eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت پنجم : ( سلام الله علیها ) حالا که دلت مدینه است ، یه سئوال کن ، بگو آی بقیع ، آی مدینه ، اون شب امیرالمومنین ، مادر رو کجا دفن کرد ؟ اون شب تنهای تنها ، بدن رو دست امیرالمومنین مونده بود ... یا زهرا ، یازهرا ... خدا چه کنه ؟ کی کمکِ امیرالمومنین میکنه ؟ شما میدونید اگه بخواهند یه خانمی را دفن کنند ، میگن دو تا از محرماش جلو بیان کمک کنند ، بدن رو توی قبر بگذارند ، اما جز امیرالمومنین ؟ فرزندان بی بی که خردسالند ، نمیتونند کمک امیرالمومنین کنند ، خدا چه کنه امیرالمومنین ؟ ای ای ی ی ، آی غریب علی ی ی ..... یه مرتبه دید دو تا دست از میان قبر بیرون آمد ، علی که همه جا یار پیغمبر (ص) بوده ، علی که توی جنگ احد مثل پروانه دور پیغمبر(ص) ، میگشت ، از هر طرف که دشمن می اومد ، می دید علی ظاهره ، علی که « لَیلَة ُ المَبیت » تو بستر مرگ جای پیغمبر(ص) خوابید ، اما شب تنهائیش هم ، پیغمبر(ص) ، علی رو تنها نمیگذاره ، یه مرتبه دید ، دو تا دست از میان قبر بیرون آمد ، اِلَیَّ اِلَیَّ اِلَیَّ ... علی گُلم رو بده ، علی جان امانتم رو بده ... آی گریه کن ها ؟ شما میدونید ، کسی که امانت داره ، وقتی میخاد امانت رو تحویل بده ، میخاد امانت رو سالم تحویل بده ... بمیرم برات یا علی ، شاید وقتی دستای پیغمبر(ص) رو دید ، خجالت کشید ... یا رسولَ الله ، امانتی که به دست علی دادی ، پهلو شکسته نبود ، صورتش نیلی نبود ، بازوش وَرم نداشت ... یا الله ، یا الله ... یارسولَ الله (ص) ، فکر نکنی علی امانت دار خوبی نبوده ، یارسولَ الله (ص) ، وقتی فاطمه رو میزدند ، دستای علی رو بسته بودند ، ای ی ی ی ... میزد مرا مُغیره و یک تن به او نگفت زن را ، کسی مقابل شوهر نمی زند مدینه کنار امیرالمومنین ، زهرای مرضیه رو میزدند ... کربلا ، کربلا ... جلو چشم زین العابدین ... عمه ها و خواهرانش رو با تازیانه ... حسییین ... 10/3/99 ( سلام الله علیها ) https://eitaa.com/javdafshani
2. سلام ما به بقیع.mp3
2.66M
قسمت دوم : سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش ... برآن حریم که باشد مَلک نگهبانش .. با پای دلت برو مدینه ، برو بقیع ، اگر تا حالا مدینه هم نرفتی ، کاردل اینه ، مارو میبره مدینه ، امروز دل باید یه کاری ازش بیاد ، مارو ببره بقیع ، پشت دیوار بقیع .. غروب جمعه است ، این ساعت خیلی حساسه ، روایت داره حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) ، کسی رو میفرستاد بالای پشت بام ، عصرجمعه ، میفرمود : فَاِذا رَأَیْتَ عَیْنَ الشَّمْسِ قَدْ تَدَلّى لِلْغُرُوبِ فَاءَعْلِمْنى حَتّى اَدْعُوَ ؛ هر موقع آفتاب رفت ، خورشید نصفش غروب کرد ، من رو خبر کن ، موقع استجابت دعاست ، دعا کنم ، دعا کنم ... وقت دعاست ، مادر جان ، مادرجان .. سلام ما به بقیع آن تجسم غربت ! از بقیع غریب تر کجای عالم رو سراغ داری ؟ نه گنبد داره ؟ نه حرم داره ؟ نه زائرداره ؟ نه فرش و چراغ داره ؟ سلام ما به بقیع آن تجسم غربت ! گواه بر سخنم ، تربت امامانش ... يَا اَبا عَبْدِ اللّهِ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصّادِقُ .. 31/2/1400 https://eitaa.com/javdafshani
3. حضرت زهرا س.mp3
3.25M
قسمت سوم : ( سلام الله علیها ) تو این فکر بودم چه روضه ای بخونم ، همه ی ائمه ی بقیع درش شریک باشند ، این به ذهنم رسید ، ائمه بقیع همه در سوختن و آتش در یک مصیبت با هم شریکند ... امام حسن دید ، در خانه ی مادرش رو آتش زدند .. زین العابدین دید کربلا خیمه ها روآتش زدند ، امام باقر تو خیمه ها بود ، خیمه ها رو آتش زدند ، امام صادق هم ، مدینه خانه اش را آتش زدند ... اما کدام سوختن جگر رو میسوزانه ؟ وقتی درب خانه را آتش زدند ، مادر پشت در بود ، کربلا تا خیمه ها روآتش زدند ، عمه ی سادات ، دوید تو خیمه ی زین العابدین ، عزیز برادرم خیمه ها روآتش زدند ، چه کنیم ؟ حضرت فرمودند : عمه جان ، « عَلَیْکُنَّ بِالْفِرار... » بگید بچه ها فرار کنند ... همه فرار کردند ... اما مدینه که مادر فرار نکرد ؟؟ چنان لگد به در زد ، صدای ناله ی مادر بلند شد ، علی رو صدا نزد ، نه ؟ صدا زد « یَا اَبَتَاه » ، بابا ببین با دخترت چه میکنند ؟ ميسوخت در و فاطمه پشتِ در بود اما دلِ او ز شعله سوزان تر بود ... بر فاطمه ، فضه بود نزديک ولي نزديکتر ازخادمه ميخِ در بود ... بر حاشیه ی برگ شقایق بنویسید گل تاب فشارِ در و دیوار ندارد ؟ 31/2/1400 https://eitaa.com/javdafshani
4. حضرت علی اصغر ع.mp3
2.75M
قسمت چهارم : ( علیه السلام ) صدا زد : « یَا فِضَّهُ خُذینی » ... ، یک جمله هم به یاد شهدا ، امام عزیزمون ، گذشتگان ، همه فیض ببرند ، حاجت مندان ... صدا زد : « یَا فِضَّهُ خُذینی » ، فضه بیا ، محسنم رو کُشتند ، محسن ، سپر مادر شد ، محسن به شهادت رسید ... کربلا هم یک پسر شش ماهه ، سپر بابا شد ، وقتی تیر سه شعبه آمد ، گلوی نازکش رو سپر کرد .. فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ اِلیَ الاُذُن ؟؟ فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الوَریدِ إلَی الوَرید .. ز ضرب تیر ، چنان دست و پای خود گم کرد که خواست گریه کند در عوض تبسّم کرد ؟ حوائج رو بخواهید .. صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه ( 3 ) 31/2/1400 https://eitaa.com/javdafshani
3. امام حسین ع.mp3
1.98M
قسمت سوم : ( علیه السلام ) دو تا سینه از اهلبیت (ع) شکست ، یه سینه ، سینه ی مادر بود ، بین در و دیوار ... یاد شهدا ، گذشتگان ، امام عزیزمون ... اما مردم ، یه سینه هم کربلا ... ، کجا ؟ سینه ای که زیر سم اسب ها ... عین عبارت مقتل است ، من فقط میگم ، ترجمه نمیکنم ... اومدند پیش « عُبیدُالله » ، گفتند امیر به ما جایزه بده ، گفت مگه شما ها چه کردید ؟ گفتند : « نَحْنُ رَضَضْنا الصَّدْرَ بَعْدَ الظَّهْرِ ... » ( ما سينه حسين (عليه السلام) را بعد از پشت وی ، با اسبان قوى هيكل و نيرومند درهم كوبيديم !! ) 1ـ مقتل الحسين مقرّم ، ص 302 2ـ بحارالانوار ، ج 45، ص 59 3ـ اعيان الشيعة ، ج 1، ص 612 هر کجا نشستی ، تو مدینه ناله بزن ، یا حسین ... : بر سینه ی شکافته ات چون نظر کنم یاد آورم ، ز سینه ی مجروح مادرم .. صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه ... 25/4/1398 https://eitaa.com/javdafshani
3. غربت بقیع.mp3
6.35M
قسمت دوم : دلم امشب به مجلس روضه خسته و بی قرار می آید 10/3/99 ( سلام الله علیها ) https://eitaa.com/javdafshani
قسمت دوم : دلم امشب به مجلس روضه خسته و بی قرار می آید یک کبوتر شده که از سمتِ حرمی پُر غبار می آید گَردِ غربت نشسته بر رویِ پر و بالِ کبوترانه ی دل پُر شد از بغض و شبنم و شیون دم به دم خلوت شبانه ی دل با من ای دل بگو کجا رفتی ؟ که چنین بیقرار و خسته شدی ؟ تو چه دیدی درآن دیار غریب ناگهان این همه شکسته شدی ؟ ( چی گفت دل در جواب سئوال شما دلسوخته ها ؟ ) گفت رفتم به سرزمینی که عطر اندوه و بغض و ماتم داشت خاک آنجا همیشه دلگیر و آسمانش ، همیشه شبنم داشت غرق گَرد و غبارِ دلتنگی است پَر و بالِ کبوتران بقیع قبرها در نهایتِ غربت آسمان است سایبان بقیع ( کسانی که امشب تو حرم بی بی آمدید ، حرم کریمه ی اهلبیت آمدید ، به سوگ تخریب بقیع نشستید ، نگاه به در و دیوار حرم بی بی میکنید ، گریه میکنید ، میگید اینجا حرم دختر امام است ، اما نگاه میکنم ، گنبد طلا داره ، ضریح داره ، رواق داره ، صحن های متعدد داره ، خادم و فرش و چراغ داره ، اما قبر چهار امام تو قبرستان بقیع ... نه شمعی ، نه چراغی ، نه رواقی ، نه زائری ؟ امشب با اشک چشمت ، یه شمعی روشن کن ، کنار قبر امام حسن ، امشب با اشک چشمت ، یه چراغی روشن کن ، کنار قبر امام باقر ... ) نه حرم ، نه رواق ، نه گنبد نه ضریح و نه صحن و گلدسته ( یه جمله بگم ، بگم یا امام حسن : حتی نوادگان تو صاحب حرم شدند اما هنوز قبر تو خاکیست ، یا کریم ... 10/3/99 ( سلام الله علیها ) https://eitaa.com/javdafshani
4. غربت مادر.mp3
3.79M
قسمت سوم : امشب خودت رو مدینه ببین ، پشت دیوار بقیع ، سرت رو روی دیوار بقیع بگذار ، برای غربت بقیع گریه کن ... آرام گریه نکن ، هر کجا هستی ، میتونی داد بزنی ، داد بزن ، اصلا شیعه تحمل نداره ، ببینه قبر امام حسن ویرانه ، بعد آرام باشه ، ببینه قبر چهار امام مظلومش ویرانه ، بعد آرام باشه ... ) هست آنجا مزار خاکی چار مرد غریب و دلخسته در نواحیِ نوحه و ناله شعله یِ بیکرانه ای دارد نه فقط قبر چار مردِ غریب ( گریه کردی برای ائمه ، اما این جمله رو که بگم ، میدونم دلت آتیش میگیره ... هر چقدر دلت سوخت ، همون قدر ناله بزن .. ) نه فقط قبر چار مردِ غریب بانوی بی نشانه ای دارد ؟ ( وقتی وارد مدینه میشی ، می بینی یه جایی شیعه ها تجمع کردند ، نگاه میکنی چهار قبر ، سنگ هایی که نشان قبور ائمه است ، قبر چهار امام غریب ، قبر فاطمه ی بنت اسد ، قبر عباس عموی پیغمبر «ص» ، اما مردم ، از همه غریب تر مادره ، هیچ نشانی از مادر تو مدینه نیست .. ) این زمین دلشکسته از آهِ غربت و ناله های مادر بود همدم اشک های مادرمان یک بغل یاس های پرپر بود .. 10/3/99 ( سلام الله علیها ) https://eitaa.com/javdafshani
قسمت چهارم : حالا که دلت مدینه است ، یه سئوال کن ، بگو آی بقیع ، آی مدینه ، اون شب امیرالمومنین ، مادر رو کجا دفن کرد ؟ اون شب تنهای تنها ، بدن رو دست امیرالمومنین مونده بود ... یا زهرا ، یازهرا ... خدا چه کنه ؟ کی کمکِ امیرالمومنین میکنه ؟ شما میدونید اگه بخواهند یه خانمی را دفن کنند ، میگن دو تا از محرماش جلو بیان کمک کنند ، بدن رو توی قبر بگذارند ، اما جز امیرالمومنین ؟ فرزندان بی بی که خردسالند ، نمیتونند کمک امیرالمومنین کنند ، خدا چه کنه امیرالمومنین ؟ ای ای ی ی ، آی غریب علی ی ی ..... یه مرتبه دید دو تا دست از میان قبر بیرون آمد ، علی که همه جا یار پیغمبر (ص) بوده ، علی که توی جنگ احد مثل پروانه دور پیغمبر(ص) ، میگشت ، از هر طرف که دشمن می اومد ، می دید علی ظاهره ، علی که « لَیلَة ُ المَبیت » تو بستر مرگ جای پیغمبر(ص) خوابید ، اما شب تنهائیش هم ، پیغمبر(ص) ، علی رو تنها نمیگذاره ، یه مرتبه دید ، دو تا دست از میان قبر بیرون آمد ، اِلَیَّ اِلَیَّ اِلَیَّ ... علی گُلم رو بده ، علی جان امانتم رو بده ... آی گریه کن ها ؟ شما میدونید ، کسی که امانت داره ، وقتی میخاد امانت رو تحویل بده ، میخاد امانت رو سالم تحویل بده ... بمیرم برات یا علی ، شاید وقتی دستای پیغمبر(ص) رو دید ، خجالت کشید ... یا رسولَ الله ، امانتی که به دست علی دادی ، پهلو شکسته نبود ، صورتش نیلی نبود ، بازوش وَرم نداشت ... یا الله ، یا الله ... یارسولَ الله (ص) ، فکر نکنی علی امانت دار خوبی نبوده ، یارسولَ الله (ص) ، وقتی فاطمه رو میزدند ، دستای علی رو بسته بودند ، ای ی ی ی ... میزد مرا مُغیره و یک تن به او نگفت زن را ، کسی مقابل شوهر نمی زند مدینه کنار امیرالمومنین ، زهرای مرضیه رو میزدند ... کربلا ، کربلا ... جلو چشم زین العابدین ... عمه ها و خواهرانش رو با تازیانه ... حسییین ... 10/3/99 ( سلام الله علیها ) https://eitaa.com/javdafshani