#سلسله_بحث_امامت
#قسمت_پنجاه_و_پنج
#درس_نوزدهم_بخش_دوم
اسحاق کندی وکتاب تناقض قرآن وپاسخ امام حسن عسکری علیه السلام
ابن شهر اشوب» مى نویسد: «اسحاق کِنْدى» که از فلاسفه ، اسلام و عرب به شمار مى رفت و در عراق اقامت داشت کتابى تالیف نمود به نام «تناقضهاى قرآن» او مدتهاى زیادى در منزل نشسته و گوشه نشینى اختیار کرده و خود را به نگارش آن کتاب مشغول ساخته بود. روزى یکى از شاگردان او به محضر امام حسن عسکرى(علیه السلام) شرفیاب شد. هنگامى که چشم حضرت به او افتاد، فرمود
آیا در میان شما مرد رشیدی وجود ندارد که گفته هاى استادتان «کندى» را پاسخ گوید؟ شاگرد عرض کرد: ما همگى از شاگردان او هستیم و نمى توانیم به اشتباه استاد اعتراض کنیم. امام فرمود: اگر مطالبى به شما تلقین و تفهیم شود مى توانید آن را براى استاد نقل کنید؟
شاگرد گفت: آرى، امام فرموداز اینجا که برگشتى به حضور استاد برو و با او به گرمى و محبت رفتار نما و سعى کن با او انس و الفت پیدا کنى. هنگامى که کاملاً انس و آشنایى به عمل آمد، به او بگو: مسئله اى براى من پیش آمده است که غیر از شما کسى شایستگى پاسخ آن را ندارد و آن مسئله این است که: آیا ممکن است گوینده قرآن از گفته های خویش معنائی غیر از آنچه شما حدس مى زنید اراده کرده باشد؟
او در پاسخ خواهد گفت: بله، ممکن است چنین منظورى داشته باشد. در این هنگام بگو شما چه مى دانیدشایدگوینده قرآن معانى دیگرى غیر از آنچه شما حدس مى زنید، اراده کرده باشد و شما الفاظ او را در غیر معناى خود به کار برده اید؟ امام در اینجا اضافه کرد: او آدم باهوشى است، طرح این نکته کافى است که او را متوجه اشتباه خود کند
شاگرد به حضور استاد رسید و طبق دستور امام رفتار نمود تا آنکه زمینه براى طرح مطلب مساعد گردید. سپس سوال امام را مطرح ساخت
کندی با کمال دقت به سوال شاگرد گوش داد و گفت: سوال خود را تکرار کن. شاگرد سوال را تکرار نمود. استاد تاملى کرد و گفت: آرى، هیچ بعید نیست امکان دارد که چیزى در ذهن گوینده سخن باشد که به ذهن مخاطب نیاید و شنونده از ظاهر کلام گوینده چیزى بفهمد که وى خلاف آن را اراده کرده باشد
استاد که مى دانست شاگرد او چنین سوالى را از پیش خود نمىتواند مطرح نماید و در حدّ اندیشه او نیست، رو به شاگرد کرد و گفت: تو را قسم مى دهم که حقیقت را به من بگویى، چنین سوالى از کجا به فکر تو خطور کرد؟
شاگردگفت چه ایرادى دارد که چنین سوالى به ذهن خود من آمده باشد؟ استادگفت تو هنوز زود است که به چنین مسائلى رسیده باشى، به من بگو این سوال را از کجا یاد گرفتهاى؟
شاگرد گفت: حقیقت این است که، «ابو محمد» (امام حسن عسکرى (علیه السلام) مرا با این سوال آشنا نمود.
استادگفت اکنون واقع امر را گفتى. سپس افزود: چنین سوالهایى تنها زیبنده این خاندان است
آنگاه استاد با درک واقعیت و توجه به اشتباه خود، دستور داد آتشى روشن کردند و آنچه را که به عقیده خود درباره «تناقضهاى قرآن» نوشته بودهمه را سوزاند( مناقب ابن شهر آشوب ج4 ص 424)
@jorenab
10.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸
سرای مولابیان آیت الله العظمی جوادی آملی درباره شعر استاد شهریار : به جای «برو ای گدای مسکین، در خانه علی زن» باید می گفت: «مرو ای گدای مسکین، تو در سرای مولا، که علی همیشه می زد در خانه گدا را»... . @jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
اي خاک درت سرمه ارباب بصارت
در تأديت مدح تو خم، پشت عبارت
گردِ قدمِ زائرت، از غايت رفعت
بر فرق فريدون ننشيند ز حقارت
در روضه تو خيل ملايک، ز مهابت
گويند به هم مطلب خود را به اشارت
هر صبح که روح القدس آيد به طوافت
در چشمه خورشيد کند غسل زيارت
در حشر، به فرياد بهائي برس از لطف
کز عمر، نشد حاصل او غير خسارت
#شیخ_بهائی
@jorenab
ز مشرق تا به مغرب گر امام است
علی و آل او ما را تمام است
گرفته این جهان وصف سنانش
گذشته از جهان وصف سه نانش
میگویم
مراد از «سنان» نیزه است یعنی جنگهای جانانه حضرت امیر المومنین علیه السلام موجب ثبات دین مبین اسلام شد
مراد از «سه نان » همان است که در سوره مبارکه انسان بدان اشاره شده است که سه روز روزه بودند و قوت افطاری خویش را به فقیر و مسکین و اسیر دادند
اسیر به کسی گفته می شود که لشکر دشمن است ودر جنگ به اسارت در آمد
اما این مانع نشد غذای خویش به او ندهند
یا امیرالمومنین روحی فداک
@jorenab