eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت سوم : ( علیه السلام ) نکنه جا بمونی ، سعی کن امشب دلت رو گره بزنی به ضریح امام جواد کاظمین رفتی یا نه ؟ از بابُ المراد که وارد میشی ، امام جواد ، بابُ المراده ، امشب کاظمین هم خبری نیست ، امشب کاظمین هم غریبِ ، غریبِ ... سعی کن یه توشه ای امشب از مجلس امام جواد برداری ، نکنه دست خالی بیرون بری ، جوان ترین امامه ، در سن حدود 25 سالگی به شهادت رسید ، میان حجره ی در بسته ، صدا میزد ، جگرم ، جگرم ... تن بی تاب مرا تاب بده ( به به ، اگه اشک هم نداشتی نفس داری ، ناله ات رو خرج روضه امام جواد کن ، بزار عمه جانش صدات رو بشنوه ، حضرت معصومه ، پسر برادر رو خیلی دوست داره ) تن بی تاب مرا تاب بده جگرم سوخت ، مرا آب بده ... جانم ، همه مجلس باید ناله بشه ، مخصوصا جوونا ، امشب باید برای امام جواد ، میون داری کنند ، ناله بزنند ، مگه ندیدی یک جوان که از دنیا میره ، جوونا میان بدنش رو ... مگه نشنیدی اربابمون امام حسین ، کربلا ، کنار بدن علی اکبر صدا زد ، جوونا بیائید کمک کنید ، بدن علی رو به خیمه برگردانیم ... ز سوز زهر چنان ناله از جفا مى زد که سوز ناله اش آتش به ماسوى مى زد برون حجره همه پایکوب و دست افشان درون حجره یکى بود دست و پا مى زد هرچند كه زخم جگرش خوب نشد صد شكر لبش شكسته از چوب نشد هر چند به روي بام افتاد ولي مانند حسين تنش لگد كوب نشد ... 30/4/1399 ( علیه السلام ) https://eitaa.com/javdafshani
5. امام جواد ع.mp3
1.57M
قسمت پنجم : ( علیه السلام ) بر خاک حجره ، سر می گذارم ... با همین چشمای اشک آلود و دل شکسته ، حاجت هاتون رو بخواهید ... خیلی ها التماس دعا گفتند .. امام جواد ، بابُ المراده ... یا جوادالائمه ادرکنی تشنه ام تشنه بر من آب بده گنهم را ببر ، ثواب بده به گدای درت جواب بده یا جوادالائمه ادرکنی بر خاک حجره ، سر می گذارم ... تنهای تنها جان می سپارم قاتل مرا کُشت با کام عطشان بابا رضا جان ، بابا رضا جان ... 30/4/1399 ( علیه السلام ) https://eitaa.com/javdafshani
20.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( علیه السلام ) حجه الاسلام والمسلمین رنج روحی که امام جواد ( علیه السلام ) قبل از شهادت متحمل شدند ... به زن ها بگویید برقصند تا غریبانه جان دهد ... ؟ ۱۳۹۸ مشهد مقدس/حسینیه همدانی ها : https://t.me/javdafshani
قسمت دوم : ( علیه السلام ) با آقا درد دل کن ، حرف بزن ، امام جواد حرفت رو میشنوه ، امروز مهمون داره امام جواد ... بگو آقا : خسته و دلشکسته و زارم گِره افتاده است در کارم جز به کویت کجا پناه آرم یا جواد الا ئمه ادرکنی می یبینم اشک تو چشمت حلقه زده ، امروز دلت کاظمینِ ، اما میگن کاظمین هم خبری برای عزاداری نیست ، قربونت برم یا امام جواد ، آخه تا کی محروم باشیم ؟ میترسیم مُحرم هم مَحروم بشیم ، اربعین هم محروم بشیم ... آقا ... میان حجره ، چنان ناله از جفا مى زد که سوز ناله اش آتش به ماسِوى مى زد امروز میخواهیم ، همه روضه خون بشیم ، تو حرم عمه جانش فاطمه معصومه ... خانم ها میدونند ، عمه ، پسر برادر رو خیلی دوست داره ... یا حضرت معصومه ، امروز صاحب این مجلس شمائید ، بی بی جان ... فقط همین که تصور کنیم ، یک جوان 25 ساله ، میان حجره به خودش می پیچه ... ؟؟ رو زانو بلند میشه ، میگه جگرم ، جگرم ... دیگه روضه خون نمیخاد ... ز سوز زهر ، چنان ناله از جفا مى زد که سوز ناله اش آتش به ماسِوى مى زد هان ... اگه گریه هم نداری ، خدا نفس بهت داده ، تو این روزها باید ناله بزنی ، صدای ناله ات رو امام رضا بشنوه ، بگه بارک الله ... صدات رو بشناسه امام رضا ... برون حجره همه پایکوب و دست افشان درون حجره یکى بود دست و پا میزد هرچند كه زخم جگرش خوب نشد صد شكر لبش شكسته از چوب نشد ( تا نام ابی عبدالله میاد ، بلند داد میزنی .. ) صد شكر لبش شكسته از چوب نشد هر چند به روي بام افتاد ولي مانند حسين تنش لگد كوب نشد ... 31/4/1399 ( سلام الله علیها ) https://eitaa.com/javdafshani
2. افتاده بود.mp3
4.77M
قسمت دوم : ( علیه السلام ) اُفتاده بود تشنه لب و آه می کشید ... ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani
قسمت دوم : ( علیه السلام ) اُفتاده بود تشنه لب و آه می کشید فریاد بی کسیش به جائی نمی رسید شرمنده ام ز حضرت زهرا از این کلام آنقدر ناله زد ز عطش ، تا نفس بُرید ( اونقدر گفت جگرم میسوزه ... فقط تصورش جگر آدم رو آتش میزنه ، یک جوان 25 ساله ، تو حجره ی در بسته ، هی روی زانو راه میاد میگه جگرم ... ) : تن بی تاب مرا تاب بده جگرم سوخت ، مرا آب بده : جگرش سوخت و گریان شد و از پا افتاد با زمین خوردن او ، حضرت زهرا افتاد زیر لب گفت خدایا جگرم میسوزد ( یا امام رضا ، امشب مجلس عزای جگر گوشه ی شما ، امام جواده ... ) زیر لب گفت خدایا جگرم میسوزد یاد آن تشنه لبِ بین دو دریا افتاد ناگهان خورد زمین ، مثل همان آقا که بینِ مقتل وسطِ لشکر اعدا افتاد دید در گوشه ی گودال چه غوغا شده بود داغ ها بر جگرِ زینب کبری افتاد شاعر : ؟ ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani
3. روضه.mp3
3.56M
قسمت سوم : ( علیه السلام ) و گریز به : ( علیه السلام ) ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani
قسمت سوم : ( علیه السلام ) و گریز به ( علیه السلام ) بگم یا امام جواد ، اگه شما تنها گوشه حجره در بسته ، از دنیا رفتید ، اما دیگه کسی سر از بدن شما جدا نکرد ، دیگه کسی بدن شما رو زیر سم اسب ها ، لگد مال نکرد ، امام زمان (عج) معذرت میخام آقا ، کاری کردند با بدن ابی عبدالله ، که وقتی زینب کبری آمد کنار بدن برادر ، یه نگاه کرد ، دید بدن سر نداره ، یه نگاه کرد دید پیراهن مادرش رو به غارت بردند ... ، روضه خوند اونجا ... اول روضه خوان کربلا ، بی بی زینب کبراست ، این روضه خوان به همه روضه خوانها فرق میکنه ، میدونی روضه رو برای کی خونده ؟ روضه رو برای پیغمبر(ص) خونده ، فریاد زد : یا مُحَمَّداه ، صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ هَذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ ( میخام زجه بزنی ها ، اگه گریه هم نداری ، نفس داری ناله بزنی ، نوشتند آنقدر جانسوز این روضه رو خوند ، دوست ودشمن گریه میکردند ، حتی اشک مَرکب ها هم چکیده میشد روی زمین ... قربونت برم بی بی جان یا زینب ... گفت یا رسول الله (ص) : این حسین توست در خاک و خون غلطیده ... ) هَذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ ( آخ بمیرم ... ) مُنْقَطَعُ الاعْضاءِ مسلوب العمامة و الرداء عمامه و ردايش را به غارت برده اند ... اما یک جمله گفته ، همه جگرهارو آتش میزنه ... یا رسولَ الله (ص) : وَ بَناتُکَ سَبایا « مقتل سید بن طاووس ص 37 » یا رسولَ الله (ص) ، دارند دخترانت رو به اسیری می برند ؟ خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهیِ بازار شدن بیزارم ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۸ https://eitaa.com/javdafshani
( علیه السلام ) امشب دلم میخاد ، همتون رو بردارم ببرم کنار قبر جوادالائمه ، امشب بریم کنار قبر جوادالائمه .. امام جواد (علیه السلام ) 25 سالش بود ، امان از دشمن خانگی ، زنش ، دختر عبدالله مامون ، اُمُّ الفضل بود ، شوهرش رو مسموم کرد ... وقتی آقا رو زهر داد ، درب حجره رو به روی آقا بست ؟ هی صدا میزد اُمُّ الفضل جگرم از تشنگی میسوزه ، یه کم آب برام بیار .. دل پُر ز زهر و پُر غم نه طبیب و نه دوایی چه کند غریب بی کس که ندارد آشنایی ز مُژه ، عقیق و میسفت به زبان حال و میگفت پدرِ امام هشتم ز پسر ، چرا جدایی ؟ آقا ، میان حجره ناله میزد ، اُمُّ الفضل ترسید صدای ناله ی آقا به گوش همسایه ها برسه ، تحریک عاطفه آنها بشه ، به اُمُّ الفضل بد بگن ... برای اینکه صدای ناله ی آقا به گوش همسایه ها نرسه ، این نانجیب به کنیزاش گفت بیائید پشت درب اتاق ، بنشینید دست بزنید ... پسر فاطمه داره ناله میکنه ، اینا کف میزنند ...؟ آی غریب آفا اااا .... مظلوم پسر فاطمه یه وقت دیدند صدای ناله ی آقا نمیاد ؟ اما صدای ناله ی شما شیعه ها بلند بشه امشب ... اُمُّ الفضل دستور داد ، درب اتاق رو باز کردند ، یه وقت دیدند آقا ، با لب تشنه جان داده ؟؟ آیا دستور داد شیعه هارو خبر کنید بیان بدنش رو بردارند ؟ نه به خدا ... این معلونه دستور داد به غلام ها ، بدن آقا رو بالای بام ببرند ... سه روز هم بدن بالای بام بوده ؟ یه روز یکی از شیعه ها اومد از درب خونه ی اُمُّ الفضل رد بشه ، نگاه کرد طرف خونه دید ، یه مشت کبوترها بال هاشون رو به هم دادند ، مثل اینکه یک چیزی روسایه کردند ، یه وقت درب خونه باز شد ، یه کنیز بیرون آمد ، صدا زد کنیز بالای بام چیه ؟ گفت مگه نمیدونی ؟ گفت : نه ! گفت بالای بام ، بدن میوه ی دل زهرا ، جوادالائمه است ... صَلَّی اللهُ عَلیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّة .. https://eitaa.com/javdafshani