#شب_عاشورا
#امام_حسین (علیه السلام)
#مرحوم_کافی
گفت : ای گروه
هر که ندارد هوایِ ما
ره گیرد و بُرون رود
از کربلای ما
نا داده تن به خواری و
ناکرده ترکِ سر
نتوان نهاد پای
به خلوت سرایِ ما
شاعر : میرزا محمدتقی حجه الاسلام، متخلص به « نیر» و مشهور به « نیر تبریزی »
#شعر_عربی
مرثیه معروف منتسب به امام حسین (علیه السلام) در روایات و منابع تاریخی اینگونه آمده است:
یا دَهرُ اُفٍّ لَکَ مِن خَلیلِ
کَم لَکَ بِالاِشراقِ وَ الاَصیلِ
ای دنیا ، اُف بر دوستی تو که بسیار از دوستان و خواستارانت را سپیده دمان و شامگاهان به کُشتن میدهی ...
#ادامه_روضه
آی حسین رو کشتند ، اومدند خیمه هاشونو آتش زدند ... بخونم همه گریه کنید :
یکی از لشکریان عمر سعد میگه : یه وقت دیدم دامن یه دختر بچه ای آتش گرفته ، این بچه بدنش داره میسوزه ، این بچه نمی دونه چه کنه ، خیال می کنه اگر بدود آتش دامنش خاموش میشه ، میگه من دلم به حال این بچه سوخت ، دنبال بچه دویدم آتشِ دامنش رو خاموش کنم ، این بچه به خیالش من میخام اونو بزنم ، هی بچه بیشتر داره میدود ، گفت من با اسبم ، با عجله خودم رو رسوندم بالای سر بچه ، تا دید دیگه نمیتونه فرار کنه ، یه وقت بچه سرشو بلند کرد صدا زد : آی مرد ! به خدا من بابا ندارم...
من پریدم از اسب پایین ،آتش دامنش رو خاموش کردم ، گفتم آقا جان من کاریت ندارم ، میخام آتش دامنت رو خاموش کنم
با دو دستم ، پیراهن آتش گرفتشو خاموش کردم ... بشنوید ... گفت : تا این بچه ، یه خورده از من محبت دید ، یه وقت صدا زد، آی مرد تورو خدا بگو بدونم راه نجف از کدام طرفه ؟ آی میخام برم نجف ، شکایت این مردمو به جدم علی بکنم ...
بگم علی جان! سر بردار ببین حسینت را کشتند، خیمه ها را آتش زدند ...
https://eitaa.com/javdafshani