0. کلیات صوتی.mp3
7.28M
صوتی کامل
#تعزیه_خوانی
#تعزیه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
شبیه خوانی حضرت زینب سلام الله علیها را جناب حاج سید حسن گلخطمی انجام داده اند ...
https://eitaa.com/javdafshani
#کریم_آل_طاها
همصحبت نانجيب بودن
سخت است
در شهرِ پر از فريب بودن
سخت است
آن روز به گوش كوفه
مى گفت حسين :
در خانه ، غريب بودن
سخت است ...
#رباعی_شهادت
#مژگان_محمدى
@javdafshani
1. شروع جلسه.mp3
1.68M
#شروع_مجلس_امام_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ يَا اَبا مُحَمَّدٍ يا حَسَنَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا الْمُجْتَبى يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
3/7/1401
https://eitaa.com/javdafshani
2. نکته اموزشی.mp3
1.83M
#یادآوری
بعضی از بزرگواران مانند حجه الاسلام والمسلمین استاد واضحی آشتیانی معتقدند ، برای شروع مجلس ، بهتر است مطلبی را به دعاها ، #اضافه نکنیم ، مثلا در دعای توسل نیازی نیست « اَلسَّلامُ عَلَیْکَ ...» بگوئیم ... اگر قراره سلام بدیم یک جمله دیگه را باید انتخاب کنیم اما اگر خواستیم تا « وَجيهاً عِنْدَاللّهِ » پیش برویم ، این دیگه اسمش دعای توسل است و نباید کم و زیاد بشه ...
@javdafshani
3. جگر گوشه.mp3
3.87M
#مدح_امام_حسن_مجتبی
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
جگر گوشه ی آل طاها
« سلام ... »
نخستین گلِ باغِ زهرا
« سلام ... »
دلم رفت از دست
تابی بده
سلامٌ علیکم ، جوابی بده
به دنبال بویِ حبیب آمدم
غریب مدینه ، غریب آمدم
خدایت به غربت ،
پُرآوازه کرد
بقیعِ تو ،
داغ مرا تازه کرد ...
مرا رانده از
این حوالی نکن
دلم را از این داغ
خالی نکن
زیارت بر این در
مرا خوب تر
طواف تو از کعبه محبوب تر
اَلا ای لبان تو ، ماءِ مَعین
رُخت جلوه در جلوه
خُلدِ برین
ز عطرِ تنت ،
زنده شد کائنات
دمید از لبت
نفخه های حیات
رُخت در دلِ آسمان
بَدر شد
شب گیسوانت ،
شبِ قدر شد
حسن کیست ؟
آئینه ی کبریا
حسن کیست ؟
دریای بی انتها
حسن جان ،
اگر چه امیرِ غمی
تو زیباترین گوهر عالَمی
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
3/7/1401
https://eitaa.com/javdafshani
4. روضه.mp3
4.64M
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
فرشته در این بزم ،
در بام توست ...
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
3/7/1401
https://eitaa.com/javdafshani
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
حدود دوماه ، روضه از ابی عبدالله خوندیم ، امشب هم مخصوص امام حسنِ ، وقتی از امام حسن خونده میشه ، حضرت زهرا ، یه جور دیگری نگاه میکنه ، آخه به وصال شیرازی فرمود ، وصال این همه شعر برای حسینم گفتی ، مگه حسن ، پسر من نیست ؟ امشبی که نشستی توو حرم کریمه اهلبیت ، پای روضه های کریم اهلبیت ، به امید اینکه مادرش یه جور دیگه بهت نگاه کنه ، بارکَ الله ...
فرشته در این بزم ،
در بام توست ...
سپیده ،
سرش رویِ دامان توست
از این خاکدان
بی شکیبی نکن
تو پهلوی مادر ، غریبی نکن
تبِ عشقِ تو
در سِرشت من است
به زهرا ، « بقیعت »
بهشت من است ...
( یه نگاه به دور و برتون کنید ، اینجا حرم دختر موسیَ بنِ جعفره ، این همه عزت و جلال داره ، صحن های متعدد داره ، فرش و چراغ داره ، خادم داره ... اما یه نگاه بقیع کنید امشب ، مردم ... ببینید تاریکه ، زائر نداره ، ببینید درهای بقیع بسته است ، همچین که دلت میره بقیع ، دیگه روضه خون نمیخاد ، سرت رو دیوار بقیع میگذاری ، میگی آی غریب غریب غریب ... خیلی هاتون از کربلا برگشتین ، زائر اربعین امام حسین بودید ، دیدید اربعین چه غوغایی بود کربلا ، اما امشب یه نگاه کنید مدینه مدینه مدینه ...
شبِ کربلا ،
مثل روز است روشن
بقیع تو اما
شب تار دارد ...
#یا_امام_حسن
ضریح حسین است
شش گوشه ، اما
فقط دورِ قبر تو
دیوار دارد ...
خیلی غریبه ، اونقدر غریبه که پیغمبر خدا (ص) فرمود : هر چشمی برای حسنم گریه کنه ، کور وارد محشر نمیشه ، آقا ...
آیا شده بال و پرت
افتاده باشد
در گوشه ای از بسترت
افتاده باشد
آیا شده
مرد جمل باشی و اما
مانند برگی
پیکرت افتاده باشد ؟
#علی_اکبر_لطیفیان
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
3/7/1401
https://eitaa.com/javdafshani
5. روضه.mp3
7.75M
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
الهی بشکند دست مُغیره
که بینِ کوچه ها
بی مادرم کرد ...
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
3/7/1401
https://eitaa.com/javdafshani
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
ازکجای غربت امام حسن بگم ؟ از توو خونه اش بگم ؟ همسرش قاتلشه ، توو خونه اش امنیت نداره ، از توو کوچه های مدینه بگم ؟ هر موقع توو کوچه می اومد نگاهش به قاتل مادرش می افتاد ، تا مُغیره رو میدید ، بدنش می لرزید ، اِ ی ی ی ...
الهی بشکند دست مُغیره
که بینِ کوچه ها
بی مادرم کرد ...
#شاعر_استاد_سازگار
توو کوچه ها می اومد ، یاد اون روزی می افتاد که مادرش توو این کوچه ها زمین خورد ... الهی کسی نبینه ، تصورش هم برای آدم سخته ، همین که تصور کنه کسی داره مادرش رو میزنه ، آدم رو زَجر میده ... تا برسه به اینکه کسی ببینه ، جلو چشمش مادرش رو میزنند ...
ای کاش من حسن را
با خود نبرده بودم
تا پیشِ چشم این طفل
سیلی نخورده بودم ..
توو مسجد می رفت ، خطیب معاویه میرفت بالا منبر ، جلو امام حسن ، سَبّ ِ امیرالمومنین میکرد ... کجای غربتش رو بگم ؟ ... حضرت صبر میکرد ، یه نگاه کنید مدینه ببینید قبرش غریبه ، ... بازم بگم از غربتش ؟ بیائید بریم تشیع جنازه اش ، اولین بدنی که از اهلبیتِ پیغمبر (ص) رسماً تشیع شد ، بدن امام حسن بود ، ای کاش بدن امام حسن هم شبانه بر میداشتند ، جلو چشمِ ابی عبدالله ، جلو چشم قمر بنی هاشم ...
سینه ها از شَرَر افروخته شد
تن و تابوت به هم دوخته شد
#شاعر_استاد_سازگار
اگه ناله داری ، امشب باید برای امام حسن ناله بزنی ، باید برا غریب ناله بزنی ، آقا غریبه غریبه غریبه ... کدوم برادری راضی میشه ، طاقت داره ببینه ، بدن برادرش رو تیرباران میکنند ؟ جلو چشم ابی عبدالله ، جلو چشم قمر بنی هاشم ، ... تا دست به قبضه شمشیر بردند ، ابی عبدالله جلو اومد ، فرمود شمشیرها رو غلاف کنید ، خودِ برادرم وصیت کرده ، راضی نیستم قدر سرِ سوزنی ، خون در تشییع جنازه ام ریخته بشه ، ... آی غریب ... بزارید بزنند ، حسنم غریبه غریبه غریبه ... اِبن شهرآشوب نوشته ، وقتی تابوت را زمین گذاشتند ، ( ناله داری یا نه ؟ ) وقتی تابوت را زمین گذاشتند ، هفتاد چوبه ی تیر به تابوت حضرت ، اِ ی ی ی ...
تیرها را بکِشید
از کفن و ازتابوت
تا ز تابوت همانا
بدن آید بیرون ...
#شاعر_استاد_سازگار
یکی یکی تیرها رو میکشید ، گریه میکرد ابی عبدالله ، برادر غریبم ، دیگه محاسنم رو خضاب نمیکنم حسن جان ، ... غارت زده کسی نیست که مالش رو به غارت ببرند ، ... ( روضه خوند کنار بدن امام حسن ) غارت زده منم که با دست خودم ، بدن برادرم رو زیر خاک میکنم ، ...درست گفت ، دیگه محاسنش رو خضاب نکرد ابی عبدالله ، تا کجا ؟ تا کربلا روز عاشورا ، ... یا اباعبدالله ... کجا خضاب کرد ؟ وقتی تیر به سینه ی ابی عبدالله زدند ، ... ای حسین ... هر کاری کرد تیر رو از جلو بیرون بیاره نتونست ... ( اگه تحویل میگیری ؟ اگه ناله داری این روضه رو بخونم ؟ ) چون خودِ امام حسن فرمود ، حسین جان : « لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِاللهِ » حسین جان ، تو گریه نکن ، همه باید برای تو گریه کنند ، ( اگه اشک هم نداشتی عیبی نداره ، ولی برای این روضه باید داد بزنی ) ... هر کاری کرد تیر رو از جلو بیرون بیاره نتونست ، ... یافاطمه ... هم شد ، تیر رو از پشت سر بیرون آورد ، خون مثل ناودان جاری شد ، دستش رو زیر خونها میگرفت ، خونها را به آسمان می پاشید ، دوباره دستش رو زیر خونها میگرفت ، خونها رو به صورت و محاسنش می مالید ، ... میفرمود میخواهم وقتی جدّم رو ملاقات میکنم ، با صورتِ خون آلود باشه ، ... در همین حال ... ( آماده ای بگم ؟ ) « صَالِحِ بْنِ وَهَبِ » ملعون جلو اومد ، آنچنان نیزه ای از پشت سر زد به پهلوی حضرت ... حسییین ... جانم ، نفَست رو خرج کن ... حسییین ...
بلند مرتبه شاهی
ز صدرِ زین افتاد
اگر غلط نکنم
عرش بر زمین افتاد ...
#شاعر_مقبل_کاشانی
حالا به قصد فرج بگو : یاحسین ...
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
3/7/1401
https://eitaa.com/javdafshani
#کریم_آل_طاها
امشب به لبم
ذکر حسن جان دارم
در کُنج دلم
کلبه یِ احزان دارم
از روضه یِ
« لَا یَوْمَ کَیَوْمِ » آقا
تا آخر عمر
آه سوزان دارم ...
#رباعی_شهادت
#محمد_فردوسی
@javdafshani
15.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت اول
#تعزیه_خوانی
#تعزیه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
مدینه ماتم سرا شد
فاطمه صاحب عزا شد
مجتبی با دیده ی تر
کُشته ی زهر جفا شد
( وا اماما ، وا اماما .. )
( واشهیدا ، واشهیدا .. )
فاطمه سوزد زِ داغت
می کند گریه برایت
در بقیع آید کنارِ
قبر بی شمع و چراغت
( وا اماما ، وا اماما .. )
( واشهیدا ، واشهیدا .. )
1389
https://eitaa.com/javdafshani