eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
2. مدح امام حسن ع.mp3
4.16M
قسمت دوم (علیه السلام) یوسفِ آلِ پیمبر، شهِ لاهوت مقام ‌نجلِ شاه مدنی ، قافله‌سالارِ انام اولین سبطِ نبی ، فخرِ نبیینِ عظام‌ دومین حجتِ برحق و امام اِبنِ امام گوهرِ بحرِ جلالت ، دُرِ فرخنده صدف ‌پور زهرا و نخستین پسرِ شاهِ نجف میشدی چونکه به‌دوشِ شهِ لُولاک سوار ( پیغمبر امام حسن و امام حسین را روی دوشش سوار میکرد) میشدی چونکه به‌دوشِ شهِ لُولاک سوار ( حضرت نماز میخوند ، امام حسن و امام حسین روی دوشش می آمدند ، آهسته از سجده بلند میشد ، عزیزانش را از روی شانه برمیداشت ، دوباره به سجده میرفت ، امام حسن و امام حسین به دوش پیغمبر، ص ) میشدی چونکه به‌دوشِ شهِ لُولاک سوار میگشودی لبِ دُر پرورِخود بر گُفتار می‌ربود از دلِ هر رهگذری صبر وقرار ( امام حسن را روی دوشش سوار میکرد ، با خودش می برد مسجد ، وقتی امام حسن حرف میزد ، آنقدر با نمک حرف میزد ، هر کسی صداشو میشنید ، می ایستاد ، مجذوب صدای دلنشین امام حسن میشد ، میشدی چونکه به‌دوشِ شهِ لُولاک سوار میگشودی لبِ دُر پرورِخود بر گُفتار می‌ربود از دلِ هر رهگذری صبر وقرار بوسه میزد به لبش پادشهِ عرش وِقار لذت از صحبت او ، فخرِ رسالت می بُرد سویِ مسجد حَسنش را به جلالت می‌بُرد شاعر : ( فاخر ) 1394 https://eitaa.com/javdafshani
3. مدح امام حسن ع.mp3
3.11M
قسمت سوم (علیه السلام) صاحبِ حُسن و جمالِ حَسن و خُلقِ عظيم ناظمِ مُلك بقا ، قاسمِ جناتُ نعيم دل نوازِ فقرا ... امشب یه پیغام توی این یه بیتِ ، اگه فقیر شدی درِ خونه ی امام حسن ، به فقیر همه چیز میدن ، گدا وقتی کسوت گدایی به خودش میگیره ، یعنی هیچی ندارم ، دستم خالیه ، دستم خالیه ... یه جمله بگیم به مولا، آقاجان : شما کریمِ مدینه ای ، نه کریمِ عالمی ، در روایت داره حتی یه دونه گدارو از خودش رد نکرده ، اموالش رو دو بار در طول عمرش با فقرا تقسیم کرد ، هر چی داشت دو قسمت کرد ، یه قسمتشو به فقیر داد ، یه قسمتشو برا خودش نگهداشت اگه دوتا لباس داشت یکیش رو به فقیر داد ، یکیشو برا خودش نگهداشت ، یه دونه فقیرو رد نکرده ، امشب بگو آقا فقیرم ، سفره یِ شما افتاده امشب ، سفره کریم اهلبیت افتاده ، از سرِ این سفره دستِ خالی بلند نشی ، از سرِ این سفره دستِ خالی رد نشی ، یه شبه ... بگو یا امام حسن ، بگو آقا اگه گدایی بیاد درِ خونه کریمی رو بزنه ، اون شخص کریم درو که باز میکنه ، به گدا نمیگه چی آوردی ؟ به گدا میگه چی میخای ؟ ، آقا میشه امشب به ما بگی چی میخای ؟ عزیزِ زهرا ... آقا دل نوازِ فقرا، بر اسرا، يار و نديم چون پدر ، نازكِش و ، ياورِ اطفالِ يتيم هر كجا ديد يتيمي ، بنشستي به بَرش بركشيدي زِ وفا دستِ نوازش به سرش ... شاعر : ( فاخر ) 1394 https://eitaa.com/javdafshani
4. غریب مدینه.mp3
2.48M
قسمت چهارم ( علیه السلام ) آقا یا امام حسن ، درسته قبرت غریبه ، درسته قبرت ضریح نداره ، زائر نداره ، با خاک یکسانه ، اما بقیع تو قلب های ماست ، بقیع تو سینه ی ماست ، امشب خودمو تو بقیع میبینم ، سرمو رو دیوار بقیع میزارم ، خیلی غریبه ، خیلی غریبه ... تو خونه اش غریبه ، تو کوچه غریبه ، تو مسجد غریبه ، تو روایت دیدم وقتی معاویه بالا منبر رفت ، سبّ امیرالمومنین رو کرد! هم امام حسن پا منبر بود ، هم امام حسین ، دشنام داد به امیرالمومنین ، امام حسین از جا بلند شد ، امام حسن دستشو گرفت ، فرمود داداش بنشین صبرکن ، قربون صبرت برم یا امام حسن ، یا امام حسن ... قبرش غریبه ، تو خونه اش غریبه ، تو مسجد غریبه ، تو کوچه میره قاتلِ مادرشو می بینه ! مغیره رو می بینه ، آی آی ی ی ... تشیع جنازش غریبه ، بدنشو تیرباران میکنند ، امشب برا غریب داری گریه میکنی ، اگه اشک بهت دادند قدر این دلِ عاشقتو بدون ! حسن با همه ، فرقِ بسیار دارد به چشمش به سانِ علی خار دارد ( کربلا رفتی ؟ ) شبِ کربلا مثل روز است روشن (آقا) بقیعِ تو اما شب تار دارد 1394 https://eitaa.com/javdafshani
5. غریب مدینه.mp3
3.44M
قسمت پنجم ( علیه السلام ) ( یکی از دوستان میگفت ) یه سفری که مشرف بودیم مدینه ، شب بود وقتی هواپیما رسید رو آسمونِ مدینه ، خلبان اعلام کرد آی مردم اینجا مدینه است ، یه مقداری هواپیما رو مایل کرد ، گفت نگاه کنید شهرمدینه رو ، اونجایی که نورانیِ و چراغا روشنه ، قبر پیغمبره ، اما اون زمینی که کنارش تاریکه بقیعه ! آی آی ی ی .. همین برا یه عمر گریه ی ما بسه ، قبرِ امام حسن با خاک یکسانه ! بقول اون پیرمردِ ایرانی که کنار بقیع گریه میکرد ، پنجره های بقیع رو تو دستش گرفته بود ، میگفت آقا امام حسن پاشو بریم ایران ، اگه ایران بودی نمیگذاشتیم قبرت غریب باشه ! (آقا) حتی نوادگان تو، صاحب حرم شدند اما هنوز قبر تو خاکیست ، یاکریم یا کریم .. آقا جانم ... شب کربلا مثل روز است روشن (آقا) بقیع تو اما شب تار دارد (آقا) تو در کوچه های مدینه غریبی ( ببینم ناله داری یانه ؟ ) تو در کوچه های مدینه غریبی حسینت ولی یک علمدار دارد وقتی به امام گفتند : آقا چرا با معاویه نمیجنگی ؟ فرمود بخدا یاوری ندارم ! قربونت برم غریبِ مدینه ، آقا جان ، آقاجان ... این یه بیت رو بخونم وارد روضه بشم (آقا) ضریح حسین است شش گوشه اما ... ( دیدی چه دلرباست ضریح امام حسین ؟ ) ضریح حسین است شش گوشه اما فقط دور قبر تو دیوار دارد ... 2 اِای ای ی ی .. ، نالتو آزاد کن ، یا امام حسن ... 1394 https://eitaa.com/javdafshani
6. روضه کوچه.mp3
3.6M
قسمت ششم ( سلام الله علیها ) ( علیه السلام ) به شیخ عبدالزهرا فرمود : شیخ عبدالزهرا ، چرا روضه ی مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه ی شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه ی مارو نمیخونی ! گفت آقا روضه ی شما کدامه ؟ آماده اید بگم ؟ فرمود روضه ی ما اون موقعی بود که مادر مارو میزدند ! های های ی ... ، الهی نبینی مادرت جلوی چشمت حتی زمین بخوره ، حتی طاقتِ زمین خوردنِ مادرتو نداری ! آقا آقا ... نفسم حبس شد به دل اشکِ چشمم ستاره شد های های ، حالا که امشب پای روضه امام حسن نشستی ، خوب دل بده به شعر نفسم حبس شد به دل اشکِ چشمم ستاره شد (آخ بمیرم ) مادرم را که میزدند جگرم پاره پاره شد ... تو اون مجلس وقتی که مغیره بلند شد سخن بگه ، امام حسن بهش فرمود : تو ساکت باش ! تو همون کسی هستس که تو کوچه ها مادر مارو میزدی ! اِای ی ی .. جانم ، ناله بزن ، صداتو آزاد کن ، خجالت نکش ، اگه اینجا برا مادر ناله نزنی ، کجا ناله میزنی ؟ یا امام حسن ... سه نفر مادرِ مرا ، بر درِ خانه میزدند مردم ، یه نفر نمیزد ، سه نفری میزدند ! یکی مغیره میزد ، یکی قنفذ میزد ، اون نانجیب خودش تازیانه رو گرفت ، مادرم رو میزد ! سه نفر مادرِ مرا ، بر درِخانه میزدند خواهرانم نفس نفس ، چه غریبانه میزدند الهی اگر مادر رو میزنند جلوی دخترش نزنند، آی ی ی زینب زینب زینب ، آی ی ی .. 1394 https://eitaa.com/javdafshani
داستانی که در فایل بعدی تقدیم می شود ، اصل این ماجرا که ظاهرا حاج علی آقای انسانی نقل فرمودند ، در خیلی از روضه ها بیان شده است ، استاد حیدرزاده هم چند مرتبه در روضه هایشان تعریف کردند ، اما به نظرم اگر بتوانیم یک را جایگزین بکنیم ، شاید بهتر باشد ... این داستان خیلی تکراریه ... https://t.me/javdafshani
7. بیان داستان.mp3
2.21M
قسمت هفتم ( سلام الله علیها ) گفت توخونه با خانومم حرفم شد ، نزاع بالا گرفت ، خیلی ناراحت شدم ، عصبانی شدم ، محکم سیلی زدم تو صورت خانومم ، از خونه زدم بیرون ، خجالت میکشیدم تو خونه بمونم ! از خونه اومدم بیرون ، ، چرا من این کارو کردم ؟ چرا من سیلی زدم به خانومم ، اومدم پیش یکی از رفقا گفتم فلانی من امروز یه اشتباهی کردم ، عصبانی شدم سیلی زدم به خانومم ! الان دیگه خجالت میکشم ، روم نمیشه برگردم تو خونه ، چیکار کنم ؟ گفت یه جعبه شیرینی بگیر ، یه دسته گل بگیر، برو خونه از خانومت کن از دلش بیرون بیار ، شیرینی گرفتم ، گل گرفتم ، اومدم درِ خونه در زدم ، هر دفعه خانومم میومد درو باز میکرد ، اما این بار دخترِ کوچولوم اومد ، تا نگاه به من کرد ، سرشو پائین انداخت رفت داخل خونه ...! اومدم با شرمندگی یکی یکی اتاقهارو نگاه کردم ، دیدم خانومم نیست ، دیدم تو اون اتاق عقبی یه گوشه ای نشسته زانواشو تو بغل گرفته ، سرشو رو زانوش گذاشته ، نشستم جلوش ، شیرینی رو گذاشتم ، گل رو گذاشتم ، گفتم خانوم ببخشید، اشتباه کردم عصبانی شدم ، دستِ خودم نبود سیلی به شما زدم عدرخواهی میکنم دیدم سرشو بلند کرد ، همینطورکه آهسته آهسته اشک میریخت گفت: شوهرم عیبی نداره ، اتفاقی که افتاده ، اما یه خواهشی ازت دارم ، این بار اگه خواستی بزنی ، جلو دخترم نزن ! از موقعی که سیلی به من زدی این دختر خرد سالم ، دستشو رو صورتم گذاشت ... اِاای ی ی زینب زینب زینب ... 1394 https://eitaa.com/javdafshani
8. گریز به کربلا.mp3
2.72M
قسمت هشتم و پایانی ( سلام الله علیهما ) حالا که فهمیدی تو کوچه ها چه اتفاقی افتاد ، بزار این یه بیتو بخونم التماس دعا : مادر دیدم که خصمِ ستمکارریخت برسرت ، یازهرا یازهرا ... خدا میدونه من با این یک بیت شعر مدت ها گریه میکردم ! مادر : دیدم که ریخت خصمِ ستمکار بر سرت قدم نمی رسید که خود را سپر کنم ( شاعر : حاج غلامرضا سازگار ) اِاای ی ی .. قربونِ این خانومِ 5 ساله برم ، که زبان حالش اینه میگه دستم نمیرسید ، اگه مدینه قدت نرسید که دفاع کنی از مادر ، اما کربلا تلافی کرد ، کجا ؟ هر موقع می اومدند بچه هارو کتک بزنند، می دوید بازوشو سپر میکرد ، رقیه رو نزنید ، سکینه رونزنید ، آآی ی آی بابا بابا بابا ... به جانِ مادرت زهرا ، پدرجان از تو ممنونم که من با پا تو را خواندم ، تو با سر آمدی پیشم ... ! شاعر : بیش از همه به حالِ زینب دلم بسوخت (آخه) مادر کسی مقابلِ دختر نمیزند ! شاعر : 1394 https://eitaa.com/javdafshani
توئی سر چشمه ی نورِ هدایت توئی سر منشاء جود وعنایت میان اینهمه مخلوقِ عالم توئی تنها ترین یار ولایت ... : https://t.me/javdafshani
1. حاج محمود دلسوز.mp3
5.29M
( سلام الله علیها ) ( تقریبا سبک گل پونه های مرحوم ایرج بسطامی است ، همین شعر را حاج محمد طاهری در روضه اجرا کردند که در فایل بعدی تقدیم میشود ) گریه های مخفیانه غسل و تشییع شبانه یک مزار بی نشانه آتشم زد ،آتشم زد مانده ام با چشم گریان میکِشم آه از دل و جان رفتی و شام غریبان آتشم زد ،آتشم زد می گذارم وقت غسلِ پیکر تو ، سر به دیوار تازه فهمیدم چه کرده وای من ، با سینه مسمار تازه دیدم ، زخمِ پهلو تازه دیدم ، خونِ بازو مثلِ من ، زهرا شکست در این مدینه حرمتت ای داد بی داد بشکند دستی که زد سیلی به رویِ صورتت ای داد بی داد الوداع ، یا فاطمه جان کن حلالم فاطمه جان بر دلِ من ، داغِ جانکاه مثل گل ، عمرِ تو کوتاه چیده ام رویت لحد ، آه آتشم زد ،آتشم زد وای من ، از جان بر لب بعد تو ، دیگر از امشب خانه دارم ، گشته زینب آتشم زد ،آتشم زد مانده ام بالای قبرِ تو ، چرا من زنده هستم از پیمبر با امانت داریم شرمنده هستم روی زخمِ ، دل نمک خورد پیش من ، زهرا کتک خورد عالَمی حیران شده از صبر من ، از صبر تو ای داد بی داد اشک من ، امشب چکد بر روی خاکِ قبر تو ای داد بی داد عده ای فردا روند دنبال نبش قبر تو ای داد بی داد الوداع ، یا فاطمه جان ... : https://t.me/javdafshani
2. حاج محمد طاهری.mp3
7.67M
( سلام الله علیها ) ( تقریبا سبک گل پونه های مرحوم ایرج بسطامی است ) گریه های مخفیانه غسل و تشییع شبانه یک مزار بی نشانه آتشم زد ،آتشم زد ... : https://t.me/javdafshani
ای یاسِ علی ، مِهر تو گنجینه ی ماست روشن زمحبت تو ، آئینه ی ماست ... گویند مزار توست مخفی اما من معتقدم که قبر تو، سینه ی ماست ... : https://t.me/javdafshani