حال یکی از این ساحتهای تربیتی دینی اسالم بلکه مهم ترین آن، تربیت ایمانی می باشد؛ بطوریکه عمل بدون ایمان از منظر دین مبین اسالم، هیچ اثری نداشته بلکه اساساً عملی، انسان را سعادتمند می سازد که برخاسته ی از روح ایمان باشد )ابراهیم/18 .)
تأکید قرآن کریم بر ایمان و تربیت ایمانی به حدّی است که برخی از علمای تربیت اسالمی ، از تربیت ایمانی به عنوان راهبرد اصلی تربیتی قرآن کریم نام برده اند (عالم زاده، 1396.)
تربیت:
تربیت در زبان فارسی به معنای پرورانیدن، پروردن، آموختن، ادب و اخالق را به کسی آموختن است )دهخدا. در زبان عربی، تربیت از ریشه ی "ربو" بیشتر به پرورش جسم ی و مادی نظارت دارد )ابن منظور، 1414 :14 ،304)؛ و از ریشه ی "ربب"، به معنای اصالح شیئ و قیام برای آن )فارس، 1404 :2 ،381 ، )ایجاد و تکامل شیئ به نحو تدریجی تا سرحدّ کمال )راغب اصفهانی، 1412 :336 )بوده و بیشتر ناظر به پرورش به ابعاد غیرجسمی است.
لازم بذکر است که در قرآن مفهوم تربیت از ریشه ی "ربو" چندان مورد توجه قرار نگرفته است برخلاف ماده ی "ربب " و به نظر می رسد که در تربیت اسلامی بایستی این معنا لحاظ شود )باقری، 1397 :53 .)
و اما در تعریف اصطلاحی تربیت عبارت است از فرآیند یاری رسانی به یک انسان برای ایجاد تغییر تدریجی در گستره زمان در یکی از ساحت های بدنی، ذهنی، روحی و رفتاری که به واسطه عامل انسانی دیگر به منظور دستیابی وی به کمال انسانی و شکوفا کردن استعدادهای او یا بازدارندگی و اصالح صفات و رفتارهایش صورت
می گیرد )اعرافی، 1395 :1 ،127 .)
ایمان:
ایمان در لغت مصدر باب افعال و از مادة "اَمْن"، به معنای سکون قلب، تصدیق، نقیض خیانت )فارس، 1404 :1 ،133 ،)اطمینان نفس، زوال خوف )راغب اصفهانی، 1412 :90 ،)ضدّ خوف و ضدّ تکذیب )فراهیدی، 1409 :8 ،388 )آمده است . بنابراین واژه ایمان با توجه به ریشه ی آن، به معنای تصدیق چیزی یا وثوق به کسی است که
توأم با آرامش و سکون باشد )راغب اصفهانی، 1412 :91 .)
و اما در اصطالح قرآنی، ویژگی های حقیقت ایمان به شرح ذیل می باشد:
1 .ایمان امری قلبی است، نه کار ذهن یا جوارح: "أُولئِكَ كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْه")مجادله/22 )
2 .ایمان دارای مؤلفه های عاطفی می باشد: "الَّذِينَ ءَاتَیْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَیَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُون")بقره/146 )
3 .ایمان، مبتنی بر معرفت و آگاهی و تفکر است. "وَ إِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلىَ الرَّسُولِ تَرَى أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا ءَامَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِين)مائده/ 83 )
4 .عمل خارج از حقیقت ایمان است. اگر عمل، در حقیقت ایمان داخل باشد، در اینصورت در آیه ی "الذین آمنوا و عملوا الصالحات" که عمل را عطف بر ایمان کرده است، تکرار پیش می آید که با توجه به قاعده ی ادبی "االصل فی العطف التأسیس"، خالف فصاحت، بلکه قبیح خواهد بود )عالم زاده، .)185 :1396
5 .هرچند عمل خارج از حقیقت ایمان است لیکن ایمانی که در جوارح و اعضای مؤمن شعاعش مشهود نیست، از منظر اسالم ارزشمند نیست )خامنه ای، 1394 :103 ، )بلکه این عدم عمل کاشف از عدم ایمان خواهد بود.
6 .ایمان و عمل بر یکدیگر تأثیر و تأثر دو سویه دارند و پیدایش هریک به سبب پیدایش دیگری است )عالم زاده، 1396 :181 .)
7 .ایمان امری اختیاری و ارادی است. یا ایّها الذین امَنوا امِنوا)نساء/136 )؛ و اذا قیل لهم آمنوا کما آمن النّاس)بقره/13 )
از ویژگی های دیگر ایمان می توان بطور خالصه به موارد زیر اشاره کرد )عالم زاده، 1396 :182 : )
8 .ایمان دارای طیفی از مصادیق است و درجات متعددی دارد.
9 .ایمان یک حقیقت متحول است و ثابت نمی ماند؛ یعنی کاهش پذیر و افزایش پذیر است.
10 .ایمان دو گونه است: مستقر )ماندگار(، مستودع )زایل و ناپایدار(؛ پس نیاز به مراقبت و نگه داری دارد و ممکن است پس از پدید آمدن از بین برود.
11.ایمان با تردید و شک شکل نمی گیرد و با آنها قابل جمع نیست.
12.اقرار زبانی، شرط ایمان یا جزیی از مفهوم ایمان نیست، بلکه تنها نشانه ای از تصدیق قلبی است.
تربیت ایمانی عبارت است از "مجموعه اقداماتی که از سوی مربّی برای شکل دهی به نظام باورها و
گرایشات، آموزش و اقناع فکری و پذیرش قلبی و التزام عملی در سه حوزه ی توحید، معاد، نبوت متربّی صورت
می پذیرد".
با توجه به اینکه در نوشته های مؤلفین حوزه ی فقه تربیت به کثرت، به ادله ی عام اشاره شده است، در این نوشتار از این حوزه به اجمال می گذریم و توجه ی اصلی را به ادله ی خاص معطوف می داریم.
امّا بطور خالصه اینکه در باب ادله ی عام می توان به دو دسته آیات و روایات استدالل نمود:
از آیات می توان به آیه ی وقایه)تحریم/6 ، )آیه ی ائتمار)طالق/6 )و آیه ی مضارّه)بقره/233 )اشاره نمود و از روایات می توان از حدیث نبوی "كلّكم راع و كلّكم مسؤول عن رعیّته...")ديلمي/1412 :1 ،184 )نام برد که در کتب فقهی تربیتی، به تفصیل در ساحات مختلف تربیتی به داللتهای این آیات و روایت اشاره شده است و از ذکر
مجدّد آن خودداری می کنیم
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
با توجه به اینکه در نوشته های مؤلفین حوزه ی فقه تربیت به کثرت، به ادله ی عام اشاره شده است، در این ن
بخشی از عبارت رسالة الحقوق امام سجاد علیه السالم
» وَ أَمَّا حَقُّ وَلَدِكَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْكَ وَ مُضَافٌ إِلَیْكَ فِي عَاجِلِ الدُّنْیَا بِخَیْرِهِ وَ شَرِّهِ وَ أَنَّكَ مَسْئُولٌ عَمَّا وُلِّیتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدَّلَالَةِ عَلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَعُونَةِ لَهُ عَلَى طَاعَتِهِ فَاعْمَلْ فِي أَمْرِهِ عَمَلَ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ مُثَابٌ عَلَى الْإِحْسَانِ إِلَیْهِ مُعَاقَبٌ عَلَى الْإِسَاءَةِ إِلَیْه« )الخصال، بي تا: 2 ،568
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
بخشی از عبارت رسالة الحقوق امام سجاد علیه السالم » وَ أَمَّا حَقُّ وَلَدِكَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ
بررسی سندی:
این روایت به ترتیب تاریخی در کتابهای زیر آمده است:
• تحف العقول )ابن شعبه حرانی، 1363 :255 )
• من ال یحضره الفقیه )ابن بابویه، 1413 :2 ،618 )
• األمالی) للصدوق( / )ابن بابویه، 1376 :368 )
• الخصال )ابن بابویه، 1362 :2 ،564)
باقی کتب معتبره ی شیعه این روایت را از یکی از این 4 مصدر آورده اند
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
بررسی سندی: این روایت به ترتیب تاریخی در کتابهای زیر آمده است: • تحف العقول )ابن شعبه حرانی، 1363 :
در بین این چهار مصدر، روایت در کتاب تحف العقول، بدون ذکر سند است؛ اما در سه مصدر دیگر نیز، در من لا یحضر الفقیه، شیخ صدوق دو طریق به اسماعیل بن فضل دارد: طریق عام و طریق خاص؛ که طریق عام بدلیل وجود جعفر بن محمد بن مسرور و الفضل بن إسماعیل بن الفضل که هردو مجهول هستند، ضعیف می
باشد. طریق خاص نیز بدلیل وجود علی بن احمد و عبدالله بن احمد که هر دو مجهول هستند، ضعیف است.
طریق شیخ صدوق در امالی همان طریق خاص شیخ در من لا یحضر الفقیه است که علت ضعفش گذشت.
و اما سند شیخ صدوق در الخصال نیز مخدوش می باشد، بدلیل مجهول بودن علی بن احمد ، خیران بن داهر، احمد بن علی، علی بن سلیمان الجبلی و ضعف جعفر بن محمد بن مالک الفزاری )خویی، 1390 :4 ،118 )و محمد بن فضیل )خویی، 1390 :18 ،151 .
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
در بین این چهار مصدر، روایت در کتاب تحف العقول، بدون ذکر سند است؛ اما در سه مصدر دیگر نیز، در من لا
البته هرچند روایت رسالة الحقوق تا اینجای بحث، از جهت سندی دچار ضعف است، ولی این روایت قابل اخذ است، از باب اینکه این روایت را شیخ صدوق در کتاب من الیحضر الفقیه آورده است که کتاب فقهی شیخ صدوق می باشد، و ایشان قطعاً در باب نظر دادن فقهی از آنجا که می خواهد تمسک به حجّت نماید، لذا حتماً
اطمینان به صدور روایت داشته است.
در نتیجه روایات کتاب من الیحضر الفقیه، در مواردی که راوی در سند روایت مجهول باشد، حجت است )مامقانی، بی تا: 2 ،7 .)بله! در جایی که در سند روایت شخصی باشد که معلوم الضعف باشد، به این روایت اخذ نمی گردد ولو اینکه مرحوم صدوق به آن اخذ کرده باشد؛ ولی در طریق عامّ شیخ در من الیحضر الفقیه، شخص
ضعیف یافت نشد و فقط اشخاصی مجهول بودند که با توجه به قاعده ی فوق، می توان حکم به ثقه بودن این اشخاص و اطمینان به صدور روایت داد.
این در صورتی است که مبنای در حجیّت خبر واحد، وثوق مخبری باشد.
و اما اگر مبنای در حجیّت خبر واحد، وثوق خبری یا همان وثوق صدوری باشد، در اینصورت عالوه بر قرینه ی فوق می شود به قراین دیگری مانند علوّ مضامین روایت نیز تمسّک نمود )مامقانی، 1431 :6 ،386
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
بررسی سندی: این روایت به ترتیب تاریخی در کتابهای زیر آمده است: • تحف العقول )ابن شعبه حرانی، 1363 :
بعض فقها، جهت تصحیح سند روایت، به سندی که مرحوم نجاشی از رسالة الحقوق ذکر کرده است و همه ی افراد در این سند ثقه می باشند، تمسک نموده اند )اعرافی، 1395 :211 .)
تنها اشکالی که به راه اخیر ممکن است مطرح شود این است که نجاشی تنها به سند رسالة الحقوق اشاره کرده است ولی به متن آن اشاره ای نکرده است، و معلوم نیست که متن رسالة الحقوق در کتاب تحف العقول یا من لا یحضر الفقیه یا کتاب خصال، همان متن روایتی باشد که در دست نجاشی بوده است. در نتیجه هرچند سند
نجاشی به رسالة الحقوق صحیح است، ولی تطبیق مؤدای روایت با روایت مذکور در هریک از سه کتاب، محل اشکال است.
در جواب گوییم در این گونه موارد که حدیث در این سطح از شهرت بالایی قرار دارد اگر در نقل ها، اختلاف شدید وجود داشت، حتماً نجاشی به آن اشاره می نمود )نوری، 1408 :11 ،169 . )
پس اینکه نجاشی تنها به ذکر سندی از رسالة الحقوق اشاره کرده است و دیگر به متن آن اشاره نکرده است،حاکی از این است که متن روایت در دسترس ایشان، مشابه با متنی بوده است که در کتب روایی دیگر است، مخصوصاً این احتمال آنجایی به اطمینان منجر می شود که بخش مورد استشهاد در ما نحن فیه )و أنّك مسؤولٌ
عمّا ولّیتَه من حسن األدب و الداللة علي ربّه...( در هر سه نقل تحف العقول و من الیحضر الفقیه و خصال موجود است.
نتیجه آنکه رسالة الحقوق امام سجاد علیه السالم، از سند معتبر برخوردار می باشد.
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
بخشی از عبارت رسالة الحقوق امام سجاد علیه السالم » وَ أَمَّا حَقُّ وَلَدِكَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ
بررسی دلالی رسالة الحقوق:
تمسک به این قطعه از روایت برای اثبات وجوب تربیت ایمانی فرزندان بر والدین به قرار زیر است:
الف. تعیین حکم:
هرچند واژه ی "حقّ"، در این روایت، برای برخی از حقوق مستحب نیز ذکر شده است، ولی با این حال در این
فراز از روایت واژه ی حق به دو قرینه بر وجوب و تکلیف دلالت دارد:
1 .واژه ی "مسؤول" در "انّك مسؤول" که ظهور در وظیفه ی وجوبی بر والدین است؛ زیرا همواره از چیزی سؤال می شود که شخص نسبت به آن وظیفه ی لزومی داشته باشد.
ب. واژه ی "معاقب " در "معاقب علي االسائة إلیه" که می گوید اگر والدین وظایف تربیتی خود را نسبت به تربیت ایمانی فرزند انجام ندهند، عقاب خواهند شد، که این ظهور در وجوب وظیفه ی تربیتی در ساحتهای این فقره از روایت دارد (شیرازی، 1429 :3 ،308 .)
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
بخشی از عبارت رسالة الحقوق امام سجاد علیه السالم » وَ أَمَّا حَقُّ وَلَدِكَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ
ب. تعیین موضوع حکم )مکلّف( :
هرچند که مخاطب این روایت مرد است ولی اقتضای اطالق کالم این است که این روایت شامل مادر نیز می
شود و اگر چنین اطالقی هم پذیرفته نشود، از پدر الغای خصوصیت می شود )موسوی، 1392 :63 . )
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
بخشی از عبارت رسالة الحقوق امام سجاد علیه السالم » وَ أَمَّا حَقُّ وَلَدِكَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ
ج. تعیین متعلّق حکم )تکلیف(:
وجه تعیین متعلّق حکم و اثبات وجوب تربیت ایمانی، عبارت "الداللة علي ربّه" است که در ضمن سه نکته بررسی می گردد:
نکته اول: معنای مراد از "الدلاله"واژه ی "الدلاله" به نوعی آگاهی بخشی داللت دارد؛ اما به تناسب حکم و موضوع، معنای این عبارت تنها آموزش خدا و صفات، و به عبارت جامع، تنها آموزش دین نیست بلکه باورسازی، ایجاد التزام و پای بندی درونی
را هم در بر می گیرد و بر واژه ی "تربیت ایمانی" با گستره ای که برای آن بیان شد، تطبیق دارد )موسوی، .)63 :1392
نکته دوم: شمول معنایی "الدلاله علي ربّه عزّوجلّ"عبارت "الدلاله علي ربّه"، تنها معارف توحیدی را در بر نمی گیرد و اگر هم محدود به این حوزه باشد، با الغای
خصوصیت یا تنقیح مناط، دیگر حوزه های عقایدی به ویژه اصول عقاید مانند معاد و نبوت را نیز شامل می شود .)40 :1395 ،اعرافی)
نکته سوم: تعیین جامعه ی هدف هرچند که واژه ی "ولد" در این روایت، مطلق است و شامل تمام سنین می شود، ولی قید "الدلاله علي ربّه"، باعث می شود که شمول این روایت را شامل فرزندانی بدانیم که به لحاظ سنّی و توان شناختی، به حدی باشند
که راهنمایی و خدانمایی را درک کنند. برای همین جامعه ی هدف این روایت شامل کودکانی می شود که به سنّ تمییز رسیده باشند )موسوی، 1392 :58 .)
در نقد نکته ی سوم اینکه همانطور که ذکر شد دلالت مطلق آگاهی بخشی است بطوریکه باورسازی، ایجاد التزام و پای بندی درونی را هم در بر می گیرد، در اینصورت این گونه داللتی، به طرق مختلفی می تواند صورت پذیرد و منحصر در امور شناختی نمی باشد؛ عالوه بر اینکه امور شناختی نیز درجات مختلفی داشته و همه ی آنها
مربوط به کودکان ممیّز نمی باشد، بلکه بعضی از سطوح شناختی هستند که کودکان غیرممیّز قادر به درک آن هستند و در مباحث روانشناسی رشد از آن بحث شده است.
جمع بندی:
با نکاتی که بیان گردید، مشخص می شود که این قطعه از رساله ی حقوق، بر وجوب تربیت ایمانی فرزندان بر والدین دلالت دارد.
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
با توجه به اینکه در نوشته های مؤلفین حوزه ی فقه تربیت به کثرت، به ادله ی عام اشاره شده است، در این ن
روایات ترسیخ حبّ نبی و اهل بیت علیهم السالم در نفس طفل بنا بر شهادت مرحوم مجلسی اول ، در کتب اهل سنت اخبار بسیاری در باب تأدیب فرزندان بر مدار حبّ پیامبر و اهل بیت علیهم السالم ذکر شده است )مجلسی، 1406 :8 ،644 ، )بطور مثال: روی عن طریق أهل السنّة عن النبیّ صلى اهلل علیه و آله أنّه قال: »أدّبوا أوالدكم علي ثالث خصال: حبّ نبیّكم، و حبّ أهل بیته، و قراءة القرآن«)متقي، 1419 :16 ،456)؛ عالوه بر اینکه اهل سنّت، فراز »يا معشر األنصار، أدبوا أوالدكم على حب علي علیه السالم« را به هفت طریق از عایشه نقل کرده اند )مجلسی، 1406 :8 ،644
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
روایات ترسیخ حبّ نبی و اهل بیت علیهم السالم در نفس طفل بنا بر شهادت مرحوم مجلسی اول ، در کتب اهل سنت
در بررسی داللی این دسته از روایات:
تعیین حکم:
در این روایات، امر به ادب فرزندان به حب ائمه ی معصومین علیهم السالم شده است ؛ و ظهور امر نیز در وجوب است.
تعیین مخاطب حکم:
با توجه به اینکه امر به تأدیب فرزندان شده است، پس مخاطب حکم والدین می باشند.
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
روایات ترسیخ حبّ نبی و اهل بیت علیهم السالم در نفس طفل بنا بر شهادت مرحوم مجلسی اول ، در کتب اهل سنت
تعیین متعلّق حکم )مکلّف به( :
در این روایات امر به تأدیب فرزندان به ایجاد حبّ ائمه ی طاهرین علیهم السالم در قلب فرزندان شده است که قسمی از تربیت ایمانی است که بر اساس الغای خصوصیت، حکم این روایات شامل تمام ساحت تربیت ایمانی فرزندان می شود.
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
روایات ترسیخ حبّ نبی و اهل بیت علیهم السالم در نفس طفل بنا بر شهادت مرحوم مجلسی اول ، در کتب اهل سنت
البته در مناقشه به تمسک به این دسته از روایات می توان گفت که اوائلً آن روایاتی که از قول رسول الله صلی الله علیه و آله ذکر شده است از منابع اهل سنّت است که معتبر نمی باشند عالوه بر اینکه مشخص نیست که مراد از اهل بیت علیه السالم در این مصادر روایی چه است، ثانیاً آن روایتی نیز که از منابع شیعی ذکر شد از آنجا
که قول جابر بن عبداهلل انصاری است، حجیّت آور نیست؛ مگر اینکه بگوییم آن دسته از روایات نبوی منقول از مصادر اهل سنّت که در بین جامعه ی شیعی به خصوص جامعه ی فقهی شیعی رواج دارد و مورد اعراض فقهای شیعه قرار نگرفته است، حجت هستند و این روایات نیز از همین نوع است.
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
با توجه به اینکه در نوشته های مؤلفین حوزه ی فقه تربیت به کثرت، به ادله ی عام اشاره شده است، در این ن
روایات تعلیم احادیث اهل بیت علیهم السالم به فرزندان
بعضی از فقها از روایات وارد شده در باب تعلیم احادیث ائمه معصومین علیهم السالم بر فرزندان، استفاده وجوب
تربیت ایمانی فرزندان بر والدین کرده اند )شیرازی، 1429 :3 ،444
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
روایات تعلیم احادیث اهل بیت علیهم السالم به فرزندان بعضی از فقها از روایات وارد شده در باب تعلیم احا
حدیث اول: روایت جمیل بن درّاج عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ وَ غَیْرِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: بَادِرُوا أَوْلَادَكُمْ بِالْحَدِيثِ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَكُمْ إِلَیْهِمُ الْمُرْجِئَةُ )كلیني، 1407 :6 ، .)47
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
حدیث اول: روایت جمیل بن درّاج عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَ
بررسی سندی:
بطور اجمال اینکه این روایت از جانب محمد بن علی و عمر بن عبدالعزیز دچار ضعف است زیرا "محمد بن علی"مشترک بین ثقه و غیرثقه است؛ و "عمر بن عبدالعزیز" نیز تضعیف شده است )نجاشی، 1407 :284 . )
البته تعبیر "عن رجل " نیز یکی دیگر از مشکالت سندی این روای ت است، چرا که "رجل" مجهول است. لیکن بعض فقها در تصحیح این بخش از سند فرموده اند که سند روایت در اصل عمر بن عبدالعزیز زحل بوده است که به مرور زمان، بعد از تصحیفاتی به عن رجل تغییر پیدا کرده است )زنجانی، 1419 :4 ،1154 .)
در هر صورت روایت دچار ضعف است، هرچند که برخی از این روایت تعبیر به معتبره آورده اند )شیرازی، 1429 : .)444 ،3
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
حدیث اول: روایت جمیل بن درّاج عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَ
بررسی داللی:
در تعبیر حضرت آمده: »بَادِرُوا أَوْلَادَكُمْ بِالْحَدِيثِ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَكُمْ إِلَیْهِمُ الْمُرْجِئَةُ.«
حکم در این روایت وجوب است که از ظهور فعل امر "بادروا" در وجوب استفاده می شود، همچنانکه از کلمات
عالمه حلیّ در شرح این روایت نیز برمی آید )مجلسی، 1404 :21 ،82 .)
مخاطب این روایت نیز با توجه به تعبیر "اوالدکم "، والدین می باشند.
متعلّق حکم نیز، مبادرت به تعلیم احادیثی است که باعث حفاظت اوالد در مقابل مرجئه شود؛ و با توجه به اینکه
مرجئه، از جهت اعتقادی با شیعه مشکل داشته اند و دچار انحراف اعتقادی بوده اند، لذا روایت، داللت بر امر
والدین نسبت به تربیت ایمانی فرزندان دارد.
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
حدیث اول: روایت جمیل بن درّاج عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَ
قابل ذکر است که همین روایت را مرحوم شیخ طوسی از مرحوم کلینی نقل کرده و بجای "اوالدکم"،
"احداثکم" آورده شده است:
»وَ- عَنْهُ ]محمد بن يعقوب[ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: بَادِرُوا أَحْدَاثَكُمْ بِالْحَدِيثِ قَبْلَ أَنْ تَسْبِقَكُمْ إِلَیْهِمُ الْمُرْجِئَةُ.» (111 ،8 :1407 ،طوسي)
که ظاهر این روایت نیز همانند ظهور روایت کلینی است، آنچنانکه شیخ حرّ عاملی در وسایل الشیعة این روایت را ذیل عنوان "بَابُ اسْتِحْبَابِ تَعْلِیمِ الْأَوْلَادِ فِي صِغَرِهِمُ الْحَدِيثَ قَبْلَ أَنْ يَنْظُرُوا فِي عُلُومِ الْعَامَّة" قرار داده است )شیخ . )476 ،21 :1409 ،عاملیّ ح
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
روایات تعلیم احادیث اهل بیت علیهم السالم به فرزندان بعضی از فقها از روایات وارد شده در باب تعلیم احا
حدیث دوم: حدیث اربعمائه
»حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ الْیَقْطِینِيُّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْیَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي بَصِیرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِي مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا يُصْلِحُ لِلْمُسْلِمِ فِي دِينِهِ وَ دُنْیَاهُ قَالَ ع.... عَلِّمُوا صِبْیَانَكُمْ مَا يَنْفَعُهُمُ اللَّهُ بِهِ لَا تَغْلِبُ عَلَیْهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْيِهَا.« )ابن بابويه، 1362