#سلسله_بحث_امامت_سی_و_شش
#درس_چهاردم_بخش_اول
چگونگی تبیین مبانی شیعه توسط امام صادق علیه السلام
امام صادق علیه السلام با توجه به شرایط بوجود آمده نه تنها با مسلمانان محاوره وهم نشینی داشت بلکه با زندیق وبی دین نیز مباحثات متعددی داشت که این از یک سو نشان از تلاش امام علیه السلام برای نشر دین دارد واز سوی دیگر نشان از گشاده روئی حضرت داردکه دیگران به راحتی نظرات واشکا لات خویش را نزد آن حضرت بیان می کردند
توجه به نوع مباحثه حضرت بسیار مهم است زیرا شناخت مخاطب ونوع مواجهه با او وسخن گفتن در فهم وی بسیار می تواند راه گشا باشد یعنی وقتی کسی برای مناظره رو در روی انسان قرار می گیرد هدف؛ هدایت او باشد نه مغلوب ساختن او یا اظهار فضل کردن ومباحث خارج از فهم مخاطب سخن گفتن در اینجا به چند نمونه از مناظرات حضرت توجه می کنیم
مناظره با ابوشاکر دیصانی
ابو شاکر ديصاني به محضر امام صادق عليهالسلام آمد و گفت: مرا به پروردگارم راهنمايي کنيد
امام صادق عليهالسلام فرمود: بنشين و چون نشست، در آن مجلس کودکي بود که تخم مرغي در دست داشت و با آن بازي ميکرد. پس امام صادق عليهالسلام به ديصاني فرمود: اي ديصاني، چنان که ميبيني اين تخم مرغ، بسته است و پوستهي غليظي بر روي آن قرار گرفته و زير اين پوستهي غليظ و محکم، پوستهي رقيق و نازکي قرار دارد و درون پوستهي رقيق، دو مايع روان نقره اي و طلايي وجود دارد؛ که هيچ کدام داخل ديگري نميشوند و همان گونه که ميداني نه کسي از آن خارج شده که خبر از سلامت آن بدهد و نه کسي در آن داخل شده که خبر از فساد آن بدهد. و معلوم نيست آيا براي پيدايش جوجه نر آفريده شده و يا براي پيدايش جوجه ماده. از اين تخم مرغ انواع طاووسها [و جوجههاي گوناگون ديگر] بيرون ميآيد؛ آيا فکر نميکني که براي اين آفرينش مدبري [حکيم] لازم است؟
ابوشاکر ديصاني چيزي نگفت و سر به زير انداخت و پس از اندکي تأمل، رو به آن حضرت کرد و گفت «أشهد أن لا اله الا الله وحده لا شريک له و أن محمدا عبده و رسوله، و أنک امام و حجة من الله علي خلقه، و أنا تائب مما کنت فيه»؛ يعني شهادت ميدهم که خدايي جز خداي يگانه نيست و او شريکي ندارد و حضرت محمد صلي الله عليه و آله بنده و رسول اوست و تو امام و حجت خدا بر مردم هستي و من از اعمال گذشته خود توبه ميکنم(الاحتحاج ج۲ص۲۰۱)
درین مناظره حضرت به برهان نظم تمسک کرد که می تواند فطرت درونی انسان را بیدار نماید وچون همین مقدار برای ابوشاکر دیصانی کافی بود حضرت ادامه نداد ومباحث عمیقی را مطرح نساخت
@jorenab