قسمت اول : #هشت_شوال #سالروز_تخریب_بقیع #استاد_حیدرزاده من که با سوز سینه آمده ام به دیار مدینه آمده ام گر چه کوه گناه آوردم به پیمبر ، پناه آوردم گرچه مه روسیه تر از همه ام هر که ام ، میهمان فاطمه ام سیده کائنات راهم داد دخترش فاطمه پناهم داد روسیاهم ، بدم ، گنه کارم میهمان خدای غفارم تو مرا غرق رحمتت کردی تو مرا در بقیع آوردی ... 25/4/1398 #اجرا_در_مدینه_منوره https://eitaa.com/javdafshani

قسمت دوم : #روضه_هشت_شوال #سالروز_تخریب_بقیع #روضه_حضرت_زهرا ( سلام الله علیها ) #استاد_حیدرزاده 25/4/1398 #اجرا_در_مدینه_منوره https://eitaa.com/javdafshani

قسمت دوم : #متن_روضه یه عمر آرزو داشتی ، خدا کی قسمتم میشه برم مدینه ؟ از بین ملیون ها عاشق مدینه ، شمارو دعوت کردند ، با اشک چشمت داری میگی خدا ممنونم ، نمردم مدینه رو دیدم ، نمردم بقیع رو دیدم ، نمردم حرم پیغمبر (ص) رو دیدم ، بگو یا رسولَ الله (ص) : گرچه خالیست از عمل دستم هر که ام ، زائر شما هستم مهمون رو دست خالی رد نمیکنند ، اما چقدرسفر مدینه کوتاهِ ، بگو یا رسولَ الله (ص) ، تازه با این حرم خو گرفتم ... یا رسولَ الله (ص) ، چه کردند اینجا با دخترت فاطمه ی زهرا ( سلام الله علیها ) ، که بین در و دیوار صدا میزد : بابا ، یَا اَبَتَا ... بلند شو ببین با دخترت چه میکنند ؟ دود بود و آتش ودیوار ودر بهرِ محسن کردم احساس خطر هر چه نیرو داشتم ، بُردم به کار تا نبیند غنچه ام آسیب خار ... خانمی که بارداره ، مواظبه تا آسیب نبینه ؟ بی بی دستاش رو همایل کرد ، تا فشار در به او آسیب نرساند ، اما دیگه بازوان بی بی توان نداشت ... هر چه نیرو داشتم ، بُردم به کار تا نبیند غنچه ام آسیب خار ... اول از وجود مقدس آقا رسول الله (ص) ، عذرخواهی میکنم ، بعد هم از فرزندان حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) ، مخصوصا آقا امام حسن ( علیه السلام ) عذرخواهی میکنم ... بازویم ،کم کم چو از کار اوفتاد کار با مِسمار و دیوار اوفتاد .. ؟ #شاعر_حاج_علی_انسانی یه جمله صدا زد ، صدا زد : یَا فِضَّهُ خُذینی ... هان ، تو مدینه ، صدای ناله ات رو بزار این درو دیوار بشنوند ، بزار اشکت رو مدینه ببینه ... 25/4/1398 #اجرا_در_مدینه_منوره https://eitaa.com/javdafshani

قسمت سوم : #روضه_هشت_شوال #سالروز_تخریب_بقیع #روضه_امام_حسین ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده دو تا سینه از اهلبیت (ع) شکست ، یه سینه ، سینه ی مادر بود ، بین در و دیوار ... یاد شهدا ، گذشتگان ، امام عزیزمون ... اما مردم ، یه سینه هم کربلا ... ، کجا ؟ سینه ای که زیر سم اسب ها ... عین عبارت مقتل است ، من فقط میگم ، ترجمه نمیکنم ... اومدند پیش « عُبیدُالله » ، گفتند امیر به ما جایزه بده ، گفت مگه شما ها چه کردید ؟ گفتند : « نَحْنُ رَضَضْنا الصَّدْرَ بَعْدَ الظَّهْرِ ... » ( ما سينه حسين (عليه السلام) را بعد از پشت وی ، با اسبان قوى هيكل و نيرومند درهم كوبيديم !! ) 1ـ مقتل الحسين مقرّم ، ص 302 2ـ بحارالانوار ، ج 45، ص 59 3ـ اعيان الشيعة ، ج 1، ص 612 هر کجا نشستی ، تو مدینه ناله بزن ، یا حسین ... #برادرم_حسین : بر سینه ی شکافته ات چون نظر کنم یاد آورم ، ز سینه ی مجروح مادرم .. صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه ... 25/4/1398 #اجرا_در_مدینه_منوره https://eitaa.com/javdafshani

قسمت دوم : #دعای_سلامتی_امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) #استاد_حیدرزاده بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا #اجرا_در_مدینه_منوره ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani

قسمت سوم : #مدح_امام_جواد ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده محتاج به لطف و کرم و جودِ جوادم از بهرِ گدایی ، به درش روی نهادم مولا زِ گدایِ درِ خود روی مگردان دستم ز وفا گیر ، که از پای فتادم .. #اجرا_در_مدینه_منوره ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani

قسمت چهارم : اَلسَلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا البَرُّ التَّقی #مدح_امام_جواد ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده مظهر جود داور است جواد عدل و دادِ مُصور است جواد راحتِ جانِ حیدر و زهرا نورِ چشمِ پیمبر است جواد در جمالش نظر کن و بنگر که رضا ی مکرر است جواد پدرش زد مَثل به موسی ، لیک موسیِ طور باور است جواد وصفِ او در سخن نمی گنجد که ز توصیف برتر است جواد ( منبع : از کتاب حدیقه الذاکرین از حاج یدالله بهتاش ) #شعر_دوم : یا شفیع القیامه ادرکنی یا جواد الائمه ادرکنی #آقا_جان : خسته و دل‌شكسته و زارم گِره افتاده است در كارم جز به كویت كجا پناه آرم؟ یا جواد الائمه ادركنی آقا جان ..... تشنه‌ام ، تشنه؛ بر من آب بده گنهم را ببَر، ثواب بده به گدای درت جواب بده یا جواد الائمه ادركنی #حاج_سید_رضا_موید #اجرا_در_مدینه_منوره ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani

قسمت پنجم : #روضه_امام_جواد ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده #اجرا_در_مدینه_منوره ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani

قسمت پنجم : #روضه_امام_جواد ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده در محضر پیغمبر اسلام (ص) ، درمحضر مادرش فاطمه ی زهرا ( سلام الله علیها ) ، آقا امام حسن و حضرت زین العابدین و امام باقر و امام صادق ( صلوات الله علیهم اجمعین ) ، امروز در سوگ امام جواد نشستی ، میخواهی قطره اشکی بریزی ، این مجلس دیگه تو عمرت پیدا نمیشه ، یعنی دیگه معلوم نیست منو تو مدینه بیائیم ، روز شهادت امام جواد ... اینطرف نگاه میکنی بقیع است ، اون طرف نگاه میکنی ، حرم پیغمبره ... صدای گریه ات رو مادر داره میشنوه ، ای غریب بغداد امام جواد ، امام جواد ... امروز اگه اشک هم نداشتی ، سعی کن یک ناله ای در مجلس عزای امام جواد بزنی ... بی بی زهرای اطهر صدای ناله ات رو بشنوه ... مظلوم تر از جواد ، بغداد نداشت آن مظهر داد ، تابِ بیداد نداشت می خواست که فریاد کند « تشنه لبم » از سوز عطش ، طاقت فریاد نداشت .. ؟ #دوبیتی_از_عباس_فلاحتی امام جواد 25 ساله هستند ، جوانترین امامه ، در سن جوانی به شهادت رسید ، باباهایی که جوون دارید ، مادرایی که جوون دارید ، خدا براتون نگه داره ، سفارش جوون هاتون رو به مادر کنید به حضرت زهرا سفارش کنید ... اما جوون امام رضا ، امام جواد ، میان حجره در بسته ، صدا میزد جگرم تن بی تاب مرا تاب بده جگرم سوخت مرا آب بده #شاعر_شهید_غلامعلی_رجبی ( از سوز زهر ، جگر امام جواد میسوخت ... ) بر خاک حجره ، سر می گذارم تنهای تنها ، جان می سپارم قاتل مرا کُشت با کام عطشان بابا رضا جان بابا رضا جان ... امروز امام رضا رو دعوت کنیم مجلس خودمون ، بگیم آقا ، مجلس عزا برای جگرگوشه شما گرفتیم ، آقاجان ، شیعه هر کجا باشه برای شهادت امام جواد ، اشک داره ، گریه داره ، بعضی از نقل ها نوشته اند ، آخرالامر آب رسوندند به لب های امام جواد ... مردم ، امام جواد با لب تشنه از دنیا نرفت ... اما بمیرم برای اون آقایی که کربلا ... #اجرا_در_مدینه_منوره ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani

قسمت ششم گریز به : #روضه_امام_حسین ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده #اجرا_در_مدینه_منوره ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani

قسمت ششم گریز به : #روضه_امام_حسین ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده بالاترین مصیبت کربلا مصیبت عطشِ ، مصیبت تشنگیِ ، امام سجاد ، وقتی بدن بی سر بابارو دفن کرد ، خاک روی بدن ریخت ، روی قبر ننوشت این قبر کسیِ که ، سر در بدن نداره ، ننوشت این قبر کسیِ که بدنش تو بوریا کفن شده ، ننوشت این بدن کسیِ که بدنش زیر سم اسبا رفته ، نوشت : هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب ... الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً ... این قبر کسیِ که با لب تشنه سر بریدند ... جانم جانم ، یک جمله دیگه گفتم و از همتون التماس دعا ... امام رضا علیه السلام ، فرمود : یابنَ الشبیب برای جد ما گریه کن ، جد مارو کربلا با لب تشنه سر بریدند ، نفرمود بدنش رو زیر سم اسبا گذاشتند ، فرمود با لب تشنه سر از بدنش جدا کردند ، ائمه دیگه هم همینطور ... امام زمان (عج) هم وقتی ظهور میکنند ، از کنار کعبه ، اینطوری خودشون رو معرفی میکنند : أَلا يَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّيَ الْحُسَين قُتِلَ عَطشاناً ... ای تشنه لب ، حسین جان ، حسین جان ... به یاد همه شهدا ، گذشتگان ... اون هایی که به ما التماس دعا گفتند ، چشمشون به دستهای ماست ، براشون دعا کنیم ... لب تشنه سر بریدند سلطان کربلا را در خاک و خون کِشیدند عطشان نینوا را ... صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ... #اجرا_در_مدینه_منوره ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani

قسمت اول : #دعای_سلامتی_امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) #استاد_حیدرزاده بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا #اجرا_در_مدینه_منوره ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani

قسمت دوم : #روضه_امام_جواد ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده اُفتاده بود تشنه لب و آه می کشید ... #اجرا_در_مدینه_منوره ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani

قسمت دوم : #روضه_امام_جواد ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده اُفتاده بود تشنه لب و آه می کشید فریاد بی کسیش به جائی نمی رسید شرمنده ام ز حضرت زهرا از این کلام آنقدر ناله زد ز عطش ، تا نفس بُرید #مجتبی_روشن_روان ( اونقدر گفت جگرم میسوزه ... فقط تصورش جگر آدم رو آتش میزنه ، یک جوان 25 ساله ، تو حجره ی در بسته ، هی روی زانو راه میاد میگه جگرم ... ) #شعر_دوم : تن بی تاب مرا تاب بده جگرم سوخت ، مرا آب بده #شهید_غلامعلی_رجبی #شعر_سوم : جگرش سوخت و گریان شد و از پا افتاد با زمین خوردن او ، حضرت زهرا افتاد زیر لب گفت خدایا جگرم میسوزد ( یا امام رضا ، امشب مجلس عزای جگر گوشه ی شما ، امام جواده ... ) زیر لب گفت خدایا جگرم میسوزد یاد آن تشنه لبِ بین دو دریا افتاد ناگهان خورد زمین ، مثل همان آقا که بینِ مقتل وسطِ لشکر اعدا افتاد دید در گوشه ی گودال چه غوغا شده بود داغ ها بر جگرِ زینب کبری افتاد شاعر : ؟ #اجرا_در_مدینه_منوره ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani

قسمت سوم : #روضه_امام_جواد ( علیه السلام ) و گریز به : #روضه_امام_حسین ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده #اجرا_در_مدینه_منوره ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani

قسمت سوم : #روضه_امام_جواد ( علیه السلام ) و گریز به #روضه_امام_حسین ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده بگم یا امام جواد ، اگه شما تنها گوشه حجره در بسته ، از دنیا رفتید ، اما دیگه کسی سر از بدن شما جدا نکرد ، دیگه کسی بدن شما رو زیر سم اسب ها ، لگد مال نکرد ، امام زمان (عج) معذرت میخام آقا ، کاری کردند با بدن ابی عبدالله ، که وقتی زینب کبری آمد کنار بدن برادر ، یه نگاه کرد ، دید بدن سر نداره ، یه نگاه کرد دید پیراهن مادرش رو به غارت بردند ... ، روضه خوند اونجا ... اول روضه خوان کربلا ، بی بی زینب کبراست ، این روضه خوان به همه روضه خوانها فرق میکنه ، میدونی روضه رو برای کی خونده ؟ روضه رو برای پیغمبر(ص) خونده ، فریاد زد : یا مُحَمَّداه ، صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ هَذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ ( میخام زجه بزنی ها ، اگه گریه هم نداری ، نفس داری ناله بزنی ، نوشتند آنقدر جانسوز این روضه رو خوند ، دوست ودشمن گریه میکردند ، حتی اشک مَرکب ها هم چکیده میشد روی زمین ... قربونت برم بی بی جان یا زینب ... گفت یا رسول الله (ص) : این حسین توست در خاک و خون غلطیده ... ) هَذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ ( آخ بمیرم ... ) مُنْقَطَعُ الاعْضاءِ مسلوب العمامة و الرداء عمامه و ردايش را به غارت برده اند ... اما یک جمله گفته ، همه جگرهارو آتش میزنه ... یا رسولَ الله (ص) : وَ بَناتُکَ سَبایا « مقتل سید بن طاووس ص 37 » یا رسولَ الله (ص) ، دارند دخترانت رو به اسیری می برند ؟ خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهیِ بازار شدن بیزارم #شاعر_سعید_خرازی #اجرا_در_مدینه_منوره ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani