قسمت سوم : #شهادت_امام_کاظم ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده گریز به روضه ی جانسوز #حضرت_رقیه ( سلام الله علیها ) #و_حضرت_اباالفضل ( علیه السلام ) ۲۱فروردین ماه 1397 قم ، هیئت حضرت اباالفضل (علیه السلام) https://eitaa.com/javdafshani

#ذکر_پایان_سینه_زنی #حاج_حسین_محلوجی در اینجا شعر یا جمله خاصی مورد نظر مداح نیست ، و فقط با کم و زیاد کردن #سرعت_ریتم ، سینه زنی را به پایان میرساند و تحویل #میاندار_مجلس میدهد #بحر_طویل #حضرت_رقیه ( سلام الله علیها ) دختری داشتُ شهِ دین که رقیه بُدیش نام زِ بی مِهری گردون رخِ بختش ، شده سیلی خورِ ایام زِ هجرِ پدرش روزِ عیان ، در نظرش شام جفا دیده و رنجیده هم از کوفه هم از شام ز خونین جگری دربدری بی پدری تلخ وِ راکام به شیرین سخنی ، گشتُ شبی گرمِ نوا ، نوحه سرا گفتُ که ای ، عمّه ی خونین جگرم کو پدرم ؟ زینبش آوردِ به پاسخ که اَیا نورِ دو چشمانِ ترم #سرعت_بیشتر بابِ کبارت به سفر رفته که از فرقتِ آن شاهُ مرا هوشُ ز سر رفته پس آن طفلُ در آن گوشه ی ویرانه بنالید و بزاریدُ چو بلبل به پریشانیِ احوال چو سنبل پس از آن سروِ سهی قامتش از پا بفتادی سرِ خود بر سرِ خِشتی بنهادی و زِ رخ اشکُ فشاندی غم بیداریش از دل بزدودی و بدیدی که جا در آغوش پدر دارد و مأوای .. و بنمود بیان دردِ دل خویش و برآورد زدل شور و نوا را شاعر : #صغیر_اصفهانی https://eitaa.com/javdafshani

#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #حضرت_رقیه ( سلام الله علیها ) #مصطفی_صابر_خراسانی خوب شد آمدی و فهمیدم سرِ در خون خضاب یعنی چه خیزران را که خوب حس کردم آه بابا شراب یعنی چه ؟ خواهرم بعدِ مجلس آن روز گوشه ای بُهت کرده می لرزد من نفهمیده ام چرا اینقدر او از اسم کنیز می ترسد شاعر : #حسن_کردی @javdafshani