eitaa logo
جبهه انقلابی جنوب
10.6هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
9.1هزار ویدیو
30 فایل
📡کانال خبری _ تحلیلی ✍🏻 ارائه آخرین اخبار و تحلیل‌های سیاسی روز به صورت علمی، موثق و مختصر 🆔 https://eitaa.com/jejonoob 📲ادمین @H_noori69
مشاهده در ایتا
دانلود
طرح بازتوزیع انرژی؛ اصلاح ساختار یا تجربه‌ای پرریسک؟ یکی از برنامه‌های دولت در رفع ناترازی ها، طرح «بازتوزیع یارانه انرژی» است. در این طرح، دولت تصمیم دارد نظام یارانه انرژی را اصلاح کرده و امکان عرضه و فروش سهمیه مصرف انرژی را برای مردم فراهم کند. اصل این طرح مبتنی بر این ایده است که هر فرد ایرانی دارای سهمیه‌ای از انرژی یارانه‌ای (برق، گاز، بنزین و...) است؛ اگر این سهمیه را مصرف نکند، می‌تواند آن را در بازاری خاص به قیمت واقعی به دیگران واگذار کند و درآمد کسب نماید. شیوه اجرای این طرح به ایجاد بازار انرژی برای خانوارها وابسته است؛ به این معنا که مصرف‌کننده پرمصرف باید انرژی مازاد مورد نیاز خود را از افراد کم‌مصرف بخرد، نه از دولت. به این ترتیب، مشوقی قوی برای صرفه‌جویی در مصرف ایجاد می‌شود و یارانه به جای آن‌که نصیب دهک‌های بالا شود، مستقیماً در اختیار اقشار کم‌مصرف و غالباً کم‌درآمد قرار می‌گیرد. مبنای این طرح پذیرش یارانه پنهان است، اینکه این مبنا ( یارانه پنهان) درست است یا خیر، در یادداشت های قبلی به آن اشاره کردیم، اما بر فرض درستی این مبنا، مزایا و معایبی بر این طرح مترتب است: از جمله مهم‌ترین مزایای این طرح می‌توان تشویق به صرفه‌جویی، کاهش فشار مالی بر بودجه دولت، و توسعه بازار خصوصی انرژی و رشد انرژی‌های تجدیدپذیر اشاره کرد. اما طرح مزبور با چالش‌ها و معایبی نیز مواجه است. افزایش قیمت انرژی قطعا موجب تورم می شود؛ زیرساخت‌های نظارتی و فنی برای اجرای درست طرح هنوز فراهم نیست و در صورت نبود شفافیت و اطلاع‌رسانی، نارضایتی عمومی شکل خواهد گرفت. در مجموع، این طرح نه ایده ای شکست‌خورده و نه راه‌حلی معجزه‌آساست؛ بلکه می تواند ابزاری باشد که اگر در چارچوبی درست عملیاتی شود، در جهت بهبود عدالت و بهره‌وری اقتصادی مؤثر باشد. اما این مسیر، بدون خطا و هزینه نخواهد بود؛ مخصوصا تحمیل تورم به اقتصاد. ✍🏻 | عضو شوید 👇🏻 Watsapp↷ https://chat.whatsapp.com/K3lKf8S4MfKJoBmNqFXbwd Eitaa↷ https://eitaa.com/jejonoob
از بیابان تا نانو، پاسخی به لفاظی های ترامپ در جهانی که سیاست‌های بین‌المللی به شدت تحت تأثیر روایت‌ها و لفاظی‌های تبلیغاتی قرار دارد، اظهارات اخیر ترامپ درباره ایران نمونه‌ای از تحریف واقعیت‌ها و مبتنی بر اهداف خاصی است. ترامپ با طرح این سخنان و رویکردی ضد ایرانی در عربستان، در پی جلب حمایت مالی کشورهای عربی، به‌ویژه عربستان سعودی، است. او با این لفاظی ها می خواهد به افزایش فروش تسلیحاتش به اعراب برسد. اما کنکاش در مسائل منطقه و ایران، واقعیاتی غیر از آنچه ترامپ می گوید نیز به نمایش می گذارد: ۱. بحران آب؛ جهانی نه‌فقط ایرانی. بحران منابع آبی، یک معضل جهانی است. ایالاتی همچون کالیفرنیا، نوادا و آریزونا در آمریکا سال‌هاست با خشکسالی شدید دست و پنجه نرم می‌کنند. ایران نیز تحت معضلات آب و هوایی، فشار تحریم‌های خارجی و ضعف مدیریت داخلی، درگیر مشکلات آبی است؛ اما این مسئله ناشی از «مافیا» نیست، بلکه نیازمند همکاری و توسعه فناوری است؛ همان فناوری‌هایی که به دلیل تحریم امریکا، اجازه ورود به کشور را ندارند. ۲. فساد ساختاری؛ مافیا در کجا؟ مافیاهای واقعی را باید در لابی‌های رسمی نظامی، نفتی و دارویی آمریکا جست‌وجو کرد؛ جایی که منافع شرکت‌ها بالاتر از منافع مردم است. جنگ‌افروزی در عراق، افغانستان، لیبی و حمایت از دیکتاتوری‌ها در خاورمیانه، ثمره همین مافیاست. که اتفاقا ترامپ رئیس مافیا در جنگ افروزی در منطقه ما است. ۳. تأمین مالی تروریسم؟ چه کسی؟ برچسب «تروریسم» وقتی از دهان کشوری می‌آید که با بودجه‌های میلیاردی، گروه‌های شبه‌نظامی، کودتاگران و نیروهای تندرو را در مناطق مختلف جهان تجهیز کرده، بیشتر به طنزی تلخ شباهت دارد. ایران، برخلاف این روند، در دفاع از ثبات منطقه و مقابله با داعش نقش تعیین‌کننده‌ای داشته است. ۴. ثروت واقعی ایران؛ مردم آن‌اند ایران با همه مشکلات، همچنان کشوری زنده، توانمند و آینده‌ساز است. از پیشرفت‌های علمی در فناوری نانو، انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای و پزشکی تا حضور پررنگ نخبگان در المپیادهای جهانی و دانشگاه‌های برتر، نشان می‌دهد که ملت ایران، سرمایه‌ای هستند که نمی‌توان آن را نادیده گرفت یا تحقیر کرد. سرمایه ای که اعراب حسرت آن را می خورند چراکه برای ایرانیها بومی است. | عضو شوید 👇🏻 Watsapp↷ https://chat.whatsapp.com/K3lKf8S4MfKJoBmNqFXbwd Eitaa↷ https://eitaa.com/jejonoob
پالرمو، تحفظ و منافع ملی پیوستن ایران به کنوانسیون پالرمو، یکی از موضوعات کلیدی در چارچوب الزامات گروه ویژه اقدام مالی (FATF) است. این کنوانسیون با هدف مقابله با جرائم سازمان‌یافته فراملی طراحی شده و عضویت در آن از منظر FATF، گامی مهم برای خروج ایران از لیست سیاه و تسهیل تعاملات مالی بین‌المللی محسوب می‌شود. پرسش اصلی این است که آیا ایران می‌تواند با حق تحفظ به این کنوانسیون ملحق شود؟ بر اساس حقوق بین‌الملل، به‌ویژه کنوانسیون وین ۱۹۶۹، کشورها مجازند هنگام الحاق به یک معاهده بین‌المللی، تحفظ‌هایی اعلام کنند، مشروط بر آن‌که این شروط با «هدف و موضوع» معاهده ناسازگار نباشد. از این منظر، ایران نیز می‌تواند با شروط مشخصی به پالرمو بپیوندد. تحفظ‌های ایران عمدتاً شامل تفسیر خاص از مفاهیم حساس مانند «گروه مجرمانه»، عدم شناسایی گروه‌های مقاومت به‌عنوان مصداق جرم سازمان‌یافته، و مخالفت با ارجاع اختلافات به دیوان بین‌المللی دادگستری است. این نوع تحفظ‌ها در میان بسیاری از کشورها رایج است. به‌عنوان نمونه، ایالات متحده هنگام پیوستن به پالرمو صراحتاً اعلام کرده که تنها با رضایت خود به داوری یا دیوان بین‌المللی تن می‌دهد. عربستان سعودی نیز اجرای مفاد کنوانسیون را مشروط به عدم مغایرت با شریعت اسلامی دانسته است. بنابراین، تحفظ‌های ایران نیز در چارچوب پذیرفته‌شده بین‌المللی قرار می‌گیرند، مگر آن‌که به‌گونه‌ای باشند که اجرای مؤثر مفاد اصلی کنوانسیون را از بین ببرند. تا زمانی که ایران به اصل مقابله با جرائم سازمان‌یافته پایبند باشد و تحفظ‌ها نافی این هدف نباشند، پیوستن مشروط ایران به پالرمو از نظر حقوقی ممکن و مشروع است. البته در این بین توجه به دو نکته ضروری است: اول: غرب در مواجهه با ایران عمدتا نگاه فنی نداشته و با غرض‌ورزی های سیاسی مانع از انتفاع ایران است. دوم: حتی با پیوستن ایران به دو کنوانسیون CFT و پالرمو، گروه ویژه اقدام مالی هیچ تضمینی برای خروج ایران از لیست سیاه نمی دهد و از گام های بعدی سخن می گوید. | عضو شوید 👇🏻 Watsapp↷ https://chat.whatsapp.com/K3lKf8S4MfKJoBmNqFXbwd Eitaa↷ https://eitaa.com/jejonoob
صادرات برق در روزهای ناترازی، واقعیتی منطقی یا متناقض؟! در حالی که ایران در برخی دوره‌های سال با کمبود برق مواجه است، خبر صادرات برق به کشورهای همسایه برای افکار عمومی سؤال‌برانگیز شده است. با این حال، به نظر می رسد از نگاهی این اقدام چندان غیرمنطقی نیست، بلکه حتی می تواند دلایل فنی، اقتصادی و سیاسی داشته باشد. از منظر فنی، برق را نمی‌توان ذخیره کرد؛ تولید آن باید دقیقاً با مصرف هم‌زمان باشد. در زمان‌هایی که مصرف داخلی کاهش می‌یابد — مانند شب‌ها یا فصل زمستان — ظرفیت بلااستفاده نیروگاه‌ها می‌تواند به صادرات اختصاص یابد، بدون اینکه خللی در تأمین برق داخلی ایجاد شود. این موضوع به پایداری شبکه نیز کمک می‌کند. از نظر اقتصادی، صنعت برق با کسری بودجه و یارانه سنگین روبه‌رو است. صادرات برق با نرخ بالاتر، منبعی برای جبران بخشی از هزینه‌ها و تقویت زیرساخت‌ها به شمار می‌رود. در بُعد سیاسی نیز، صادرات برق ابزار دیپلماسی و قدرت نرم ایران در منطقه است. کشورهایی مانند عراق و افغانستان به برق ایران وابسته‌اند و قراردادهای بلندمدتی با تهران دارند که لغو یا کاهش ناگهانی آن‌ها می‌تواند تبعات حقوقی و اعتباری در پی داشته باشد. در نهایت، صادرات برق در زمان‌هایی که مصرف داخلی پایین است، اقدامی حساب‌شده است که با مدیریت مناسب در دوره‌های پیک مصرف، تضادی با تأمین نیاز داخل و منافع کشور ندارد. حتی در یک نگاه کلان‌تر می‌تواند بخشی از یک بازی پیچیده و ضروری در حوزه دیپلماسی انرژی در منطقه باشد؛ بازی‌ای که تنها با شفافیت، برنامه‌ریزی و پاسخ‌گویی مستمر، می‌توان اعتماد عمومی را نسبت به آن حفظ کرد. ✍🏻 | عضو شوید 👇🏻 Watsapp↷ https://chat.whatsapp.com/K3lKf8S4MfKJoBmNqFXbwd Eitaa↷ https://eitaa.com/jejonoob
✴️ رهبر انقلاب در بخشی از فرمایشات امروز خود فرمودند: چرا این قدر طرف‌های غربی و آمریکایی و دیگران اصرار دارند که باید در ایران غنی‌سازی نباشد... ♨️پاسخ: غرب دست‌کم به سه دسته دلیل بنیادین با غنی‌سازی در ایران مخالف است: 1⃣ دلایل توسعه‌محور: غنی‌سازی اورانیوم، نقطه آغاز بسیاری از فناوری‌های آینده است؛ همان‌گونه که نفت، ماده‌ خام تحول صنعتی در قرن گذشته بود. کشورهای غربی نمی‌خواهند انحصار تاریخی خود بر علم و فناوری را از دست بدهند و معتقدند گشوده‌شدن مسیر دانش در ایران، انحصار علم در غرب را به چالش می کشد. مخصوصا که ایرانیان به لحاظ هوش و استعداد قادر به عبور از دانش غرب هستند. 2⃣ دلایل استقلال‌محور: تسلط ایران بر چرخه‌ کامل غنی سازی، اهرم وابستگی به غرب را تضعیف می‌کند و قدرت ملی را در مسیر خودکفایی تقویت می‌نماید. برای غرب، کشوری مستقل و مقاوم که نیازمند آنها نباشد، تهدیدی برای نظم جهانی مدنظر آنهاست. 3⃣ دلایل الگوسازانه: ایرانِ دارای فناوری هسته‌ای، با تکیه بر هویت اسلامی-انقلابی_ملی خود، می‌تواند الگویی الهام‌بخش برای ملت‌های خارج از نظام سلطه باشد. غرب از تکثیر این الگو در دنیا هراس دارد؛ چراکه استعمار غرب را به چالش می کشد. 📌در خصوص دول عربی می توان به ترس آنها در خصوص تقویت توزان قوا در منطقه به نفع ایران اشاره کرد. | عضو شوید 👇🏻 Watsapp↷ https://chat.whatsapp.com/K3lKf8S4MfKJoBmNqFXbwd Eitaa↷ https://eitaa.com/jejonoob
توافق یا تله، ملاحظات راهبردی کنسرسیوم رصد فضای رسانه و اخبار منتشره پیرامون مذاکرات هسته ای و سفر وزیر خارجه عمان به تهران، حکایتی احتمالی از ارائه پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم بین‌المللی غنی‌سازی اورانیوم از سوی امریکا دارد. البته این پینشهاد مربوط به دوره فعلی نیست و در چارچوب مذاکرات ۵+۱، بارها مطرح شده است. بر فرض تحقق این احتمال، چنین سازوکاری تنها زمانی می تواند منافع ایران را تامین کند که ملاحظات زیر را شامل باشد: ۱. حق قانونی و حاکمیتی: طبق معاهده NPT، ایران حق دارد چرخه کامل سوخت هسته‌ای را در "خاک" خود و برای مقاصد صلح‌آمیز توسعه دهد. کنسرسیوم اگر خارج از خاک و حاکمیت ایران باشد، این حق مشروع را تضعیف کرده و کنترل بخشی از فعالیت‌های حساس هسته‌ای را به ساختارهای خارجی واگذار می‌کند. ۲_ استقلال و امنیت ملی: غنی‌سازی صرفاً یک فرآیند فنی نیست، بلکه نماد اقتدار ملی و استقلال راهبردی می باشد. واگذاری این فرآیند به یک کنسرسیوم چندملیتی، به معنای وابستگی بلندمدت به اراده کشورهای دیگر، و در نتیجه تضعیف توان دفاعی-راهبردی کشور تفسیر می‌شود. همچنین، در شرایط بحرانی، جنگ یا تحریم، ایران ممکن است از سوخت مورد نیاز خود محروم شود، همان‌طور که در گذشته ( راکتور اراک) تجربه کرده است. لذا شرایط توسعه غنی سازی در زمان بحران برای ایران باید فراهم باشد. ۳_ بی‌اعتمادی مبتنی بر تجربه: خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و رفتارهای دوگانه کشورهای غربی در دهه‌های گذشته، ایران را به این جمع‌بندی رسانده که تضمینی برای استمرار همکاری‌ها در چارچوب چنین سازوکارهایی وجود ندارد. لذا باید تضمین و ضمانت های معتبر اخذ شود. ۴_ حفظ پیشرفت علمی و فناوری بومی: عدول از غنی‌سازی مستقل به معنای عدول از بسیاری از تاسیسات هسته ای از سانتریفیوژ تا راکتور و ... و امورات تحقیقاتی در دانشگاه ها می باشد. وقتی کنسرسیوم باشد، طرفی غرب احتنالا ادعا میکند، نیاز به سایر تاسیسات هسته ای نیست و باید آنها را امحا کنید و حق تحقیقات غیر از این سازوکار را ندارید!!. و این یعنی بن بست در توسعه علمی‌_ صنعتی. لذا باید مواظب بود که حق تحقیق و توسعه برای ایران محفوظ باشد. ۵_ جاسوسی و ترور: غنی سازی در قالب کنسرسیوم می تواند دانشمندان ما را برای دشمن آشکارسازی کند و راه را برای ترور آنها فراهم نماید. از این منظر ملاحظات امنیتی نیز باید رعایت شود. | عضو شوید 👇🏻 Watsapp↷ https://chat.whatsapp.com/IeeBBrPYt0qJjw9Escg0Xy Eitaa↷ https://eitaa.com/jejonoob
♨️همتی؛ خیانت دیروز، توهین امروز!!! 🎙عبدالناصر همتی، پس از استیضاح، مدعی شده «همه نمایندگان یا پست می‌خواستند یا عضویت در هیأت مدیره» و چون فایده‌ای نداشته، نخواسته با مجلس «کل‌کل» کند. این اظهارات همتی، نمونه‌ کلاسیک فرافکنی یک مدیر ناکام و ناکارا است که به‌جای پاسخ به افکار عمومی درخصوص بی تدبیری هایش و معیشت سوزی از مردم، به تخریب نهاد قانون‌گذاری کشور روی آورده تا با گرای اشتباه، خود را مبرا نماید. تردیدی نیست که در مجلس فساد موردی وجود دارد اما اینکه کلیات آن را مفسد می دانید، تداعی کننده بازی نخ‌نمای مدیرانی‌ است که تا وقتی بر صندلی قدرت تکیه دارند، ساکت‌اند و مصلحت‌سنج، و همین‌که کنار می‌روند، مدعی عدالت و شفافیت می‌شوند. جناب همتی، اگر در زمان مسئولیت با چنین فسادی مواجه بودید، چرا همان زمان سکوت کرد؟ چرا اکنون، پس از برکناری، زبان به اعتراض گشوده اید؟ آیا ترس از دست دادن صندلی قدرت داشتید و برای حفظ آن از منافع ملت گذشتید؟ جناب همتی، کارنامه شما در دو دوره مسئولیت در وزارت، پر از ناکامی و تصمیم‌های پرهزینه برای اقتصاد و معیشت مردم است. تو نه‌تنها نتوانستی بحران‌ها را مدیریت کنی، بلکه با ارائه‌ی آمارهای نادرست و آدرس‌های غلط در دولت شهید رییسی، فضای اجتماعی و اقتصادی را آشفته‌تر کردید و تهمت( چاپ پول و ارز) زدید و زمانی که خودتان بر مسند وزارت قرار گرفتید، فاجعه ایجاد نمودید. ادعای «کل‌کل نکردن» با مجلس هم نشانه تعقل نیست، بلکه نشانه ضعف و بی‌تعهدی‌ست. مدیری که با انحراف مبارزه نمی‌کند، شریک آن است. آقای همتی، شما برکنار نشدید چون سکوت کردید؛ بلکه چون عملکردتان فاجعه‌بار بود. اگر مدیر بودید به قانون احترام می گذاشتید، نه اینکه مثل رئیس دولت اسبق وارونه نمایی و تحریف کنید تا از خود قهرمان بسازید. جناب همتی، با فرض درستی ادعایتان، سکوت آن روزتان خیانت بود، و فرافکنی امروزتان، توهین به شعور ملت. | عضو شوید 👇🏻 Watsapp↷ https://chat.whatsapp.com/G09pUD1rNCK8625UPEHund Eitaa↷ https://eitaa.com/jejonoob
♨️پیام" ای ایران بخوان" در لحظه‌ای که افکار عمومی کشور و ملت های مقاومت منطقه با ابهامات و چه بسا نگرانی هایی مواجه است، رهبری بدون اعلام قبلی، وارد مراسم عزاداری شب عاشورا می‌شوند، و به آقای کریمی می فرمایند: «ای ایران» بخوان. این صرفا یک درخواست احساسی نیست بلکه توأم با چند پیام راهبردی است: * به لحاظ مضمون، "ای ایران" فقط یک نوحه نیست؛ بلکه سرودی ملی با مضمون کربلا، شهدا، غیرت حسینی، ذوالفقار علی‌(ع) و امام رضا (ع) است که وطن و ایمان مذهبی را درهم می‌آمیزد. رهبری با تمرکز بر مضمون نوحه، در واقع پیامی صادر می‌کنند: ما ملتی هستیم که وطن‌دوستی‌مان، برخاسته از ایمان است؛ ایران ما، فقط جغرافیا نیست، بلکه عین مذهب و دین ماست. و دقیقا همین موضوع، کانون شکست ناپذیری ایران است. * رهبر انقلاب مردم را به درون ایران، به وحدت، عشق به وطن، و ریشه‌های معنوی هویت ملی و تمدنی متوجه می کنند. موضوعی که در سومین پیام تلویزیون خود در اثنای جنگ نیز بر آن تأکید نمودند. درخواست به خواندن این نوحه، نمایش نرم و بی‌واسطه از وحدت ملی و الهی پیرامون وطن و دین است. * پیام رهبری این می باشد که محور، ایران است. ستون خیمه مقاومت، ایران است. و این ایران، ایمانی است نه صرفاً خاکی. بیان رهبری اگرچه در ظاهر، یک جمله‌ی ساده است: « ای ایران را بخوان»؛ اما در باطن:بازسازی روانی ملّت با هنر، ادغام وطن‌دوستی و ایمان، بازتعریف اقتدار بدون جنگ، و تمرکز بر کانون مقاومت یعنی ایرانِ ایمانی است. 🔚این، همان حکمت الهی رهبر ماست؛ وقتی همه منتظر اعلام موضع سخت‌اند، او با یک شعر، یک نوحه و سرود ملی، یک رمز، صحنه را آرام اما معنادار بازآرایی و دشمن را مایوس می‌کنند. | عضو شوید 👇🏻 Eitaa↷ https://eitaa.com/jejonoob Telegram↷ https://t.me/jejonoob
✍️ فرصت‌ها و تهدیدات اقتصاد ۱۴۰۴ اقتصاد ایران در حالی وارد فصل دوم سال ۱۴۰۴ شده که شوک ژئوپلیتیک سهمگینی را پشت سر گذاشته و در چشم‌انداز پیش‌رو، میان دو قطب متضاد «فرصت‌های نوظهور و بالقوه» و «تهدیدهای ساختاری» در نوسان قرار دارد. در سطح بین‌المللی، تنش‌های اقتصادی واشنگتن_پکن، تضعیف نسبی موقعیت دلار، بریکس و گسترش پیمان‌های اقتصادی در شرق آسیا و اوراسیا، به‌ویژه در محور چین-روسیه، فرصت تازه‌ای برای ایران فراهم آورده تا بخشی از فشار تحریم‌ها را از طریق فروش گسترده نفت، بازگشت ارز، تهاتر کالا و صادرات غیردلاری انرژی جبران کند. اما تثبیت این فرصت‌ها منوط به آن است که دولت چهاردهم با تعادل‌بخشی و اولویت بندی فرصت ها و تمرکز بر دیپلماسی اقتصادی، «نرم‌افزار حکمرانی اقتصادی» خود را بازنویسی کند. از منظر داخلی، رشد اقتصادی ایران در سال گذشته حدود ۳ درصد ( سه ماهه اول سال جاری حدود یک درصد)بوده است؛ رشدی که بیش از آن‌که ناشی از تحرک تولید باشد، از افزایش صادرات نفت و فرآورده‌های آن ناشی شده است. این رشد شکننده، ضمن آن‌که نشان‌دهنده‌ی تاب‌آوری اقتصاد در برابر فشارهای خارجی است، اما از نبود کیفیت در رشد و ضعف تنوع‌بخشی تولید حکایت دارد. در سوی دیگر، وضعیت شاخص‌های کلان همچنان نگران‌کننده است. کسری تراز عملیاتی دولت در بودجه ۱۴۰۴ به بیش از ۶۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده و نسبت تشکیل سرمایه ثابت در دهه اخیر کاهش مداوم داشته است. فضای کسب‌وکار در رتبه‌بندی‌های جهانی تنزل یافته، و نرخ رشد تشکیل سرمایه واقعی در بخش صنعت، همچنان منفی است. این مجموعه تحولات، نه‌تنها انتظارات مثبت را تضعیف کرده بلکه موجی از رفتارهای غیرمولد، مانند سفته‌بازی و سوداگری در بازارهای موازی، را تقویت کرده است. فقدان ابزارهای مالیات بر سوداگری (نظیر CGT) نیز این روند را تشدید می‌کند. از نظر زیرساختی نیز اقتصاد ایران با فرسودگی در ماشین‌آلات صنعتی، توقف بسیاری از پروژه‌های عمرانی و کاهش اعتبارات آن در بودجه روبه‌روست. در حوزه ناترازی انرژی و آب، منابعی در بودجه به‌طور بی‌سابقه‌ای تخصیص یافته‌اند، اما به لحاظ عملکرد اجرایی، هنوز با یک تراز پایدار فاصله جدی داریم. در چنین شرایطی که اقتصاد ایران بر لبه‌ی فرصت و تهدید حرکت می‌کند، نیاز به عزم جدی و جهادگونه از سوی دولت و ملت وجود دارد. از حیث راه حل، نمی‌توان تک بعدی به مسئله نگاه کرد اما کاملا بدیهی است که همه چیز از نظارت،کنترل و هدایت منابع در چارچوب صرفه جویی و بهره‌وری می گذرد. | عضو شوید 👇🏻 Eitaa↷ https://eitaa.com/jejonoob Telegram↷ https://t.me/jejonoob
اقتصاد زیر سایه مکانیسم ماشه احتمال بازگشت تحریم‌های سازمان ملل از طریق مکانیسم ماشه بالا گرفته و چه بسا مهمترین تاثیر فعال سازی مکانیسم ماشه در اقتصاد داخلی، حوزه تشدید انتطارات تورمی است. جهش نرخ ارز، افزایش تقاضا برای دارایی‌ها و رشد قیمت طلا، بازخورد عینی و مصداقی تقویت انتظارات تورمی خواهد بود که در نهایت از جهات مختلف از جمله افزایش تورم بر همه اقتصاد سایه خواهد انداخت. البته تجربه نشان داده بیشترین تأثیرات شوک های اقتصادی همچون مکانیسم ماشه، در دو سه ماه اول خواهد بود و به تدریج امکان سازگاري اقتصاد با آن‌ها و هضم شوک در شاخص ها وجود دارد. با این حال، اهمیت مدیریت این دوره کوتاه اولیه نباید دست‌کم گرفته شود؛ چرا که سکوت یا بی‌عملی سیاست‌گذار در همین بازه می‌تواند به تقویت بی‌اعتمادی و شکل‌گیری موج‌های ثانویه منجر شود. آنچه بیش از خود تهدید تحریم‌ها خطرناک است، بی‌برنامگی در مواجهه با آن است. در این شرایط، اتخاذ چند راهبرد از سوی دولت ضروری به نظر می رسد: * اجرای واقعی قانون مالیات بر عایدی سرمایه (CGT) برای مهار ورود نقدینگی به بازارهای غیرمولد، به‌ویژه طلا و ارز . بدون این ابزار، انگیزه سفته‌بازی تقویت می‌شود. * کنترل و شفاف‌سازی صرافی‌های دیجیتال و رمزارزها که در روزهای پرتنش، به یکی از کانال‌های اصلی فرار سرمایه و انتقال شوک ارزی تبدیل می‌شوند. * محدودیت کوتاه‌مدت در خروج سرمایه از کشور و اعمال کنترل سرمایه، به‌ویژه در معاملات دلاری و انتقالات بین‌المللی که از طریق پلتفرم‌های واسطه انجام می شود. *سیاست‌گذاری از امیدسازی مطلق به سمت آماده‌سازی روانی فعالان اقتصادی سوق یابد، برای پیشگیری از شوک‌های اقتصادی. | عضو شوید 👇🏻 Eitaa↷ https://eitaa.com/jejonoob Telegram↷ https://t.me/jejonoob
اقتصادی که حس جنگ نگرفته است..!به بهانه واردات موبایل و خودروی لوکس ده روز پیش از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷، رهبر انقلاب در جلسه‌ای با سران سه قوه بر ضرورت تشکیل «اتاق جنگ اقتصادی» تأکید کردند و متعاقب آن، شورای هماهنگی اقتصادی قوا تشکیل شد. اکنون سؤال مهم اینکه آیا اقتصاد ایران، واقعاً با الزامات یک «اقتصاد جنگی» تطابق دارد؟ اقتصاد جنگی به معنای بسیج همه‌جانبه منابع در جهت کاهش مصارف، اولویت‌دهی به تولید ملی، تخصیص هدفمند بودجه، و کنترل دقیق واردات و مصارف ارزی و نظارت بر آنها است. کما اینکه در دهه ۶۰، الگوی اقتصاد دفاعی با سهمیه‌بندی، بسیج تولید، محدودیت واردات و مشارکت مردمی همراه بود. امروز، اگرچه امریکا در هدف راهبردی یعنی فروپاشی اقتصادی شکست خورده اما شواهد فراوانی از ناسازگاری ساختار فعلی با منطق جنگ اقتصادی وجود دارد. ما در مقطعی شاهد تلاش‌های جهادی دولت شهید رئیسی در احیای هزاران بنگاه تولیدی و مجاهدت های متعدد مهندسان و کارگران ایرانی هستیم که حکایت از درک قرار گرفتتن در جنگ اقتصادی دارد. اما در مواردی نیز اینگونه نبوده است؛ واردات خودروهای لوکس، تخصیص ارز به کالاهای تجملی، و ولخرجی‌ها در برخی نهادهای دولتی، بویژه بخش بانکی و نفتی، حکایت از واگرایی با الگوی اقتصاد جنگی دارد. کدام منطق به شما می گوید در شرایط جنگی، خودروی ۲۵۰۰سی سی وارد کنید؟! چرا در شرایط جنگ اقتصادی جلوی هزینه های زائد نفتی ها و بانکی ها گرفته نمی شود؟! البته ریشه این تناقض به حکمرانی اقتصادی معیوب و چه بسا به نفوذ بازمی‌گردد. تا زمانی که نظام بودجه‌ریزی مبتنی بر هدف‌گذاری تولیدی نباشد، یا نظام بانکی به جای پشتیبانی از تولید، منابع را به فعالیت‌های سفته‌بازانه هدایت کند، نمی‌توان از اقتصاد انتظار واکنش جنگی داشت. راه عبور از این وضعیت، بازگشت به اصول اقتصاد مقاومتی، صرفه جویی و مردمی سازی اقتصاد است. تنها در این صورت، اقتصاد ایران نه‌فقط حس جنگ، بلکه کارآمدی و پیروزی در میدان جنگ را تجربه خواهد کرد. | عضو شوید 👇🏻 Eitaa↷ https://eitaa.com/jejonoob Telegram↷ https://t.me/jejonoob
♨️حذف صفر؛ اصلاحی نمایشی یا ضرورتی ساختاری؟ 🔰لایحه حذف چهار صفر از پول ملی با موافقت رئیس‌کل بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و کمیسیون اقتصادی مجلس به تصویب رسیده است. در این زمینه، چند نکته اساسی قابل تأمل است: 1⃣در اسفند ۱۳۰۸، ریال با پشتوانه طلا جایگزین قِران شد. اکنون پس از حدود ۹۵ سال، در حالی‌که بسیاری از کشورهای جهان بارها ارز ملی خود را بازتعریف کرده‌اند، ریال همچنان با همان تعداد صفر باقی مانده است. در قرن اخیر کشورهایی چون آلمان (۱۲ صفر، ۱۹۲۳)، اتریش (۴ صفر، ۱۹۲۵)، ترکیه (۶ صفر، ۲۰۰۵) و روسیه (۳ صفر، ۱۹۹۸) به دلایل مختلف اقتصادی و مدیریتی اقدام به حذف صفر از پول ملی کرده‌اند. با این حال، ریال در برابر این تغییرات مقاومت کرده و به نوعی اصالت خود را حفظ کرده است؛ هرچند در دو دهه‌ اخیر ارزش واقعی خود را از دست داده است. 2⃣حذف صفر، در شرایط فعلی اقتصاد، نه تورم را کاهش می‌دهد و نه قدرت خرید را افزایش می‌دهد. این اقدام صرفاً ساختار اسمی ارقام را تغییر می‌دهد و در عمل، تغییری در «ارزش واقعی» کالاها ایجاد نمی‌کند. به همین دلیل باید آن را پنهان‌سازی تورم تلقی کرد. اگرچه حذف صفر می‌تواند در کوتاه‌مدت اثرات روانی مثبتی داشته باشد، اما بدون پشتوانه اصلاحات اقتصادی، این اثرات زودگذر خواهند بود. 3⃣مزایای حذف صفر عمدتاً در حوزه فنی، مدیریتی و روانی، شامل کاهش هزینه‌های چاپ پول (سرانه اسکناس در ایران حدود ۱۱۴ برگ و در کشورهای توسعه‌یافته بین ۱۲ تا ۱۴ برگ است)، تسهیل محاسبات مالی، ساده‌سازی عملیات حسابداری و کاهش حس بی‌ارزشی پول ملی می باشد. اما این دستاوردها در نبود ثبات اقتصادی و تثبیت نرخ تورم، نمی‌توانند باعث بهبود پایدار اقتصاد باشند. 4⃣تجربه ترکیه در حذف شش صفر از لیر (۲۰۰۵) نمونه‌ای است که در صورت همراهی با اصلاحات اقتصادی، می‌تواند در کوتاه‌مدت موفق باشد. اما در کشورهای دیگری چون آرژانتین، حذف صفر بدون اصلاحات ساختاری و کنترل تورم، نه تنها موفق نبود، بلکه منجر به بحران‌های شدیدتر شد. در نتیجه، شرط اصلی موفقیت این سیاست، هم‌زمانی آن با ثبات نرخ تورم و بهبود شاخص‌های کلان اقتصادی است. 5⃣اجرای این طرح با هزینه‌های همراه است؛ از چاپ اسکناس‌های جدید تا به‌روزرسانی گسترده نرم‌افزارهای بانکی و مالی. در شرایطی که دولت با کسری بودجه مواجه است، آیا اولویت اقتصادی کشور واقعاً حذف صفر است یا اصلاح زیرساخت‌های ناکارآمد و کاهش هزینه‌ها. 🔚حذف صفر از پول ملی، اگر بدون اصلاح ساختارهای اقتصادی، کنترل تورم و اعتمادسازی باشد، به تغییری صرفاً ظاهری در چهره ریال منتهی خواهد شد. این سیاست تنها زمانی مؤثر است که در بستر ثبات اقتصادی و کنترل تورم باشد، در غیر این‌صورت، تغییری در واقعیت زندگی مردم ایجاد نمی کند. @tahlileghtesadi