فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای عبایِ رهبر انقلاب که پیکر تکه تکه حاج قاسم با آن به خاک سپرده شد
☫به جمع سربازان گمنام بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3617980416C11748e2114
حرم امیرالمومنین (ع) آذینبندی شد
🔹همزمان با نزدیک شدن به ولادت باسعادت حضرت زهرا (س) حرم امیرالمومنین (ع) آذینبندی شد.
@TasnimNews
نقطهی جیم
نشست و با خودش مدام
هی نگاه کرد
چشمهای او
اینطرف آن طرف هی دوید
دوید و ایستاد و باز
بیقرار
چشم ریز کرد
درشت کرد و باز هم
نظاره کرد
پرسشی لگام چشمهاش را
به دست خود گرفته بود و میکشید
_(کو کجاست پس؟)
دوباره گشت
دور و نزدیک را نگاه کرد
پاهای گرم اضطراب او هول کردهاند
مثل خون
توی خود غلط میخورند
مثل عطر پخش یا که پرت میشوند
درون هم
مثل موج توی آب
مثل سنگ روی شیب
غلط میخورند
ولی استوار
جابجا نمیشوند
سوال بود
ولی جواب نه
_(کجاست پاسخم
کو کجاست پس
چرا گیر کردهام؟
چگونه حل نمیشود ؟
نوک زبانم است)
_آه میشود ؟
پر شود اگر
من برنده میشوم
قرار و قول مادرم
مثل کوه استوار و پابجاست
قول داده او مرا
پیاده تا خود خدا برد
قول داده مادرم
نه خانه و سنگ و چوب را
ها
خود خدا را قول داده تا نشان من دهد ...
ولی کو کجاست پس
جواب این چند خانه
چند حرف ؟
چرا حل نمیشود
یک،
دو و سه و چهار
یا که بیشتر مانده تا ببینمش
مادرم بازهم شمرد ...
تا خود خدا
وااای میشود؟
یقین که میشود
مادرم سرش میرود ولی
قول او نمیرود
قسم خورده مادرم
به جان پاک خود قسم خورده او
اگر که خانههای جدولش
پر شوند
وای
ذوق کردهام
اگر که بر سر قرار خود بمانم و
مثل گل
بسان بهار
تازه تر
توی گلدان خانهمان بشینم و
چند حرف مانده را
جفت و جورشان کند
با خودش قول داده میبرد مرا
هدیهی روز مادرم
برای من گوشواره میخرند
مثل قلب
شبیه قلب من
رو به بابای خوب من یواش گفت:
کوچک و ظریف و نازکند
مثل من!
و نام مرا گفته رویشان حک کنند
را و قاف و یا و باز یا و ها
ها !
گمان کنم جواب نامم است
یک
دو
سه و چهار و پنج
درست میشود
چشمهای خیس اشک مادرم
نظاره میکنند
گمان کرده او جواب نامم است
جای خانههای جدولش
خانهی وجود او پر شده است
جدول سوال او جفت و جور و کامل است
اگر سه ساله است
اگر که زیر تیر و تازیانه
صبر پیشه کرده است
اگر شهید
اگر هنوز زنده است و باز میکند
گره ز کارها
سوالها
اگر که کوچک است
جواب آن رقیه است
خاصه اینکه او پیاده راه را
یکشبه طی و تمام کرده است و رفته است
تا خود خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 تصویر دستِ یکی از شهدای حادثه ی تروریستی کرمان که با خالکوبی نوشته بود : بر نارفیقان شرم باد.
اصلا رفیق تویی ، خودِ خودت ، آه که چقدر دم از رفاقت زدند نارفیقان و موقع پیکار گم و گور شدند. چه دلی برده بودی از حاج قاسم که شدی مهمان مادرِ هستی ( روح مطهر شهیدان انشاءالله میهمان بانوی دو عالم و مادر شهیدان حضرت صدیقهی طاهره(س) است."رهبر معظم انقلاب" )
چه خوش رفیقی بودی که خریدارت شدند و حاج قاسم در آغوشت کشید و ایول گفت به این همه مردانگی و رفاقت که تو داشتی.
چه عجیب است که موتورسواران #چمران که می گفتند با کفش می ایستادند برای نماز را می خرند و چه عجیب تر که مقدس نماهایی مثل « سلیمان صرد خزاعی » جا می مانند از قافله ی تاریخ...
بیا قلم ، بیا و بنواز این همه زیبایی و حیرت را..
#رفیق
#مزار_کرمان
@nanetazeh
نقطهی جیم
🌱 تصویر دستِ یکی از شهدای حادثه ی تروریستی کرمان که با خالکوبی نوشته بود : بر نارفیقان شرم باد. اصل
باز هم دست
تاب تماشا نداشتم همانطور که دل رها کردن آنرا
باز هم این مهیب پرسشی که رهایت نمیکند : دست چرا میماند و یگانه میشود؟
راز این دستها چیست ؟
دستی که جای آنکه بگیرد و از دست دهد
خود را میبخشد
دست بخشنده
اما نه چیزی را
دستی که بخشندگی است
و اگر نگاهش کنی بجای الرحمن
الرحیم میبینی
دستی که مثل شگفتی نمیتوانی نزدیکش شوی و بسان راز میماند
دستی افتاده
و دستی با کلمات بلندش کرده است
و گرد و خاک از کلمات زدوده است
دست باوفا مثل دست ابالفضل میماند و دست از وفا بر نمیدارد و باوفا میماند
وفی یعنی پایکار ماندن
مثل وفای به عهد
و دست باوفا خود را از هرچه خالی کرده و چنگ از دامن بر نمیدارد
راستی همه شهادت طلب شدیم
ولی دست مانا ماندهی شهید میگوید هنوز دلش پیش رفیقش مانده
شاعرانه میخواند: دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن بر آید
و گرچه جانش ز تن در آمده ولی هنوز طلب و تمنایش تمام نشده
و دستش هیچوقت و هیچگاه کامروا نمیشود و نمیشود و نمیشود
کامروا وقتی میشود که دست اندر دامن یار چنگ زده است
ولی ما آرزوی بیجهت میکنیم
ما یاری نداریم
وقتی بمب ها میترکیدند هراسان بودم تا آنکه چشمم به دوستانم افتاد و دور هم جمع شدیم
آن لحظه میخواستم باز هم پیش هم بمانیم برهر حالی
ویروس ترس از تنهایی من مثل کروناست با این تفاوت که برای علاجش جای دوری و فرار از خویشان میخواهم به دامنشان چنگ بزنم
تنها مردن هیچ کیفی ندارد
کاظمی میخواست برود چون از درد یار شهیدش به خود میپیچید و دوری را تاب نمیآورد
آخر هم نزدیک دریا پیش مهدی در آتش سوخت
حاج قاسم عزیز میخواست برود چرا که تاب دوری احمد نداشت و آرزو و خواسته اش از احمد این بود : مرا هم با خودت ببر!
و میگفت اگر از خدا چیزی بخواهم این است مرا زودتر به او ملحق کن
حاج قاسم هم دست برنداشت و بدون دست رفت و با دست ماند
راز این دستها چیست ؟
امام حسین معصوم عزیز شهیدمان چه چیزی را بر آنها فاش کرد ؟
شاید بهشت جایی بجز میان دو انگشت او نباشد
و بهشت را برای دیگران بجای گذاشت ...
و اگر حسین نباشد بهشت جز باغ بیروحی پر از دار و درختِ بیبار نیست
راستی پیامبر هم کف دست کارگر را بوسید
و ما هم با تماشای دست کودکان یا پیرها و پدر و مادرمان میبینیم که چقدر بوسیدنی هستند
خدایا راز دست چیست ؟
رازش را به ماهم بگو و دستهایمان را باغهای پرثمری کن که دیگران از آن میوه میچینند و به سوی تو میآیند و از گوش میگذرند و تکبیرهالاحرام می بندند و مشت میشوند و میشکنند و پهن میشوند و نوازش میکنند و میگیرند و امانتدار میمانند و باوفا داریشان چنگ میزنند
چه نخلهایی که کاشته میشوند و بیسر میافتند و چه هستههای خرمایی که در کف دست مولاعلی نخلستان میشوند
دست هر چه هست انشاالله دست علی باد که هر مرتبه باز و بسته شد در ثنای آن خدا زبان باز کرد و آیه گفت !
چه موقع بخشش چه موقع کشتن و چه وقتی که روی چشمهای مبارکش قرار گرفتند و حجاب چشمهای نامحرم گریههای او شدند
او که میگفت و میخواند:
(بیدستترین مردمان کسی است که از بدست آوردن برادران عاجز است و عاجز تر و بیدستتر از او آنکه نمیتواند دوسترا نگه دارد و داشته باشد)
ظاهرا که نگهداری سادهتر از ساختن است و دست بیامانت ناامید از به دست آوردن
دو بیت از سید شهابالدین موسوی تقدیم به ابالفضل و ابالفضلیها
دستت به آب لب نزد و لب به آب ، دست
حیران نهادهای به لب انگشتِ آب را
از ساحلِ تو آب، عطشناک میرود
در حسرتِ لب تو طمع، کشت آب را
حق علی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتقام خون عماد و عمادها از زبان حاج قاسم
مختار هم دشمنان امام حسین را کشت و بدرک واصل کرد
ماهم درونمان تصدیق میکنیم که آنها باید قصاص شوند ولی دلمان با برچیده شدن رژیم منحوس صهیونیستی اسرائیل است که آرام میشود
#الی_القدس
سلام خدمت عزیزان
مستند چند قسمتی سرباز چهل و شش ساله هر روز از شبکه یک ساعت چهار و نیم پخش میشه
روایت سردار اسلام شهید احمد کاظمی هست از قبل دفاع مقدس تا شهادتش
دو قسمتش گذشته
گرچه بعد از شهید سید مرتضی آوینی کسی نتونست درست درمون شهدا رو بشناسه و بگه ولی خب یاد احمد کاظمی و تماشای تصاویرش از شیرینترین و زندهترین و پربرکتترین یادهاست
توی تلوبیون هست اگه خواستید ببینید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختر شهید صالحالعاروری
این صبر از خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قیل ادخل الجنه
قال یالیت قومی یعلمون بما
غفرلی ربی و جعلنی من المکرمین
از همه هنوز هم جلوتری
پیش میروی
تا کجا ؟ همیشه و هنوز هم سوال من !
آه مادرم
میشود ؟
اجازه هست
میشود ترا
باز مادرم صدا کنم؟
تصدقت شوم !
درد میکند
تیر میکشد تمام پیکرم و اشک
آه از اشک
اشک آب روی آتش است
اشک میبرد ز یاد درد را دریغ را
_
ناگهان صدای تیر
ناگهان چشمها گیج میشوند و
میدوند
بسان دستهی پرندگان
خیل مردمان
طرح تازهای زخون که بر زمین
موج میزند
مادری که بازهم
جان فدای بچهاش شدهست
و سطل آب خویش را
سهم خون خویش را روانه کرده است
سوی لانههای عنکبوت
اهون البیوت
بچهای که هول کرده است
ولی خداروشکر زنده است
دستهای او هنوز
با فشار دست مادرش گرم میشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹شادی مردم مقاوم غزه از شلیک راکتهای القسام به سمت تلآویو
آخرین اخبار از درون سرزمینهای اشغالی
🔸 @AkhbareSarzamin
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 8 - 8.mp3
8.58M
خلاصه من دیوونتم
حاج محمود کریمی