2. مدح امام حسن ع.mp3
4.16M
قسمت دوم
#مدح_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
یوسفِ آلِ پیمبر،
شهِ لاهوت مقام
نجلِ شاه مدنی ،
قافلهسالارِ انام
اولین سبطِ نبی ،
فخرِ نبیینِ عظام
دومین حجتِ برحق و
امام اِبنِ امام
گوهرِ بحرِ جلالت ،
دُرِ فرخنده صدف
پور زهرا و نخستین پسرِ شاهِ نجف
میشدی چونکه بهدوشِ
شهِ لُولاک سوار
( پیغمبر امام حسن و امام حسین را روی دوشش سوار میکرد)
میشدی چونکه بهدوشِ
شهِ لُولاک سوار
( حضرت نماز میخوند ، امام حسن و امام حسین روی دوشش می آمدند ، آهسته از سجده بلند میشد ، عزیزانش را از روی شانه برمیداشت ، دوباره به سجده میرفت ، امام حسن و امام حسین به دوش پیغمبر، ص )
میشدی چونکه بهدوشِ
شهِ لُولاک سوار
میگشودی لبِ دُر پرورِخود
بر گُفتار
میربود از دلِ هر رهگذری
صبر وقرار
( امام حسن را روی دوشش سوار میکرد ، با خودش می برد مسجد ، وقتی امام حسن حرف میزد ، آنقدر با نمک حرف میزد ، هر کسی صداشو میشنید ، می ایستاد ، مجذوب صدای دلنشین امام حسن میشد ،
میشدی چونکه بهدوشِ
شهِ لُولاک سوار
میگشودی لبِ دُر پرورِخود بر گُفتار
میربود از دلِ هر
رهگذری صبر وقرار
بوسه میزد به لبش
پادشهِ عرش وِقار
لذت از صحبت او ،
فخرِ رسالت می بُرد
سویِ مسجد حَسنش را
به جلالت میبُرد
شاعر :
#عویض_بازرگان ( فاخر )
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
https://eitaa.com/javdafshani
3. مدح امام حسن ع.mp3
3.11M
قسمت سوم
#مدح_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
صاحبِ حُسن و جمالِ حَسن و
خُلقِ عظيم
ناظمِ مُلك بقا ، قاسمِ جناتُ نعيم
دل نوازِ فقرا ...
امشب یه پیغام توی این یه بیتِ ، اگه فقیر شدی درِ خونه ی امام حسن ، به فقیر همه چیز میدن ، گدا وقتی کسوت گدایی به خودش میگیره ، یعنی هیچی ندارم ، دستم خالیه ، دستم خالیه ...
یه جمله بگیم به مولا، آقاجان : شما کریمِ مدینه ای ، نه کریمِ عالمی ، در روایت داره حتی یه دونه گدارو از خودش رد نکرده ، اموالش رو دو بار در طول عمرش با فقرا تقسیم کرد ، هر چی داشت دو قسمت کرد ، یه قسمتشو به فقیر داد ، یه قسمتشو برا خودش نگهداشت
اگه دوتا لباس داشت یکیش رو به فقیر داد ، یکیشو برا خودش نگهداشت ، یه دونه فقیرو رد نکرده ، امشب بگو آقا فقیرم ، سفره یِ شما افتاده امشب ، سفره کریم اهلبیت افتاده ، از سرِ این سفره دستِ خالی بلند نشی ، از سرِ این سفره دستِ خالی رد نشی ، یه شبه ...
بگو یا امام حسن ، بگو آقا اگه گدایی بیاد درِ خونه کریمی رو بزنه ، اون شخص کریم درو که باز میکنه ، به گدا نمیگه چی آوردی ؟ به گدا میگه چی میخای ؟ ، آقا میشه امشب به ما بگی چی میخای ؟ عزیزِ زهرا ... آقا
دل نوازِ فقرا، بر اسرا، يار و نديم
چون پدر ، نازكِش و ،
ياورِ اطفالِ يتيم
هر كجا ديد يتيمي ،
بنشستي به بَرش
بركشيدي زِ وفا
دستِ نوازش به سرش ...
شاعر :
#عویض_بازرگان ( فاخر )
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
https://eitaa.com/javdafshani
4. غریب مدینه.mp3
2.48M
قسمت چهارم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
آقا یا امام حسن ، درسته قبرت غریبه ، درسته قبرت ضریح نداره ، زائر نداره ، با خاک یکسانه ، اما بقیع تو قلب های ماست ، بقیع تو سینه ی ماست ، امشب خودمو تو بقیع میبینم ، سرمو رو دیوار بقیع میزارم ، خیلی غریبه ، خیلی غریبه ...
تو خونه اش غریبه ، تو کوچه غریبه ، تو مسجد غریبه ، تو روایت دیدم وقتی معاویه بالا منبر رفت ، سبّ امیرالمومنین رو کرد! هم امام حسن پا منبر بود ، هم امام حسین ، دشنام داد به امیرالمومنین ، امام حسین از جا بلند شد ، امام حسن دستشو گرفت ، فرمود داداش بنشین صبرکن ، قربون صبرت برم یا امام حسن ، یا امام حسن ...
قبرش غریبه ، تو خونه اش غریبه ، تو مسجد غریبه ، تو کوچه میره قاتلِ مادرشو می بینه ! مغیره رو می بینه ، آی آی ی ی ... تشیع جنازش غریبه ، بدنشو تیرباران میکنند ، امشب برا غریب داری گریه میکنی ، اگه اشک بهت دادند قدر این دلِ عاشقتو بدون !
حسن با همه ، فرقِ بسیار دارد
به چشمش به سانِ علی خار دارد
( کربلا رفتی ؟ )
شبِ کربلا مثل روز است روشن
(آقا) بقیعِ تو اما شب تار دارد
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
https://eitaa.com/javdafshani
5. غریب مدینه.mp3
3.44M
قسمت پنجم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
( یکی از دوستان میگفت ) یه سفری که مشرف بودیم مدینه ، شب بود وقتی هواپیما رسید رو آسمونِ مدینه ، خلبان اعلام کرد آی مردم اینجا مدینه است ، یه مقداری هواپیما رو مایل کرد ، گفت نگاه کنید شهرمدینه رو ، اونجایی که نورانیِ و چراغا روشنه ، قبر پیغمبره ، اما اون زمینی که کنارش تاریکه بقیعه !
آی آی ی ی .. همین برا یه عمر گریه ی ما بسه ، قبرِ امام حسن با خاک یکسانه ! بقول اون پیرمردِ ایرانی که کنار بقیع گریه میکرد ، پنجره های بقیع رو تو دستش گرفته بود ، میگفت آقا امام حسن پاشو بریم ایران ، اگه ایران بودی نمیگذاشتیم قبرت غریب باشه !
(آقا) حتی نوادگان تو،
صاحب حرم شدند
اما هنوز قبر تو خاکیست ،
یاکریم یا کریم ..
آقا جانم ...
شب کربلا مثل روز است روشن
(آقا) بقیع تو اما شب تار دارد
(آقا) تو در کوچه های مدینه غریبی
( ببینم ناله داری یانه ؟ )
تو در کوچه های مدینه غریبی
حسینت ولی یک علمدار دارد
وقتی به امام گفتند : آقا چرا با معاویه نمیجنگی ؟ فرمود بخدا یاوری ندارم ! قربونت برم غریبِ مدینه ، آقا جان ، آقاجان ... این یه بیت رو بخونم وارد روضه بشم
(آقا) ضریح حسین است
شش گوشه اما ...
( دیدی چه دلرباست
ضریح امام حسین ؟ )
ضریح حسین است شش گوشه اما
فقط دور قبر تو دیوار دارد ... 2
اِای ای ی ی .. ،
نالتو آزاد کن ، یا امام حسن ...
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
https://eitaa.com/javdafshani
6. روضه کوچه.mp3
3.6M
قسمت ششم
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
به شیخ عبدالزهرا فرمود : شیخ عبدالزهرا ، چرا روضه ی مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه ی شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه ی مارو نمیخونی ! گفت آقا روضه ی شما کدامه ؟ آماده اید بگم ؟
فرمود روضه ی ما اون موقعی بود که مادر مارو میزدند ! های های ی ... ، الهی نبینی مادرت جلوی چشمت حتی زمین بخوره ، حتی طاقتِ زمین خوردنِ مادرتو نداری ! آقا آقا ...
نفسم حبس شد به دل
اشکِ چشمم ستاره شد
های های ، حالا که امشب پای روضه امام حسن نشستی ، خوب دل بده به شعر
نفسم حبس شد به دل
اشکِ چشمم ستاره شد
(آخ بمیرم ) مادرم را که میزدند
جگرم پاره پاره شد ...
تو اون مجلس وقتی که مغیره بلند شد سخن بگه ، امام حسن بهش فرمود : تو ساکت باش ! تو همون کسی هستس که تو کوچه ها مادر مارو میزدی ! اِای ی ی .. جانم ، ناله بزن ، صداتو آزاد کن ، خجالت نکش ، اگه اینجا برا مادر ناله نزنی ، کجا ناله میزنی ؟ یا امام حسن ...
سه نفر مادرِ مرا ، بر درِ خانه میزدند
مردم ، یه نفر نمیزد ، سه نفری میزدند ! یکی مغیره میزد ، یکی قنفذ میزد ، اون نانجیب خودش تازیانه رو گرفت ، مادرم رو میزد !
سه نفر مادرِ مرا ، بر درِخانه میزدند
خواهرانم نفس نفس ،
چه غریبانه میزدند
الهی اگر مادر رو میزنند جلوی دخترش نزنند، آی ی ی زینب زینب زینب ، آی ی ی ..
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
https://eitaa.com/javdafshani
#یادآوری
داستانی که در فایل بعدی تقدیم می شود ، اصل این ماجرا که ظاهرا حاج علی آقای انسانی نقل فرمودند ، در خیلی از روضه ها بیان شده است ، استاد حیدرزاده هم چند مرتبه در روضه هایشان تعریف کردند ، اما به نظرم اگر بتوانیم یک #موضوع_جدید را جایگزین بکنیم ، شاید بهتر باشد ... این داستان خیلی تکراریه ...
https://t.me/javdafshani
7. بیان داستان.mp3
2.21M
قسمت هفتم
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#بیان_داستان
گفت توخونه با خانومم حرفم شد ، نزاع بالا گرفت ، خیلی ناراحت شدم ، عصبانی شدم ، محکم سیلی زدم تو صورت خانومم ، از خونه زدم بیرون ، خجالت میکشیدم تو خونه بمونم !
از خونه اومدم بیرون ، #پشیمان_شدم ، چرا من این کارو کردم ؟ چرا من سیلی زدم به خانومم ، اومدم پیش یکی از رفقا گفتم فلانی من امروز یه اشتباهی کردم ، عصبانی شدم سیلی زدم به خانومم ! الان دیگه خجالت میکشم ، روم نمیشه برگردم تو خونه ، چیکار کنم ؟
گفت یه جعبه شیرینی بگیر ، یه دسته گل بگیر، برو خونه از خانومت #عذر_خواهی کن از دلش بیرون بیار ، شیرینی گرفتم ، گل گرفتم ، اومدم درِ خونه در زدم ، هر دفعه خانومم میومد درو باز میکرد ، اما این بار دخترِ کوچولوم اومد ، تا نگاه به من کرد ، سرشو پائین انداخت رفت داخل خونه ...!
اومدم با شرمندگی یکی یکی اتاقهارو نگاه کردم ، دیدم خانومم نیست ، دیدم تو اون اتاق عقبی یه گوشه ای نشسته زانواشو تو بغل گرفته ، سرشو رو زانوش گذاشته ، نشستم جلوش ، شیرینی رو گذاشتم ، گل رو گذاشتم ، گفتم خانوم ببخشید، اشتباه کردم عصبانی شدم ، دستِ خودم نبود سیلی به شما زدم عدرخواهی میکنم
دیدم سرشو بلند کرد ، همینطورکه آهسته آهسته اشک میریخت گفت: شوهرم عیبی نداره ، اتفاقی که افتاده ، اما یه خواهشی ازت دارم ، این بار اگه خواستی بزنی ، جلو دخترم نزن ! از موقعی که سیلی به من زدی این دختر خرد سالم ، دستشو رو صورتم گذاشت ...
اِاای ی ی زینب زینب زینب ...
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
https://eitaa.com/javdafshani
8. گریز به کربلا.mp3
2.72M
قسمت هشتم و پایانی
#روضه_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیهما )
#استاد_حیدرزاده
#یک_گریز_کوتاه_به_کربلا
حالا که فهمیدی تو کوچه ها چه اتفاقی افتاد ، بزار این یه بیتو بخونم التماس دعا :
مادر دیدم که خصمِ ستمکارریخت برسرت ، یازهرا یازهرا ... خدا میدونه من با این یک بیت شعر مدت ها گریه میکردم !
مادر :
دیدم که ریخت خصمِ ستمکار بر سرت
قدم نمی رسید که خود را سپر کنم
( شاعر : حاج غلامرضا سازگار )
اِاای ی ی .. قربونِ این خانومِ 5 ساله برم ، که زبان حالش اینه میگه دستم نمیرسید ، اگه مدینه قدت نرسید که دفاع کنی از مادر ، اما کربلا تلافی کرد ، کجا ؟ هر موقع می اومدند بچه هارو کتک بزنند، می دوید بازوشو سپر میکرد ، رقیه رو نزنید ، سکینه رونزنید ، آآی ی آی بابا بابا بابا ...
به جانِ مادرت زهرا ،
پدرجان از تو ممنونم
که من با پا تو را خواندم ،
تو با سر آمدی پیشم ... !
شاعر : #جواد_زمانی
بیش از همه به حالِ زینب دلم بسوخت
(آخه) مادر کسی مقابلِ دختر نمیزند !
شاعر :
#حاج_سید_رضا_موید
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
https://eitaa.com/javdafshani
#یا_زهرا_سلام_الله_علیها
توئی سر چشمه ی نورِ هدایت
توئی سر منشاء جود وعنایت
میان اینهمه مخلوقِ عالم
توئی تنها ترین یار ولایت ...
#لینک_کانال_تلگرم :
https://t.me/javdafshani
1. حاج محمود دلسوز.mp3
5.29M
#نوحه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_محمود_دلسوز
#دستگاه_شور
( تقریبا سبک گل پونه های مرحوم ایرج بسطامی است ، همین شعر را حاج محمد طاهری در روضه اجرا کردند که در فایل بعدی تقدیم میشود )
گریه های مخفیانه
غسل و تشییع شبانه
یک مزار بی نشانه
آتشم زد ،آتشم زد
مانده ام با چشم گریان
میکِشم آه از دل و جان
رفتی و شام غریبان
آتشم زد ،آتشم زد
می گذارم وقت غسلِ
پیکر تو ، سر به دیوار
تازه فهمیدم چه کرده
وای من ، با سینه مسمار
تازه دیدم ، زخمِ پهلو
تازه دیدم ، خونِ بازو
مثلِ من ، زهرا شکست
در این مدینه
حرمتت ای داد بی داد
بشکند دستی که زد
سیلی به رویِ صورتت
ای داد بی داد
الوداع ، یا فاطمه جان
کن حلالم فاطمه جان
بر دلِ من ، داغِ جانکاه
مثل گل ، عمرِ تو کوتاه
چیده ام رویت لحد ، آه
آتشم زد ،آتشم زد
وای من ، از جان بر لب
بعد تو ، دیگر از امشب
خانه دارم ، گشته زینب
آتشم زد ،آتشم زد
مانده ام بالای قبرِ
تو ، چرا من زنده هستم
از پیمبر با امانت داریم
شرمنده هستم
روی زخمِ ، دل نمک خورد
پیش من ، زهرا کتک خورد
عالَمی حیران شده
از صبر من ، از صبر تو
ای داد بی داد
اشک من ، امشب چکد
بر روی خاکِ قبر تو
ای داد بی داد
عده ای فردا روند
دنبال نبش قبر تو
ای داد بی داد
الوداع ، یا فاطمه جان ...
#لینک_کانال_تلگرم :
https://t.me/javdafshani
2. حاج محمد طاهری.mp3
7.67M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_محمد_طاهری
#دستگاه_شور
( تقریبا سبک گل پونه های مرحوم ایرج بسطامی است )
گریه های مخفیانه
غسل و تشییع شبانه
یک مزار بی نشانه
آتشم زد ،آتشم زد ...
#لینک_کانال_تلگرم :
https://t.me/javdafshani
#یا_زهرا_سلام_الله_علیها
ای یاسِ علی ،
مِهر تو گنجینه ی ماست
روشن زمحبت تو ،
آئینه ی ماست ...
گویند مزار توست مخفی اما
من معتقدم که قبر تو،
سینه ی ماست ...
#لینک_کانال_تلگرم :
https://t.me/javdafshani