لامُروّت ، شانه هایت دردِ بی درمانِ کیست؟
چشمهایِ لوطی ات ، در خلوتِ دُکانِ کیست؟
پُرسشی دارم ، که میدانی و پنهان میکنی
بر تنت عطرِ دوسیب ، از مَحفلِ قلیان کیست؟
بوسهٔ آغشته ات دستِ که را لَک می کند؟
رَدِ پایِ کوچکت ، این بار بر ایوانِ کیست؟
چاییِ پُر رنگِ بعد از ظهرها را یادت ست؟
حال لیوانِ شرابت ، جُفت با لیوانِ کیست؟
.
نازنین ، هَذیانِ همسایه شبیه اسمِ توست
نام تو در خوابهای بی سر و سامانِ کیست؟
گفته بودی یک شروعِ تازه میخواهی ، ولی
خوب میدانی شروعِ تازه ات ، پایانِ کیست!!
#مهدی_فهیمی
#کافه_تنهایی
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸