👨🏻🚒🔥
نام و نام خانوادگی شهید: امیرحسین داداشی
تولد: ۱۳۶۷/۸/۲۹، تهران.
شهادت: ۱۳۹۵/۱۰/۳۰، ساختمان پلاسکو، تهران.
گلزار شهید: تهران، بهشت زهرا سلامالله علیها، قطعه ۵۹، شهدای آتشنشان.
🚒🌹
#سی_روز_سی_شهید
#شهید_امیرحسین_داداشی
#شهدای_آتشنشان
#پلاسکو
#جنبش_فرهنگی_رحیل
[ @jonbeshrahil ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👨🏻🚒🔥🎥
📚 من و تو
من از تو جوانتر بودم، وقتی که وسط جبهه میجنگیدم.
اصلاً فکر کردی برای چی بعد از جنگ، آتشنشان شدم؟!
چون آژیر هر عملیات جدید در ایستگاه آتشنشانی من را میبرد به حال و هوای عملیاتهای جبهه.
خودت میدانی بیشتر از اینکه تک پسر محبوبم باشی، رفیق همیشه همراهم هستی. کار به جایی کشید که همکارم هم شدی!
اولش همه تو را به واسطه من میشناختند اما کمی که گذشت کاری کردی که ماجرا برعکس شد.
من اما تصمیم تازهای گرفته بودم، داشتم آموزشهای جنگ سوریه را میدیدم که باخبر شدی و دوباره خودت را چسباندی به من!
من هم قبول کردم.
حالا تو از خودت بگو!
بگو که چطور در ساعت مرخصی کاری و سر جلسه امتحان، همه چیز را نیمهتمام رها کردی و با موتور شخصی، خودت را به پلاسکو رساندی!
بگو که حتی لباس کاری دوستت را پوشیدی و به همین راحتی و با همین عجله، شدی رفیق نیمهراه.
گلایه بسیار است پسرم!
بماند برای روزی که با مادر دلتنگت به تو میرسیم و دوباره میبینیمت.
بماند برای دیدار جاودانه.
✍🏻سمیرا اکبری ۱۴۰۱/۱۱/۱۶
👩🏻💻طراح: منا بلندیان
💻تدوین: زهرا فرحپور
🎙 با صدای: رضوانه دقیقی
🚒🌹
#سی_روز_سی_شهید
#شهید_امیرحسین_داداشی
#شهدای_آتشنشان
#پلاسکو
#جنبش_فرهنگی_رحیل
[ @jonbeshrahil ]
🇮🇷🕊
نام و نام خانوادگی شهید: حمید پورنوروز
تولد: ۱۳۶۱، لاهیجان.
شهادت: ۱۴۰۱/۸/۱۲، اغتشاشات خیابانی، لاهیجان.
گلزار شهید: گلزار شهدای لاهیجان.
🕯
#سی_روز_سی_شهید
#شهید_حمید_پورنوروز
#شهدای_مدافع_امنیت
#شهدای_اغتشاشات
#جنبش_فرهنگی_رحیل
[ @jonbeshrahil ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋🎥
📚 آرام در آغوش مادر
صدای کوبیده شدن ماشین به در خانه، در کوچه پیچید. حمید ایستاد و از موتور پیاده شد. لیدرهایی که اغتشاشات امشب را هدایت میکردند وارد خانه شدند؛ به پشت سر نگاه کرد تا ببیند همراهانش رسیدهاند یا نه! ثانیهها انگار سینهخیز حرکت میکردند؛ تمام اتفاقات این چند سال اخیر در سرش با سرعت مرور شدند. مبارزهاش با پژاک، کمک به کادر درمان در کرونا، دفاع از حرم بیبی زینب و حالا هم اینجا میان خیابانهای ملتهب شهر لاهیجان...
صدای جیغ پیرزن را که شنید تاب نیاورد. آخرحمید روی ناموس حساس بود...
برای کمک به داخل خانه رفت، بیرحمی سر و شکل ندارد زن و مرد و نوجوان و جوان نمیشناسد، بیرحمان هر کدام به شکلی به او حمله کردند...
آن شب، پیکر غرق خون و غریب حمید پورنوروز با زمزمههای یا زهرایش در گوشهای از شهر آرام گرفت...
✍🏻زهرا فرحپور ۱۴۰۱/۱۱/۷
👩🏻💻طراح: مطهرهسادات میرکاظمی
💻تدوین: زهرا فرحپور
🎙با صدای: رضوانه دقیقی
🌹
#سی_روز_سی_شهید
#شهید_حمید_پورنوروز
#شهدای_امنیت_وطن
#جنبش_فرهنگی_رحیل
[ @jonbeshrahil ]
⛅️
نام و نام خانوادگی شهید: مرتضی سلیمانی
تولد: آذر ۱۳۴۵، تهران.
شهادت: ۱۳۶۲/۸/۱۲، پنجوین عراق، عملیات والفجر ۴.
رجعت: ۱۳۷۲/۷/۲۸.
گلزار شهید: تهران، بهشت زهرا سلامالله علیها، قطعه ۴۴، ردیف ۱۱۵، شماره ۲۰.
🍁🍂
#سی_روز_سی_شهید
#شهید_مرتضی_سلیمانی
#شهدای_دفاع_مقدس
#جنبش_فرهنگی_رحیل
[ @jonbeshrahil ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌥🎥
📚 سپیده زد
نسیم سحرگاه پاییز، قطرات آب وضو را از روی گونهها به سمت محاسنش غلطاند. پیرمرد چشمها را بست و دستهایش را بالا آورد. الله اکبر.
بعد از سلام نماز میان سجاده نشسته بود؛ قلبش عجیب سنگینی میکرد...
بالاخره سپیده زد.
این طلوع پایان ده سال چشم انتظاریش بود.
صدای صلواتها که از کوچه آمد، برخاست و به سمت حیاط رفت.
مرتضی آمده بود با تابوتی پرچمپیچ شده. نوجوان هفده سالهاش که حالا قدش کوتاهتر از قبل به نظر میرسید.
پلاک گداخته و استخوانهای سوخته، غم جانکاه پدری مظلوم را برایش تداعی کرد.
با تمام توان ذکر مصیبت اربابش سیدالشهدا علیهالسلام را دم گرفت:
«جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم...»
✍🏻فاطمه رضاپور ۱۴۰۱/۱۲/۴
👩🏻💻طراح: منا بلندیان
💻تدوین: زهرا فرحپور
🎙با صدای: هانیهسادات عباسی جعفری
🍂🍁
#سی_روز_سی_شهید
#شهید_مرتضی_سلیمانی
#شهدای_دفاع_مقدس
#جنبش_فرهنگی_رحیل
[ @jonbeshrahil ]
🌺
نام و نام خانوادگی شهید: سجاد مرادی
تولد: ۱۳۶۱/۱۰/۲۸، روستای آورگان، شهرستان بلداجی، استان چهارمحال و بختیاری.
شهادت: ۱۳۹۴/۹/۱۶، خلصه، حوالی حلب، سوریه.
گلزار شهید: اصفهان، گلستان شهدا، قطعه مدافعان حرم.
🦋
#سی_روز_سی_شهید
#شهید_سجاد_مرادی
#شهدای_مدافع_حرم
#جنبش_فرهنگی_رحیل
[ @jonbeshrahil ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🎥
📚 یک سؤال ساده
روز موعود بود. روز رفتن. وقت خداحافظی، وقت دل کندن...
و فقط خدا میدانست چه در دلش میگذرد.
فاطمه مثل یک فرشته خوابیده بود. خوب تماشایش کرد.
دستی به موهایش کشید و صورت کوچکش را بوسید. آرام صدایش کرد: «فاطمه جون! باباجونم! پا نمیشی دختر نازم؟!»
میخواست دخترش را بیدار کند و برای بار آخر برایش پدری کند. چشم از دخترش برنمیداشت.
زمان زود گذشت و صبحانه تمام شد و فاطمه با روپوش مدرسه و کیفی در دست آماده بود که برود.
اما بابا میخواست برای چند دقیقه هم که شده بیشتر او را ببیند.
سرویس مدرسه که رسید، فرصت تمام شد. دخترکش را سوار ماشین کرد.
فاطمه پرسید: «بابا برگشتنی خودت دنبالم میای؟!»
صورت بابا پر شد از لبخند؛ لبخندی که سد اشکهای پدرانهاش بود.
فاطمه رفت و بغض بابا هم ترکید.
بابا باید میرفت تا هیچ دختری نترسد و آسیب نبیند. حتی اگر به قیمت یتیمی دخترکش تمام شود.
✍🏻هانیه نوری ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
👩🏻💻طراح: منا بلندیان
💻تدوین: زهرا فرحپور
🎙با صدای: فاطمه شعرا
🦋
#سی_روز_سی_شهید
#شهید_سجاد_مرادی
#شهدای_مدافع_حرم
#جنبش_فرهنگی_رحیل
[ @jonbeshrahil ]
🕊
نام و نام خانوادگی شهید: محمدمهدی مالامیری کجوری
تولد: ۱۳۶۴/۳/۲۶، قم.
شهادت: ۱۳۹۴/۱/۳۱، بُصرَیالحریر، درعا، سوریه.
رجعت: ۱۴۰۰/۵/۲۱.
گلزار شهید: قم، گلزار شهدای امامزاده علیبن جعفر علیهالسلام.
🎂🌹
#سی_روز_سی_شهید
#شهید_محمدمهدی_مالامیری
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_روحانی
#اولین_شهید_روحانی_مدافع_حرم
#جنبش_فرهنگی_رحیل
[ @jonbeshrahil ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🎥
📚جایی برای دلتنگی
حواست هست بابا؟!
شش ساله که ندیدیمت...
من و فاطمه خیلی دلمون برات تنگ شده بود؛ برای گرمای دستات و شنیدن صدات، برای نوازش صورت مهربونت؛ برای وقتایی که روی کولت ما رو مینشوندی!
از اون بالا دنیا خیلی قشنگتر بود!
اما الان ما اینجاییم روی زمین و نگاهمون رو به بالا.
وقتی رفتی خیلی چیزا عوض شد، یکباره بزرگ شدیم، دلمون تنگ شد به وسعت نبودنت، چشممون منتظر اومدنت.
آره بابا جون! توی سالای نبودنت من و فاطمه خیلی دعا کردیم برگردی؛ اما نگفتیم به کسی! همانطور که دلتنگیمون رو نگفتیم به کسی...
یه روز وقتی با مامان رفتیم پارک و با دیدن بازی بچهها با پدراشون دلمون برات خیلی تنگ شد، یواشکی جوری که کسی نفهمه دوتایی خیلی گریه کردیم.
من از کنار باغچه یه سنگ سفید پیدا کردم و به فاطمه گفتم: «غصه نخور آبجی! بیا این سنگ مثلا قبر باباست! بیا اینجا بنویسیم چقدر دلمون براش تنگ شده!» خب دل دختر بابا مگه میشه تنگ نبودنش نشه! کاش الان میدونستیم کجاست!
نوشتیم و کسی نخوند جز تو!
خوندی و اومدی!
باباجون مهربون ما! رسیدنت بخیر! بیا که حرف نگفته زیاد داریم برات که باهم بزنیم...
✍🏻رضوانه دقیقی ۱۴۰۱/۱۲/۲۱
👩🏻💻طراح: منا بلندیان
💻تدوین: زهرا فرحپور
🎙با صدای: سمیه میرزائی
🎂🌹
#سی_روز_سی_شهید
#شهید_محمدمهدی_مالامیری
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_روحانی
#اولین_شهید_روحانی_مدافع_حرم
#جنبش_فرهنگی_رحیل
[ @jonbeshrahil ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯🎥
📚معجزهی شهدا
در پادگان دوکوهه سربازی بود که بعد از مدتی فهمیدم بنده خدا دستِ کجی دارد. بچهها از دستش کلافه شده بودند. رفتم پیش فرمانده و گفتم: «حاجی این بنده خدا رو ببریم تفحص؟!»
حاجی گفت: «بهزاد چی میگی؟ اینو ببریم تفحص؟!»
گفتم: «آره، کجا بهتر از اونجا؟ خودم بارها معجزه شهدا را با چشم دیدهام.»
رفتم پیش رئیس پادگان و گفتم: «این سرباز رو میدید به ما؟!»
خندید و گفت: «معلومه. اصلاً روش پتو و تنقلات هم میدهیم!»
روزهای اول قلدری میکرد؛ اما مدتی که گذشت حالش دگرگون شد. شبها در حال گریه بود؛ سختترین کارها را خودش به تنهایی میکرد. یک روز که داشت با لودر خاکریزها را خالی میکرد، یکی از خاکریزها روی سرباز ریخت. با نگرانی جلو رفتیم که صدای فریادش بلند شد: «یه شهید اینجاست...»
شهیدی که هنوز اسلحه به دست داشت.
آن روز با کمک آن سرباز، چهار شهید دیگر هم پیدا کردیم...
✍🏻بهار کیانی ۱۶ ساله از تهران
👩🏻💻طراح: مطهرهسادات میرکاظمی
💻طراح: زهرا فرحپور
🎙با صدای: الهام گرجی
🕯🦋
#سی_روز_سی_شهید
#بهزاد_پروین_قدس
#شهید_زنده
#روز_آخر
#جنبش_فرهنگی_رحیل
[ @jonbeshrahil ]