فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینیدتامیتونید نوکری کنید۔۔۔ #شهید مصطفی صدرزاده
https://eitaa.com/jonbesh_nojavanan_movahedin
#شہیدانہ
داشٺوضــومۍگرفٺ
بهشگفتم:عبدالحسیںالاںبرا؎چۍوضومۍگیر؎؟
گفٺ:مۍخواهم #شهید بشوم.
خیالمشوخۍمۍڪند...
پنچدقیقہبعدشهیدشد🕊
#ﺷﻬﻴﺪﻋﺒﺪاﻟﺤﺴﻴﻦاﺳﻔﻨﺪﻳﺎﺭی
https://eitaa.com/jonbesh_nojavanan_movahedin
#تلنگر🌱⚠️
✍ وقـتی حـجابـمون حـفـظ بشـہ🤗
چـشـممون پـاڪـ مـیـشـہ👀
وقـتی چشـممـون پـاڪـ شـد
دلـمـون پـاڪ مـیـشـہ♥️
وقـتی دلـمون پـاکـ شـد
خـــدا عــاشقـمون مـیشـہ
🌹🌹🌹وقـتی خدا عاشقمـون شد
#شـهیـد# مـیشیم😔
https://eitaa.com/jonbesh_nojavanan_movahedin
🍃 #وصیتنامه #شهید مدافع حرم سیدمیلاد مصطفوی🍃
با عرض سلام به خدمت پدر عزیز و بزرگوارم
۱- اولین وصیتم این است که برادران و دوستان ، رهبر انقلاب و گل سرسبد کشورمان را تنها نگذارید و پشتوانه و حامی ایشان باشید. همچنین پدر عزیزم من را حلال کن که خیلی بی مهابا و بدون دریغ زحمت من را کشیدی. خیلی عزیزی پدر جانم خیلی ...
۲ - برادر و خواهر گرامی ام از شما شرمنده ام بخاطر همه آزار و اذیت ها تقاضای بخشش دارم . امیدوارم حلالم کنید.
۳ - دوستان عزیز شما را قسم به خدا که راه امام حسین (ع) را که راه عاقبت به خیری و مهمترین کار است را ادامه دهید. حسین گونه زندگی کنید که تمام عاقبت به خیری را در همین راه است و همیشه یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارید چون شهدا همیشه زنده اند و من وجود آنها را در زندگی خود همیشه احساس می کردم .
۴- دوستان، هم هیاتی ها ، هم شهری ها و تمام مردم دوست و آشنا حلالم کنید و عاجزانه از شما تقاضا دارم که در انجام امور دینی خود به خصوص حضور فعال در مساجد کوشا باشید و خمس و زکات خود را سالیانه حساب کنید تا روزی حلال داشته باشید.
در آخر هم باید اشاره کنم که الان من در شهر حلب سوریه هستم و آماده رزم با گروه های تکفیری میباشم . امیدوارم که در این راه استوار و پر امید و با تکیه بر اهل بیت ( ع) به خصوص عمه جانم زینب (س) وارد صحنه نبرد شوم . خدایا کمکم کن که این بنده حقیر از تمام مادیات دنیا دل بکنم فقط و فقط به خودت فکر کند که سعادت دنیا جز در این نیست .
میروم تا به مادرم برسم با تمام شرمندگی
الحقیر سیدمحمد مصطفوی
#شهدا
#وصیت_نامه
https://eitaa.com/jonbesh_nojavanan_movahedin
•
.
✒️اینجملھروبـھیادداشتـھباشید:
اگـھتوراهخدارنجروتحملنکنـے!🌿
مجبورمیشـےتوراهشیطانرنـجرو
تحملکنـے..:)🚶🏿♂💔
🏷️وصیتشھیدپورمـرآدی'
#شهید
•┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•
https://eitaa.com/jonbesh_nojavanan_movahedin
•┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•
در زندگـــــی ...
دنبالِ ڪسانی حرڪت ڪنید ،
ڪہ هرچه به جنبههای خصوصیترِ
زندگـی ایشـان نزدیڪ شوید
تجلـی ایمـــان را بیشتـر ببینیـد .
#شهید مظلوم _آیت_الله_بهشتی
#اللهم_صل_علی_محمد_وآله_محمد
⚘
دلگیر نباش
دلت که گیر باشد ، رها نمیشوی
یادت باشد
خدا بندگانش را
با آنچه بدان دلبستهاند
آزمایش میکند!
#شهید ابراهیم همت
#طنز_جبهه 😂
طلبه های جوان آمده بودند برای #بازدید از جبهه.
0⃣3⃣ نفری بودند.
#شب که خوابیده بودیم😴، دو سه نفر بیدارم کردند 😧و شروع کردند به پرسیدن سوالهای مسخره و الکی!😜
مثلاً میگفتند:
#آبی چه رنگیه برادر؟!🤔
#عصبی 😤 شده بودم.
گفتند:
بابا بی خیال!😏
تو که بیدار شدی، #حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو #بیدار کنیم!😎
دیدم بد هم نمیگویند!🤔🤗😂
خلاصه همینطوری سی نفر را بیدار کردیم!😉
بیدار شدهایم و همهمان دنبال شلوغ کاری هستیم!
قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه #قرارگاه تشییعش کنند!
فوری #پارچه سفیدی انداختیم روی محمدرضا و #قول گرفتیم که تحت هر شرایطی خودش را نگه دارد!
گذاشتیمش روی #دوش بچهها و راه افتادیم🚶.
#گریه و زاری!😭
یکی میگفت:
ممد رضا!
#نامرد! 😩
چرا تنها رفتی؟ 😱
یکی میگفت:
تو قرار نبود #شهید شی!
دیگری داد میزد:
شهیده دیگه چی میگی؟
مگه تو جبهه نمرده؟
یکی #عربده میکشید! 😫
یکی #غش میکرد! 😑
در مسیر، بقیه بچهها هم اضافه میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند، واقعاً گریه 😭و #شیون راه میانداختند!
گفتیم برویم سمت اتاق #طلبهها!
#جنازه را بردیم داخل اتاق.
این بندگان خدا📿 که فکر میکردند قضیه جدیه،
رفتند #وضو گرفتند و نشستند به #قرآن 📖خواندن بالای سر #میت!
در همین بین من به یکی از بچهها گفتم:
برو خودت را روی محمدرضا بینداز و یک #نیشگون محکم بگیر!😜😂
رفت گریه کنان پرید 🕊 روی محمدرضا و گفت:
محمدرضا!
این قرارمون نبود!😭
منم میخوام باهات بیام!😖
بعد نیشگونی👌 گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان #جیغی کشید 😱که هفت هشت نفر از این بچه ها از حال رفتند!
ما هم قاه قاه میخندیدیم.😂😂😂
خلاصه آن شب با اینکه #تنبیه 👊 سختی شد😂
#دلتنگ_حرم
❥︎••
✨﷽✨
🔰روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم
♦️پنجشنبه(98/10/12) - دمشق ساعت 7 صبح
✍️با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم،هوا ابری است و نسیم سردی میوزد.
ساعت 7:45 صبح
به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروههای مقاومت در سوریه حاضرند.
ساعت 8 صبح
همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی میکند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاجقاسم جلسه را رسما آغاز میکند...
هنوز در مقدمات بحث است که میگوید؛
همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین!
همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
گفت و گفت... از منشور پنجسال آینده... از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنجسال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از...
کاغذها پر میشد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یکجلسه
.
آنهایی که با حاجی کار کردند میدانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطعکردن صحبتهایش را نمیدهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه...
ساعت 11:40 ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!
ساعت 3 عصر
حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خودرویی بیرون منتظر حاجی بود
حاجقاسم عازم بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند...
ساعت حدود 9 شب
حاجی از بیروت به دمشق برگشته
شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند.
سکوت شد...
یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!
حاجقاسم با لبخند گفت؛
میترسید #شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد
_ #شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست!
_ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم
حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت:میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ اینم رسیدهست، اینم رسیدهست...
ساعت 12 شب
هواپیما پرواز کرد
ساعت 2 صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
«در آن نوشته بود مرا پاکیزه بپذیر»
جنبش نوجوانان موحدین🇮🇷
https://eitaa.com/jonbesh_nojavanan_movahedin
❍زِندگیاتونو وقفِ امامزمان ڪنین
❍وقفِ جبهِهۍفرهنگی
❍وقفِ ظهور...
⊰وقتۍ زندگیاتون این شِڪلۍ بشه، مجبور میشین #گناه نڪنین!
⊰وَ وقتے ڪه گناههاتون ڪمُ ڪمتر شد؛
دریچهاۍاز حقایق به روتون باز میشه✨
❪اونوقته ڪه میشین #شبیهِ شهدا...
اول شبیه بشین، بعد #شهید بشین❫
#استادپناهیان✨
💜 #تلـــــنگر