eitaa logo
Jor'e| جرعه
358 دنبال‌کننده
17 عکس
0 ویدیو
10 فایل
جرعه ناشر اشعار فاخر، مقاتل مستند و سبک‌های سنتی و نوین مدیرمسئول: سعید نسیمی شورای ادبی: ✅ سیدمحمدرضا حسینی ✅ محمد بیابانی ✅ حامدخاکی ✅ محمد رسولی ✅ حسین صیامی ✅ داود قاضی ✅ سجاد محمدی لینک تلگرام: https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ طفلان حضرت زینب سلام الله علیها 🔻مرضیه عاطفی آورده ما را با خودش مادر؛ که قربانت شویم تا که برایت جان دهیم و حافظِ جانت شویم إذن از تو میخواهیم تا با غیرتی حیدرنشان در وادیِ میدان بتازیم و رجز خوانت شویم از کودکی سیرابمان کردی و وقتِ آن شده تا تشنه لب؛ جان-دادۂ لب های عطشانت شویم باید سپر برداشته، باید که از «سر» بگذریم نگذار تنها شاهدِ حال پریشانت شویم ما آرزو داریم که مثلِ علیِ اکبرت(ع) در خیمه نه! در معرکه ملحق به یارانت شویم دل دل نکن دایی! به خواهرزاده هایت نه نگو قابل بدان پایِ رکابت، از شهیدانت شویم «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا»* بگذار تا تفسیری از آیاتِ قرانت شویم! سلام الله علیها لینک واتساپ: https://chat.whatsapp.com/BUlnIX3R3AM4IJu9u469zW لینک ایتا: https://eitaa.com/joreh_5
✅ حضرت علی اصغر علیه السلام 🔻مرضیه عاطفی پرپر زد و پریشان گردید و رفت از حال بر روی دستِ بابا خندید و رفت از حال قلبش تکان تکان خورد و جایِ جرعه ای آب تیری به حنجرش خورد ترسید و رفت از حال قنداقه غرق خون شد پس ناتوان و آرام بر دور لب، زبانش چرخید و رفت از حال بابا چه بغض کرد و از گوش تا به گوشش را با لبان لرزان، بوسید و رفت از حال با چشم نیمه بازش یکریز پلک میزد یکریز دست و پایش لرزید و رفت از حال شش ماهه بود و بابا برداشت از گلو خون بر آسمانِ هفتم پاشید و رفت از حال گهواره کنج خیمه؛ بیتاب تاب میخورد مادر دو دستِ خود را بویید و رفت از حال! علیه السلام لینک واتساپ: https://chat.whatsapp.com/BUlnIX3R3AM4IJu9u469zW لینک ایتا: https://eitaa.com/joreh_5 لینک تلگرام: https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
✅ حضرت علی اکبر علیه السلام 🔻 مرضیه عاطفی کربلا دشتِ بلا خوانده و نامیده شده دلم از داغِ علی(ع) خون شده! رنجیده شده قامتِ تازه جوانم شده با خاک؛ یکی جای جایِ بدنش رفته و ساییده شد نیزه ها آب نداده پسرم را کشتند با لب تشنه به خون خفته و غلتیده شده روی پیشانی اش افتاده چه ردّ شمشیر لبش از فرط عطش خشک و چروکیده شده گلِ لیلا شده پرپر، چه به هم ریخته است نه که با دست! که با تیر و کمان چیده شده میگذارم نگران! صورتِ خود را با اشک... به روی صورت زیبای خراشیده شده شیشۂ عمر علی اکبرِ(ع) من خورد زمین کمرم خم شده و... وای چه پاشیده شده می برم بین عبا دار و ندارِ خود را با همان دست که یخ کرده و لرزیده شده! علیه السلام لینک واتساپ: https://chat.whatsapp.com/BUlnIX3R3AM4IJu9u469zW لینک ایتا: https://eitaa.com/joreh_5 لینک تلگرام: https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
✅حضرت عباس علیه السلام (تاسوعا) 🔻مرضیه عاطفی غیرتش بی مَثَل و فوق بشر خوانده شود خیمه ها امن و امان است! سپر خوانده شود چه علمدارِ رشیدی! چه یلِ صف شکنی جَنَمش بس علوی بود! «جگر» خوانده شود رزم او خیره کننده ست! فقط باید از- خط به خطِ رجَزش مرد خطر خوانده شود با لبِ تشنه، لبِ علقمه از آب گذشت باید استاد ادب! اصلِ هنر خوانده شود شد أبالفضل(ع) که بی واسطه حاجت بدهد هر چه از او برسد درّ و گوهر خوانده شود با وفا بود و گذشت از خود و در کرب و بلا خوش درخشید و بگویید قمر خوانده شود ¤ روز جمعه ست! بیا منتقم خون حسین(ع) تا «ظهورِ تو» به عنوانِ خبر خوانده شود قول دادی که سراسیمه بیایی! هرجا... روضۂ حضرتِ عباس(ع) اگر خوانده شود! علیه السلام لینک واتساپ: https://chat.whatsapp.com/BUlnIX3R3AM4IJu9u469zW لینک ایتا: https://eitaa.com/joreh_5 لینک تلگرام: https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
✅ زبان حال حضرت زینب سلام الله علیها 🔻 مرضیه عاطفی آتش برای صحنه محشر گرفتند صد فتنه بعد از دفنِ پیغمبر(ص) گرفتند حقّ خلافت را، فدک را، غصب کردند آن عدّه که غیر از پدر رهبر گرفتند یک شب همین ها هیزم آوردند و با خشم در پشتِ «در» تصمیم ِ شعله ور گرفتند با یک لگد پرپر شد و از شاخه افتاد شش ماهه را با کینۂ خیبر گرفتند در کنج خانه گریه میکردیم و آن ها از ما شبانه حضرتِ مادر گرفتند آنها پدر را زجر میدادند و حتی هر شب برا سبّ او منبر گرفتند تا عاقبت شمشیر در مسجد کشیدند با کشتنش صد دِرهم ِ دیگر گرفتند زخم ِ سرش کاری شد و در یک سحرگاه از ما پدر را با غمی بدتر گرفتند بغض یتیمی را به رویِ شانۂ هم- می ریختیم و فتنه را از سر گرفتند عشقم حسینم(ع)! خوب میدانی از آنها خیری ندیدیم و سراغ از شَر گرفتند ما خوب میدانیم که جانِ حسن(ع) را در کوچه! بینِ شعله؛ پشتِ «در» گرفتند من ماندم و تو! کربلا و داغِ هجران... دیدم تو را هم نیزه ها بر «سر» گرفتند من روی تل روضه گرفتم؛ تا که آن ها با هلهله پیراهن از پیکر گرفتند دیدند جان داری هنوز و شمر آمد ای وای! آخر حاجت از خنجر گرفتند من: «وا عَلیّا» گفتم و مادر: «بُنیَّ» جان دادی و روزِ خوش از خواهر گرفتند دیدی عزیزم؟! عشقِ مان آخر نظر خورد دیدی تو را از زینبت(س) آخر گرفتند! لینک واتساپ: https://chat.whatsapp.com/BUlnIX3R3AM4IJu9u469zW لینک ایتا: https://eitaa.com/joreh_5 لینک تلگرام: https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w
✅ نذر صلح امام حسن علیه السلام 🔻مرضیه عاطفی بیش از تصور است، خیراتِ صلح تو دین پا گرفته در، ساعاتِ صلح تو لطفت همیشگی ست، غرق کرامتی زیباست یاحسن(ع)، عاداتِ صلح تو قطعاً سیاسَتت عینِ دیانت است وقتی سکوت شد طاعاتِ صلح تو میشد معاویه، محوِ بصیرتَت میخواند و خط به خط شد ماتِ صلح تو دیوانه میکند دشمن شناسی ات دیدم نبرد را، در ذاتِ صلح تو صبر و درایَتت، جنگ مجسّم است قرانِ ناطق است آیاتِ صلح تو دور از جنایت و خواری و ذلت است رمز شجاعت است، هیهاتِ صلح تو با لحن اقتدار تحلیل میکند شد کارِ ذوالفقار، اثباتِ صلح تو! علیه السلام لینک واتساپ: https://chat.whatsapp.com/BUlnIX3R3AM4IJu9u469zW لینک ایتا: https://eitaa.com/joreh_5 لینک تلگرام: https://telegram.me/joinchat/Bbx7KUB7D1El6fDlNXP68w