eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
1. سلام.mp3
754.3K
قسمت اول : اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ یَا أَئِمَّةَ البَقیع ... 15/4/1395 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) https://eitaa.com/javdafshani
2. حضرت زهرا س.mp3
11.28M
اَبَد وَ الله ما نَنسی یَومَ الهُدومِ البَقیع ( سلام الله علیها ) 15/4/1395 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) https://eitaa.com/javdafshani
: خودت رو مدینه ببین ، شب تاریکه ، درهای بقیع بسته است ، قدیم ها میگذاشتند بالا بری ، پشت دیوار بقیع و پشت درِ بقیع ، سر روی دیوار بقیع بگذاری ، اما حالا بالا هم نمیزارن بری ، از همین پائین باید سلام بدهی ... خودت رو مقابل بقیع ببین ، سلام بده : اَلسَّلامُ عَلَیْکَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِي اَلسَّلامُ عَلَیْکَ يَا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْن اَلسَّلامُ عَلَیْکَ يَا اَبا جَعْفَرٍ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِي اَلسَّلامُ عَلَیْکَ يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد ، یه سلام دیگه میخام بدهم اما نمیدونم به کجای مدینه سلام بدهم ؟ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا « اُمّاه » ... مادر ، مادر، مادر ... گریه کردم در مدینه عقده ی دل وانشد در مدینه گشتم و گم گشته ام پیدا نشد ( اصلا آدم خجالت میکشه مدینه بره و از کسی غیر از مادر بخونه ، امام حسن هم میگه از مادر بخون ... به شیخ عبدالزهرا فرمود : چرا روضه ی مارا نمیخونی ؟ گفت آقا من سالیان سال است که روضه شما رو میخونم .. فرمودند نه روضه ی مارو نخوندی ، گفتم آقا روضه ی شما کدومه که من نخوندم ؟ فرمودند : شیخ عبدالزهرا ، روضه ی ما اون وقتی بود که مادرمون رو میزدند ... دیگر نخواهم صورتم شوهر ببیند ترسم که بر رخسارم این زیور ببیند .. یا رب ، مبادا آنکه طفل بی پناهی در کوچه سیلی خوردن مادر ببیند .. الهی کسی نبینه ، حتی مادرش زمین میخوره ، من که نشنیدم کسی بشنوه مادرش رو زدند و آروم باشه ؟ اصلا تصورش هم سخته ، آدم باور نمیکنه ... کسی حضور داشته باشه بعد جلوی چشمش مادرش رو بزنند ... بمیرم برای جگر پاره ات امام حسن ... نفسم حبس شد به دل اشک چشمم ستاره شد مادرم را که میزدند جگرم پاره پاره شد سه نفر مادر مرا بر درِ خانه میزدند مُغیره میزد ، قنفذ میزد ، اون نامرد خودش اومد جلو تازیانه رو گرفت ... سه نفر مادر مرا بر درِ خانه میزدند خواهرانم نفس نفس چه غریبانه میزدند الهی اگه مادر رومیزنند ، جلو دخترش نزنند ، اون هم دختر 5 ساله ، امان از دل زینب ، زینب ، زینب .. مادر جان ، مادر مادر مادر ... قربونت برم مادر .. دیدم که ریخت خصم ستمکار بر سرت قدّم نمی رسید که خود را سپر کنم .. با آنکه نمیگفتی در کوچه ، چه ها رخ داد اما به سوال من ، رخسار تو پاسخ داد وِرد لب زهرا بود حیدرحیدر حیدر ذکر لب زینب بود مادر مادر مادر این اجر رسالت بود ؟ یا حُرمت حیدر بود ؟ یک چادر خاک آلود برقامت مادر بود ... قربونتون برم با این سوز دلتون ، تا عشق نداشته باشی اینطور گریه نمیکنی ، تا مادر بهت نگاه نکرده باشه ، اینطوری نمیسوزی .. مادر ، ممنونم منو قبولم کردی ، ممنونم .. از روضه هات جگرم میسوزه ، ممنونم از روضه هات اشکم جاری میشه ، مادر مادر مادر ... 15/4/1395 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) https://eitaa.com/javdafshani
اون کسی که این روضه ها رو دید امام حسن بود ، کسی که این صحنه ها رو دید ابی عبدالله بود ، کسی که این صحنه ها رودید ، بی بی زینب کبری بود ... یه جای کربلا شاید یادش اومد از مصیبت های مدینه ، کجا ؟ وقتی دید سکینه رو دارند کنار بدن بابا میزنند ... هی با تازیانه میزدند .. وقتی که خصم دون زد بر پیکر سکینه یک لحظه یادم آمد از کوچه ی مدینه .. اینان همانانندکه آتش به خانه میزدند پیش علی ، فاطمه را با تازیانه میزدند .. امشب امضای کربلات رو بگیر ، امشب امضای حرم آقا اباالفضل رو بگیر ، یا اباالفضل ، یا اباالفضل ، یا اباالفضل ... به دلم افتاد ، یه جمله هم از آقام اباالفضل بگم .. اباالفضل ، برادرم تویی امیر لشکرم ( این هم برای اونایی که مریض دارند برای اونهایی که حاجت مندند ، خیلی سفارش کردند ، خیلی التماس دعا گفتند ... یه بار دیگه با هم بگیم : ) اباالفضل ، برادرم تویی امیر لشکرم .. هی نگاه به دستای قلم شده میکرد ، هی نگاه به چشم تیر خورده میکرد ، هی نگاه به فرق شکافته ی عباس میکرد ، داداش پاشو ، حسین غریبه ، حسین غریبه ... پاشو ، زینب آماده ی اسیری شده ، عباس ، پاشو ... برادرم ، عزیز دلم عباس ، عباس ، عباس .. شکست از مرگ تو پُشتم ، برادر! داغ تو کُشتم که می دانم دگر از خاک صحرا بر نمی خیزی یه جمله ای دیدم ، یه عبارتی دیدم ، خیلی جگرم سوخت ، وقتی برمیگشت طرف خیمه ، پیاده برمیگشت ، تو روایت دیدم نوشته : با آستینش اشک هاشو پاک میکرد ، دیگه بی برادر شدم ، دیگه بی علمدار شدم ... تیروکمان عشق را هر که ندیده ، گو ببین پشت خمیده ی مرا ، قد کشیده ی تو را .. یَاکاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجهِ الْحُسَینِ اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِّ اَخیکَ الْحُسَیْنِ ( علیه‌السلام ) 15/4/1395 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) https://eitaa.com/javdafshani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت اول : السَّلامُ عَلَيْكُمْ یا أَهْلَ التَّقْوىٰ السَّلامُ عَلَيْكُمْ آلَ رَسُولِ اللّه ... 10/3/1399 https://eitaa.com/javdafshani
قسمت دوم : دلم امشب به مجلس روضه خسته و بی قرار می آید یک کبوتر شده که از سمتِ حرمی پُر غبار می آید گَردِ غربت نشسته بر رویِ پر و بالِ کبوترانه ی دل پُر شد از بغض و شبنم و شیون دم به دم خلوت شبانه ی دل ( چرا اینقدر غمگینی امشب ای دل ، کجا بودی ؟ ) با من ای دل بگو کجا رفتی ؟ که چنین بیقرار و خسته شدی ؟ تو چه دیدی درآن دیار غریب ناگهان این همه شکسته شدی ؟ ( چی گفت دل در جواب سئوال شما دلسوخته ها ؟ ) گفت رفتم به سرزمینی که عطر اندوه و بغض و ماتم داشت خاک آنجا همیشه دلگیر و آسمانش ، همیشه شبنم داشت غرق گَرد و غبارِ دلتنگی است پَر و بالِ کبوتران بقیع قبرها در نهایتِ غربت آسمان است سایبان بقیع ... 10/3/99 ( سلام الله علیها ) https://eitaa.com/javdafshani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت سوم : ( کسانی که امشب تو حرم بی بی آمدید ، حرم کریمه ی اهلبیت آمدید ، به سوگ تخریب بقیع نشستید ، نگاه به در و دیوار حرم بی بی میکنید ، گریه میکنید ، میگید اینجا حرم دختر امام است ، اما نگاه میکنم ، گنبد طلا داره ، ضریح داره ، رواق داره ، صحن های متعدد داره ، خادم و فرش و چراغ داره ، اما قبر چهار امام تو قبرستان بقیع ... نه شمعی ، نه چراغی ، نه رواقی ، نه زائری ؟ امشب با اشک چشمت ، یه شمعی روشن کن ، کنار قبر امام حسن ، امشب با اشک چشمت ، یه چراغی روشن کن ، کنار قبر امام باقر ... ) نه حرم ، نه رواق ، نه گنبد نه ضریح و نه صحن و گلدسته ( یه جمله بگم ، بگم یا امام حسن : حتی نوادگان تو صاحب حرم شدند اما هنوز قبر تو خاکیست ، یا کریم ... 10/3/99 ( سلام الله علیها ) https://eitaa.com/javdafshani
قسمت چهارم : امشب خودت رو مدینه ببین ، پشت دیوار بقیع ، سرت رو روی دیوار بقیع بگذار ، برای غربت بقیع گریه کن ... آرام گریه نکن ، هر کجا هستی ، میتونی داد بزنی ، داد بزن ، اصلا شیعه تحمل نداره ، ببینه قبر امام حسن ویرانه ، بعد آرام باشه ، ببینه قبر چهار امام مظلومش ویرانه ، بعد آرام باشه ... ) هست آنجا مزار خاکی چار مرد غریب و دلخسته در نواحیِ نوحه و ناله شعله یِ بیکرانه ای دارد نه فقط قبر چار مردِ غریب ( گریه کردی برای ائمه ، اما این جمله رو که بگم ، میدونم دلت آتیش میگیره ... هر چقدر دلت سوخت ، همون قدر ناله بزن .. ) نه فقط قبر چار مردِ غریب بانوی بی نشانه ای دارد ؟ ( وقتی وارد مدینه میشی ، می بینی یه جایی شیعه ها تجمع کردند ، نگاه میکنی چهار قبر ، سنگ هایی که نشان قبور ائمه است ، قبر چهار امام غریب ، قبر فاطمه ی بنت اسد ، قبر عباس عموی پیغمبر «ص» ، اما مردم ، از همه غریب تر مادره ، هیچ نشانی از مادر تو مدینه نیست .. ) این زمین دلشکسته از آهِ غربت و ناله های مادر بود همدم اشک های مادرمان یک بغل یاس های پرپر بود .. 10/3/99 ( سلام الله علیها ) https://eitaa.com/javdafshani