چشمانم را میبندم که نبینم روی صندلی مینشینی برای نماز خواندن… که موقع تکبیر دستانت میلرزد. چشمانم را میبندم تا فقط طنین نمازت گوشم را نوازش دهد. صوتی که من را پرت میکند به قبلتر از یک سال پیش.
طنین نمازت همان است… در کمال تعجب کلمات پشت سر هم، بدون ذرهای جابهجا شدن، بدون حتی لحظهای مکث و تردید به زبانت مینشینند. تنها جملات چند کلمهای که این روزها میگویی همین نماز است. تنها جملات بیخطا و طولانی!
#اندر_احوالات_این_روزها