یکی مادرم
میان این جهان نامهربان
تک افتادهام
گوهر خمینی بزرگ را
در میان سینه سفتهام
خانه را خوب ساختهم
اگرچه سوختم
مادر هزاران شهید پرپرم بلکه بیشتر
من که هرگاه هرچه خواستید
پیش از آنکه بر زبان بیاورید
پیش پایتان ریختم
خاک و نفت و معدن حلال
من که صبح و شام
کنارتان
به انتظارتان ایستادهام
پس چرا نشستهاید و جآی صدایتان
سوی این و آن دستتان بلند التماس میشود
پس چرا
قصههای من خوابتان نمیکند
چرا خواب قصههای من نمیشوید
چقدر دست و پا میزنید
بروی من چنگ میزنید
پس کجا کی
دوباره باز دور هم جمع میشوید
چرا شیربچههای من
من که ای عزیزان نازپروردهام
خدایی نکرده هیچگاه عقدهای بزرگتان نکردهام
شبانه تا بهصبح
دست را بسان شانه روی مویتان کشیدهام
اشک ریختهم
دعایتان کردهام
من که بی خدا و بیپناه بارتان نیاوردهام
چرا پس چرا
حرص میخورم
از این کارهایتان که برعکس حرفهایتان میشود
چرا گفتهاید میشود ولی نمیکنید
چرا میشود گفتهاید و هی نمیشود
پس چرا چه میکنید
شکر خدا هر کدامتان یکی رستمید
پهلوان و پردلید و مگرنه عاشقید؟
عاشق وطن
مگر دل ندادهاید به شیرزاد شیر
قاسمبنالحسن
طعم مرگ بود
در دهان او
گوارا و گیراتر از عسل
چرا خون نمیشوید
دلم آرزو میکند که جای بردهزادگان مثل او شوید
پادشاه عاقبت
پادشاه دنیا و آخرت
✴️ ابوعبیده سخنگوی گردانهای قسام:
🔸70 روز از آغاز نبرد طوفان الاقصی سپری شد و ملت فلسطین همچنان این نبرد بیسابقه را پیش میبرد. مجاهدان قهرمان ما با یک ارتش مجهز به پیشرفتهترین تجهیزات و سلاحها در نبردی که در تاریخ ثبت خواهد شد، مقابله میکنند.
🔸مجاهدان ما طی 5 روز اخیر موفق به هدف قرار دادن بیش از 100 خودروی نظامی دشمن شدند. مجاهدان قسام با راکتهای ضدزره نظامیان اشغالگر را در داخل خانهها و ساختمانها هدف قرار دادند.
🔸 اکنون خیزش و انتفاضه و تحریم دشمن اشغالگر با تمامی شیوههای مقاومت واجب و ضروری است. بار دیگر آزادگان امت و مجاهدان آن را به تشدید اقدامات میدانی خود علیه دشمن صهیونیستی در تمامی جبههها فرامیخوانیم. روایات مجاهدان ما از کشتن نیروهای پیاده دشمن ثابت میکند که کشتههای این رژیم چندها برابر آن چیزی است که اعلام شده است.
@syriankhabar
فدعا ربَّه : اَنِّی مَغلُوب
فانتَصِر
پس نوح پرورندهاش را خواست که:
( من مغلوبم تو یاری کن! )
اینگونه بود که دربهای آسمان را به آبی سرازیر گشودیم و زمین را چشمهها جوشاندیم
کسی میآید
کسی که مثل هیچکس نیست
[فروغ فرّخزاد]
کسی میآید که با ابرها قهر نیست
و پنجره را بروی باد نمیبندد
تا میهمان ناخوانده داشته باشد
و دستهایش را بهسوی باران میکشد
کسی که دستهایش
و نگاهش با باران حرف میزند
و زندگی را با ساعت تقسیم نمیکند
و تکلیف روزها را در تقویم
مشخص نمیکند
و قطرههای باران را حساب و کتاب نمیکند
و میگذارد
قطرهی زلالی از آن
بر گوشهی کتابهای سیاهش بچکد!
و مشقهای سیاه دفتر لحظههایش را
بشوید
و با روزنامهها
دیوار بین خود و باران نمیکشد
و رابطهی خود را
با ابرها
و بدبیاریهایشان بهم نمیزند
وابرها را پیشبینی نمیکند
و قطرههای بارانرا درون یک لولهی آزمایشگاهی نمیریزد
و اعضایش را از هم
جدا نمیکند
و چشمانش با اعداد قصه نمیسازد
ملائکهی باران را میبیند
و به آنها سلام میکند
و به آنها دست میدهد
و از لمس نمیترسد
و آنها را در آغوش میکشد
و به سینه میچسباند
و ابرها را انبانهی اسفنج نمناک ابرها میبیند
بجای چند میلیمتر
یا چند کیلومتر
دستانش راز میگویند
و هوا را مینویسند
و باد خوشخبرش میکند
و بوی باد را میشنود
و آنرا باور میکند
و دعا میکند
و آمین میفرستد
و دعا میکند
و طوفان براه میاندازد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
#خبر
📻 شیرزن فلسطینی در میان این همه درد و رنج و سختی در غزه:
هیچ انتظاری از جهانیان نداریم، نمیخواهیم کسی نسبت به ما ترحم داشته باشد. همه دنیا در کنار یهودیان ایستادهاند اما ما خدا را داریم!
🇵🇸 @gaze_karbala
میدانستید آیات لحن دارند ؟
میپرسید: وقتی خدا از دست یک کافری میگه: تبت یدا ابیلهب و تب
وقتی حافظ گفت:
ریای زاهد سالوس جان من فرسود
قدح بیار و بنه مرهمی بر این دلِ ریش
وقتی انسان در مقابل اصرار در جهالت کلافه میشه
آه میگفت خدا از دست یک کافری کلافه شدهست
میدانستید آیات لحن دارند؟
این زن کلافه از دست کوردلان و کورچشمان داد میزند و حماسه میخواند.
حماسهاش یک آیه است!
آیهای که ما فکر میکنیم لبریز از بیچارگی است لبریز از رجزخوانی و حماسه در زبان او شده است!
متنی که او بحقیقت معنی در دست دارد و آنرا به قوّت دریافته است!
یا یحیی! خذ الکتاب بقوّه
ای یحیی! کتاب را با قوت دریاب
آیات در زبان او جان میگیرند و زنده میشوند و مگر همین آیات در زبان ما ضعیف و بیجان و مریض نیستند؟
میگویند آیات را محزون بخوانید!
حزن که در جان بنشیند کار و زبان ما را دگرگون میکند
اولینش شجاع میشوی و در زیرنوشته فیلم این مردانهتر از مردها را، شیرزن عنوان کردهاند.
دل محزون بیشتر از آنکه منزوی باشد حماسه میسراید و مگر آن مدام در کار جهاد را شاعر ننامیدهاند؟
و دیگر دست خودت نیستی!
حزن عنان کار تو را بدست میگیرد!
مرد میشوی! و جگردار!
محبتت جنونواره
غضبت از جا کن!
غم لحن آیات نیست!
غم پشت آیات میایستد و جور دیگری به جهان مینگرد
ریشه در خاک خانه میدوانی و پایدار میمانی
50.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹مورد هدف قرار دادن یک ماشین زرهی متعلق به اشغالگران صهیونیست با موشک های ضد زره کورنت در شمال شرقی بیت لاهیا.
این اولین تصویری است که از مجاهدت مردان جنگجوی مقاومت فلسطین گذاشتم.
من همهی این فیلمها را چندبار و چندبار مثل بهترین برنامهی تلویزیونی میبینم.
تلویزیون ما البته خانهی بیصفایی است که فقط گاهی به ظاهرش میرسند تا کسی نگوید این خانه ویرانه شده است.
خانهای که جانت با اهالیاش پیوندی نداشته باشد هیچگاه فکر سر زدن آن بخاطرت خطور نمیکند.
و اگر آشنا به آن پا بگذارد دلهره داری که حقش در آنجا ضایع و پایمال ملاحظات و تشریفات آن شود.
تصویر حججی را یادتان هست که انگار بهترین کارگردانان و بازیگران عالم جمع شده بودند تا یک نمای کربلایی بسازند و همهچیز سر جایش بود!
آن فیلم به اصطلاح سینمایی ها در (نمیآمد) مگر با آنکه همه غرق نقش خود شوند و همهچیز جز نقش خود را از یاد ببرند!
تماشاچیان فیلم هم مردمانی که یکسره زندگیشان با فیلم پیوند دارد و پایان فیلم میتواند پایان زندگی آنها را دگرگون کند
غفلت ما از سینما به غفلتمان از حیات تصاویر و صحنهها بر میگردند.
تصاویر درون قصهها زنده میشوند و جان میگیرند و راه میروند و ما منتظر سرنوشت فرمها مینشینیم.
کسی که قصهی روزگار را نفهمد مشغول احیای اموات میشود و سعی میکند تصاویرش را زیر دستگاه اکسیژن زنده نگه دارد. نفسهای مرده زیر دستگاه نفس نیست کش دادن سرنوشت مرده ای است که همه میدانند آیندهای در این جهان نخواهد داشت!
کش دادن جان کندن است!
مثل قصههای فیلم سازان ما و مخاطبان به انتظار قصهای که پایانش را میدانند نمینشینند و قصه و فیلم هر دو در یاد هیچکسی نیستند تا ماندگار شوند!
میگویند یاد، یاد ازلی است و هرچه ماندگار است به آن یاد بر میگردد! من یادی جز غصهی غربت نمیشناسم و هر قصهای میخواهد بماند باید در این یاد بماند
غریبی به ندای غریبی خود پاسخ بلی داد ولی تاب بلای خود را نیاورد و دل به چیز دیگری بست پس از او دور افتاد و باز بخود آمد و در این به خود آمدن آنقدر آه و ناله کرد تا آنکه باز به او رسید.
قصههای روزگار همگی به این قصه باز میگردند و راز ماندگار بودنشان در این است و اگر ما دل به قصهی دیگری بدهیم و پیوندمان را از آن جدا کنیم بیشتر به تصاویر مردهای میمانیم که تقدیرمان مرگ و فراموشی خواهد بود و چنین سرنوشتی را تعداد تغییر نخواهند داد!
ما از صحنههای راهپیمائی و تظاهرات تصاویر خوب نمیگیریم و به آن دل نمیبندیم چرا که نمیدانیم چقدر مردممان مشتاق هرباره دیدن این تصاویراند!
به همین دلیل هم فیلم خوب نمیسازیم و آنها را دست کم میگیریم و در سالن پخش فیلم با جفنگهایمان سر کارشان میگذاریم تا پول بیشتر گیرمان بیاید! و دردا که اگر دردی داشتیم بهتر مینوشتیم و میساختیم و از کار خود غافل نمیشدیم
فیلمسازان بزرگ جهان اما از عداد اینان نیستند با آنکه فیلمهای آنها جهانی شد و فیلم هیچیک از فیلمسازان ما نه به گرد سادگی فیلمشان و نه به پیوند عمیق فیلمشان با جانها نمیرسند واگرنه جهانی نبودند! و مردمان هم چندین و چند بار به تماشای آن نشستهاند
سینما قصه میخواهد و قصه جایی بیرون از ما نیست!
و کسانی که درون قصهای نیستند ناچارند قصهی دیگران را تعریف کنند تا قدری بتوانند از هوای آنها نفس بکشند یا هم به حرفهای مفت پشت سر این و آن و روزگار میافتند!
قصهی روزگار پیش چشم ماست اگر آنرا با توجیهها و بهانهجویی هایمان دور از چشم نمیانداختیم.
قهرمان قصه کسی است که مرد باشد و مردانه پایش بایستد و هرچند مثل مهدی باکری غریب و تنها بیافتد مردانه با غربت و تنهایی اش صفا کند و بماند!
اینها اقتدا به چه کسی میکنند که اگر همهی جماعت به یکسو بروند آنها باز میمانند و سر در چاه زلال گفت و شنود با خود میکنند ؟
ماهم همگام با تکبیر مردان مقاومت هنگام اصابت و انفجار تکبیر میگوئیم و از جان شاد میشویم و گویا آن کار بدست ما ببار نشسته است!
راستی قصد من از شروع متن نوشتن درباره سینما نبود
آمدم تذکر آوینی به خودمان را باز بنویسم!
آوینی میگفت پناه دشمن توپ و تانک و بولدوزر هایش است انگار که ماشینها سوار آدمها هستند و آدم هیچ نیست!
و با تصویر نشانمان میداد که چگونه با انهدام و آتش یک تانک اهالی ابرهه پا به فرار گذاشتند
دشمن غاصب اگر ده برابر دشمن بعث دل به تانک ها و آهن قراضههایش نسپرده باشد کمتر از آن دلسپرده نیست!
ولی ما تانک که میزنیم در انتظار الله اکبر نشستهایم!
تا ببینیم الله اکبر هایمان با آتش چه میکنند ؟
راستی با الله اکبر تا کجا میتوان رفت؟
خدا بزرگتر است باز هم خدا بزرگتر است
خدا را هرچه و هرکجا دیدهایم باز بزرگتر است
تا بینهایت فقط گفتم باید دید و بود چقدر مرد راه رفتنیم
فکر کنید لابلای اوهاممان از خدا حسینبن علی میان دو انگشت را باز کند و چیزی را نشانتان دهد
بیخیال همهچیز نمیشوید و هرچا داشتید را رها نمیکنید و قدم در راه جدیدی نمیگذارید؟
خدا بزرگتر است تا آنجا که از او جدا باشی مگر اینکه مثل حسین با او یکی و یگانه شوی
تا حیرت
لاشخورها به ما میگویند: هشتپا😍
بخاطر اینکه سوریه و عراق و لبنان و یمن و ...
بخاطر اینکه ما بازو زیاد داریم و کشورمان در وسط منطقه است و ما میشویم سر و مغز این دستها!
خب حیوانات دارای خصوصیاتی هستند که بعضیهایش هنجار و بعضیهایش ناهنجار است
مثلا میگویند مثل اسب نجیب باش و مثل گوسفند پر فایده باش و یا مثل گرگ درنده خو مثل خروس حریص نباش!
ولی من نشنیدهام بگویند مثل هشتپا پربازو نباش
خب من بچه که بودم مستند هشتپا ها را هم دیدهام بلکه خیلی از حیوانات را ولی وسط مستند هشتپا ها گریه کردهام (بجانم قسم) چرا؟
خب میگویم:
هشتپای مادر خیلی با عظمت است و تخمهایش مثل خوشههای انگور از بدنش آویزان میشود
چند ماه بروی آنها مینشیند و پس از زایمان و تولد بچههایش از گرسنگی میمیرد ...
میدانستید هشتپا بهجای یک قلب سه تا قلب دارد؟
خون هشتپا آبی است و بهشدت باهوش است و سلاح دفاعیاش جوهر است ....
و میتواند خودش را با محیط تطبیق دهد
شبیه گربه ماست اگر دوستش داشته باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ شهروندان عرب:
📍با این خیانتی که از سران عرب میبینیم همان بهتر که ایران کشورهای خلیج فارس را بمباران کند...
🆔 @Kavoshmedia
صدای محزون و دردناک مردم داغدیده جهان اسلام را بشنوید !
صداهایی که هر لحظه ممکن است قطع شوند و عنان کار را به بغض و اشک چشم بسپارند
این صداهای نحیف و خسته که لرزه بر اندام میافکند و جانتان را پر از درد میکند و آنقدر شما را محجوب و با حیا میکند که خودتان را قایم کنید و غریبوار یا دیوانهوار گریه کنید
خداروشکر در جهانی هستم که صداها در آن محزون و ملتهباند آنقدر که میخواهند از نزاری دق کنند و از درد بمیرند !
خداروشکر که در تاریخی هستم که مظلومیت و خستگی را ببار مینشاند و صدای طوفانهای فهمیدهاش آنقدر بلند است و مثل باد آنقدر پیاپی و نرم میوزد که بدنهای باد کرده مصنوعی بیریشه را و صداهای سرخوش الکی بلند را از جا میکند و گم و گورش میکند
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #سردار_دلها | #اندیشه_سردار
🔳ح) مسئوليت اين خون ها با من است
◻️يك وقتي پس از عمليات طريق القدس بخشي از فرماندهان بهدليل تعداد زياد شهدا دچار ترديد شدند؛ آقامحسن فرماندهان را جمع كرد و خدمت امام برد و امام در آنجا فرمودند كه مسئوليت اين خون ها با من است، ولي شما خوشحال باشيد كه نام شما بر لوح محفوظ نگاشته شده است. البته بايد اضافه كرد كه مگر مي شود نام شهدا بر لوح محفوظ نوشته شود ولي نام مادران و خانواده هاي شهدا بر اين لوح نوشته نشود؟ (سخنان حاجقاسم در يادواره 1100شهيد شهرستان ملاير)
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبحانالله
(جمیل صبر تو بوده ست) گفت
[ پنهانی ]
به زمزمه در گوشم
پیر کنعانی
گفت پیغامبر علی را کای علی
شیر حقی پهلوان پردلی
لیک بر شیری مکن هم اعتمید
اندر آ در سایهٔ نخل امید
اندر آ در سایهٔ آن عاقلی
کش نداند برد از ره ناقلی
ظل او اندر زمین چون کوه قاف
روح او سیمرغ بس عالیطواف
گر بگویم تا قیامت نعت او
هیچ آن را مقطع و غایت مجو
در بشر روپوش کردست آفتاب
فهم کن والله اعلم بالصواب
یا علی از جملهٔ طاعات راه
بر گزین تو سایهٔ خاص اله
هر کسی در طاعتی بگریختند
خویشتن را مَخلصی انگیختند
تو برو در سایهٔ عاقل گریز
تا رهی زان دشمن پنهانستیز
از همه طاعات اینت بهترست
سبق یابی بر هر آن سابق که هست
چون گرفتت پیر هین تسلیم شو
همچو موسی زیر حکم خضر رو
صبر کن بر کار خضری بی نفاق
تا نگوید خضر رو هذا فراق
گرچه کشتی بشکند تو دم مزن
گرچه طفلی را کشد تو مو مکن
دست او را حق چو دست خویش خواند
تا ید الله فوق ایدیهم براند
دست حق میراندش زندهش کند
زنده چه بود جان پایندهش کند
هرکه تنها نادرا این ره برید
هم به عون همت پیران رسید
دست پیر از غایبان کوتاه نیست
دست او جز قبضه الله نیست
غایبان را چون چنین خلعت دهند
حاضران از غایبان لا شک بهاند
غایبان را چون نواله میدهند
پیش مهمان تا چه نعمتها نهند
کو کسی کو پیش شه بندد کمر
تا کسی کو هست بیرون سوی در
چون گزیدی پیر نازکدل مباش
سست و ریزیده چو آب و گل مباش
ور بهر زخمی تو پر کینه شوی
پس کجا بیصیقل آیینه شوی
به همهچیز میتوان شک کرد
شک سراغ همهچیز میآید
سراغ وضویی که نمیدانید گرفتهاید یا نه
سراغ اینکه پدرتان یا نزدیکترینتان هنوز میخواهدتان یا نه
سراغ متنی که نوشتهاید
هرباره میخواهید پاکش کنید
سراغِ .....
سراغ خودتان
چرا که صرف بودن مهم نیست
بلکه فکر میکنید بودن برای غایتی چیزی است
و هیچگاه نمیدانید
راستش جدا از اینکه چیزها به غایتشان رسیدهاند یا نه
به خود غایتها هم شک میکنید
از همه بدتر
به تکیهگاههایی که کمک میکنند بایستید
به یاعلی و یارسولالله
به یاالله
موقع پا شدن و برداشتن و بر دوش گرفتن و کشیدن
به هرچیزی که قرار است وقتی مثل جنازه توی رختخواب افتاده اید از جا بلندتان کند
مثل فشنگ از جا بپرید
نمیپرید
خستگی و بیجانی دستتان را رو میکند
ولی نمیدانم چرا یافاطمه و یاد فاطمه از دست اوهام ما میپرد
نمیدانم چرا نمیشود جلو نامش پا دراز کرد و برای همیشه پادراز افتاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگويند: وقتي كه نمروديان بيابان وسيعي را پر از هيزم كرده و آن را به آتش مبدل ساختند تا حضرت ابراهيم(ع) را درون آن افكنند، آتش آنقدر زياد بود كه پرندگان تا چهار فرسخ نميتوانستند در فضا پرواز كنند. در اين ميان زنبوري دهانش را پر از آب كرد و بر آتش ريخت. جبرييل از او پرسيد: «اين مقدار آب چه سودي دارد؟» او در پاسخ گفت: «خداوند هر كسي را به اندازه قدرتش، تكليف ميكند».
خداوند عمل زنبور را قبول كرد و او را يعسوب (امير) زنبورها قرار داد. يعسوب داراي اين دو ويژگي است: 1. جثه بزرگ دارد 2. نيش ندارد و زنبوران تحت فرمان او با نظم خاصي زندگي ميكنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قالها سيد المقاومة يوما مخاطبا اخاه السيد عبدالملك
هل لديكم خبز يا سيدنا لتتقاسموه مع الشعب الفلسطيني وأنتم محاصرون؟؟
بخطاب الأمس للسيد عبدالملك أجابه فقال:
قد لا نملك خبزا لنتقاسمه وقد جوعوا أطفالنا..
ولكن لدينا كرامة تزن وزن العرب كلهم..
لدينا نخوة تأبى الضيم
لدينا عزمآ أن نقاتل العالم كله لو وقف في وجه قضيتنا المحقه
ولدينا شعبآ جبارآ يأبى الذل والخنوع
لدينا ثقة بالله بأننا اذا وقفنا لن يركنا حلفهم
قابل ترجمه نیست.... باید با جان دل گوش کنید.
@syriankhabar