eitaa logo
جبهه فرهنگی
248 دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.8هزار ویدیو
20 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📿 ♥️🌿↓ @jebhefarhangii96 دلم هرروز پی آمدن توست... پس چرا نمی‌آیی؟↑🌿🍁
🔴ورود نوع جدید ویروس کرونا به چین از ترکیه! ♦️طبق گفته متخصص بیمارستان پکن، نوع جدیدی از ویروس کرونا توسط مسافران به کشور چین وارد شده است. به ما بپیوندید👇 @jebhefarhangii96
🔴 امکان تشخیص ۲ ساعته کووید-۱۹ در کشور فراهم شد 🔹محققان یکی از شرکت‌های دانش بنیان توانستند کیت‌های تشخیص کووید -۱۹ را با مجوز اداره کل تجهیزات پزشکی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را به تولید انبوه برسانند که به گفته آنها این کیت در مدت ۲ ساعت قادر به تشخیص بیماری خواهد بود. ✍️به ما بپیوندید👇 @jebhefarhangii96
🔴بی‌شرفی را انتهایی نیست. البته کارمند وزارت خارجه آمریکا و پمپئو از تحریم دفاع کنه جای تعجب نداره ولی وقتی مردم اینطوری از در ایران پرپر می‌شن خیلی باید بی‌شرف باشی از دفاع کنی. ✍️«سمیه جلیلی» @jebhefarhangii96
♦آخرین وضعیت کووید19 در کشور به ما بپیوندید👇 @jebhefarhangii96
هزینه تاخیر در اعلام منع تردد و قطع زنجیره انتقال ویروس، افزایش مبتلایان کرونا به ۲۲۰۰ نفر در روز بود! به قیمت ژست تسلط بر اوضاع؟! @jebhefarhangii96
♦️ بوستان‌های جنگلی پرتردد تهران بسته شد مدیرعامل سازمان بوستان ها و فضای سبز شهرداری تهران: 🔹منتظر ابلاغ تعطیلی بوستان های تهران توسط وزارت کشور هستیم. 🔹وزیر کشور قرار است فردا این موضوع را طبق مصاحبه ای که امروز داشت، ابلاغ کند. 🔹هم اکنون نیز بسیاری از بوستان های تهران به ویژه پارک هایی که تجمع در آن زیاد بود، بسته شده است./ ایرنا به ما بپیوندید👇 @jebhefarhangii96
▪️‏فرانسه ۱۰نفر به ایران اعزام کرده که فقط دوتاشون پزشکن. هزارتا ماسک و ۵۰۰لباس پرستاری و یک چادر هم با خودشون آوردن. حالا محمودصادقی(وکیل استعمارگران در ایران) میگه آمدن اینها موجب شکستن تحریمها شده. بزرگوار!فقط بچه های پایگاه بسیج ما هفته ای ۳برابر ماسک و لباسی که اینها آوردن تولید میکن. ۳تا هم پزشک داریم! 💬 فرید ابراهیمی به ما بپیوندید👇 @jebhefarhangii96
خداحافظ آسمانِ رجب ... آنقدر بی صدا باریدی و تطهیرمان کردی؛ که خودمان هم، سابقه ی خرابمان، فراموشمان شد! ✨آنقدر دامنت را برای پروازمان باز کردی؛ که زخمی بالانی چو ما نیز، جرأت بال زدن یافتیم! دیگر سفره ات آهسته آهسته جمع می شود .... و ما دوباره دلمان برای نوای "یامن أرجوا" برای "سبحان الله و أتوب إلیه" و برای عاشقانه ترین ترانه ی "لااله الا الله" تنگ می شود! ✨آمدی، تطهیرمان کردی، تا در نیمه ی شعبان، برای زیباترین جشنِ زمین، آماده شویم.... آمدی تطهیرمان کردی، تا زیر سایه ی تنها باقیمانده ی خدا، آشتی کنانی راه بیندازیم و در ضیافت رمضان، غریبگی نکنیم! دست مریزاد بر آسمان تـــو.... که ندیده خرید، و چشم بسته بارید.... ☀️خداحافظ آسمانِ رجب... برای دیدنِ دوباره ات، باز منتظر می مانیم! @jebhefarhangii96
💞 گاهی یک حدیث یا جمله ی قشنگ که پیدا میکرد؛ با ماژیک مےنوشت روے کاغذ✍🏻 و مےزد به دیوار📄 بعد در موردش باهم حرف می‌زدیم و هرچی ازش فهمیده بودیم‌ میگفتیم😌 آݧ جمله هم مےماند روی دیوار و توی ذهنمان👌🏻💚 🍃💞 @jebhefarhangii96
سلام علیکم 🌸🖐 امشب شب مهمیه و از فردا وارد ماه شعبان میشیم این ماه ماه رسول خدا (ص) هست صدقه دادن و استغفار کردن خیلی سفارش شده همینطور روزه گرفتن ماه شعبان که میشه خداوند درهای بهشت و درهای جهنم رو باز میکنه و درخت طوبی در بهشت و درخت زقوم در جهنم میگه که نزدیک بیان شیطان تمام سربازان خودش رو در عالم پخش میکنه خدواند هم تمام فرشتگان رو برای حفظ افراد با ایمان هر کسی که هر کار خیری انجام بده به شاخه هایی از درخت طوبی وصل میشه و هرکسی هر کار بدی انجام بدهد به شاخه هایی از درخت زقوم در جهنم وصل میشه خیرات پراکنده میشه ماهی هست برای کسب محبت پیغمبر خدا و تقرب به خدا در دوماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت است @jebhefarhangii96
‌سلام😊🌷 ما در شهر تهران، یه کار جهادی شروع کردیم و حدود ۱۰۰۰۰ ماسک تا به الان تولید کردیم.😉 اگر کسی اهل تهرانه و میخواد ماسک دریافت کنه یا به موکب کمک کنه بیاد آیدی زیر👇 @za_313
🌱 الهی رجب بگذشت و ما از خود نگذشتیم ! تو از ما بگذر. ✅ 🔆حلول ماه سراسر خیر و برکت بر شما مبارک😍 @jebhefarhangii96
📿 نماز پنج شنبه های دو رکعت؛ در هر رکعت حمد + صدبار توحید و در پایان نماز، صدمرتبه صلوات 🌺 @jebhefarhangii96
🕚قرارشبانه 🕚 💥ما بر آنیم که این ذکر جهانی شود 💥 💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت 👥هزاران نفر هر شب دعای فرج میخوانند. 📡 💠دعــای ســلامتی امــام زمـــان(عج)💠 ⚜"الحَمدُ لِله ربِّ العالَمینَ و صلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِه، اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
📡 💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠 🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸 ⚜اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
عاشقان وقت نماز است اذان میگویند ...🍃
به یاد می‌آورم اگر می‌دید که در نماز اول وقت قدری سستی می‌کنیم می‌گفت:"نماز مثل لیمو شیرینه باید زود ادا شه چون اگر وقتش بگذرد تلخ می‌شه" همین جمله‌اش راغب می‌کرد که نماز اول وقت بخوانیم اما هیچ وقت نمی‌گفت بلندشید الان نماز اول وقت بخونید. راوی همسر @jebhefarhangii96
دوستان عزیزم سلام بابت اینکه چند روز رمان داخل کانال گذاشته نشد عذر میخوام ذخیره هامون کمه و مجبور شدیم یه چند روزی وقفه بندازم امشب قسمت بعدی رمان رو داخل کانال خواهیم گذاشت با تشکر فراوان از صبوریتون❤️
جبهه فرهنگی
زنگ آیفون را می شنوم و سریع بلند می‌‌شوم که یادم می آید باید کمی از به قول محبوبه «میگ میگ» بودنم کم
آخرین قسمتی که در کانال گذاشته شد رو یک دورمرور کنید تا بقیه رمان ازدستتون درنره😉😭
انتشار (قسمت پنجم) داستان مثل نهنگ نفس تازه می‌کنم😍
جبهه فرهنگی
انتشار (قسمت پنجم) داستان مثل نهنگ نفس تازه می‌کنم😍
●▬▬๑۩۩๑ ❁﷽❁ ๑۩۩๑▬▬● ⚜🌀⚜🌀 🌀⚜🌀 ⚜🌀 🌀 ۵ مطمئنم در معده‌ام چیزی نیست. چون آخرین باری که بالا آوردم فقط زردابه بود. بالشتم را انداخته‌ام جلو در دستشویی. بوی دستشویی، بوی استفراغ‌هایی که نتوانسته‌ام بشورمشان، بوی پیراهنم، بوی بالشتی که آب دهنم روی آن ریخته. همه اینها باز و باز حالم را بهم می‌زنند. همه اشیا دور و برم مثل وقتی که پالت نقاشی از دستم افتاد و رنگ‌ها توی هم شره کردند؛ در هم فرو رفتند و از هم در آمدند. چند دقیقه‌ای می‌شود که چشم‌هایم سیاهی نمی‌رود. به پهلو خوابیده‌ام. حس می‌کنم اگر بمیرم هم کسی متوجه نمی‌شود. نمی‌توانم به مادرم زنگ بزنم. چون می‌کوبد توی صورتش، اشک می‌ریزد و می‌گوید: «بمیرم که بچم گور‌غریب شد» به محبوبه زنگ بزنم؟چه می‌تواند بکند؟ اگر با اولین پرواز هم بیاید چند ساعت دیگر به من می‌رسد. جمله «حالا زود نبود» ایران خانم و سکوت مهمانی پنجشنبه باعث می‌شود نتوانم از او هم کمک بخواهم. چقدر دیشب احمق بودم. فکر می‌کردم اوج ویارم همین ترش کردن‌ها و بالا آوردن های نادر است. جدول پژوهش‌های نیمه دوم سال را چک کردم. با بچه‌های انجمن ادبی برای پایان هفته قرار گذاشتم. از منشی دکتر طلایی نوبت گرفتم و از سایت سینما دو بلیط اینترنتی خریدم. فکر کردم مثل یک کانگورو که بچه‌اش را در کیسه‌اش همه‌جا با خودش‌ می‌برد من همچنان این طرف آن طرف می‌روم. اما الان روی این بالشت بد‌بو افتاده‌ام و نمی‌دانم ساعت چند است. تلفن زنگ می‌خورد و به زور خودم را از زمین سرد می‌کنم. گوشی سیاه رنگ را توی دستم بی‌حال می‌گیرم. _الو _سلام خانوم از شنیدن صدایش هم ذوق می‌کنم هم بغض _سلام _چرا بی‌حالی؟ _سه ساعته پشت هم دارم بالا میارم. _عه، این‌جوری نبودی که! طبیعیه؟نمی‌خواد به دکتر خبر بدی؟ فقط می خواهد مطمئن شود اتفاقی که افتاده منطقی است. حتی اگر آن اتفاق مردن یک نفر باشد. با اکراه می‌گویم: _ طبیعیه... محبوب هم بعد ماه دوم به جای این که بهتر بشه همین جور بدتر شد. کاش می‌توانستم بگویم خیلی عجیب است. باید خودش را فوری برساند. هرچند می‌گفت:« خانم دیر میشه تا من برسم. شما آژانس بگیر خودت برو دکتر.» و فکر می‌کرد دارد زمان را مدیریت می‌کند. با این فکر عصبانی‌تر می‌شوم و می‌گویم: _چه کار داشتی زنگ زدی؟ _می‌خواستم حالتو بپرسم. _خب پرسیدی حالا برو _چه بد اخلاق! _امیریل حوصله ندارم. تازه معدم آروم شده حرصم نده باز بالا میارم. می خندد و می‌گوید: _باشه حرص نخور بچم مث ننش بداخلاق میشه. _دلتم بخواد و گوشی را می‌گذارم. بچم. از الان میم مالکیت دارد اما من را تا حالا خانمم صدا نزده. واقعا این خود خود خود منم؟همینقدر مسخره؟! با این همه فکر کودکانه! * «در هفته دوازدهم بارداری اندازه کودک شما به حدود 5 سانتی‌متر یعنی تقریبا اندازه یک لیموترش رسیده است.» صفحه را بالا و پایین می برم. تا ادامه مطلب را بخوانم اما بوی لیمو در مشامم می‌پیچد و مرا پرت می‌کند توی باغ بی‌بی‌ خورشید و حوض و صدای موتور آب و خاطره‌هایی که مثل رطب شیرین‌اند. _محور پژوهشی شما تصویب شد؟ صدای آقای دارابی از گوشی و نی‌نی سایت و باغ بی‌بی بیرونم می‌آورد. _بله _ موضوعتون چی بود؟ گوشی را به پشت می‌گذارم که صفحه آن. را نبیند. _حوزه‌ی ادبیات تطبیقی، فابل و لافونتن _با پشتکاری که شما دارید حتما امسال هم میره جشنواره. هرچند اصلا امیدوار نیستم اما رو به آقای دارابی می‌گویم: _امیدوارم. شما چکار کردین؟ _من هیچی همین جور کتابا رو چیدم رو هم اما هیچی. صندلی کنار میزم را نشان می‌دهم و می‌گویم: _این جور من معذبم. شما ایستادین. من نشستم. شما هم بفرمایید. یک دستش را به نشانه نه از سینه جدا می‌کند و می‌گوید: _نه ممنون یکم عجله دارم. ادامه می‌دهم: _ شما که همیشه پیشتاز بودین. بادست. پشت موهایش را صاف می‌کند و می‌گوید: _یکم خونه درگیری دارم . مریم سلمانی که تا الان سرش توی لب تاب خودش بود، سرش را بلند می‌کند و یواشکی می‌خندد. انگار از درگیری دارابی خبر دارد. می گویم: _خیره دارابی لبخند کوچکی می‌زند و می‌گوید: _بله خیره... خانمم ناخوش احواله . سلمانی از آن طرف به من چشمک می‌زند و با انگشت به شکمش اشاره می‌کند و می فهمم که زن دارابی باردار است. _حالا در هر صورت اگر کمکی از دستم بر بیاد دریغ نمی‌کنم. آقای دارابی تا کلمه کمک را می‌شنود صندلی را می‌کشد و می‌نشیند. _والا کمک... محور پژوهشیم تصویب شده. تو فیش برداریش موندم. مث شما هم به تحلیل داده ی نرم افزاری مسلط نیستم. خواستم اگه ممکنه.... سلمانی از آن طرف صدایش بالاخره بلند می شود. _ آقای دارابی! ایشون خودشونم ناخوش احوالند . دارابی با صورت سرخ ننشسته بلند می‌شود. آرام با اجازه‌ای می‌گوید و از اتاق بیرون می‌رود.
لبم را می‌گزم و به سلمانی می‌گویم: _خانم سلمانی برا چی بهش گفتی؟ _بابا مردک هر روز یه مدل برنامه جدید با زنش می‌ریزه، حالا اومده فیش برداریاشو بندازه گردن تو. کم خاله بازی کن بتمرگ فیشاتو خودت بردار می‌خندم و می‌گویم: _تو از کجا خبرداری؟ _من با زنش ارتباط دارم. پروفایلشو هرازگاهی می‌بینم. پیامم بهم میده. با تعجب می‌پرسم: _زن دارابی؟ _بعله همسایه مامانم اینان . زنش هفت ماهشه سه تا جشن تا الان گرفتن. یه آتلیه بارداری رفتن کل خونه رو کوبیدن از نو فکر کن ساختن _یعنی چی؟ سلمانی از پشت میزش بلند می‌شود و پرده کرکره‌ای را تنظیم می‌کند که نور توی اتاق نیفتد. _ اول که کارت چاپ کردن با عکس سونو، خانواده خودشو زنشو دعوت کردن که آی دادار دودور بیاید که ما گند لازم رو به زندگیمون زدیم. کل خونه رو همون ماه دوم کاغذ دیواری کردند و سیستم پکیج جدید گذاشتن و روشویی عوض کردن و توالت فرنگی گذاشتن و کلی کار دیگه به دستور مادر زنه. چند وقت بعدم مادرش جشن ویارونه گرفت. کل فک و فامیل رو جمع کردن که دختر ما ویار نوبرونه داره. چند تا سینی داده بودن میوه آرایی و کلی ترش و شیرین چیده بودن بغل هم. دختره خودشو کشت از بس تو اینستا عکس گذاشت. شش ماهگیشم باز مادره مهمونی‌خونوادگی کرد تو پاچشون برا رو نمایی از آلبوم سه بعدی بچه و عکسای آتلیه بارداری. مادر شوهره رو بگو هیچی نشده یه دستبند انداخت دست دختره که لطف کردن المیرا خانم، بچشون پسر شده. انگار میخواد نوهه سر زمین براشون شخم بزنه. هفته پیشم مامانم می‌گفت صدای گوبس گوبسشون می‌اومد که سیسمونی چیده بودن‌. مادر زنه قشنگ بلده چطور دخترشو تو چش خانواده شوهرش بالا ببره بعد هم دستش را به نشانه خاک بر سرت به طرفم می‌گیرد و می‌گوید: _ اون حاملست، تو هم حامله‌ای. حالا بشین فیشای شوهرشم تو بردار. می‌خندم و می‌گویم: کار ما عشق است و ما را بهر آن آورده اند هر کسی را بهر کاری در جهان آورده اند سلمانی که می‌داند حریف من نمی‌شود سکوت می‌کند و به همان علامت «خاک بر سرت» مجدد بسنده . . . کلید را توی قفل خانه می‌چرخانم. امروز در تمام مسیر راه به دارابی فکر می‌کردم. به خانه‌ یشان و به خوشحالی زنش. به مادر زنش. مادر من اگر این حرفا را بشنود می‌گوید: « مادر هیچ کی با این کارا خوشبخت نشده. خوشبختی به دله. بعدم مادر سرت به زندگی خودت باشه یه نون بخور صدتا نون خیرات کن که شوهرت مرده» انگار دارابی و بقیه مردهایی که کمی ذوق دارند نامردند. ای کاش امیریل در تمام این مدت حداقل یک شاخه گل برایم خریده بود. یا یک مهمانی دو نفره ترتیب داده بود. یعنی بساط این را هم من باید جور کنم؟ مثل تولدهایم، مثل سالگرد ازدواج و عقد مثل همه روزهایی که با کیک‌خانگی و تبریک و یک پاکت کوچک پول جشن گرفتیم. آدم پاکت پول را به غریبه‌ها می دهد. به کسانی که نمی‌داند چه رنگ روسری بهشان می‌آید. یا آخرین کتابی که خوانده است چه بوده یا رژ مخملی دارند یا نه . عطر سرد و تلخ می زنند یا گرم و شیرین... آدم به کسی که می‌شناسد به کسی که دوستش دارد نباید پول کادو بدهد. هر بار پاکت را گرفته‌ام پریده‌ام و بغلش کردم و بوسیدمش به رویش نیاورده‌ام اما آدم اگر عاشق کسی باشد به او پول کادو نمی دهد..... ادامه دارد... 🌀 ⚜🌀 @jebhefarhangii96 🌀⚜🌀 ⚜🌀⚜🌀
🕚قرارشبانه 🕚 💥ما بر آنیم که این ذکر جهانی شود 💥 💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت 👥هزاران نفر هر شب دعای فرج میخوانند. 📡 💠دعــای ســلامتی امــام زمـــان(عج)💠 ⚜"الحَمدُ لِله ربِّ العالَمینَ و صلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِه، اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
📡 💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠 🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸 ⚜اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔عاشق امام زمان ارواحنا له الفداء هستی؟ 🕊این کانال ویژه ی مهدوی با مطالب ناب مذهبی رو از دست نده👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3471376384C12b23ccf45
شهید مصطفی صدرزاده: بچه بسیجی باید همه چی بلد باشه 👇🏻👇🏻👇🏻 به بچه ها می گفت؛ دعا کنید عادی از این دنیا نرید،حیییییففففِ بچه بسیجی شهید نشه😳😢 😍 👇👇 دعوتید به کانال ❤️ 🌹مصطفی صدرزاده🌹 😍فرمانده تیپ عمار فاطمیون 💔 😍 💕 💌 💚 کـانـالـ سیدابراهیم https://eitaa.com/joinchat/2713321515C8d1a5afe2e