#مدح_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
تو همان سیب بهشتی
که خداوندِ وَدود
شب معراج ، به پیغمبر خود
هدیه نمود
بس که از چادرِ خاکیت
کرَم می بارد
قاتلت هم به تو
امید شفاعت دارد
به شرارِ جگر و
ناله و سوزت سوگند
به مناجات شب و
گریهی روزت سوگند
که از آن جانی غدار
حمایت نکنی
قاتلت را به صفِ حشر
شفاعت نکنی
ظلم و جورِ ستم بیعددش
یادت هست ؟
جای دست و ضربات لگدش
یادت هست ؟
خاطرت هست
که چگونه حسنت می لرزید ؟
نفسِ شوهرِ
خیبر شکنت می لرزید
خاطرت هست
که سوزاند دل مولا را
خاطرت هست که می گفت
بزن زهرا را ...
خاطرت هست که از درد
به خود پیچیدی ؟
خاطرت هست
که داغ پسرت را دیدی ؟
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
@javdafshani
22.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نوحه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_مهدی_مختاری
إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْض
زمین محشر عظماست ...
@javdafshani
#نوحه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_مهدی_مختاری
إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْض
زمین محشر عظماست ...
چه شوریست ، چه غوغاست
از این حالِ زمین
لرزه به دلهاست
نه پستی، نه بلندی و نه دریاست
رسیدست همان روز قیامت
همان لحظه ی موعود
که فرمود خدا
زود رسد زود ...
خلائق همه در حالِ فرارند
و بی تاب و قرارند
آرام ندارند !
و این روز
همان روزِ حساب است
همان روزِ
سوال است وجواب است
که مردم
همه اینگونه پریشند
نه در فکر پسر
یا پدر و مادر و فرزند
همه در پیِ خویشند
و مردم همگی مست
همه بی خود و مَدهوش
که ناگاه
رسید از سوی حق
نغمه ی چاووش
الا اهلِ قیامت
همه ساکت
و سرها همه پایین
و ای جمله خلائق
همه خاموش !
شده گوش ...
سراسرهمه عرصه ی محشر
پُر از آیه ی کوثر
ملائک همه در شور
غزل خوان همه سرمستِ
شمیمِ گل حیدر
گل یاسِ پیمبر
چه حالیست ، خبر چیست ؟
مگر کیست
قدم رنجه نمودست
به محشر؟
یگانه گوهر حضرت داور
الله اکبر ، الله اکبر
( یا حضرت زهرا
صدیقه ی اَطهر ... ) تکرار
ملائک همگی بال گشودند
و فرشِ قدمِ
مادر سادات نمودند
آری خبر این است :
امیدِ همه آمد
جبریل صدا زد
که خلائق :
انگیزه ی خلق دو جهان ،
فاطمه آمد
و مَبهوتِ جلالش همه ی ناس
پیچید به محشر
همه جا عطرِ گل یاس
زهراست و آن
وعده ی شیرین شفاعت
بر چشمِ ترَش اشک
نشستست چو الماس
بر دست کبودش
اسباب شفاعت
همان دست جدا
از تنِ عباس
و زهرا شده گریانِ اباالفضل
هم گریه کن و نوحه سرای
غمِ چشمان اباالفضل
مردم همه ساکت
همه مبهوت و حیران اباالفضل
کین فاطمه ابرِ کرم و
رحمت و عشق است
کز او شده جاری
به لب خشک زمین ،
بارش باران اباالفضل
ناگاه همه از دهنِ یاس شنیدند
الله قسم میدهمت
جانِ اباالفضل
سوگند تو را
حق دو دستان اباالفضل
بر فاطمه ات بار الها تو ببخشا
هر کس که زده
دست به دامان اباالفضل
و یاران اباالفضل
همه مات از آن هیبت عباس
انگار نه انگار
که این روز حساب است
یک بار دگر روضه و گریه
یک بار دگر
سینه زنی غربت عباس
زهراست کُند نوحه سرایی
آری شده برپا به قیامت
یک بار دگر هیئت عباس
عباس همانی
که قتیل و العبرات است
هر قطره ی مَشکش ،
آبی ز حیات است
شرمنده ز شرمندگی اش
آب فرات است
با گریه ی زهرا
دیدند ملائک همگی
اشک خدا ریخت ؛
با نام اباالفضل و دستان شفیعش
ترس از جگرِ اهل وِلا ریخت
ناگاه در آن حال پریشان
دلِ مادرِ سادات
آمد ز سویِ
حضرت معبود ندایی
که زهرا تو همه کاره مایی،
تا باز به چشمِ
همه خصم رود خار
تا باز ببینند
همه وعده دادار
تا کور شود
هر که به دنیا ز حسد کرد
حق تو و فرزند تو را
ضایع و انکار
بخشم به تو هر کس
که تو فاطمه گویی
ای شیر زنِ حیدرِ کرار ...
@javdafshani
قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً
إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی
(آیه 23 ، سوره شوری )
#یا_رسول_الله (ص) :
اجرِ پیغمبری ات بود
که مردم دادند
ظلم هایی که پس از تو
به ذَوِی القُربی شد ...
#محمد_جواد_شیرازی
@javdafshani
1. دعای سلامتی مولا.mp3
1.09M
قسمت اول :
#دعای_سلامتی_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه الشریف )
#استاد_حیدرزاده
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ
الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِی هَذِهِ السَّاعَةِ
وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً
وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً
حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً
وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
1393
@javdafshani
2. سلام ای ذکر خاص حق.mp3
5.79M
قسمت دوم :
#مدح_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
سلام ای ذکر خاص حق ، ثنایت
درود ای گفته احمد من فدایت
تو فرقانی ، تو یاسینی ، تو طاها
توزهرایی ، توزهرایی ، توزهرا
تو حبلِ محکمِ حبلُ المتینی
امیدِ رحمتُ لِلعالمینی
تو بسم اللَه ، سماواتت کتاب است
توخورشیدی و عالَم ماهتابت
حیات عشق از خونِ حسین است
بلندی خاکبوسِ زینبین است
فاطمه جان :
مکان ، عبدِ ذلیلی در رهِ توست
زمان ، مرهونِ عمرِ کوته توست
کرامت ، خشتی از قصر بلندت
سخاوت ، تا قیامت مُستمندت
بی بی جان :
تو استاد و جهان ، دانشگه توست
تو قرآن و ، علی بسم الَله توست
فاطمه جان :
پبمبر ، عاشقِ رازو نیازت
خدا فخریه دارد بر نمازت
امامان ، آبرومندِ جلالت
امیرِ مومنان ، محوِ کمالت
#حاج_غلامرضا_سازگار
مگه میشه ، سه روز تو خونه غذا نباشه ، زن به مردش نگه غذا نداریم ؟ بله ، این فقط مخصوص #فاطمه دختره پیغمبره ! فاطمه جان ، چرا به علی نگفتی تو خونه غذا نداریم ؟ عرضه داشت : یا علی گفتم بهت بگم ، شاید نتونی غذا تهیه کنی خجالت بکشی !
در روایت دیگه داره ، گفت یا علی ، پدرم پیغمبر به من فرمود : از علی چیزی #تقاضا_نکن !
فاطمه ای که یک خواهش از امیرالمومنین نکرده ، ببین دمِ آخرش چی میگه به امیرالمومنین ، میگه یا علی ، بگو بدونم از فاطمه #راضی_هستی یا نه ؟ یا علی ، فاطمه رو #حلال_کن ... !
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
1393
@javdafshani
3. ادامه مدح.mp3
4.5M
قسمت سوم
#مدح_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
1393
@javdafshani
#متن_روضه :
جانم به این زهرا ، جانم به این بی بی ، نوکرِ درِ این خونه هستی ، شب های قبل هم گفتم ، کسی بی دعوت نیومده ، هرکسی تو مجلس بی بی قدم گذاشته ، #با_دعوت خوده بی بی بوده ، لذا الان نمی بینی ، فردای قیامت ، تو صف محشر ، امام صادق (علیه السلام) فرمود مادرم فاطمه زهرا میاد ، مثل مرغی که دانه های خوب و از بد جدا میکنه ، شیعیان و دوستان و گریه کنانشو صدا میزنه ..
جانم فاطمه ، بی بی جان ، بی بی جان :
امامان ، آبرومندِ جلالت
امیرِ مومنان ، محوِ کمالت
تمام آفرینش ، پایبستت
پیمبر خم شدو بوسید دستت
کیه فاطمه ؟ 5 سالشه ، دخترِ 5 ساله است ، اما اول شخصیت عالمِ وجود ، از پیغمبر (ص) بالاتر در عالم وجود نداریم ، هرکاری پیغمبر انجام میده با اِذنِ خداست ، #با_رضایت خداست ، پیغمبرِ اول شخصِ عالمِ وجود ، خم میشه ، دستِ فاطمه ی 5 ساله رو میبوسه !
علامه امینی گریه میکرد و میگفت : میدونید چرا پیغمبر ، دستِ بی بی رو بلند میکرد و میبوسید ؟ به خاطر اینکه پیغمبر میدونست یه روزی میزنند این بازو رو میشکنند ؟
فاطمه جانم :
تمام آفرینش ، پایبستت
پیمبر خم شدو بوسید دستت
به محشر ناقه ات چون پا گذارد
سحابِ رحمت از هر سو ببارد
به محشر برفرازِ چرخِ گردون
ندا خیزد که اَینَ الفاطمیون ؟
اونایی که گریه کنِ فاطمه بودند کجان، اونایی که گریه کنه بی بی بودند کجان ؟ اونایی که محب فرزندان و شوهر بی بی بودند کجان ؟
به محشر برفرازِ چرخِ گردون
ندا خیزد که اَینَ الفاطمیون ؟
همه حوران به استقبال خیزند
برات عفو ، پیشِ پات ریزند
شود تا نازنین قلبِ تو خُرسند
ببخشند و ببخشند و ببخشند ..
#حاج_غلامرضا_سازگار
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
1393
@javdafshani
4. ورود به روضه.mp3
5.3M
قسمت چهارم :
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
1393
@javdafshani
#متن_روضه :
الهی هیچ خونه ای بی مادر نباشه ، شبایِ بی مادریه خونه ی امیرالمومنینِ ، نیمه شب میاد ، کنارِ قبر فاطمه ، صورت رو قبرِ زهراش میگذاره ..
فاطمه یِ جوان من
جوانِ قد کمانِ من
تو جنتی ، تو کوثری
تو قلب و جانِ حیدری
تو دخترِ پیمبری
زِ جای خیز، فاطمه
بیا بسویِ خانه ات
نشسته جایِ خالیت
زینبِ ناز دانه ات
فاطمه نمیدونی ، زینب دلِ بابا رو آب میکنه ، موقه نماز که میشه ، جانمازت رو می اندازه ! چادرت رو سر میکنه ، عینِ خودت رکوع میره فاطمه ،
زِ جای خیز، فاطمه
بیا بسویِ خانه ات
( برو مدینه ، اینجا نباش ! )
نشسته جایِ خالیت
زینبِ ناز دانه ات
فاطمه صبر میکند
طواف قبر میکند
خون شده قلبِ زینبت
گریه چو ابر میکند
باریکلا ، شب آخره ، امشب یه جوره دیگه داری گریه میکنی ، امشب میگی فرداشب دیگه کجا برم ؟ گم کرده دارم ، این چند شب با روضه های مادر مأنوس بودم ، می اومدم کنار مادرم مینشستم ، گریه میکردم ، رزق یکسالم رو از فاطمیه کرفتم ، بی بی جانم ، روزهای آخره ساله ، داری سال رو با گریه برا مادر تمام میکنی
اِای ای .. مادر مادر .. مادری که مظلوم بود ، مادری که غریب بود ، مادری که تو شهرِ خودش اگه میخاست گریه کُنه ، می اومدند به امیرالمومنین میگفتند ، یاعلی صدای گریه ی فاطمه مارو آزار میده ! به فاطمه بگو یا شب گریه کنه یا روز ! فاطمه جان : همسایه ها گلایه دارند ، عرضه میداشت علی جان ، مگه این مردم نمیدونن من داغ بابا دیدم ؟ مگه دختری که داغ بابا ببینه حق نداره برا باباش گریه کنه ؟ یا علی به این مردم بگو من چند روزِ دیگه بیشتر بینِ شما نیستم !
همسایگان ، زِگریه ی من شِکوه میکنند
گویند ، گریه ات برده از ما رفاه را
( باشه یاعلی )
دیگر برای گریه بُرون میروم ز چشم
دیگه جایی میرم که صدا گریه ام رو نشنوند ، دستِ بچه هاشو میگرفت می اومد بیرون مدینه ، صبح می اومد ، تاغروب امیرالمومنین میرفت ،فاطمه و بچه هارو برمیگردوند ، کاروان ها می اومدند بروند ، میدیدند یه خانومی نشسته ، اونقدر #جانسوز گریه میکنه ، سئوال میکردند این خانوم کیه اینقدر جانسوز گریه میکنه ؟ میگفتند دختره پیغمبره ، از سوز گریه زهرا ، دل ها آتیش میگرفت ...
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
1393
@javdafshani
5. حضرت ام البنین س.mp3
5.46M
قسمت پنجم :
#استاد_حیدرزاده
#روضه_حضرت_ام_البنین
( سلام الله علیها )
#روضه_حضرت_اباالفضل
(علیه السلام)
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
1393
@javdafshani
#متن_روضه :
بگم یافاطمه ، تو مدینه از صدای گریه شما مردم اعتراض میکردند ، میگفتند یاعلی به فاطمه بگو یا شب گریه کنه یا روز گریه کنه ، اما من یه مادر سراغ دارم تو مدینه آزادانه گریه میکرد !
ام البنین .. می اومد کنار بقیع می نشست ... امشب نام #مادری اومد ، که خیلی شجاع و قهرمان بود ، خیلی #با_ادب بود ، ام البنین ، این خانوم هم وقتی گریه میکرد ، زنهای مدینه باهاش گریه میکردند ، روضه میخوند ، میگفت عباسم شنیدم کربلا عمودِ آهن به فرقت زدند ، مادر!
بگو یااباالفضل ، من هرکجا باشم ، اون طرف دنیا هم که باشم ، برا غمهات گریه میکنم ، آقا ، امیدم تویی یا باب الحوائج ..
( میگفت : ) عباسم ، مادر ، برام خبر آوردند وقتی عمود آهن به فرقت زدند ، دست در بدن نداشتی ! عجیب روضه میخوند این مادر ، منم یک جمله از زبون شما دلسوخته ها بگم ، بگم بی بی جان : نبودی کربلا وقتی عمود به فرقِ عباست زدند ، اباالفضل دست در بدن نداشت ، یه مرتبه دیدند عباست با صورت روی زمین آمد ..
نمیدانی که با دستِ بریده
زِ روی اسب افتادن ، چه سخت است
من روضه ام را با یک سئوال از شما تموم میکنم ، با صورت روز زمین اومدن یه طرف ، اما سئوال من اینه : اگه تیری توچشم باشه !
اگر تیری درون چشم باشد
نمیدانی زمین خوردن چه سخت است
به به ، قربون شما عاشقا برم که هم گریه میکنید و هم ناله میزنید ، یه ناله هم برا غربته ابی عبدالله بزن ، آخه کنار بدن عباس خیلی غریب بود
لَمّا قُتِلَ الْعَبّاسُ بانَ الْانْکِسارُ فى وَجْهِ الْحُسَیْنِ
(عباس كه كشته شد، ديدند چهره حسين شكسته شد)
وقتی کنار بدن عباسش رسید ، رنگ از چهره اش پرید ، رنگِ چهره امام حسین تغییر کرد ، یه نگاه به بدن بی دست کرد ، یه نگاه به فرغِ عمود خورده کرد ..
آخه کنار دو تا بدن ، قدرت زانوشو از دست داد ، یکی کنار بدن #علی_اکبر(ع) بود ، یگی کنار بدن #اباالفضل (ع)
اما فرق داشت با هم ، کنار بدن علی اکبر وقتی نشست روی زمین ، صدا زد جوان ها بیائید ، جوانها اومدند ، اما تا نگاهش به اباالفضل افتاد :
"یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ
ای کسی که غم و اندوه را از چهره امام حسین میبری
ای اباالفضل ، ای عباس ، نگاه به چهره عباس کرد ، نیرو گرفت ..
اگر علی اکبرم رفت ، عباس دارم ، اما کنار بدن عباس که دیگه کسی نبود ، خودش تنهای تنها ، صدا زد :
الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی
حسییین ...
هر کجای مجلس که نشستی ، به قصد فرج امام زمان ، یاحسین ...
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
1393
https://t.me/javdafshani