#شب_نهم_محرم_۱۳۹۹ #حضرت_اباالفضل ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده #قسمت_دوم بنازم غیرت عشق و وفا را که عطشان بر لب دریاست عباس عَلم در دست و مَشک آب بر دوش که هم سردار و هم سقاست عباس اگر چه زاده ی اُمُّ البنین است ولیکن مادرش زهراست عباس #شعر_دوم نمیدانی که با دست بُریده ز روی اسب افتادن چه سخت است اگر تیری درون چشم باشد نمیدانی زمین خوردن چه سخت است #تک_بیت_آخر بلند مرتبه شاهی ز صدر ِ زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد شاغر: #مقبل_کاشانی ۱۲ بهمن ماه ۱۳۹۹ ، قم ، مسجد امیرالمومنین (علیه السلام) https://eitaa.com/javdafshani

#حضرت_اباالفضل (علیه السلام) #استاد_حیدرزاده #قسمت_دوم_روضه ای ساقی دلاورم تو برگی و باغ و بَرم ... 8/6/1398 قم ، منزل حاج محمد شیشه بران قبل از محرم اجرا شد ... https://eitaa.com/javdafshani

اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبَاالغَوث #حضرت_اباالفضل (علیه السلام) #استاد_حیدرزاده #قسمت_دوم_روضه گریز به روضه #حضرت_علی_اکبر (علیه السلام) اگر دستم ز دستم رفت ، غم نیست سرم را میدهم که از دست کم نیست الهی عاشقم ، عاشق ترم کن سرم را غرق خون ، چون پیکرم کن بزن تیری به چشم نازنینم که غیر از یار چیزی را نبینم .. 2/7/1398 قم ، خیابان دورشهر https://eitaa.com/javdafshani

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا قَمرَ العَشیرَة #حضرت_اباالفضل (علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده #زمینه ابر خون دارد روی ماهت ... شب نهم محرم الحرام ۱۳۹۳ ، هیئت ثارالله ، قم https://eitaa.com/javdafshani

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا قَمرَ العَشیرَة #حضرت_اباالفضل (علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده #زمینه شد شهادت ،کمال تو عباس هر دو دستت ، دو بالِ تو عباس شیرِ مادر ، حلالِ تو عباس 2 #ملودی_دوم بی پناهی شده ، بی تو ، سهم حرم شد پس از داغ تو ، مظطرب خواهرم (آه و واویلتا ) تکرار #بند_دوم غرقِ خونی ، امیر سپاهم من پس از تو ، دگر بی پناهم مانده سوی ِ ، دو دستت نگاهم 2 #ملودی_دوم تا که دیدم تو را غرقِ خون روی خاک گفتم از این به بعد اصغرم شد هلاک (آه و واویلتا ) تکرار #بند_سوم خیمه ها شد ، پر از بی قراری سینه ها شد ، پراز آه و زاری فکر برگشت ، تو آیا نداری ؟ 2 #ملودی_دوم پشتم ازداغ تو ، ای برادر شکست کوهی از غصه ها ، بر دل من نشست (آه و واویلتا ) تکرار شب نهم محرم الحرام 1394، هیئت ثارالله ، قم https://eitaa.com/javdafshani

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا قَمرَ العَشیرَة #حضرت_اباالفضل (علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده #زمینه ای برادر ، شبِ آخر آمد بینِ خیمه ، بوی مادر آمد جانِ زینب ، به لب دیگر آمد(2) #ملودی_دوم خونِ دل میچکد ، از دو چشم ترم تازه شد در دلم ، غُصه ی مادرم ( وای حسین ، وای حسین ) تکرار #بند_دوم در نمازه ، خودت گریه کردی امشب انگار ، تو دنیای دردی میکِشی از ، دلت آه سردی (2) #ملودی_دوم با مناجات خود ، غرقِ آهم نکن بینِ این کربلا ، بی پناهم نکن ( وای حسین ، وای حسین ) تکرار #بند_سوم بر غم تو ، شدم مبتلا من اشکِ چشمم ، چکیده به دامن لحظه های ، وداع تو با من(2) #ملودی_دوم جای زهرا شوم ، یا اخا مادرت بوسه میگیرم از ، حنجره اطهرت ( وای حسین ، وای حسین ) تکرار #بند_چهارم ای برادر ، به دردم طبیبی من چگونه ، ببینم غریبی ؟ عصر فردا ، تو شَیبُ الخضیبی(2) #ملودی_دوم میرسد ناله ی ، آسمان برزمین می شوی غرق خون ، تو در این سرزمین ... ( وای حسین ، وای حسین ) تکرار #شب_نهم_محرم_الحرام 1394، هیئت ثارالله ، قم https://eitaa.com/javdafshani

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا ذُخرُ الحُسَین #حضرت_اباالفضل (علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده #زمینه تکسواری مه جبینم ثانی شیر حق در زمینم پهلوانِ هر نوردم من علمدار اُم البنینم #ملودی_دوم من سپه داری در علقمه ام آید از لب ها این زمزمه ام حامی فرزند فاطمه ام (ساقیِ تشنه لبم ) تکرار #بند_دوم من که دل را بر تو بستم پیرو و جان فدای تو هستم در ره تو سینه چاکم گر جدا گردد از تن دو دستم #ملودی_دوم با نگاهی لبریز شور و شین با دعای زهرا و زنبین بر ندارم دستِ خود از حسین (ساقیِ تشنه لبم ) تکرار 17/6/1398 #شب_نهم_محرم_الحرام هیئت ثارالله ، قم https://eitaa.com/javdafshani

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا ذُخرُ الحُسَین #حضرت_اباالفضل (علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده #زمینه لب تشنه بر لب آب ، از خون وضو گرفتم لب تشنه ، بر لب آب با خون وضو گرفتم پاداش نوکری را ، خونِ گلو گرفتم ( مظلوم آقام اباالفضل اباالفضل ) تکرار #بند_دوم دستم ز تن جدا شد جدا شد ، جدا شد ( در راه دین فدا شد فدا شد ، فداشد ) 2 ( مظلوم آقام اباالفضل اباالفضل ) تکرار #بند_سوم ( لب تر نکردم ازآب ، یاد لب سکینه ) 2 ( من اوفتادم از پا ، او میزند به سینه ) 2 ( مظلوم آقام اباالفضل اباالفضل ) تکرار بابم علی خبر داد خبر داد ، خبر داد ( بابم علی خبر داد روز ولادت من ) 2 هم از شکستن سر ، هم از شهادت من 2 ( مظلوم آقام اباالفضل اباالفضل ) تکرار ( لب تر نکردم از آب ، یاد لب سکینه یاد لب سکینه ، یاد لب سکینه ) 2 من اوفتادم از پا ، او میزند به سینه ( مظلوم آقام اباالفضل اباالفضل ) تکرار شاعر : #استاد_حاج_غلامرضا_سازگار 18/6/1398 #شب_نهم_محرم_الحرام بیت آیت الله العظمی بروجردی (رحمه الله علیه) https://eitaa.com/javdafshani

در انتهای روضه حضرت علی اصعر علیه السلام خوانده شد #حضرت_اباالفضل (علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده یه زیارت خدایی 2 دلارو کرده هوایی 2 میشه مهمونِ اباالفضل هر کسی شد کربلایی (اباالفضل ، اباالفضل ... ) تکرار ( مشکل گُشا ، اباالفضل ) تکرار هر کی دلش گرفته بخونه یا اباالفضل 23/6/1398 حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) https://eitaa.com/javdafshani

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا قَمرَ العَشیرَة #حضرت_اباالفضل (علیه السلام) #استاد_حیدرزاده ای ساقی دلاورم تو برگی و باغ و برم از چه به خون نشسته ای ؟ کمتر بزن بازوی خود را بر زمین شرمنده ام کردی گُلِ اُمُ البنین برخیزو با چشمانِ خون آلود خود #رخت_اسیری بر تنِ زینب ببین (سقای من ، وای وای .. ) تکرار ای زور و بازویِ حسین سرت رو زانوی حسین حرفی بزن علمدار ... ساقی لبِ عطشانِ تو ، زد آتشم بعداز تو طعم بی کسی را میچشم برگو چه سازم با دو چشمان رباب وقتی عمود خیمه ات را میکشم شاعر : ؟ #شعر_دوم او اگر بود ، حسین راهی گودال نبود او اگر بود نمیشد رخ اطفال کبود شاعر : #جواد_حیدری #شب_نهم_محرم_الحرام ۱۳۹۳ ، هیئت ثارالله ، قم https://eitaa.com/javdafshani

#حضرت_اباالفضل ( علیه السلام ) #مصطفی_صابر_خراسانی این آبها که ریخت فدای سرت که ریخت اصلا فدای اُمِّ بنین مادرت که ریخت گفته خدا دو بال برایت بیاورند در آسمان علقمه بال و پرت که ریخت اثبات شد به من که تو ، سقایِ عالَمی بر خاک ، قطره قطره یِ چشمِ ترت که ریخت طفلان ، از اینکه مَشک به دست تو داده اند شرمنده اند ، بازوی آب آورت که ریخت گفتم : خدا به خیر کند قامت تو را این قومِ غیض کرده به روی سرت که ریخت وقت نزولِ این بدنِ نامرتّبت مانند آب دلم ریخت پیکرت که ریخت معلوم شد عمود شتابش زیاد بود بر روی شانه های بلندت سرت که ریخت اما هنوز دست تو را بوسه می زنم این آب ها که ریخت فدای سرت که ریخت ... شاعر : #علی_اکبر_لطیفیان https://eitaa.com/javdafshani

#حضرت_اباالفضل ( علیه السلام ) #مصطفی_صابر_خراسانی #خروج_از_مدینه دلِ این قافله قرص است عمو تا زنده است گوشواره نخورد دست عمو تا زنده است رفت تا آرزویِ آب برآورده شود حاجتِ دختر ارباب برآورده شود رفت در مَشک بریزد همه ی دریا را تا کسی اشک نریزد همه ی دریا را رفت تا خیمه پُر از لاله ی پرپر نشود و رباب این همه شرمنده ی اصغر نشود مثل شیر از وسطِ لشکرِ دشمن رد شد دل به دریا زدنش باعثِ جزر و مد شد خیلی از لشکریان با رجزش جان دادند از همان تیر نگاهش به زمین افتادند عکسی از ماه که در آینه ی آب افتاد تا دست زد به آب یاد لب های ترَک خورده ی ارباب افتاد https://eitaa.com/javdafshani