eitaa logo
لیگ جت خراسان رضوی
6.3هزار دنبال‌کننده
238 عکس
234 ویدیو
21 فایل
«نترس از تاریکی ها، پرواز کن تا تهِ ماجرا🚀» . . 📍بزرگترین رویداد دانش آموزی خراسان رضوی 📍مخــــصـوص دانـش آموزان مـتوســـطه اول و دوم 📍اینجایادمیگیری شبهه هارو بازکنی وبه جوابشون برسی😉 . . آیدی ادمین: @jet_yar
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز بعد از محل کار، دلم گرفته بود! توی مسیر خونه، باید میدان شهدا از اتوبوس پیاده می شدم و دوباره سوار اتوبوس دیگه ای میشدم. وسط میدان شهدا، صدای مداحی منو کشوند سمت چایخونه ی قاسم ابن الحسن. رفتم جلو، چایمو برداشتم و ایستادم تا خنک بشه. محسن هفت ساله رو دیدم که داره استکان ها رو جمع میکنه و می‌شوره! حالم خوب شد. محسن حتی دستش به میز نمی‌رسید؛ باید قد بلندی میکرد تا بتونه سبد رو برداره. خادم الرضا هفت ساله، روزمو ساخت. حالم خوب شد! دیدم از کودک تا کهنسالمون، در خدمت اربابمون هستیم😊 زندگی جاریست امشب به قلم: ✍🏻مائده فانی 🔆 پیش به سوی روشنایی @jet8ir
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
این فصل،فصلِ مربای آلبالوئه! گوشی رو برداشتم و زنگ زدم به برادرم، همونطوری که مادرم گفته بود. گفتم: «از باغ‌های قوچان برامون ۶ کیلو آلبالو بچین» روز بعد اومد، دستش دو تا سبد ده کیلویی بود! با تعجب گفتم: «داداش، اینا چرا انقدر زیادن؟» با یه خنده‌ی خجالتی گفت: «آخه چیدنشون حال میداد! دستم رفت تو کار و شد نوزده کیلو...» با صدای بلند داد زدم: «چی؟! نوزده کیلو؟! کی میخواد اینهمه رو تمیز کنه؟ میدونی چقدر طول میکشه؟! خلاصه گفت نگران نباش، خودشم نشست کنارمون. سه‌تایی شدیم و شروع کردیم به دونه کردنِ آلبالوها! چه حالی داشت... وقتی دستات از رنگِ آلبالو کاملاً قرمز میشه، انگار رنگِ زندگیه! یادم مینداخت که زندگی پر از بالا و پایینه، آدم باید خودشو باهاش وفق بده و بی‌استرس و نگرانی بگذرونه. زندگی جاریست امشب به قلم: ✍🏻حانیه حیدری 🔆 پیش به سوی روشنایی @jet8ir
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
لیگ جت خراسان رضوی
سلام رفیق تصور کن قراره یک موکب متفاوت بزنیم! یک موکب فرهنگی رسانه ای 🎥 که در این روزگار، با تولید محتوا و اقدام عملی، به مبارزه با یزیدیان امروز بره! 📲 💡 تو اگر برنامه‌ریز یا ایده‌پرداز این موکب بودی و ما تمام زیرساخت ها رو برات فراهم می‌کردیم… چه ایده‌هایی داشتی؟! 🤔✨ چه برای فضای حقیقی و چه انتشار برای فضای مجازی ایده هاتو برامون بفرست البته یادت باشه با تِم جهاد تبیین باشه بهترین ایده پرداز ها طرحشون عملیاتی میشه✅ فرصتی نیستاااا ایده هاتو برامون بفرست⬇️ @Dabirkhanehadmin 🔆 پیش به سوی روشنایی @jet8ir
لیگ جت خراسان رضوی
سلام رفیق تصور کن قراره یک موکب متفاوت بزنیم! یک موکب فرهنگی رسانه ای 🎥 که در این روزگار، با تولید م
⚠️بچه ها موکب قراره تو فضای حقیقی باشه نه مجازی! دقیقا مثل یک موکب پذیرایی... دقت کنید تو ایده هایی که میفرستین‌.
اتوبوس‌ها می‌آیند و می‌روند، و او همچنان در انتظار باقی مانده است. دلش پر از امید است که بلاخره اتوبوس خط ۳۷ می‌رسد. وقتی اتوبوس نزدیک می‌شود، مردی روی ویلچر نشسته و با چشمان پر از ناامیدی به آن نگاه می‌کند. او نمی‌تواند به تنهایی از پله‌های اتوبوس بالا برود و این لحظه، لحظه‌ای پر از چالش و احساس است. اما ناگهان، راننده اتوبوس با دیدن این صحنه از اتوبوس پیاده می‌شود. چندین مسافر آقا هم به او ملحق می‌شوند و با هم، دست به دست هم می‌دهند تا مرد را به مقصد برسانند. لحظه‌ای که مرد روی ویلچر سوار بر اتوبوس می‌شود، ناامیدی‌اش به لبخند تبدیل می‌شود. او دیگر تنها نیست و این حس همبستگی و محبت، دل هر بیننده‌ای را گرم می‌کند. من هم از وجود مردان با غیرت سرزمینم خوشحالم و این تصویر زیبا از انسانیت و کمک به یکدیگر، در قلبم ثبت می‌شود. زندگی جاریست امشب به قلم: ✍🏻محدثه پرهیزی 🔆 پیش به سوی روشنایی @jet8ir
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گل‌هایی که هر کدام، عهدی شد! عهدی برای ایستادن، برای ماندن، برای بودن... شاید بهای این اتحاد، شهادتت بود🥀 اما بدان، این مسیر را ادامه می‌دهیم؛ همان‌گونه که تو با جانِ خود ثابت کردی: ایران، همیشه می‌ماند🇮🇷 روحت شاد و راهت پررهرو سردار حاجی‌زاده🖤 @jet8ir
یادآوری عکس های خاطره انگیز گوشیم به من مسئله مهم تری رو رسوند! امروز این عکس را که مدتی پیش گرفته بودم و هدف انعکاس زیبای تصویرمان روی شیشه بود که چهره هایمان خوب و پروفایل پسند بیافتد را دیدم! آن زمان غزه در زیر آتش های صهیونیست بود و من در ایران همراه رفقایم به سفر رفته بودیم و بزرگترین دغدغه مان این بود که چه لباسی را با هم ست کنیم و تفریح امروزمان کدام نقطه شهر باشد! دقیقا آن زمان که انعکاس رنج غزه،سایه به سایه خنده هایمان بود! اما امروز نگاهم بعد از گذراندن جنگ تحمیلی چند روزه، که تازه فقط خبرهایش را لمس کرده ام و گاهی صدای پدافند هایش را شنیدم لبخند یا مدل ایستادنم را ندید و شیشه را شکست... محاکمه! شاخه های زیتون! لبخند کودکان! چفیه! سردار! و... حالا که را پشت سر می گذارم و امیدی به آتش بس رژیمی که از انسانیت بویی نبرده و کشتن آدمیزاد برایش مثل آب خوردن است ندارم ،حالم دگرگون می شود! که اگر آن روزها روایتگر مظلومیت غزه بودیم و سلاح رسانه را با خشاب روایت پر می کردیم و به جهان مخابره می کردیم؛ شاید امروز این غده سرطانی جایی در جغرافیای جهان نداشت! یا کمی از این لکه ننگ بر پیشانی جهان می نشست! نگاه امروزمان شیشه های بی تفاوتی را شکست و باعث وحدت ملی شد! اما حالا این موشک های ماست که پیوند رسانه و روایت است و قراراست باعث ریشه کن شدن هویت صهیونیستی شود و زخم های تاریخ را التیام دهد. چون به زودی شاخه های زیتون سبز خواهند شد، حتی اگر بسوزند، از خاکستر مقاومت جوانه زده و سبز خواهند شد🌱 @jet8ir
🔴 اگر یزید روزنامه داشت، وقایع کربلا را این‌طور روایت می‌کرد... @jet8ir