قسمت پنجم :
#روضه_هشت_شوال
#سالروز_تخریب_بقیع
#استاد_حیدرزاده
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
حالا که دلت مدینه است ، یه سئوال کن ، بگو آی بقیع ، آی مدینه ، اون شب امیرالمومنین ، مادر رو کجا دفن کرد ؟ اون شب تنهای تنها ، بدن رو دست امیرالمومنین مونده بود ... یا زهرا ، یازهرا ...
خدا چه کنه ؟ کی کمکِ امیرالمومنین میکنه ؟ شما میدونید اگه بخواهند یه خانمی را دفن کنند ، میگن دو تا از محرماش جلو بیان کمک کنند ، بدن رو توی قبر بگذارند ، اما جز امیرالمومنین ؟ فرزندان بی بی که خردسالند ، نمیتونند کمک امیرالمومنین کنند ، خدا چه کنه امیرالمومنین ؟ ای ای ی ی ، آی غریب علی ی ی .....
یه مرتبه دید دو تا دست از میان قبر بیرون آمد ، علی که همه جا یار پیغمبر (ص) بوده ، علی که توی جنگ احد مثل پروانه دور پیغمبر(ص) ، میگشت ، از هر طرف که دشمن می اومد ، می دید علی ظاهره ، علی که « لَیلَة ُ المَبیت » تو بستر مرگ جای پیغمبر(ص) خوابید ، اما شب تنهائیش هم ، پیغمبر(ص) ، علی رو تنها نمیگذاره ، یه مرتبه دید ، دو تا دست از میان قبر بیرون آمد ، اِلَیَّ اِلَیَّ اِلَیَّ ... علی گُلم رو بده ، علی جان امانتم رو بده ... آی گریه کن ها ؟ شما میدونید ، کسی که امانت داره ، وقتی میخاد امانت رو تحویل بده ، میخاد امانت رو سالم تحویل بده ... بمیرم برات یا علی ، شاید وقتی دستای پیغمبر(ص) رو دید ، خجالت کشید ... یا رسولَ الله ، امانتی که به دست علی دادی ، پهلو شکسته نبود ، صورتش نیلی نبود ، بازوش وَرم نداشت ... یا الله ، یا الله ...
یارسولَ الله (ص) ، فکر نکنی علی امانت دار خوبی نبوده ، یارسولَ الله (ص) ، وقتی فاطمه رو میزدند ، دستای علی رو بسته بودند ، ای ی ی ی ...
میزد مرا مُغیره و
یک تن به او نگفت
زن را ،
کسی مقابل شوهر نمی زند
#شاعر_استاد_موید
مدینه کنار امیرالمومنین ، زهرای مرضیه رو میزدند ... کربلا ، کربلا ... جلو چشم زین العابدین ... عمه ها و خواهرانش رو با تازیانه ... حسییین ...
10/3/99
#حرم_حضرت_فاطمه_معصومه
( سلام الله علیها )
https://eitaa.com/javdafshani
2. سلام ما به بقیع.mp3
2.66M
قسمت دوم :
#روضه_هشت_شوال
#سالروز_تخریب_بقیع
#استاد_حیدرزاده
سلام ما به بقیع و
بقاع ویرانش ...
برآن حریم که باشد
مَلک نگهبانش ..
با پای دلت برو مدینه ، برو بقیع ، اگر تا حالا مدینه هم نرفتی ، کاردل اینه ، مارو میبره مدینه ، امروز دل باید یه کاری ازش بیاد ، مارو ببره بقیع ، پشت دیوار بقیع ..
غروب جمعه است ، این ساعت خیلی حساسه ، روایت داره حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) ، کسی رو میفرستاد بالای پشت بام ، عصرجمعه ، میفرمود : فَاِذا رَأَیْتَ عَیْنَ الشَّمْسِ قَدْ تَدَلّى لِلْغُرُوبِ فَاءَعْلِمْنى حَتّى اَدْعُوَ ؛ هر موقع آفتاب رفت ، خورشید نصفش غروب کرد ، من رو خبر کن ، موقع استجابت دعاست ، دعا کنم ، دعا کنم ... وقت دعاست ، مادر جان ، مادرجان ..
سلام ما به بقیع
آن تجسم غربت !
از بقیع غریب تر کجای عالم رو سراغ داری ؟ نه گنبد داره ؟ نه حرم داره ؟ نه زائرداره ؟ نه فرش و چراغ داره ؟
سلام ما به بقیع
آن تجسم غربت !
گواه بر سخنم ،
تربت امامانش ...
#شاعر_حاج_سید_رضا_موید
يَا اَبا عَبْدِ اللّهِ
يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصّادِقُ ..
31/2/1400
#جلسه_هفتگی_منزل_استاد
https://eitaa.com/javdafshani
3. حضرت زهرا س.mp3
3.25M
قسمت سوم :
#روضه_هشت_شوال
#سالروز_تخریب_بقیع
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
تو این فکر بودم چه روضه ای بخونم ، همه ی ائمه ی بقیع درش شریک باشند ، این به ذهنم رسید ، ائمه بقیع همه در سوختن و آتش در یک مصیبت با هم شریکند ...
امام حسن دید ، در خانه ی مادرش رو آتش زدند .. زین العابدین دید کربلا خیمه ها روآتش زدند ، امام باقر تو خیمه ها بود ، خیمه ها رو آتش زدند ، امام صادق هم ، مدینه خانه اش را آتش زدند ...
اما کدام سوختن جگر رو میسوزانه ؟ وقتی درب خانه را آتش زدند ، مادر پشت در بود ، کربلا تا خیمه ها روآتش زدند ، عمه ی سادات ، دوید تو خیمه ی زین العابدین ، عزیز برادرم خیمه ها روآتش زدند ، چه کنیم ؟ حضرت فرمودند : عمه جان ، « عَلَیْکُنَّ بِالْفِرار... » بگید بچه ها فرار کنند ... همه فرار کردند ...
اما مدینه که مادر فرار نکرد ؟؟ چنان لگد به در زد ، صدای ناله ی مادر بلند شد ، علی رو صدا نزد ، نه ؟ صدا زد « یَا اَبَتَاه » ، بابا ببین با دخترت چه میکنند ؟
ميسوخت در و
فاطمه پشتِ در بود
اما دلِ او ز شعله
سوزان تر بود ...
بر فاطمه ،
فضه بود نزديک ولي
نزديکتر ازخادمه
ميخِ در بود ...
بر حاشیه ی
برگ شقایق بنویسید
گل تاب فشارِ
در و دیوار ندارد ؟
31/2/1400
#جلسه_هفتگی_منزل_استاد
https://eitaa.com/javdafshani
4. حضرت علی اصغر ع.mp3
2.75M
قسمت چهارم :
#روضه_هشت_شوال
#سالروز_تخریب_بقیع
#استاد_حیدرزاده
#روضه_حضرت_علی_اصغر
( علیه السلام )
صدا زد : « یَا فِضَّهُ خُذینی » ... ، یک جمله هم به یاد شهدا ، امام عزیزمون ، گذشتگان ، همه فیض ببرند ، حاجت مندان ... صدا زد : « یَا فِضَّهُ خُذینی » ، فضه بیا ، محسنم رو کُشتند ، محسن ، سپر مادر شد ، محسن به شهادت رسید ... کربلا هم یک پسر شش ماهه ، سپر بابا شد ، وقتی تیر سه شعبه آمد ، گلوی نازکش رو سپر کرد ..
فَذُبِحَ الطِّفلُ
مِنَ الاُذُنِ اِلیَ الاُذُن ؟؟
فَذُبِحَ الطِّفلُ
مِنَ الوَریدِ إلَی الوَرید ..
ز ضرب تیر ،
چنان دست و پای خود گم کرد
که خواست گریه کند
در عوض تبسّم کرد ؟
حوائج رو بخواهید ..
صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ
یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه ( 3 )
31/2/1400
#جلسه_هفتگی_منزل_استاد
https://eitaa.com/javdafshani
2. حضرت زهرا س.mp3
4.21M
قسمت دوم :
#روضه_هشت_شوال
#سالروز_تخریب_بقیع
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
25/4/1398
#اجرا_در_مدینه_منوره
https://eitaa.com/javdafshani
3. امام حسین ع.mp3
1.98M
قسمت سوم :
#روضه_هشت_شوال
#سالروز_تخریب_بقیع
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
دو تا سینه از اهلبیت (ع) شکست ، یه سینه ، سینه ی مادر بود ، بین در و دیوار ... یاد شهدا ، گذشتگان ، امام عزیزمون ...
اما مردم ، یه سینه هم کربلا ... ، کجا ؟ سینه ای که زیر سم اسب ها ... عین عبارت مقتل است ، من فقط میگم ، ترجمه نمیکنم ...
اومدند پیش « عُبیدُالله » ، گفتند امیر به ما جایزه بده ، گفت مگه شما ها چه کردید ؟ گفتند :
« نَحْنُ رَضَضْنا الصَّدْرَ
بَعْدَ الظَّهْرِ ... »
( ما سينه حسين (عليه السلام) را بعد از پشت وی ، با اسبان قوى هيكل و نيرومند درهم كوبيديم !! )
1ـ مقتل الحسين مقرّم ، ص 302
2ـ بحارالانوار ، ج 45، ص 59
3ـ اعيان الشيعة ، ج 1، ص 612
هر کجا نشستی ، تو مدینه ناله بزن ، یا حسین ...
#برادرم_حسین :
بر سینه ی شکافته ات
چون نظر کنم
یاد آورم ،
ز سینه ی مجروح مادرم ..
صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ
یا اَباعَبْدِاللَّه ...
25/4/1398
#اجرا_در_مدینه_منوره
https://eitaa.com/javdafshani
3. غربت بقیع.mp3
6.35M
قسمت دوم :
#روضه_هشت_شوال
#سالروز_تخریب_بقیع
#استاد_حیدرزاده
دلم امشب به مجلس روضه
خسته و بی قرار می آید
10/3/99
#حرم_حضرت_فاطمه_معصومه
( سلام الله علیها )
https://eitaa.com/javdafshani
قسمت دوم :
#روضه_هشت_شوال
#سالروز_تخریب_بقیع
#استاد_حیدرزاده
دلم امشب به مجلس روضه
خسته و بی قرار می آید
یک کبوتر شده که از سمتِ
حرمی پُر غبار می آید
گَردِ غربت نشسته بر رویِ
پر و بالِ کبوترانه ی دل
پُر شد از بغض و
شبنم و شیون
دم به دم
خلوت شبانه ی دل
با من ای دل بگو
کجا رفتی ؟
که چنین بیقرار و
خسته شدی ؟
تو چه دیدی
درآن دیار غریب
ناگهان این همه
شکسته شدی ؟
( چی گفت دل در جواب سئوال شما دلسوخته ها ؟ )
گفت رفتم
به سرزمینی که
عطر اندوه و
بغض و ماتم داشت
خاک آنجا
همیشه دلگیر و
آسمانش ،
همیشه شبنم داشت
غرق گَرد و
غبارِ دلتنگی است
پَر و بالِ کبوتران بقیع
قبرها در نهایتِ غربت
آسمان است سایبان بقیع
( کسانی که امشب تو حرم بی بی آمدید ، حرم کریمه ی اهلبیت آمدید ، به سوگ تخریب بقیع نشستید ، نگاه به در و دیوار حرم بی بی میکنید ، گریه میکنید ، میگید اینجا حرم دختر امام است ، اما نگاه میکنم ، گنبد طلا داره ، ضریح داره ، رواق داره ، صحن های متعدد داره ، خادم و فرش و چراغ داره ، اما قبر چهار امام تو قبرستان بقیع ... نه شمعی ، نه چراغی ، نه رواقی ، نه زائری ؟ امشب با اشک چشمت ، یه شمعی روشن کن ، کنار قبر امام حسن ، امشب با اشک چشمت ، یه چراغی روشن کن ، کنار قبر امام باقر ... )
نه حرم ، نه رواق ، نه گنبد
نه ضریح و نه صحن و گلدسته
#شاعر_یوسف_رحیمی
( یه جمله بگم ، بگم یا امام حسن :
حتی نوادگان تو
صاحب حرم شدند
#شاعر_جواد_حیدری
اما هنوز قبر تو خاکیست ،
یا کریم ...
#شاعر_محمد_کاظمی_نیا
10/3/99
#حرم_حضرت_فاطمه_معصومه
( سلام الله علیها )
https://eitaa.com/javdafshani
4. غربت مادر.mp3
3.79M
قسمت سوم :
#روضه_هشت_شوال
#سالروز_تخریب_بقیع
#استاد_حیدرزاده
امشب خودت رو مدینه ببین ، پشت دیوار بقیع ، سرت رو روی دیوار بقیع بگذار ، برای غربت بقیع گریه کن ... آرام گریه نکن ، هر کجا هستی ، میتونی داد بزنی ، داد بزن ، اصلا شیعه تحمل نداره ، ببینه قبر امام حسن ویرانه ، بعد آرام باشه ، ببینه قبر چهار امام مظلومش ویرانه ، بعد آرام باشه ... )
هست آنجا مزار خاکی
چار مرد غریب و دلخسته
در نواحیِ نوحه و ناله
شعله یِ بیکرانه ای دارد
نه فقط قبر چار مردِ غریب
( گریه کردی برای ائمه ، اما این جمله رو که بگم ، میدونم دلت آتیش میگیره ... هر چقدر دلت سوخت ، همون قدر ناله بزن .. )
نه فقط قبر چار مردِ غریب
بانوی بی نشانه ای دارد ؟
( وقتی وارد مدینه میشی ، می بینی یه جایی شیعه ها تجمع کردند ، نگاه میکنی چهار قبر ، سنگ هایی که نشان قبور ائمه است ، قبر چهار امام غریب ، قبر فاطمه ی بنت اسد ، قبر عباس عموی پیغمبر «ص» ، اما مردم ، از همه غریب تر مادره ، هیچ نشانی از مادر تو مدینه نیست .. )
این زمین
دلشکسته از آهِ
غربت و ناله های
مادر بود
همدم اشک های مادرمان
یک بغل
یاس های پرپر بود ..
#شاعر_یوسف_رحیمی
10/3/99
#حرم_حضرت_فاطمه_معصومه
( سلام الله علیها )
https://eitaa.com/javdafshani
5. حضرت زهرا س.mp3
4.66M
قسمت چهارم :
#روضه_هشت_شوال
#سالروز_تخریب_بقیع
#استاد_حیدرزاده
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
10/3/99
#حرم_حضرت_فاطمه_معصومه
( سلام الله علیها )
https://eitaa.com/javdafshani
قسمت چهارم :
#روضه_هشت_شوال
#سالروز_تخریب_بقیع
#استاد_حیدرزاده
#روضه_حضرت_زهرا
حالا که دلت مدینه است ، یه سئوال کن ، بگو آی بقیع ، آی مدینه ، اون شب امیرالمومنین ، مادر رو کجا دفن کرد ؟ اون شب تنهای تنها ، بدن رو دست امیرالمومنین مونده بود ... یا زهرا ، یازهرا ...
خدا چه کنه ؟ کی کمکِ امیرالمومنین میکنه ؟ شما میدونید اگه بخواهند یه خانمی را دفن کنند ، میگن دو تا از محرماش جلو بیان کمک کنند ، بدن رو توی قبر بگذارند ، اما جز امیرالمومنین ؟ فرزندان بی بی که خردسالند ، نمیتونند کمک امیرالمومنین کنند ، خدا چه کنه امیرالمومنین ؟ ای ای ی ی ، آی غریب علی ی ی .....
یه مرتبه دید دو تا دست از میان قبر بیرون آمد ، علی که همه جا یار پیغمبر (ص) بوده ، علی که توی جنگ احد مثل پروانه دور پیغمبر(ص) ، میگشت ، از هر طرف که دشمن می اومد ، می دید علی ظاهره ، علی که « لَیلَة ُ المَبیت » تو بستر مرگ جای پیغمبر(ص) خوابید ، اما شب تنهائیش هم ، پیغمبر(ص) ، علی رو تنها نمیگذاره ، یه مرتبه دید ، دو تا دست از میان قبر بیرون آمد ، اِلَیَّ اِلَیَّ اِلَیَّ ... علی گُلم رو بده ، علی جان امانتم رو بده ... آی گریه کن ها ؟ شما میدونید ، کسی که امانت داره ، وقتی میخاد امانت رو تحویل بده ، میخاد امانت رو سالم تحویل بده ... بمیرم برات یا علی ، شاید وقتی دستای پیغمبر(ص) رو دید ، خجالت کشید ... یا رسولَ الله ، امانتی که به دست علی دادی ، پهلو شکسته نبود ، صورتش نیلی نبود ، بازوش وَرم نداشت ... یا الله ، یا الله ...
یارسولَ الله (ص) ، فکر نکنی علی امانت دار خوبی نبوده ، یارسولَ الله (ص) ، وقتی فاطمه رو میزدند ، دستای علی رو بسته بودند ، ای ی ی ی ...
میزد مرا مُغیره و
یک تن به او نگفت
زن را ،
کسی مقابل شوهر نمی زند
#شاعر_استاد_موید
مدینه کنار امیرالمومنین ، زهرای مرضیه رو میزدند ... کربلا ، کربلا ... جلو چشم زین العابدین ... عمه ها و خواهرانش رو با تازیانه ... حسییین ...
10/3/99
#حرم_حضرت_فاطمه_معصومه
( سلام الله علیها )
https://eitaa.com/javdafshani