eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. بعدِ پنجاه سال بی کسی و بعدِ پنجاه سال در به دری بعد پنجاه سال خون دل خوردن بعدِ پنجاه سال همسفری بعدِ پنجاه سال در گودال گیسوانی به دست شمر افتاد شمر فهمید که انگار علمدارت نیست چه عجولانه به گودال سرازیر شده دو قدم رفت به پایین و دوباره برگشت داد زد : زود بیایید زمین گیر شده همه حیرت زده دیدند حسین ابن علی چقدر بعد علی اصغر خود پیر شده یک نفر از سر گودال اشاره می‌کرد که غروب است ببرید دگر ، دیر شده ... https://eitaa.com/javdafshani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( سلام الله علیها ) خوب شد آمدی و فهمیدم سرِ در خون خضاب یعنی چه خیزران را که خوب حس کردم آه بابا شراب یعنی چه ؟ خواهرم بعدِ مجلس آن روز گوشه ای بُهت کرده می لرزد من نفهمیده ام چرا اینقدر او از اسم کنیز می ترسد شاعر : @javdafshani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( علیه السلام ) گفتم غزلی در خورِ نامت بنویسم اندازه یِ وُسعم ز مقامت بنویسم ای محشرِ امروز چه تشبیه بیارم از قدِ تو فردای قیامت بنویسم من قطره ام از عهده ی من بر نمی آید از حضرتِ دریایِ کرامت بنویسم تا نیمه ماه رمضان هست گدا هست پس میشود از لطف مدامت بنویسم لطفِ تو مرا پشت درِ خانه ات آورد تا اینکه علیکم به سلامت بنویسم هر کس که غمی داشت نوشت ست و« حسن جان » هر کس قلمی داشت نوشت ست و« حسن جان » وقتی که پیمبر به فدایت شده باشد باید حرمت قبله نمایش شده باشد جای تو ، پسرهات فدایی حسینند تا سهمیه ی کربُ بلایت شده باشند یک مرتبه ، دو مرتبه ، سه مرتبه وقتی دارایی تو مالِ گدایت شده باشد از هر چه که در زندگیت بود ، گذشتی حتی اگر از گیوه یِ پایت شده باشد چند آیه بخوان قاری قرآنِ مدینه تا کفر مسلمانِ صدایت شده باشد با تو چه نیازیست که حج داشته باشیم ؟ راضی نشو ما گردن کج داشته باشیم ... @javdafshani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( علیه السلام ) بچه‌ها ، لحظه‌ای سکوت کنید به گمانم صدای پایی هست یک نفر نیست ، عده‌ای هستند بینِ کوچه سر و صدایی هست .. این دری را که با پرش میزد محترم می‌شمرد جبرائیل یا که بر قبضِ روحِ پیغمبر با اجازه می‌آمد عزرائیل حال بنگر که می‌کوبند ؟ اُف به دنیا ی مردم آزارش چقدر آشناست بر گوشم این صدا را به خاطرم دارم این همان دست ناجوانمردیست که در آن کوچه مادرم را زد .. گوشواره‌اش پر از خون شد پیش چشمم به چادرش پا زد این همان دست ناجوانمردیست که مرا بینِ کوچه پیرم کرد پیش من مادرم زمین خوردو پیش بابام سر به زیرم کرد ... @javdafshani
31.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان شفای دختر معلول وگریز روضه حضرت رقیه ( سلام الله علیها ) @javdafshani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من رو سیاه کجا و آسمان صاف حرم ؟ هِی می‌چرخم تو خیابون‌های اطرافِ حرم با خجالتی که دارم نمی رم خیلی جلو می‌شینم روبرو گُنبد گوشه ی پیاده رو یکی مشگلش هنوز حل نشده میره ، میاد یه نفر برات کربلاشو میگیره میاد یه نفر عصا زنون اومد و پاشو میخاد دختر یه شیمیایی شفا باباشو میخاد پیرزن داد میزنه سه تا پسر فدا سرت یه شهید و دو تا مفقود الاثر فدا سرت .. یکی خم میشه تا پنجره تو از دور میبینه دم در یه کر داره میشنوه یه کور می بینه یکی هی میگه که پنجرت چه آغوشیه یکی داره میگه مادرم فراموشی داره هیچ کس رو نمیشناسه ولی شما رو یادشه میگه هرچی که دارم از قسم جوادشه آقا : اگه میشه منو هم ببین با اشکای چشام ... @javdafshani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( سلام الله علیها ) عشق آمد از دل همه ویران درست کرد ما را خراب کرد ، پریشان درست کرد با اینکه خاک مُرده در این شهر ریختند عشق آمد و مسیح شد و جان درست کرد عشق اتفاق های نیفتاده ی مرا اِکسیر ریخت و لایقِ امکان درست کرد از ما گدای پشت درِ خانه ی کرم از این کریمه بانوی ایران درست کرد مشهد ، خودش قلمروِ شهبانوی قم است قم را برای شاهِ خراسان درست کرد آهو که نیستیم ، یقیناً کبوتریم تولیت قبیله ی موسی بن جعفریم خوشبخت آن کسی است که باشد گدای قم بیچاره آنکه نیست سرِ سفره‌های قم رودیم اگر روی به دریا می‌آوریم ما یک قبیله ، قبله به سمت خدای قم قم بارگاه مادرِ معصوم ‌های ماست جانِ تمام کشورم ایران فدای قم مشهد که پشتِ پنجره فولاد می‌دهند باید گرفت کربُبلا از کجای قم باید برای امرِ ظهور التماس کرد شاید به دادمان برسد با دعای قم از دست خالی‌ام ، گِله دارم کرم کنید ما را دخیلِ تا ابدِ این حرم کنید @javdafshani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( علیه السلام ) آمده عشق را کند اثبات مردی از خانواده ی سادات حسنی زاده ای جلیل القدر ساقیِ باده ای جلیل القدر شام یلدایِ غصه طی گشته روشنی بخش شهر ری گشته عابر کوچه های دلداری مرشد دسته های عیاری آمد و با خودش صفا آورد عطر شهرِ مدینه را آورد نکته آموز منبر مولا روضه خوان مصائب زهرا آمد و کوچه خیسِ باران شد مرقدش کربلای ایران شد یادمان داد و زندگی کردیم تا به امروز بندگی کردیم از سفر تحفه پُر بها آورد مُهر و تسبیح کربلا آورد آمد و یک سبد بهار آورد عشق را او سرِ قرار آورد مست بود و خُم شعف آورد دف و تنبور از نجف آورد از لب یار و زلف و ابرو گفت صدوده بار نعره زد، هو گفت شعله بود و تبش نمی افتاد یا علی از لبش نمی افتاد شاعر : @javdafshani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( سلام الله علیها ) ماه قم ! دست خیال ما و دامان شما میزبان هستید و ما هستیم مهمان شما ... @javdafshan
( سلام الله علیها ) ماه قم ! دست خیال ما و دامان شما میزبان هستید و ما هستیم مهمان شما غُصه ی دنیا شده سوهان روح و در عوض کام ، شیرین می کند عمری ست سوهان شما عشق را در روز روشن عده ای گُم کرده اند من که آن را یافتم کُنج شبستان شما در ورودی ، بسکه خالی دید دستم را ، مرا تازگی دیگر نمیگردد نگهبان شما داغ اگر در سینه ی من یک نفر باشد که نیست باید از دریای لطفت بیشتر باشد ، که نیست غیرِ دردِ دل نیاوردم به همراه خودم سعی کردم کوله بارم مختصر باشد ، که نیست هر که آمد حاجت ایل و تبارش را گرفت این حرم جای کسی که بی هنر باشد که نیست ... @javdafshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( سلام الله علیها ) به روضه کار ندارم ، زمین کمی خیس است خدا کند که کسی مادرش زمین نخورد ... ( زبان حال امام حسن علیه السلام ) مادر از پیچ کوچه تا رد شد ایستاد و کمی مُرَدَد شد سرد شد دست گرم و پُر مهرش آسمان تیره شد ،هوا بد شد يک یهودیِ مست گردَنه گیر همچو کوهی مقابلش سد شد چند گامی عقب عقب برگشت ناگهان حال مادرم بد شد چادرش را سرش کشیدم زود ناله هایش زیاده از حد شد ماجرای فدک گرفتن ما تا ابد روضه ای زبانزد شد شاعر : @javdafshani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( سلام الله علیها ) رفیق بیا ... چی شده ؟ مادرم زمین خورده ... : هر که شد مَحرمِ دل در حرمِ یار بماند وان که این کار ندانست در انکار بماند ... : https://t.me/javdafshani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( سلام الله علیها ) من ندیدم که شبی پلک بهم بگذاری هرشب از شدتِ دردِ کمرت بیداری استراحت کن عزیزم ، به خدا میدانم خسته ای ، بی رمقی ، سوخته ای ، بیماری .. جانِ من ، سعی نکن با کمرِ تا شده ات محضِ آرامشِ من بسترِ خود برداری سُرفه هایت ، به خدا قاتل جانم شده است بس که خونابه در این سینه ی زخمی داری سعی کن خوب شوی ، ای همه دارایی من زینبت را به چه کس بعد خودت بسپاری ؟ مونسِ خستگیِ حیدرِ خیبر شکنی تو نباشی ، چه کسی میدهدم دلداری ؟ شاعر : : https://t.me/javdafshani
قسمت هفتم : بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ « شعر » « شعر » ( مخصوص نکات آموزشی اساتید ) ( اشعار مربوط به نوکری )
1. صوتی اشک شوق.mp3
1.51M
( علیه السلام ) آسمان ، اشکِ شوق می بارید عشق ، رویِ زمین قدم می زد دستِ باران به شاخه ها میخورد خلوتِ باد را بهم می زد پر و بالِ کبوتران واشد دلِ خود را به آسمان دادند ماتشان بُرده بود ، از آن بالا خانه ای را به هم نشان دادند خانه یِ آیه ها و آینه ها کعبه ، تنها رفیق و همگامش قعرِ زیر بنای آن خورشید پاتوقِ هر فرشته ای بامش اِزدحامِ گدا ، چنان پشتِ درِ این خانه هجوم آوردند به گمانم که روزی ِخود را تا نگیرند بر نمی گردند همه مست اند مستِ این خانه پس نه ، این خانه نیست میکده است چه قدر شاد شد امام رضا که جوادش زِ راه آمده است نهمین نورِ خانواده ی عشق هشتمین طفلِ مادر دنیا پسرِ ماهِ حضرت خورشید پدرِ جود و مهربانی ها السلام ، ای امامِ سائلها حضرتِ عشق ، همجوار خدا دامنت رابه دستِ ما برسان لطفِ حق٬ ای خزانه دار خدا جودِ تو ، علتِ وجودِ من است سوره ی کوثرِ امام رضا تو جوانی ، جوانی ام به فدات ای علی اکبرِ امام رضا ... شاعر : https://eitaa.com/javdafshani
2. صوتی تصور کن.mp3
3.86M
تصور كن شب است و باز غم دارى خيال راه رفتن در حرم دارى براى اينكه با دل همقدم باشى مى آيى تا اذان صبح آن شب در حرم باشى ... تصور كن ببينى رفت و آمد نيست دگر باب الجواد و صحن و گنبد نيست دگر تعداد زائر بيش از حد نيست ضريح نقره اى هم دورِ مرقد نيست حرم را فرض كن بى صحن گوهرشاد يك لحظه بدون آب سقاخانه و بى پنجره فولاد يك لحظه تصور كن شبشتانى نمى بينى رواق و صحن و ايوانى نمى بينى كنار در ، شبيه قبل دربانى نمى بينى حرم لبريز زائر نيست مسافر يا مجاور نيست دگر دور و برش سينه زن و مداح و شاعر نيست علَم ممنوع ؟ ورود دسته هم ممنوع ؟ صداى نوحه و سينه زنى و ذكر و دَم ممنوع ؟ مُحرم پرچم مشكى زدن دورِحرم ممنوع ؟ نبايد فاطميه ، پيرهن مشكى تنت باشد نبايد شال ماتم گردنت باشد نبايد از در و ديوار صحبت كرد نبايد لحظه اى درمورد مِسمار صحبت كرد نبايد از طناب دورِ گردن گفت ؟ نبايد از چهل تن گفت ؟ نبايد از زمين افتادن زن گفت ؟ نبايد از دوتا شش ماهه اينجا گفت ؟ نبايد از رباب و از دل زخمى زهرا گفت نبايد گفت ميخ در همان تير سه پر شد بعد نبايد گفت مادر دربه در شد بعد نبايد گفت آبى خورد و شيرش بيشتر شد بعد ... نبايد جمله اى از كاروان و از ربابش گفت نبايد از نشستن زير نور آفتابش گفت ؟ نبايد از مسير شام و از بزم شرابش گفت ؟ تصور كن ... مدينه در تمام سال اين طوريست به روى قبرهايش سايبان هم نيست فقط يك گريه كن دارد كه آن مهديست ... https://eitaa.com/javdafshani
4. کاش میگفتند.mp3
2.96M
ناجوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند ... ؟؟ https://eitaa.com/javdafshani
( سلام الله علیها ) ( علیه السلام ) ناجوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند ... زائری آمد کنار قبر آقایش نشست با لگد او را ز قبر مجتبی برداشتند ؟ خاک اینجا برتر از خاک تمام عالَم است خاک اینجا را همه بهرِ شفا برداشتند .. تا که خاک کربلا هم مادری باشد ، کمی از همین ها را برای کربلا برداشتند .. خواستند آثار جرمِ شهر مخفی ترشود از میانِ نقشه ، اسم کوچه را برداشتند ؟ آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد تا که از قبرِ امام شیعه پا برداشتند ... خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد بوی گریه های دختر بهر مادر می دهد .. آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود گنبد و گلدسته های باصفایی می شود این حرم با چار گنبد می شود بیتُ الحسن هرکسی اینجا بیاید می شود .. پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند واقعاً اینجا عجب دارالشفایی می شود گنبدِ صادق ضریحِ باقر و صحنِ حسن پرچمِ سجاد ، دل دارد هوایی می شود آخرش من مطمئنم این گِره وا می شود این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود هرچه خواندم در بقیع از سینه عقده وانشد هرچه گشتم قبر زهرا مادرم ، پیدا نشد ؟ راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم تا روم ، در پیش قبرِ مادر سقا نشد سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضه ی نشد کوچه ای تنگ و دلی سنگ و صدای ضربِ دست بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد ایستاد و کمی مُردد شد سرد شد دست گرم و پُر مِهرش آسمان تیره شد هوا بد شد ... بعد زهرا مرتضی ماند و غمِ زخم زبان هیچ کس ، جز دردِ پهلو همدم مولا نشد زینبش می گفت من دیدم میانِ شعله ها مادرم افتاد پشت در و دیگر پانشد ... سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد ... هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا نشد ... https://eitaa.com/javdafshani
2. صوتی دست خدا.mp3
3.18M
( علیه السلام ) دست خدا چو دست به سوی خدا گرفت در اصل مصطفی زعلی اذن را گرفت دیدند خواستگار علی بود ظاهرا یک روح بود عشق ولی در دوتا بدن زهرا اگر نشست علی هم به پیش رفت الحق علی به خواستگاری خویش رفت زهرا همان علی ست ولی در پس حجاب غیر از بلی چه چیز به حیدر دهد جواب؟ توحیدری و هرچه که فریاد زد سروش پیدا نشد برای تو در عرش ساق دوش بی ساق دوش آمده بر دوش ذوالفقار دست خدا نموده به پا کفش وصله دار دنیا شنید گرچه ز لب های مصطفی در اصل خطبه خواند برای شما خدا چون در شب زفاف شما فرش می شود با این دلیل عرش خدا عرش می شود سابیده اند قندِ ستاره به نور ابر در عقد هم شدند دوتا رشته کوه صبر زَوّجتُ عشق جزء سپاه علی در آ اَنکَحتُ فاطمه به نکاح علی در آ از تو بهشت تا که جوابت بلی شود با تو علی میان خلایق علی شود در بند تو زده پدر خاک را خدا عقد تو کرده جمله ی “لولاک” را خدا کردند اشک های علی را محاسبه مِهریه ی تو آب شد عندالمطالبه آتش گرفت علقمه و نیل گُر گرفت هذاموکّلی پر جبریل گُر گرفت دم رفت توی سینه ولی بازدم رسید دست علی و فاطمه کم کم به هم رسید https://eitaa.com/javdafshani