eitaa logo
کانال پشتیبان پژوهشگاه فقه نظام
5 دنبال‌کننده
2 عکس
2 ویدیو
9 فایل
در این کانال، منابع و محتوای پشتیبان کانال اصلی پژوهشگاه فقه نظام بارگزاری می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت اول: توصیة امیرمومنان علی علیه السالم به امام حسن مجتبی سالم اهلل علیه أَيْ بُنَيَّ أَنَّ أَحَبَّ مَا أَنْتَ آخِذٌ بِهِ إِلَيَّ مِنْ وَصِیَّتِي تَقْوَى اللَّهِ وَ الِاقْتِصَارُ عَلَى مَا افْتَرَضَ عَلَیْك وَ الْأَخْذُ بِمَا مَضَى عَلَیْهِ الْأَوَّلُونَ مِنْ آبَائِكَ وَ الصَّالِحُونَ مِنْ أَهْلِ مِلَّتِك...... وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّهُ لَوْ كَانَ لِرَبِّكَ شَرِيكٌ لَأَتَتْكَ رُسُلُهُ وَ لَرَأَيْتَ آثَارَ مُلْكِهِ وَ سُلْطَانِهِ وَ لَعَرَفْتَ صِفَتَهُ وَ فِعَالَهُ وَ لَكِنَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ كَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ لَا يُضَادُّهُ فِي ذَلِكَ أَحَدٌ وَ لَا يُحَاجُّهُ وَ أَنَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ أَنَّهُ أَجَلُّ مِنْ أَنْ يُثْبِتَ لِرُبُوبِیَّتِهِ بِالْإِحَاطَةِ قَلْبٌ أَوْ بَصَرٌ وَ إِذَا أَنْتَ عَرَفْتَ ذَلِكَ فَافْعَلْ كَمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِكَ فِي صِغَرِ خَطَرِكَ وَ قِلَّةِ مَقْدُرَتِكَ وَ عِظَمِ حَاجَتِكَ إِلَیْهِ أَنْ يَفْعَلَ مِثْلَهُ فِي طَلَبِ طَاعَتِهِ وَ الرَّهْبَةِ لَهُ وَ الشَّفَقَةِ مِنْ سُخْطِهِ فَإِنَّهُ لَمْ يَأْمُرْكَ إِلَّا بِحَسَنٍ وَ لَمْ يَنْهَكَ إِلَّا عَنْ قَبِیح
روایت دوم: توصیه ی امیرالمؤمنین علی علیه السالم به فرزندش امام حسین علیه السالم يَا بُنَيَّ أُوصِیكَ بِتَقْوَى اللَّهِ فِي الْغِنَى وَ الْفَقْرِ وَ كَلِمَةِ الْحَقِّ فِي الرِّضَا وَ الْغَضَبِ..... أي بنيّ العجب ممّن يخاف العقابَ فلم يكفّ، و رجا الثوابَ فلم يتب
روایت سوم: توصیه ی امیرالمؤمنین علی علیه السالم به فرزندش محمد بن الحنفیة وَ- قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فِي وَصِیَّتِهِ لِابْنِهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَنَفِیَّةِ يَا بُنَيَّ إِذَا قَوِيتَ فَاقْوَ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ إِذَا ضَعُفْتَ فَاضْعُفْ عَنْ مَعْصِیَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل....
روایت چهارم: توصیة امام کاظم علیه السالم به بعضی از فرزندانشان مُحَمَّدُ بْنُ يَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِي خَلَفٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام قَالَ قَالَ لِبَعْضِ وُلْدِهِ يَا بُنَيَّ عَلَیْكَ بِالْجِدِّ لَا تُخْرِجَنَّ نَفْسَكَ مِنَ حَدِّ التَّقْصِیرِ فِي عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ طَاعَتِهِ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُعْبَدُ حَقَّ عِبَادَتِهِ.
جمع بندی سیره ی انبیاء و اولیاء علیهم السلام: در مجموع می توان گفت با توجه به این آیات و روایات در خصوص سیره ی پیامبران و ائمه علیهم السلام چند نکته روشن می گردد: نکته اول: توصیه هایی که در این آیات از کالم انبیاء علیهم السالم نقل شده توصیه های تربیتی است و آیه درصدد تبیین یک محتوای تربیتی است. در برخی از آیات تعبیر »یَعِظُه« نیز آمده بود که نشانگر تربیتی بودن نکات است. محقق طبرس ی در ذیل آیة 13 سورة لقمان می فرماید: »»وَ هُوَ يَعِظُهُ« أي يؤدبه و يذكره أي في حال ما يعظه نکتة دوم: ظاهر این آیات با توجه به قیوداتی مانند "یا بنیّ"، "لِبَنِیهِ"، "البنه"، نشان می دهد که انبیاء علیهم الاسلام همچنانکه عنایت خاصی به تربیت مردم داشته اند، وظیفه و عنایت خاصی نیز نسبت به تربیت خصوص فرزندان خویش داشته اند؛ همچنانکه اصل "اصالة الموضوعیه" بودن نیز دلیل دیگری بر این مدّعا است که وقتی به "بنیّ " خطاب می کند، این واژه، دخالتی در هدف او دارد و این تکلیف، یک تکلیف خاصی است و در مقام پدر و فرزندی صادر شده است، نه اینکه این توصیه ها، تکلیف عامی است که توصیه به فرزندان انبیاء، مصداقی از آن تکلیف عام باشد. نکته سوم: هرچند این تکلیف و وظیفه نسبت به انبیاء در قرآن وارد شده است، ولی از باب قرینه ی مقامیه، مناسبت حکم و موضوع و تنقیح مناط، این حکم، یک حکم خاص انبیاء نبوده و قابل تعمیم به دیگران نیز است. نکته چهارم: دقت در عملکرد انبیاء و معصومین علیهم السلام نشانگر شدت اهتمام و دغدغه ایشان در امر فرزندان است نه اینکه به یک سفارش وهله ای کفایت کرده باشند. نکته پنجم: هرچند شکی در سیره ی انبیاء بر تربیت ایمانی فرزندانشان نیست، ولی در اینکه این سیره در دوران کودکی و پیش از بلوغ نیز بوده باشد، نیاز به دقت و قراین و مؤیداتی دارد نکته ششم: از نظر فقهی، سیره به تنهایی مفید رجحان یا جواز بالمعنی الاعم است و افاده ی وجوب نمی کند؛ زیرا می تواند آن عمل مستحب و حتی مباح باشد .
3 .اولویت وظیفه ی تربیت ایمانی فرزندان نسبت به وظیفه ی تربیت عبادی فرزندان سومین دلیل بر وجوب تربیت ایمانی فرزندان بر والدین این است که بعد از اینکه پذیرفتیم که بر والدین تربیت عبادی فرزندان واجب است و ادله ای شرعی در این زمینه وجود دارد که تکالیف الزامی و استحبابی را نسبت به فرزندان، پیش از دوران بلوغ و حتی از سن تمییز، متوجه والدین کرده است، به طریق اولی برای تربیت ایمانی فرزندان نیز وظیفه ی الزامی بر عهده ی والدین گذاشته است. در توجیه این دلیل شاید آنچه باعث شده است که این طریق اولویت به ذهن آید این است که آن اثری که امور اعتقادی در سعادت انسان دارند بسیار بیشتر از اثر امور عبادی است؛ بطوریکه همانطور که آمد اگر عمل عبادی ای صورت پذیرد ولی همراه با ایمان صحیحی نباشد، این عملش فایده ای ندارد، برخلاف اینکه اگر شخص ایمان صحیحی داشته باشد ولی عمل عبادی متناسب با آنرا نداشته باشد، هرچند تقصیری متوجه او می باشد لیکن ایمان این شخص در سعادتش مؤثر خواهد بود و این شخص تنها در حدّ ترک عملدر توجیه این دلیل شاید آنچه باعث شده است که این طریق اولویت به ذهن آید این است که آن اثری که امور اعتقادی در سعادت انسان دارند بسیار بیشتر از اثر امور عبادی است؛ بطوریکه همانطور که آمد اگر عمل عبادی ای صورت پذیرد ولی همراه با ایمان صحیحی نباشد، این عملش فایده ای ندارد، برخالف اینکه اگر شخص ایمان صحیحی داشته باشد ولی عمل عبادی متناسب با آنرا نداشته باشد، هرچند تقصیری متوجه او می باشد لیکن ایمان این شخص در سعادتش مؤثر خواهد بود و این شخص تنها در حدّ ترک عمل عبادی عقاب می گردد
در نقد این مدّعا می توان گفت: اولا طبق ویژگی های ایمان که بیانش گذشت، ایمان همواره با عمل متناسب با خود همراه است و بین ایندو انفکاکی نمی باشد ثانیاً همواره ایمانی ارزشمند است که همراه با عمل باشد و همانطور که عمل بدون ایمان ارزشی ندارد، ایمان بدون عمل نیز ارزشی ندارد. ثالثاً چه بسا در امور عبادی ویژگی ای وجود دارد که باعث شده است والدین نسبت به تربیت عبادی فرزندان امر شده باشند ولی یا این ویژگی در امور ایمانی وجود ندارد یا اگر وجود دارد امر کردن والدین به تربیت ایمانی فرزندان مبتال به مانع باشد مانند مصلحت تسهیل یا اینکه امور ایمانی از آنجا که مطابق با فطرت انسانی است نیاز به تربیت کردنی مانند تربیت امور عبادی نداشته نباشد؛ زیرا معمولا رفتارهای عبادی، اموری اعتباری هستند و ملکات آن به ذهن بشر نمی آید و پذیرش آنها نیاز به آگاهی سازی و زمینه سازی و حتی گاهی نیاز به اجبار دارد
مقدمیت تربیت ایمانی فرزندان نسبت به تربیت عبادی فرزندان: طبق این دلیل، با فرض اینکه والدین بر تربیت عبادی فرزندان مکلّف باشند، برای انجام این تکلیف و آموزش نماز و عبادات، برای مقدمه باید به آموزش اعتقادات، توحید، نبوت و ... و نیز باورمندسازی فرزندان اقدام کنند.
در بررسی این دلیل اینکه مراد از مقدمیّت تربیت ایمانی نسبت به تربیت عبادی چیست؟ اگر مراد معنای لغوی یعنی مطلق آماده سازی و تهیؤ می باشد که دلیل شرعی بر آماده سازی مطلق مقدمات برای تحقق یک عمل نداریم و اگر مراد آن معنای اصولی در باب مقدمه ی واجب می باشد، آنچنانکه ظاهر دلیل نیز اینگونه است، می گوییم این نیز بحثی مبنایی است و علاوه بر اینکه مشهور قایل به وجوب مقدمه ی واجب نمی باشند، آنهایی نیز که قایل هستند با تفاصیل مختلفی به وجوب مقدمه ی واجب حکم می کنند، که بنا بر برخی از این تفاصیل، تربیت ایمانی، از باب مقدمیت تربیت ایمانی، واجب نخواهد بود.
بعد از تعریف تربیت و بررسی قرآنی مؤلفه های ایمان و تعریف تربیت ایمانی، به تفصیل ادله ی خاص در باب وظیفه ی والدین نسبت به تربیت ایمانی فرزندان بررسی شد که در نهایت: در بخش روایات، دو دسته از روایات (بخشی از رسالة الحقوق، روایات تعلیم احادیث اهل بیت به فرزندان) بر وجوب وظیفه مندی والدین نسبت به تربیت ایمانی فرزندان دلالت داشت و دو دسته از روایات (روایات ترسیخ حبّ نبیّ و اهل بیت علیهم السلام روایات آموزش لاله الّا الله) نیز مخدوش بود، و یک دلیل روایی (روایات تعلیم قرآن به فرزندان) نیز بر استحباب این وظیفه دلالت می کرد. سیره ی انبیاء و ائمه علیهم السالم نیز دلالت بر استحباب این ساحت تربیتی داشت. قیاس اولویت و مقدمیت مطرح شده نیز، وافی به غرض نبود.در نهایت می توان گفت که وظیفه ی والدین نسبت به تربیت ایمانی فرزندان، در واجبات ایمانی، واجب و در عقاید مستحبی، با توجه به اینکه دلیلی در خصوص وجوب تربیت ایمانی فرزندان در حوزه ی مستحبات ایمانی یافت نشد، مستحب می باشد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایمفوگرافی نظر سنجی ایسپا در مورد پوشش زنان جامعه در ایران
عوامل مؤثر بر اجرايي شدن سياستهاي حجاب و راهکار های پیش رو.pdf
1.34M
عوامل مؤثر بر اجرايي شدن سياستهاي حجاب و راهکار های پیش رو
رصد_چالش_های_سیاستگذاری_حجاب_در_ایران.pdf
2.26M
تقسیم بندی رویکرد ها نسبت به ماهیت حکم حجاب و الزام حکومتی آن
نقد استناد به دلیل امر به معروف و نهی از منکر از منظر منکرین الزام حکومتی حجاب
1402_1_19 8_59_20_0_گزارش نظرسنجی ملی پیرامون حجاب (2).pdf
1.43M
گروه افکار سنجی دفتر طرح های ملی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه
*تدبیر اجتماعی* 📌تدبیر اجتماعی مساله مهمی است. هزینه برخورد جدی را پایین می‌آورد و تعداد آن را! در نهایت هم وقتی تصمیم به برخورد میگیرد، موثر اما کم هزینه ورود میکند. 📌 در ده ماه گذشته، شانزده تجربه از این مدل ورود را در چند محیط کاری و آموزشی پیشنهاد کرده‌ام و اجرای آن را تجربه کرده‌ام. شرکتهایی که در زمینه طراحی و چاپ، تولید پوشاک، پخش دارو و لوازم بهداشتی، طراحی دکوراسیون داخلی، محیط‌های نوآورانه در عرصه فناوری و IT و فضاهای آموزشی در مقاطع دبیرستان و بالاتر فعالیت میکنند. 🖋 این محیطهای کاری عمدتا در شهرهای بزرگ قرار داشتند. 🖋 جمعیت محیط‌های کاری از بیست نفر تا صد و پنجاه نفر بوده است. دو محیط کاری دویست و پنجاه نفر نیرو داشته‌اند. 📌 نقاط مشترک توفیق اینها بوده است. 📌 اول: تعریف پروتکل در اول کار و توجیه افراد نسبت به آن در آغاز یا ادامه همکاری است. 🖋 نکته یک : پروتکلهایی موفقترند که روشن هستند. مثلا به وضوح میگویند منظورشان از پوشش چیست؟ مثلا آیا ضوابط شامل پوشیدن جوراب هست یا نه؟ دقت کنید هدف اول رعایت حجاب شرعی نبوده است بلکه مقابله با موج بی‌حجابی و بدحجابی جدی، بعد از حوادث سال قبل است. 🖋 نکته دو: عمده خانمهای در موارد مذکور، پوشاندن ساعد دست یا پوشیدن جوراب را جزء حجاب نمی‌دانستند. یعنی حتی با قصد رعایت حجاب این موارد پوشیده نمی‌شده است. 🖋 نکته سه: قدم توجیه هم باید واضح و با دلیل باشد. دقت کنید ابلاغ نمیکنیم بلکه توجیه میکنیم. 🖋 نکته چهار: در سه مورد بسته به جنس محیط کاری، لباس فرم پیشنهاد شده است و موفق هم بوده است. 🖋 نکته پنج: افراد سرحلقه در دو طرف (سر دسته بی حجابها، سر دسته تذکر دهنده‌های بی ملاحظه) نیاز به توجیه بیشتری دارند. 📌 دوم: روشن شدن روند پیگیری است. اگر کسی تخلف کند چه باید کرد؟ بار اول و دوم معمولا تذکر توضیحی، در فضای صمیمانه، توسط نزدیکترین همکار یا مسئول مربوط! حتی در مواردی با تمایل فرد از کارشناس مذهبی یا مشاور درخواست شده با فرد گفتگو کند. بار سوم تذکر حقوقی و تاکید بر نقض قوانین و بار چهارم ارجاع به تصمیم انضباطی برای اتخاذ جریمه و حتی قطع همکاری! 🖋 نکته: در مجموع تجربه‌هایی که شنیده‌ام سهم مواردی که کار به برخوردهای انضباطی کشیده، زیر ده مورد است و عمدتا مساله در سطوح قبلی حل شده است. 📌 سوم: اقدامات فرهنگی متقابل؛ مثلا ایجاد محیط استراحت و غذاخوری برای خانم‌ها، اهدای بن لباس از فروشگاه‌های خاص و .... 🖋 نکته یک: یکی از موثرترین اقدامات حمایتی برخورد با آقایانی است که وارد حریم خانمها میشوند. به خصوص نیروهای حراست یا نیروهایی که جایگاه بالادستی دارند. این موارد از طرف کارکنان زن به صورت خصوصی معرفی می‌شدند و با آنها برخورد جدی می‌شده است. 📌 چهارم: ساخت فضای مذهبی و کاری! مثلا تکیه بر ادبیات کار حرفه‌ای و به دور از مسائل جنسیتی! 🖋 حتی لازم نیست روی بخش جنسیتی تاکید کنید همین که فضا کاری شود خود به خود کار پیش می‌رود. مثلا حجم گفتگوها و جلسات غیر کاری را کم کردن و جاری کردن این فرهنگ در مجموعه! یا تاکید بر جدا کردن روابط کاری و عاطفی در محیط کار و آن را بخشی از حرفه‌ای‌گری به حساب اوردن. 🖋 در فضاسازی دینی میشود به استفاده از المان و نشانهای مذهبی و ملی مثل نصب پرچم ایران در راهرو و روی میز جلسات، توجه به مناسبتهای ملی، برگزاری مراسمات مذهبی مثل جشن غدیر یا ماه محرم. 🖋 ریا برای خدا هم در مواردی موفق بوده مثلا مدیر مجموعه‌ای به بهانه خراب بودن کف پوش اتاقش مدتی در راهرو نماز میخوانده و تاثیرش در کنترل حجاب بارز بود! 📌 پنجم: برای مهمان‌ها و ارباب رجوع هم تعریف پروتکل و تذکر آن در اغلب موارد موثر واقع شده است. 📌 پ ن ۱: مهم‌ترین مانع در اجرای این طرح‌ها در محیطهای کاری نه مخاطبان بلکه خود افراد مسئول بودند. تصویری که آنها از مقاومت محیط داشتند بسیار بیشتر از واقعیت بود. در برخی محیطهای کاری هم که این پیشنهادها اجرا نشد به نظر بنده که پیشنهاد دهنده بودم مساله بیشتر از طرف مدیران مجموعه بود تا مخاطبان! مساله اینجاست که هیچ چیزی در فرهنگ سازمانی به راحتی آب خوردن تغییر نمیکند اما تصویر از هزینه و نیرویی که ایجاد تغییر میخواهد بسیار بیشتر از چیزی است که در واقع هست. 📌 پ ن ۲: واقعا تفاوت محیطهای کاری زیاد است با این وجود به نظر میرسد این راهکارها در محیط‌های دیگر هم به کار می‌آید. 📌 پ ن ۳: یکی از مبارک‌ترین اتفاقاتی که در این ایام افتاد جلب توجه جمعی از مدیران این مجموعه‌ها به مساله سیاستگذاری و مدیریت تغییر رفتار بود. امیدوارم از این دست مباحثات بیشتر بشود و با تکرار تجربه‌ها، مسیر بومی شدن آن هموار شود. شما هم اگر موردی سراغ دارید - چه مورد توفیق و چه شکست- بنویسید‌. ممنون میشوم برای بنده هم ارسال کنید.
این مقاله با ارزش در خصوص بازنمایی زنان چادری در چهل سریال تلویزیونی است. نتایج تاسف باره و نشون میده صدا و سیما نه تنها در خدمت تجلیل و ترویج چادر نبوده بلکه عکس آن عمل کرده است. یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که در سال‌های پس از انقلاب اسلامی تصویر مطلوبی از زنان چادری در تلویزیون ارائه نشده است، به‌طوری‌که زنان چادری یا اساساً حضور پررنگی در سریال‌های تلویزیونی ندارند یا اگر دارند اغلب دارای ضعف‌ها و مشکلات مختلفی هستند که در مقایسه با شخصیت‌های زن غیر چادری نمود پررنگ‌تری دارد. زنان چادری به‌گونه‌ای معنادار؛ مسن، بدون تحصیلات دانشگاهی، از طبقه متوسط و پایین جامعه، دارای مشکلات روحی و روانی و دارای چهره‌ای متوسط و زشت به تصویر کشیده شده‌اند. بر این اساس چادر، پوشش زنی معرفی می‌شود که احتمالاً کمتر مخاطبی تمایل به همذات پنداری و احیاناً الگوبرداری از او خواهد داشت.