بسم الله الرحمن الرحیم #گزیده_سخنرانی_شب_پنجم_محرم مطلب ۱ : خلفا پس از پیامبر آنهایی که بعد از پیغبر بر مسند پیغمبر نشستند واقعا خودشان را همتای پیغمبر می دانستند. به راحتی می گفتند که یک چیز هایی پیغمبر حلال کرده و من آنها را حرام می کنم. بعد هم می گفت اگر کسی آنچه را که پیغمبر حلال کرده و من آنها را حرام انجام دهد من آن فرد را سنگسار می کنم. فقط امیرالمومنین در مطابق با آنچه که در تاریخ ثبت شده در مقابل این جریان می ایستادند و سنت پیامبر را یادآوری می کردند از امیرالمومنین مشورت خواستند. ایشان فرمود: پیامبر دستوری که می داد ما ینطق عن الهوی بود، هرچه می گفت دستور خدا بود. نظر پیامبر را مطرح می کردند و سیره ایشان را تبیین می کردند. یک فرد دیگر گفت: من در دولت روم بوده ام. هر فردی در آنجا حقوقی خاص دارد. گفتند که این خوب است. ما باید این کار را بکنیم. به آنها که علم انساب داشتند دستور دادند که این حقوق ها را مشخص کنند. بعد هم گفتند که هر کسی حقوقش بر اساس تقدم اسلام آوردنش هست. اینگونه یک طبقه ثروتمند و قدرتمند در عالم اسلام به وجود آمد. صدای این افراد با این پول ها قطع شد. زمان امیرالمومنین همه این قدرت ها و ثروت ها بر امیرالمومنین به کار گرفته شد. زمان امیر المومنین حقوق همه مساوی بود. عبد تازه آزاد شده با ارباب دیروزش حقوق یکسان داشتند. صدا بعضی افراد به اعتراض بلند شد. مطلب ۲ : اطاعت خلیفه، معیار دینداری در دوران حکومت یزید فرمانده کوفه عمرو بن حجاج که از در جنگ صفین از اصحاب امیرالمومنین بود. در واقعه کربلا در لشکر عمر سعد بود. خطاب به لشکریان سید الشهداء گفت: و در كشتن كسى كه از دين بيرون رفته و با امام خويش، يزيد مخالفت ورزيده شك نكنيد! اینها از طاعت خلیفه بیرون رفته اند و با امام زمان خودشان مخالفت کرده اند. امام حکومت و خلافت یزید را نپذیرفته است. او می گوید که کسی اگر حکومت زید را نپذیرد کافر است. یزید و اطاعت از یزید شده است اصل دین. دیندار تابع یزید است و هر کس که از یزید اطاعت نکند دین ندارد. مروان خطاب به سید الشهدا گفت: من تو را نصيحت مي كنم، سخن مرا بشنو تا نتيجه بگيرى امام حسين فرمود: چه نصيحتى؟ بگو، شايد بپذيرم. مروان گفت: من بتو دستور ميدهم با يزيد كه امير المؤمنين است بيعت نمائى! مطلب ۳ : نماز وسیله تقرب امیر المومنین می فرمایند: الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ. نماز وسیله تقرب است. همه کسانی که به قرب خدا رسیده اند از راه نماز به آن رسیده اند. کسی که تقوا تمام ساختمان وجودش را گفته است اینطور است. وسیله تقرب متقیان به درگاه خدا نماز است. ما اگر نماز می خوانیم و قبل و بعد نمازمان یکی است، این هیچ تقربی برای ما به بار نمی آورد. نماز وسیله تقرب است برای کسی است که همه چیزش تحت کنترل است. وسیله تقرب برای متقی است. مثلا اگر نماز خوانده شود و خاطره ای از خاطرات دنیا در ذهن من نگذرد. این نماز صحیح می شود. اگر من تمام روز را مراقبت کردم، نماز من نشان این مراقبت من است. Www.javedan.ir