سوال:
حدیث کِساء از حیث سند و دلالت چگونه است؟
جواب :
۱-اصل داستان کِساء امر مسلمی است اینکه نبی اکرم صلی الله علیه واله وسلم حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام و امام حسن و امام حسین علیهما السلام را تحت کِساء جمع کرد و فرمود
«اللهم هؤلاء أهلی فأذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا»
خدایا اینان اهل بیت من هستند از آنها پلیدی را دور کن و آنها را پاک گردان
در منابع معتبر شیعه و سنی آمده است
به عنوان نمونه کتب شیعی مانند
دلایل الامامه طبری ص۲۱
مجمع البیان طبرسی ج۸ص۵۵۹
و منابع اهل سنت مانند
صحیح مسلم ج۱۵ص۱۹۰
مسند احمدج۷ص۴۱۵
۲-آن چیزی که به عنوان حدیث کِساءمطرح است در منابع معتبر ذکر نشده است و مرحوم شیخ عباس قمی نیز آنرا در مفاتیح ذکر نکرد بلکه دیگران بدان اضافه کردند
۳- آنچه در این حدیث وجود دارد خالی از غلو است و همچنین در آن چیزی که مخالف اعتقاد شیعه باشد وجود ندارد
۴-به نظر می رسد آنچه در آخر این حدیث هست که هرکس خبر مارا در محفلی بگوید مراد ذکر و یاد اهل بیت علیهم السلام است که در کتب روایی روایات درین باره وجود دارد
چون
اولا: یاد اهل بیت علیهم السلام مصداق آشکار تعظیم شعائر الهی است
مَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَاِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛(حج:۳۲)
هر كه نشانهای خداوند را بزرگ بدارد، آن از تقوا و پرهیزگارى دلهاست
ثانیا در روایت آمده است
یكدیگر را ملاقات كنید و از احادیث ما بگویید؛ چرا كه حدیث ما جلابخش قلوب است. همانا دلها، چونان شمشیرها، زنگار میگیرند؛ جلا و صیقل دلها به ذكر حدیث است
عن رسولُ الله(صلى الله علیه وآله): تَذاكَروا وَتَلاقُوا و تَحَدَّثُّوا فَاِنَّ الْحَدِیثَ جَلاَء الْقُلوُبِ. إِنَّ القُلوبَ لَتَرینَ كَمَایَرینَ السَّیْف جَلاَؤُها الْحَدِیثُ.
( بحارالانوارج۱ص۲۰۲)
۵-به نظر نمی رسد خواندن حدیث کِساءاز نظر شرعی مشکلی داشته باشد
هرچند بهتر است به عنوان خبری که از معصوم نقل شده بدان نگاه نشود
بلکه به عنوان یک رویداد تاریخی که ذکرفضائل اهل بیت علیهم السلام است خوانده شود
@jorenab
امام صادق علیه السلام
خداوندا از تو خواستارم در تمامى كارها نيرومند و توانايم نمائى،و به تو پناه مىبرم از رسوائى دنيا و شكنجۀ آخرت.
« اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ عَافِيَتَكَ فِي أُمُورِي كُلِّهَا وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ خِزْيِ اَلدُّنْيَا وَ عَذَابِ اَلْآخِرَةِ »
معاني الأخبار ج ۱، ص ۳۹۴
@jorenab
#دعای_کمیل_قسمت_دوم
عزت ،عظمت بزرگواری و ارجمندی
قرآن کریم می فرماید: عزت از آن خداست
« مَن كانَ يُريدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَميعًا»
( سوره مبارکه فاطر، آیه ۱۰)
هر کس به دنبال عزت است بداند عزت از آن خداست
حضرت امیر علیه السلام می فرماید: هر کس عزت را جز از راه حق بجوید خار گردد.
آنگاه می فرماید: این عزت بالاصاله از آن خداست و خدا به هر کس بخواهد عزت را عطا می کند.
«قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتُنزِعَ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»
( سوره مبارکه آل عمران، آیه ۲۶)
خدایا: ای که مالک هستی می باشی، هر کس را بخواهی سلطنت میبخشی و هر کس را بخواهی عزیز می کنی و هر کس را بخواهی ذلیل میکنی
اصلا: عزت از آن خداست و به هر کس که بخواهد خواهد داد از طرفی چون خداوند رحیم است و رحمت او همه هستی را فرا گرفته است .
« اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ»
خداوند از در رحمت به بندگان خود عزت و ارجمندی خواهد داد.
پس در آیه دیگر به کسانی که خداوند عزت میدهد را بیان می کند « وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ » ( منافقون، آیه ۸)
عزت برای خداوند و رسول و مومن است.
بنابراین انسان یا باید پیامبر باشد که در بین مردم عزیز گردد یا مومن
و میدانیم تمام تلاش انسان برای رسیدن به این مقام است که میخواهد عزیز گردد.
آنگاه حضرت به نکته دیگری توجه میدهد: و آن اینکه کسی گناه کرد آیا چنین کسی را میتوان عزیز دانست؟
آیا خداوند چنین کسی را عزیز میکند یا خیر؟
لذا عباراتی بیان میکند. و گناهان را ابتدا می شمارد سپس همه را یک جا بیان میکند و از خدا میخواهد که همه را ببخشد برای اینکه گناهانی که انسان انجام میدهد هر چه بزرگ باشد به اندازه تمام هستی که نمی رسد در حالی که رحمت الهی تمام هستی را در بر میگیرد
لذا به ما یاد دادند که بگوییم« اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ ذَنْبِي عِنْدَكَ عَظيماً فَعَفوى أعظمُ مِنْ ذَنْبِي اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ أَكُنْ أَهْلاً أَنْ أَبْلَغَ رَحْمَتَكَ فرحمتك أهل أن تَبْلُغَنِي وَتَسَعَنِى لِأَنَّهَا وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ » خداوندا اگر گناهان من نزد تو بزرگ است عفو تو بزرگتر از گناهان من است خدایا اگر من این قابلیت را ندارم که به رحمت تو برسم رحمت تو این سعه را دارد که مرا در بر بگیرد چرا که رحمت تو همه هستی را پوشش می دهد.
هستی عالم به رحمت بسته است.
نور افلاک از همین جا جسته است.
آنچه در ظاهر و یا در پرده است.
رحمت حق اندران گسترده است
رحمتت بینم به هر جا رو به پیش
زانکه کردی واجبش بر نفس خویش
@jorenab
امام صادق( علیهالسلام)
پروردگارا از تو مىخواهم،از هر خيرى كه آگاهيت آن را فرا گرفته،نصيبم سازى،و از هر گزندى كه علمت بر آن احاطه دارد به تو پناه می برم
« اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ كُلِّ شَرٍّ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ»
(معاني الأخبار ج ۱، ص ۳۹۴)
@jorenab
گناهی که بعداز آن فرصت یافتم دو رکعت نماز بخوانم واز خداوند در خواست اصلاح کنم مرا اندوهگین نکرد
وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: مَا أَهَمَّنِی ذَنْبٌ أُمْهِلْتُ
بَعْدَهُ حَتَّی أُصَلِّیَ رَکْعَتَیْنِ وَ أَسْأَلَ اللَّهَ الْعَافِیَةَ.
(حکمت۲۹۹)
می گویم
یعنی اگر خداوند توفیق نماز و درخواست عافیت را برای من هموار کرد پس مرا خواهد بخشید
چون در جای دیگر می فرماید وَ مَنْ أُعْطِیَ التَّوْبَةَ لَمْ یُحْرَمِ الْقَبُولَ
اگر به کسی توفیق توبه داده شد از پذیرش توبه محروم نمی شود
مرحوم رضی رحمه الله می فرماید این بیان نورانی از آیه شریفه٫ ادعونی استجب لکم)اخذ شده است
واین کلامامام علیه السلام به معنای آن است یکی از کفاره های گناه. خواندن نماز و درخواست اصلاح وتوبه است
و روشن است با توجه معصوم بودن امام علیه السلام. بیان این سخن برای این است که کفاره بودن نماز را بیان نمایند
(حکمت۱۳۵)
@jorenab
#سلسله_بحث_امامت_بیست_و_پنجم
#درس_یازدهم_بخش_اول
امام سجاد علیه السلام
امام علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام در 5شعبان سال 38(یا 15 جمادی الاولی 36) در مدینه به دنیا آمد ودر 25 محرم سال 95 در سن 57(یا 59) هجری قمری توسط هشام بن عبدالملک مسموم وبه شهادت رسید وپیکر مطهر آن حضرت در مدینه ودر قبرستان بقیع دفن شد است حضرت در طول امامت خویش با توجه به شرایط خفقان که توسط یزید ایجاد شد ونا امیدی که بخاطر شهادت امام حسین علیه السلام بر جامعه شیعه حاکم بود از عناصر متعددی برای حفظ واحیاء اسلام ناب استفاده نمود که در اینجا به برخی اشاره میشود
اول- عنصر تبلیغ
حضرت بعد از آزادی از اسارت وقبل از رسیدن به مدینه سعی نمود از عنصر شعر برای تبلیغ آنچه بر جامعه اسلامی رفته است استفاده نماید لذا به شخصی به نام بشیر فرمود پدرت شاعر بود آیا شما از شعر چیزی میدانی گفت بله فرمود برو خبر آمدن مارا به مردم مدینه اطلاع بده
بشیر می گوید سوار بر اسب شدم هنگامی که مسجد النبی رسیدم صدا به گریه بلند کردم وچنین سرودم
يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ بِهَا-
قُتِلَ الْحُسَيْنُ فَأَدْمُعِي مِدْرَارُ-
الْجِسْمُ مِنْهُ بِكَرْبَلَاءَ مُضَرَّجٌ-
وَ الرَّأْسُ مِنْهُ عَلَى الْقَنَاةِ يُدَارُ-
( بحار ج 45، ص 147)
ای مردم مدینه دیگر مدینه جای ماندن نیست زیرا حسین کشته شد که اشک من چنین جاری است
پیکر او در کربلا به خاک وخون غلتید وسر مقدسش بالای نیزه شهر به شهر گردانده شد
آنگاه گفت این علی بن الحسین است که با عمه وخواهرها در آستانه شهر فرود آمد ومن فرستاده او هستم
همین نکته باعث هجوم مردم به سوی حضرت شد و حضرت در آنجا حقایقی تاریخی کربلا وآنچه برآن گذشت را بیان کرد
@jorenab
🌸حضرت زهرا سلام الله علیها
خدایا مرا در طلب چیزی که برایم مقدر ننمودی خسته و درمانده نکن و چیزی را که برایم مقدر کردی آسان نصیبم گردان.
« اللَّهُمَّ لاَ تُعْيِنِي فِي طَلَبِ مَا لَمْ تُقَدِّرْ لِي وَ مَا قَدَّرْتَهُ عَلَيَّ فَاجْعَلْهُ مُيَسَّراً سَهْلاً»
(بحار الأنوار، ج ۹۲، ص ۴۰۶)
@jorenab
امام رضا علیه السلام:
هرکس نتواند کاری که موجب ازبین رفتن گناهش شود. انجام دهد پس زیاد صلوات بفرستد
زیرا صلوات گناه را ریشه کن می کند
مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی مَا یُكَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْیُكْثِرْ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً
( أمالی الصدوق ص ۴۵)
@jorenab
دوستی پدران بین فرزندان خویشاوندی است
خویشاوندی به دوستی نیارمندتر است از دوستی به خویشاوندی
وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: مَوَدَّةُ الْآبَاءِ قَرَابَةٌ بَیْنَ الْأَبْنَاءِ وَ الْقَرَابَةُ إِلَی الْمَوَدَّةِ أَحْوَجُ مِنَ الْمَوَدَّةِ إِلَی الْقَرَابَةِ.
(نهج البلاغه حکمت ۳۰۸)
میگویم
اگر دوستی و رابطه حسنه بین پدران باشد به طور طبیعی فرزندانشان نیز این قرابت و دوستی را به ارث خواهند برد و بسیار شده است دوستی های پدران باعث دوستی فرزندان آنها شده است همانطور که کینه ها ودشمنی ها نیز به فرزندان منتقل می شود
و خویشاوندی برای آن است که در گرفتاری ها و سختی ها یاری گر هم باشند اگر این محبت و دوستی نباشد خویشاوندی ارزشی ندارد لذا فرمود خویشاوندی به دوستی بیشتر نیازمند است یعنی اگر خویشاوند و فامیل دوست باشد می توان به او امید داشت
ابن ابی الحدید می نویسد از کسی پرسیدند برادرت را بیشتر دوست داری یا دوستت را
گفت برادری که دوست باشد
(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۹ص۲۱۴)
@jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلسله_بحث_امامت_بیست_و_ششم
#درس_یازدهم_بخش_دوم
دوم استفاده از عنصر تربیت
با توجه به شرایط حاکم بر جامعه امکان تربیت شاگرد به طور علنی وآشکار نبود لذا حضرت کنیز وغلام می خرید آنها را تربیت می کرد وبعد از یک سال آزاد می کرد وهمین امر باعث شد تا عده ای زیادی توسط ایشان تربیت شوند
سوم عنصر دعا
حضرت مسائل مهم اعتقادی دینی وفرهنگی وتربیتی را در قالب دعا بیان می کرد که در اینجا به اختصار به برخی ازین امور اشاره میشود
الف-شناخت خداوند متعال اینکه خداوند دارای جسم نیست وشبیه ندارد
« سُبْحَانَكَ! لَا تُحَسُّ وَ لَا تُجَسُّ وَ لَا تُمَسُّ وَ لَا تُكَادُ وَ لَا تُمَاط»( دعای ۴۷)
منزه ای خدائی که با حواس درک نخواهی شد در باره ات نمی توان جستجوکرد واعضاء وجوارح قابل مس نیستی ونیرنگ نمی خوری وبا مقاومت کنار نمی روی
ب- نفی شریک از خداوند متعال می فرماید
«ا َنْتَ الَّذِي لَا ضِدَّ مَعَكَ فَيُعَانِدَكَ، وَ لَا عِدْلَ لَكَ فَيُكَاثِرَكَ، وَ لَا نِدَّ لَكَ فَيُعَارِضَكَ.»(دعای ۴۷ )
تو کسی هستی که نه ضدی داری باتو دشمنی کند وهمانند نداری تا در برتری با تو رقابت کند ومانند نداری تا باتو معارضه کند
ج- شناسندن نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم واهل بیت عصمت وطهارت علیهم اسلام
« وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَليْنَا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ- صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ دُونَ الْأُمَمِ الْمَاضِيَةِ وَ الْقُرُونِ السَّالِفَةِ، بِقُدْرَتِهِ الَّتِي لَا تَعْجِزُ عَنْ شَيْءٍ وَ إِنْ عَظُمَ، وَ لَا يَفُوتُهَا شَيْءٌ وَ إِنْ لَطُفَ. فَخَتَمَ بِنَا عَلَى جَمِيعِ مَنْ ذَرَأَ، وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى مَنْ جَحَدَ، وَ كَثَّرَنَا بِمَنِّهِ عَلَى مَنْ قَلَّ.»( دعای ۲)
سپاس خدائی را که با پیامبرش محمد صلی الله علیه وآله وسلم بر مامنت نهاد نه بر امتهای گذشته ومردم پیشین به قدرتش که از چیزی هرچند بزرگ باشد ناتوان نیست وچیزی که هرچند کوچک باشد از او فوت نمی شود
پس به وسیله ما به همه افریدگانش پایان داد ومارا بر کسانی که انکار کردند شاهد گرداند ومارا با احسان خود بر کسانی که اندک بودند برتری بخشید
@jorenab
بلبلی برگِ گُلی خوش رنگ در منقار داشت
و اندر آن برگ و نوا خوش نالههایِ زار داشت
گفتمش در عین وصل، این ناله و فریاد چیست؟
گفت ما را جلوهٔ معشوق در این کار داشت
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود، از گدایی عار داشت
در نمیگیرد نیاز و نازِ ما با حُسنِ دوست
خُرَّم آن کز نازنینان، بختِ برخوردار داشت
خیز تا بر کِلکِ آن نقاش، جان افشان کنیم
کـاین همه نقشِ عجب در گردشِ پرگار داشت
چشمِ حافظ زیرِ بامِ قصرِ آن حوری سرشت
شیوهٔ جَنّاتُ تَجری تَحتِهَا الاَنهار داشت
@jorenab
#سلسله_بحث_امامت_بیست_و_هفتم
#درس_یازدهم_بخش_سوم
د- یاد معاد
بدون شک یاد معاد عنصر تعیین کننده ای برای طی کردن مسیر الهی است لذا حضرت می فرماید « وَ انْصِبِ الْمَوْتَ بَيْنَ أَيْدِينَا نَصْباً، وَ لَا تَجْعَلْ ذِكْرَنَا لَهُ غِبّا»( دعای ۴۰)
ه- یاد نماز
خداوند بر محمد وآل محمد درود فرست ومارا بر اوقات نماز پنچ گانه که حدودش را معین کردی وواجباتش را واجب نمودی ووظایف آنرا معین ساختی وزمانش را تعیین کردی آگاه فرما
« اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ قِفْنَا فِيهِ عَلَى مَوَاقِيتِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ بِحُدُودِهَا الَّتِي حَدَّدْتَ، وَ فُرُوضِهَا الَّتِي فَرَضْتَ، وَ وَظَائِفِهَا الَّتِي وَظَّفْتَ، وَ أَوْقَاتِهَا الَّتِي وَقَّت»( دعای ۴۴)
عوامل عدم تمرکز در نماز از منظر امام سجاد علیه السلام
«َ اللَّهُمَّ إِنِّي كُلَّمَاقُلْتُ قَدْ تَهَيَّأْتُ وَ تَعَبَّأْتُ وَ قُمْتُ لِلصَّلَاةِ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ نَاجَيْتُكَ أَلْقَيْتَ عَلَيَّ نُعَاساً إِذَا أَنَا صَلَّيْتُ وَ سَلَبْتَنِي مُنَاجَاتَكَ إِذَا أَنَا نَاجَيْتُ مَا لِي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلَحَتْ سَرِيرَتِي وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوَّابِينَ مَجْلِسِي عَرَضَتْ لِي بَلِيَّةٌ أَزَالَتْ قَدَمِي وَ حَالَتْ بَيْنِي وَ بَيْنَ خِدْمَتِكَ»
خدايا من هر گاه به خود گفتم كه ديگر مهيا و مجهز شدهام و برخاستم براي خواندن نماز در برابرتو و با تو به رازونیاز پرداختم تو بر من چُرت وکسالت را مسلط كردي زمانی كه داخل نماز شدم و حال مناجات را از من گرفتي وقتي كه به راز و نياز پرداختم، مرا چه شده است كه هرگاه با خود گفتم و درونم نيكو شده و محل من محل توبهكنندگان نزديك شده ، گرفتاري و پيش آمدي برمن عارض شد كه پايم لغزش پيدا كرده و ميان من و خدمتگزاريات حائل گردید
@jorenab
همانا دست خدا با جماعت است از تفرقه اجتناب کنید چرا که انسان تنها برای شیطان است همانطور که گوسفند تنها نصیب گرگ است
إِنَّ یَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِیَّاکُمْ وَ الْفُرْقَةَ! فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّیْطَانِ کَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ.
(نهجالبلاغه خطبه ۱۲۷)
@jorenab
#سلسله_بحث_امامت_بیست_هشتم
#درس_یازدهم_بخش_چهارم
.
آنگاه حضرت به عوامل عدم تمرکز در نماز اشاره می کند
1- سَيِّدِي لَعَلَّكَ عَنْ بَابِكَ طَرَدْتَنِي ای اقای من شاید مرا از در خانه ات رانده ای
2- وَ عَنْ خِدْمَتِكَ نَحَّيْتَنِي و از خدمت خویش دورم ساخته اي
3-أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي مُسْتَخِفّاً بِحَقِّكَ فَأَقْصَيْتَنِي يا شايد ديدهاي حق تو را سبك شمردم پس دورم كردهاي
4- أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي مُعْرِضاً عَنْكَ فَقَلَيْتَنِي يا شايد ديدهاي از تو رو گرداندهام پس بر خشم گرفتهاي
5- أَوْ لَعَلَّكَ وَجَدْتَنِي فِي مَقَامِ الْكَاذِبِينَ فَرَفَضْتَنِي يا شايد مرا در جايگاه دروغگويان ديدهاي پس طردتم كردهاي
6-أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي غَيْرَ شَاكِرٍ لِنَعْمَائِكَ فَحَرَمْتَنِي يا شايد ديدهاي سپاسگزار نعمتهايت نيستم پس مرا محروم ساختهاي
7- أَوْ لَعَلَّكَ فَقَدْتَنِي مِنْ مَجَالِسِ الْعُلَمَاءِ فَخَذَلْتَنِي يا شايد مرا در مجلس علما، نيافتهاي پس خوارم كردهاي
8- أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي فِي الْغَافِلِينَ فَمِنْ رَحْمَتِكَ آيَسْتَنِي يا شايد مرا درشمار غافلان ديدهاي پس از رحمت خويش مأیوس كردهاي
9-أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي آلِفَ مَجَالِسِ الْبَطَّالِينَ فَبَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ خَلَّيْتَنِي یا شایدمرا با مجالس بيهوده مأنوس ديدهاي پس مرا به آنها واگذاشتهاي
10- أَوْ لَعَلَّكَ لَمْ تُحِبَّ أَنْ تَسْمَعَ دُعَائِي فَبَاعَدْتَنِي دوست نداشتي دعايم را بشنوي پس مرا از درگاه خویش دور نمودهاي
11-أَوْ لَعَلَّكَ بِجُرْمِي وَ جَرِيرَتِي كَافَيْتَنِي يا شايد بخاطر جرم و گناهم كيفر دادهاي
12-أَوْ لَعَلَّكَ بِقِلَّةِ حَيَائِي مِنْكَ جَازَيْتَنِي يا شايد به بخاطر کمی شرمم از تو مجازاتم كردهاي
@jorenab
فاش میگویم و از گفتهٔ خود دلشادم
بندهٔ عشقم و از هر دو جهان آزادم
طایرِ گلشنِ قُدسم چه دهم شرحِ فِراق؟
که در این دامگَهِ حادثه چون افتادم
من مَلَک بودم و فردوسِ بَرین جایَم بود
آدم آورد در این دیرِ خراب آبادم
سایهٔ طوبی و دلجوییِ حور و لبِ حوض
به هوایِ سرِ کویِ تو بِرَفت از یادم
نیست بر لوحِ دلم جز الفِ قامتِ دوست
چه کُنَم؟ حرفِ دِگَر یاد نداد استادم
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
پاک کن چهرهٔ حافظ به سرِ زلف ز اشک
ور نه این سیلِ دَمادَم بِبَرَد بنیادم
@jorenab
پروردگارا! نفس مرا در نظر خودم خوار و ذليل،
و شأن و منزلت خودت را در نظرم بزرگ بدار،و طاعت نسبت به خودت و عمل به آنچه كه خوشنودى و رضاى تو را فراهم مىسازد،
و اجتناب از آنچه كه تو را به خشم مىآورد،
به من الهام فرما،اى بخشندهترين بخشندگان!
« اَللَّهُمَّ ذَلِّلْ نَفْسِي وَ عَظِّمْ شَأْنَكَ فِي نَفْسِي وَ أَلْهِمْنِي طَاعَتَكَ وَ اَلْعَمَلَ بِمَا يُرْضِيكَ وَ اَلتَّجَنُّبَ لِمَا يُسْخِطُكَ يَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِينَ»
( بحار الأنوار، ج ۹۲، ص ۴۰۶)
@jorenab