eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4. روضه غربت.mp3
2.96M
قسمت چهارم : ( سلام الله علیها ) با خودت گفتی چندشب دیگه بیشتر از این مجلس نمونده ، برم ، حیفه ، اگه کاری هم داشتی تعطیل کردی ، گفتی شبای فاطمیه است برم ، آقام عزاداره ، مولام امام زمان عزاداره ، برم به آقام تسلیت بگم ! باریکلا ، اینی که لذت عزا و لذت اشک و لذت تو مجلس اهلبیت بودن رو چشیدی ، با هیچ لذتی معامله نمیکنی ، میگی باید برم این شبا برا غمای مادر گریه کنم ، مادر مادر مادر ... دخترت هم میگه بابا منم ببر ، زنت هم میگه منم میام ، ؟ میریم برا غم های مادری کریه کنیم ، که این روزا وقتی می خواست راه بره ، دستشو به دیوار میگرفت ، یه موقع سنش بالاست ، میگی 70 سالشه ، 80 سالشه ، مادر دستشو به دیوار میگیره ، اما نه بابا ، این مادر 18 سالشه ! وقتی بخواد راه بره دستشو به دیوار میگیره ، روزای آخره عمرشه ، شبا ی آخره عمرشه ، بیمارت ای علی جان ، جز نیمه جان ندارد ( به به ، التماس دعا ، تو حال خودت باش ) بیمارت ای علی جان ، جز نیمه جان ندارد میلی به زنده ماندن در این جهان ندارد یا علی دلم برا بابام تنگ شده ، پیراهن بابامو بیار بو کنم ، دختره دیگه ، دختر باباییه ، امیرالمومنین پیراهن پیغمبرو آورد ، سیدا روایت داره ، مادرتون تا پیراهن رو بو کرد ! ازحال رفت ، بابا بابا بابا ... یا علی دلم برا بابام تنگ شده ... 1394 https://eitaa.com/javdafshani
5. مقدمه روضه سنگین.mp3
3.83M
قسمت پنجم : ( سلام الله علیها ) بگذار تا بمیرد ، این مرغ پربگیرد مرغی که حق ماندن برآشیان ندارد اِای ی ای ای .. شهری که در امان است قوم یهود در آن پیغمبر به یهودی های مدینه امان داد ، به مسلمونا سفارش کرد ، فرمود متعرض یهودی ها نشوید ، مسالمت آمیز کنار یهودی ها زندکی کنید ، شهری که در امان است قوم یهود در آن حتی به خانه ی خود زهرا امان ندارد آخ بمیرم ، توخونش گریه میکرد ، اومدند گفتند یاعلی ، صدای گریه اش ماروآزار میده ! یا علی مگه اینا نمیدونند من داغدارم ؟ داغ بابا دیدم ؟ مگه دختری که بابا ازدست بده حق نداره برا باباش گریه کنه؟ علی علی علی ... حتی به خانه ی خود زهرا امان ندارد ... گفتند تو این خونه فاطمه است ، گفت و ان ، اگه فاطمه هم باشه ، خونه روبا اهلش میزنم ! میگه صدای فاطمه رو از پشت در شنیدم ، بگم یا نه ؟ اونچنان به در زدم ! صدای ناله ی زهرارو شنیدم ! چی صدا میزد ؟ نکفت علی ، نگفت حسن ، نگفت حسین ، صدا زد بابا بابا بابا .. بابا بلند شو ببین با دخترت چه میکنند بابا ؟ اِاای ی ای ای ... روزی که آتش میزدند خانه ی مارا از سینه اش خون میچکید مادرم زهرا مادر نفس زنان به پشت در بود ( اما بابا ) اشکِ خجالت بررخِ پدر بود واویلتا واویلا ، واویلتا واویلا 1394 https://eitaa.com/javdafshani
: فدای این بی بی بشم ، فدای این مادر ، فدائیه راه امیرالمومنین ، اونروز ازخونه تا مسجد چند بار زمین خورد بلندشد ، دست از علی برنداشت ، یه بار بینِ درو دیوار زمین خورد ، ازهوش رفت ، محسنش سقط شد ، سینش شکست ، اما تا به هوش اومد ، صدازد فضه علی روکجابردند ؟ بی بی جانم علی رو بردند مسجد ، بلند شد تکیه به دایوار کرد ، نمیدونم چطور خودشو به مسجد رسوند ، نه بینِ راه خودشو رسوند به امیرالمومنین ، دنبال حیدر میدوید ، اگه با دقت گوش کنی ،با جانت گوش کنی ، این یه شعر یه عمر روضه است ، هر موقع خودت بخونی گریه میکنی : دنبال حیدر میدوید ، از سینه اش خون میچکید یه دلسوخته ای با اشک چشمش ، میگفت : نگو میدوید ، چی بگم ؟ بگو خودشو میکشوند ، چرا ؟ گفت آخه مادری که بچش سقط بشه نمیتونه بدوه ! مادری که سینش بشکنه نمیتونه بدوه ، بگودنبال علی خودش رومیکشوند ، مادر مادر ، جانم فدای این مادرمادر مادر ... (یا علی) بگذار کس نفهمد در پشت در چه دیدم من لب نمیگشایم ، محسن زبان ندارد ! اِای ی ی مادر مادر مادر .. هنیئاً لکم ، گوارای وجودتون ، این اشک ها ، این ناله ها ، این مجلس عزای مادر ، مادرمادر مادر .. میونه کوچه آمد با همون حالت ، کمربند امیرالمونین رو گرفت ، آماده اید بگم ؟ اون نانجیب صدازد قنفذ ، دست فاطمه روکوتاه کن ، سیدا مادرتون اومده بود توکوچه که امیرالمومنین روبرگردونه ، دست از علی برنمیداشت ، اما بگم ، اونقدر با به بازوی مادرزد ! ... این نالت قلب داغدار امام زمان رو آرام میکنه ، مادر مادر مادر .. 1394 https://eitaa.com/javdafshani
7. مدافع ولایت.mp3
3.23M
قسمت هفتم : ( سلام الله علیها ) تو بازوبند بگرفتی برای قهرمانیت من ازضربِ غلاف تیغِ آن بیگانه میسوزم یه باره دیگه زمین خورد میان کوچه ، اما نگفت علی ، نگفت علی .. ، خدا ، گفتم من بارها ، خدا هیچ کسی رو این مصیبت هایی که امیرالمومنین دید ، نصیب هیچ مردی نکنه ، الهی مردی نبینه جلوی چشمش ، همسرش رو میزنند ، یه بیت بخونم : دلم بهرِ علی میسوخت ، چون قنفذ مرا میزد ! (چرا ؟ ) ( آخه ) نگاه غربت او بيشتر مي‌داد آزارم ... اِاای ی ای ..مادر جان مادرجان ، توروایت میدیدم، دیگه مادر نمیتونست راه بره ، اما بازم دست از امیرالمومنین برنداشت ، زن های هاشمیات دور بی بی رو گرفتن ، چادرش به زمین کشیده میشد ، اما نمیتونست راه بره ! دوقدم میرفت مینشست روزمین ، تا خودش رو رسوند به مسجد مدینه ، دم درِ مسجد مدینه ، آماده ای یه ناله بزنی ؟ روایت داره دستشو گذاشت به درِ مسجد مدینه ، آنچنان ناله ای زد مادر! که اهل مسجد به گریه درآمدند ! یه نگاه کرد دید دستای علی رو بستند ، شمشیر بالای سر علی گرفتند ، فرمود نامردا میخواهید بچه های منو یتیم کنید ؟ الان میرم کنار قبر بابام نفرین میکنم ، دختردارا ، الهی دخترنیاد جلوی بابا بگه بابا منو زدند ! الهی دختر نیاد جلوی بابا بگه بابا پهلوی منو شکستند ، غوغا میکنه .. سلمان میگه بی بی نفرین نکرد ، اراده کرد نفرین کنه ، دیدیم زمین داره میلرزه ، ستون های مسجد به حرکت درآمد ، امیرالمومنین حیدرکرار ، منو صدا زد سلمان : پاشو به فاطمه بگو فاطمه نفرین نکنی ، اگه نفرین کنی زمین اهلشو درخودش فرو میبره ! 1394 @javdafshan
8. گریز به کربلا.mp3
2.78M
قسمت هشتم : ( سلام الله علیها ) ( علیه السلام ) سلمان میگه بلند شدم دویدم خدمت بی بی ، بی بی جان نفرین نکنین ، تاگفتم نفرین نگنین ، بی بی یه نگاه به من کرد ، فرمود سلمان ، تو هم میگی نفرین نکن ! گفتم بی بی جان من نمیگم ، آقا امیرالمومنین میگه ، تاگفتم علی میگه دیدم سرشوپائین انداخت ! فرمود سلمان حالا که علی میگه چشم ، فدای علی بشم ، اومد یه کناری ایستاد نگاه به دستای بسته کرد ، مجبور شدند دستای امیرالمومنین را باز کردند ! بگم یافاطمه یه شمشیر بالا سر علی دیدی ، گفتی میرم نفرین میکنم ، های های های...فهمیدی میخای کجا ببرمت ؟ اما یافاطمه نبودی کربلا ، حسیییین ! هان راحت باش صداتو آزاد کن ، بگو حسییین .. دخترش زینب ، یه ساعتی براش پیش اومد ، یه نگاه کرد دید دورِ حسینشو گرفتن ! یکی با شمشیر میزنه ! اینجا دیگه نباید آرام گریه کنی ، نالت رو آزاد کن ، یکی با نیزه میزنه ، یه عده با سنگ میزنند ! یه عده پیر مردها هم با عصا میزنند ! حالا فریاد بزن یا حسین ... به قصد فرج بگو یا حسییین .. فِرقَةٌ بِالسُّیُوف، فِرقَةٌ بِالحَدید ، فِرقَةٌ بالْحَجَر ، فِرقَةٌ بِالْعَصَا تیرها یکطرف ، نیزه ها یکطرف من گلی گم شده ، دادم اینجا زکف معمولا جناب استاد حیدرزاده ، روضه سنگین نمیخوانند ، مگر اینکه شب شهادت ، یا روز شهادت باشد ، و این مجلس هم به همین شکل بود! 1394 https://eitaa.com/javdafshani
فردا شب ، شب شهادت بی بیِ ، بیا به استقبال بریم ، امشب یه چنددقیقه ای هم به سینه بزنیم ، مجلس حضرت زهرا (س) مجلس خصوصیه ، عاشورا میبینید همه میان ، اونقدر جمعیت میاد که تا کوچه و خیابون هم ، همه پر از جمعیت میشه ! اما در مجلس حضرت زهرا ، همه کس روراه نمیدن ، چون مادره ، روضه هاش خصوصیه ، روضه هاش محرم اسرار اهلبیتِ ، لذا حالا که دعوتت کردند قدر بدون ، بگو الحمدلله آقا جون یا امیرالمومنین منو ، که بیام روضه های حضرت زهرا رو بشنوم ، و باشما و زینبین و حسنین هم ناله بشم ان شاالله امیدوارم که خداوند این مجالس رو ، این روضه هارو،این گریه هارو ، از همه ما به احسن وجه قبول کند ، و ذخیره قبر و قیامتمون قرار دهد ، ان شاالله.. از کسانی که این مجالس رو برپا میکنند ، عزیزانی که به هر نوعی زحمت میکشند ، یکی پول میده ، یکی کفش جفت میکنه ، یکی غذا میده ، هر کسی هر کاری از دستش میاد خدا رحمت کنه استاد ما مرحوم حاج ملا حسین مولوی رو ، بعد از 70 سال نوکری ، که وقتی از دنیا رفت و خوابش رو دیدند ، البته رویای مفصلیه اما همینقدر بگم ، ایشون فرمودند سلام منو به نوکرای امام حسین (ع) برسونید ، بگید مولوی گفت من پشیمونم که چرا کم نوکری کردم ، از دستم بیاد نوکری کنم نکردم ، اون چای ریز تو مجلس امام حسین رو خوابش رو دیدند ، گفتند هان چه خبر؟ گفت ارباب دستم رو گرفت ، اما افسوس میخورم چرا با سینی چای بردم ، چرا یکی یکی خدمت مردم تقدیم نکردم ؟ خدمت درِ خونه ارباب ، خدمت درِ خونه حضرت زهرا (س) خیلی ارزش داره ، ما همه امیدمون همه عشقمون به اهلبیتِ ، اینجا اگر نشستی با همین یه قطره اشک ، یک عمری نیرو و انرژیت تامین میشه ، یعنی میدونی که مادر دیگه دستت رو گرفته ، مادر کمکت میکنه ، هر کجا سختی برات پیش اومد ، میگی یا فاطمه ، حضرت زهرا دستت رو میگیره ، امام باقر (علیه السلام) دچار تب میشدند ، چند بار میگفتند یا فاطمه ، تب از بدن حضرت میرفت ، نام زهرای اطهر گره گشاست ... 1394 https://eitaa.com/javdafshani
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( سلام الله علیها ) حجه الاسلام والمسلمین 530 بار این ذکر را بگوئید اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ : https://t.me/javdafshani
1. فاطمه و ابیها.mp3
786.4K
( سلام الله علیها ) اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ : https://t.me/javdafshani
ما به این در نه پی حشمت وجاه آمده ایم لطف زهراست که اینجا به پناه آمده ایم : https://t.me/javdafshani
2. سینه ای کز معرفت.mp3
1.95M
( سلام الله علیها ) سینه ای کز معرفت گنجینه ی اسرار بود کی سزاوار فشارِ آن در و دیوار بود ناله ی بانو زد اندر خرمن هستی شرر گویی اندر طور غم چون نخل آتشبار بود آن که کردی ماه تابان پیش او پهلو تهی از کجا پهلوی او را تاب آن آزار بود ؟ گردشِ گردونِ دون بین کز جفای سامری نقطه ی پرگارِ وحدت ، مرکز مسمار بود صورتش نیلی شد از سیلی ، که چون سیل سیاه روی گردون زین مصیبت تا قیامت تار بود شهریاری شد به بند بنده ای از بندگان آنکه جبریلِ اَمینش ، بنده ی دربار بود از قفای شاه ، بانو با نَوای جانگداز تا توانی به تن و تا قوّت رفتار بود گر چه بازو خسته شد ، و ز کار دستش بسته بود لیک پای همتش بر گنبدِ دوّار بود دست بانو گر چه از دامان شه کوتاه شد لیک بر گردون بلند از دست آن گمراه شد حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی https://eitaa.com/javdafshani