عروسک،بیبی، هانی اینها نیستند
ماشین و گوشی و پنت هاوس لوکس هستند که به محض تماشایشان
خون در روانمان میدود
چشمانمان میدرخشد
و تحریک میشویم تا لختشان را
در آغوش بکشیم
و خدا نکند که مجروح شوند
و خشِ موشکهای مقاومت
بر آنها بیافتد
که خابمان پریشان
چشمانمان گریان
دلمان کباب
و زندگی تیره و تار میشود
ما خادمان حرم امن تکنولوژی هستیم
و داغدار و سیاهپوشِ
خدایی نکرده حِرمانش
بندگان خوب بهشتِ عطا و لقایش
اینها هم که میبینید
چیزی نیستند
غممان نباشد و خدایی نکرده دلمان
برایشان نسوزد
که آنچه هستیم را بر خود نپوشانیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹دوباره حرمله ها، حنجره ها را نشان گرفته اند ...
🔰 اخبار لحظهای از عملیات طوفان الاقصی در کانال #اخبار_سرزمین 👇👇
🔸 @AkhbareSarzamin
جیم
🔹دوباره حرمله ها، حنجره ها را نشان گرفته اند ... 🔰 اخبار لحظهای از عملیات طوفان الاقصی در کانال #
غزه!
ماه شام تار من!
ماهتاب من!
غزه!
دختر غیور!
گیسویت چقدر خاکی است؟
صورتت چرا کبود؟
چادرت کجاست؟
غزه!
دختر جوان!
سرو من!
استوار من!
ساکتی چرا؟
بایست!
ناز کن! بخند!
اولین و آخرین خبر
کآید از هر دری درون تویی
بازهم
شهر را بهم بریز
غزه!
باز هم بایست
ماه شب های تارم
عزیزم
تصدقت شوم
جان تازه
امیدم
نازنین
بالاخره
شاید
آمدی
جانم
قربانت
من به فدایت
کجا بودی
دیر آمدی
نه
ولی زود هم نبود
نه دیر بود و نه زود
ای عجب
ولی
در حال آمدنی
آه
که چقدر در این شب ها کودکان و فرزندان بسیاری از مادرانشان دور افتادند
شاید داستان تکراری باشد
اما انگار دوباره دارد وقتش می شود
کودکان بسیاری از مادرانشان جدا میشوند
البته این بار با مادرانشان افتاده اند
داغ زیاد است
بگذریم
دلمنمی آید این لحظه را با داغ طی کنم
خاطرِ دلنشین حضورت
ماه شبهای تارم
عزیزترین
بابی انت و امی
به جان افتاده
شب که امید ندارد
آرزو ندارد
من مهیای هیچ چیز نیستم
بگذریم
رها کنیم این همه زیر و بم سخن های این چنینی و آن چنانی را
خبری است
ماه شب های تارم
خوش آمدی
جان دل
ای که به قربانت زمین و زمان
شب ها سرد هستند
ساکت اند
البته جان دلم
هیاهو زیاد است و بود
شایدم نبود
نمی دانم
نمی دانم
نمی دانم
سرد است عزیز دل
می دانی
سرد
اصلا بیا یک بار دیگر دوباره از اول شروع کنیم
ماه شب های تارم
خوش آمدی
و خوش آمد از آمدنت
چشم که می چرانم
می فهمم
نمی بینم
اما میفهمم
آمده ای...
آمده ای؟
آری
آمده ای
خون خواهی مبارک
مجتبی انصاری
جیم
مراسم یادبود شهدای بیمارستان غزه در برلین
غزهی بیچاره
آری نه زبانم لال
غزهی عارف
غزه اکنون بیخبر گشته است
غزه سرگرم عزاداری است
سر فرو برده است در چاهی
که هزاران سال
انعکاس هیچ اشکی و آهی نیست
غزه دارد عهد خود را تازه میدارد
غزه آرام است
دست او خالیتر از هر وقت
قلب او اما
پر تر از هر وقت دیگر از خدا گشته است
غزه تنها نیست
آه غزه
در میان دستهایم جای تو خالی است
در کنارت
زیباترین رود جهان!
اشک من جاری است
در میان سینه من آتشی بر پاست
سوزد
از فراقت بند بند استخوانم
روح و جانم
بیقرارم
پیغمبرانت را چگونه بی کفن بی آب
غسل دادی و کفن کردی؟
حاجی سلام
وقتی هستی
چرا بگویم که:
جایت خالیست؟
🆔 @tafakkor_qurani
🆔 @grat1401