنده است کسی به خیمه ها ش حمله نکنه ، اول کار خودشو تمام کنید ، بعد به خیمه هاش حمله کنید
تا زنده بود اجازه نداد ...
اما مردم تو مدینه ، جلو چشمای علی ... فاطمشو میزدند ، نگاه میکرد ، روشو برمیگردون ... جلو علی نزنید ، علی غریبه ، علی غریبه ...
من ایستاده بودم
دیدم که همسرم را
دشمن گهی به کوچه
گاهی به خانه میزد ...
#استاد_سازگار
صلی الله علیک
یا اباعبدالله ...
مدینه 7/5/1398
@javdafshani
1. شب ماتم.mp3
6.3M
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
#زمینه
شب ماتم سید الساجدین است
۱۰ شهریورماه 1399
هیئت ثارالله قم
@javdafshani
#استاد_حیدرزاده
#زمینه
شب ماتم سید الساجدین است
دل اهل عالم ز داغش غمین است
شده چشم ارض و سما روضه خوانش
پریشان ز داغش دلِ مومنین است
زینت عابدین
می رود از جهان
پرتلاطم شده
قلب صاحب زمان
( آه و واویلتا ) تکرار
#بند_دوم
زهجران او اشک ما گشته جاری
شده سهم ما آه و دل بیقراری
بمیرم برایش که قبرش ندارد
نه شمع و چراغی ، نه سنگِ مزاری
#ملودی_دوم
سینه ی اهل دل
غرق ماتم شده
چشم ما از غمت
مثل زمزم شده
( آه و واویلتا ) تکرار
#بند_سوم
امامی که دیده غم کربلا را
خودش دیده خورشید برنیزه ها را
گرفته به دستان خود بوریا را
کفن کرده او جسم خون خدا را
#ملودی_دوم
ذکر لب های او
با دلی بی شکیب
السلام علیک
یا حسین غریب
( آه و واویلتا ) تکرار
یازهرا ، یازهرا ...
وا اُما ، وا اُما ...
#شعر_دوم
اهل مدینه مادرم جوون بود
سن جوونی ، قامتش کمون بود
یازهرا ، یازهرا ...
یافاطمه یا زهرا ...
حسین حسین ...
زهرا گذشت و خاطره هایش
هنوزهست
آثار غم به صحن و سرایش
هنوز هست ..
۱۰ شهریورماه 1399
هیئت ثارالله قم
@javdafshani
#شهادت_امام_حسین_علیه_السلام
#سند_روضه
#حمله_به_خیمه_ها
در روز عاشورا ، پس از آنکه همه یاران و فرزندان امام حسین(علیه السلام) به شهادت رسیدند ، در شرایطی که امام به تنهایی مشغول نبرد بودند و تیرها و نیزهها از هر سو بدن مبارک ایشان را آماج خود قرار داده بود و حضرت ، آخرین رمق های خود را برای ادامه مبارزه و جهاد بکار بسته بودند که ناگهان نگاهشان به لشکر انبوهی افتاد که به فرماندهی #شمر_بن_ذی_الجوشن ( لعنت الله علیه ) بین امام و خیمههای آن حضرت فاصله شده و قصد حمله به خیمههای امام را داشتند.
امام با دیدن این صحنه به آنها فرمودند :
وَيْلكُمْ
يا شِيعَةَ آلِ اَبى سُفْيانَ
اِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِيْنٌ
وَكُنْتُمْ لاتَخافُونَ الْمَعادَ
فَكُونُوا اَحْراراً فِى دُنْياكُمْ
♦️ای پیروان آل سفیان
اگر دین ندارید
و از روز قیامت نمی ترسید
پس لااقل در زندگی خود آزاده باشید
شمر گفت : حسین! چه می گویی؟!!
امام(ع) فرمود :
📋《 إِنِّی أَقُولُ أُقَاتِلُکُمْ وَ تُقَاتِلُونَنِی وَ النِّسَاءُ لَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ فَامْنَعُوا عُتَاتَکُمْ وَ جُهَّالَکُمْ وَ طُغَاتَکُمْ مِنَ التَّعَرُّضِ لِحَرَمِی مَا دُمْتُ حَیّاً 》
♦️من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند ؛ پس تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به خانواده من جلوگیری نمایید و به خیمهها حمله نکنید.
پس شمر ملعون گفت :
حق با توست.(۱)
پس در جنگیدن با امام مصمّم شدند که ابتدا کار حسین(ع) را تمام کنند.
پس از شهادت امام حسین(علیه السلام ) شمر بلافاصله دستور یورش و غارت خیام را داد.
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۵۱
@javdafshani