#نامیده_شدن_حضرت_زهرا_فاطمه
✅ عبدالله بن حسن نقل میکند که گفت:
حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام به من فرمود:
چرا فاطمه سلام الله علیها را فاطمه گفتند:
گفتم:
برای اینکه با نامهای دیگران فرق داشته باشد.
فرمود:
کلمهی فاطمه هم از نامها محسوب میشد، ولی علّت اینکه زهرای اطهر سلام الله علیها فاطمه نامیده شد این بود که چون خدای حکیم وضع هر چیزی را قبل از اینکه به وجود بیاید، میداند و میدانست که وقتی پیامبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم با قبائلی ازدواج نماید آنان به امر خلافت طمع خواهند کرد، لذا موقعی که فاطمه سلام الله علیها متولّد شد خدای سبحان او را فاطمه نامید و امر خلافت و امامت را برای فرزندان وی قرار داد و بدین وسیله دست آن افرادی را که خواهان امر خلافت بودند قطع نمود. بدین جهت بود که حضرت فاطمه سلام الله علیها، فاطمه نامیده شد، زیرا طمع آنان را قطع کرد.
🔶مرحوم علامهی مجلسی رحمة الله علیه میفرماید:
(از این سؤال و جواب که در روایت آمده معلوم میشود که) شاید راوی گمان کرده که نام «فاطمه» از نامهاییست که قبل از حضرت زهرا سلام الله علیها برای دختران دیگر گذاشته نمیشده، امّا حضرت فرمودند:
دختران دیگری هم قبل از آن حضرت به این نام، نامگذاری شدهاند ولی خداوند این فضائل و قدرتها را فقط در اختیار این بانوی معظّمه قرار دادهست.
🔹عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ حَسَنٍ قَالَ: قَالَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَةَ قُلْتُ فَرْقاً بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْأَسْمَاءِ قَالَ إِنَّ ذَلِکَ لَمِنَ الْأَسْمَاءِ وَ لَکِنَّ الِاسْمَ الَّذِی سُمِّیَتْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلِمَ مَا کَانَ قَبْلَ کَوْنِهِ فَعَلِمَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَتَزَوَّجُ فِی الْأَحْیَاءِ وَ أَنَّهُمْ یَطْمَعُونَ فِی وِرَاثَةِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ قِبَلِهِ فَلَمَّا وُلِدَتْ فَاطِمَةُ سَمَّاهَا اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَاطِمَةَ لِمَا أَخْرَجَ مِنْهَا وَ جَعَلَ فِی وُلْدِهَا فَفَطَمَهُمْ عَمَّا طَمِعُوا فَبِهَذَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ طَمَعَهُمْ وَ مَعْنَی فَطَمَتْ قَطَعَتْ.
📗(بحارالانوار ج ۴۳ص۱۳)
🆔@jorenab
طبق وصیت حضرت زهرا سلام الله علیها حضرت امیرالمومنین علیه السلام شبانه بدن آن حضرت را غسل داد. وقتی می خواست صورت حضرت را با کفن بپوشاند، صدا زدند: «هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّکمْ بیایید با مادر تان وداع کنید.»
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «إِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ یدَیهَا وَ ضمَّتْهُمَا إِلَی صدْرِهَا ملِیاً
خدا را شاهد می گیرم که حضرت زهراعلیه السلام دست هارا بلند کرد و بچه ها را در آغوش گرفت
بحارالانوار ج۴۳ص۱۷۹
يا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، يَا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ إِلَى اللَّهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِي لَنا عِنْدَ اللَّهِ.
@jorenab
#افتخار_صاحب_بهشت_به_حضرت_زهرا
۱-درجزیره العرب وجود زن یک ننگ و عار محسوب میشد بگونه ای که اگر به کسی خبر میدادند صاحب دختر شده است چنان عصبانی میشد که چهره اش بشدت بر افروخته میشد
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثَیٰ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ
یَتَوَارَیٰ مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ ۚ أَیُمْسِکُهُ عَلَیٰ هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ ۗ أَلَا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ
نحل(۵۸-۵۹)
و هنگامی که به یکی از آنها بشارت دهند دختر نصیب تو شده، صورتش (از فرط ناراحتی) سیاه می شود. و بشدّت خشمگین می گردد.
بخاطر بشارت بدی که به او داده شده، از قوم و قبیله خود پنهان می شود. (و نمی داند) آیا آن (دختر) را با قبول ننگ نگهدارد، یا (زنده) در خاک پنهانش کند؟! آگاه باشید که بد حکم می کنند!
۲-امیرالمومنین علیه السلام کسی است که بهشت با او شناخته میشود و حتی ندای بهشت یا علی است
عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ: إِنَّ حَلْقَةَ بَابِ الْجَنَّةِ مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ عَلَی صَفَائِحِ الذَّهَبِ فَإِذَا دُقَّتِ الْحَلْقَةُ عَلَی الصَّفْحَةِ طَنَّتْ وَ قَالَتْ یَا عَلِیُ
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم فرمود
حلقه در بهشت از یاقوت قرمز است که صفحه آن از طلاست
وقتی کوبه به صفحه طلا می خورد ندا میدهد یاعلی
بحارالانوار ج ۳۹ص۲۳
۳-در چنین شرایط خفقان جزیره العرب یک زن چنان رشد میکند که صاحب بهشت به او افتخار میکند
حضرت در روز شورافرمود
هل فيكم أحدٌ له زوجةٌ مثلُ زوجتي فاطمةَ بنت محمد سيّدة نساء أهل الجنّة، غيري؟ قالوا: اللّهمّ لا. الغدير ج1 ص328
حضرت که خود صاحب بهشت است وقتی با مهاجر و انصار مواجه میشود و برتری و فضیلت خودش را بیان میکند می فرماید
آیا کسی دربین شما هست که همسرش فاطمه دختر گرامی پیامبر و سرور زنان اهل بهشت باشد
گفتند خدا شاهد است نه
یعنی حضرت زهرا آنقدر عظمت دارد که امیرالمومنین جزافتخارات خویش. داشتن همسری مثل حضرت را بیان می کند
@jorenab
زيارت امام سجاد و باقر و صادق (ع) در روز سهشنبه
يَا مَوَالِيَّ هَذَا يَوْمُكُمْ وَ هُوَ يَوْمُ الثُّلاَثَاءِ وَ أَنَا فِيهِ ضَيْفٌ لَكُمْ
ای پیشوایان من این روز سه شنبه متعلّق به شماست و من در این روز مهمان شما هستم
وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ فَأَضِيفُونِي وَ أَجِيرُونِي بِمَنْزِلَةِ اللَّهِ عِنْدَكُمْ وَ آلِ بَيْتِكُمْ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ
و پناهندۀ به شما پس از من مهمان نوازی کنید و مرا پناه دهید به مقام و منزلتی که خدا را نزد شماست و اهل بیت شما که خوبان و پاکان عالمند.
@jorenab
#حمله_به_خانه_حضرت_زهرا_در_منابع_اهل_سنت
۱-آتش زده شدن خانه حضرت فاطمه (س) چنان معروف و مشهور بوده که وقتی عبدالله بن زبیر بر شهر مکه مسلط گردید اعلام کرد هرکس با من بیعت ننماید خانه او را آتش می زنم آنگونه که خانه فاطمه را آتش زدند و سپس حسن بن محمد بن حنفیه که بیعت ننموده بود را دستگیر و زندانی کرد و خانه او را آتش زد، و بنی هاشم را در شعب جمع کرده و می خواست آنها را زنده زنده در آتش بسوزاند.
(مروج الذهب، ج ۳، ص ۷۷)
۲-ان ابابکر بعد ما اخذ البیعه لنفسه من الناس بالارعاب والسیف و القوه ارسل عمر ، و قنفذا و جماعه الی دار علی و فاطمه علیها السلام و جمع عمر الحطب علی دار فاطمه علیها السلام و احرق باب الدار .
مقاتل بن عطیه می گوید: ابابکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردم بیعت گرفت عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهرا (علیهما السلام) فرستاد، عمر هیزم را درب خانه ی فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتش کشید. هنگامی که فاطمه ی زهرا (علیهما السلام) که پشت درب آمد عمر و اصحاب او جمع شدند و عمر آن چنان حضرت فاطمه را پشت درب فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ درب به سینه ی حضرت فرو رفت و بر اثر آن صدمات حضرت به بستر بیماری افتاد تا آن که از دنیا رفت.
(الامامه و الخلافه، مقاتل بن عطیّه ص ۱۶۰-۱۶۱)
۳-«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوابابَهُ وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا؛پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیه السلام رو کرده وهجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛چنان که محسن را سقط نمود.»( اثبات الوصیة، مسعودی، (چاپ بیروت) ص۱۵۳)
۴-غلامی به نام قُنفُذ با غلاف شمیر به دست یا پهلوی مبارک حضرت زده است که بعداز آن جریان حضرت همیشه در ناراحتی واندوه بود تا به جوار حق شتافت وحتی آمده است عمر گفته بود اگر از خانه خارج نشوید خانه را به آتش می کشم گفته شد هرچند حضرت زهرا داخل خانه باشد گفت حتی اگر زهرا باشد (تاریخ الطبری ج۳ ص۱۹۸ )
۵-احمد شهرستانی در الملل و النحل درباره نظام می نویسد: از جمله عقائد نظام آن بود که می گفت: عمر به خانه فاطمه حمله ور شده و فریاد می زد: خانه را با اهلش به آتش بکشید، در حالی که در خانه نبود مگر علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام. او در ادامه می نویسد: همانا عمر چنان ضربه ای به شکم فاطمه در روز بیعت زد که فاطمه جنین خود (محسن) را از شکم انداخت.( الملل و النحل، ج ۱، ص ۵۷، چاپ دارالمعرفه بیروت
@jorenab
#عوامل_کودتا_سقیفه_از_منظر_حضرت_زهرا
حضرت زهرا در خطبه فدکیه به چند عامل مهم کودتا اشاره می کند
۱-براى اجابت نداى شیطان،
۲-براى خاموش کردن انوار دین روشن خدا،
۳-از بین بردن سنن پیامبر برگزیده آماده بودید
(تَسْتَجیبُونَ لِهِتافِ الشَّیْطانِ الْغَوِىِّ، وَ اِطْفاءِ
اَنْوارِالدّینِ الْجَلِیِّ، وَ اِهْمالِ سُنَنِ النَّبِیِّ الصَّفِیِّ)
۳-در ادامه حضرت به یک ضرب المثل اشاره دارد
(تُسرُّون حَسْواً فِی ارْتِغاءٍ)
کلمه (حَسْو)به معنای نوشیدن است
کلمه ( ارْتِغاءٍ)از ( رَغْوَة)یعنی کف روی شیر یا دوغ
توضیح آنکه در عرب بادیه نشین که دوغ یا شیر را می دوشیدند روی آن کف می کرد
کسی می آمد به صاحب شیر می گفت آیا اجازه است که اندکی از کف روی شیر را بخورم
صاحب شیر اجازه میداد اما آن مرد نی را داخل ظرف می گذاشت و شیر را میخورد وصاحب شیر می دید هنوز کف هست از نیرنگ خورنده غافل میشد
این ضرب المثل کنایه است از کسی که به ظاهر کار خوب انجام می دهد اما در حقیقت در حال حیله و نیرنگ است
۴-حضرت زهرا سلام الله علیها بعداز آنکه علت کودتای کودتا گران را خاموش کردن نور الهی و اهمال در سنت نبوی اعلام می کند به سوال مقدری پاسخ می دهد که چرا آنها که قصد خاموش کردن نور الهی داشتتد خود را به عنوان خلیفه رسول خدا جا زدند؟
حضرت در جواب می فرماید
به بهانه خوردن کف شیر، خود شیر را زیر لب پنهان میخورید
یعنی برای اینکه کار خویش را موجه جلوه دهید به ظاهربه عنوان خلیفه رسول خدا خود را جا زدید اما در حقیقت به دنبال نابودی نور الهی و احیای جاهلیت بودید
https://eitaa.com/jorenab
#استحقاق_لعن_غاصبین_خلافت
۱-چرا کسانی که خلافت را غصب کردند مستحق لعن هستند ؟
ازنگاه قرآن کریم ،انسانها تابع عمل خویش هستند، یعنی ابتدا ء عمل نیکو می شود سپس خود انسان بوسیله آن حسن می گردد([1])
۲-آنطرف هم همینگونه هست یعنی وقتی عمل زشتی از انسان سر زد درصورت عدم توبه ،نفس انسان نیز زشت می شود و چون برخلاف فرمان الهی عمل کرده اند از رحمت الهی دور خواهند بود چراکه این کارشان موجب اذیت خدا و رسولش خواهد بود
۳- و قرآن کریم میفرماید چنین انسانهایی مستحق لعن الهی هستند « إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ- وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِينا»([2])
۴-برخی ازمصادیقی که موجب اذیت رسول خدا ( صلی الله علیه وآله و سلم ) می شود درکلام گهربار آن حضرت آمده است در اینجا به چند مورد اشاره می شود؛
الف – درباره حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) فرموده است : فاطمه پاره تن من است و هرکس اورا به غضب در آورد مرا به غضب در آورده است « «فاطمه بضعة منى فمن اغضبها اغضبنى»([3])
و از طریق شیعه واهل سنت نقل شده است که حضرت زهرا ( سلام الله علیها )شبانه دفن شد و به شیخین اجازه بودن درمراسم داده نشد([4])
ب- درروایت متعددی آمده است که رسول خدا ( صلی الله علیه وآله و سلم ) فرمود هرکس علی را اذیت کند مرا اذیت کرده است و مرحوم علامه مجلسی مینویسد این دسته از روایات در حد تواتر است ([5])
زِرِّ بْنِ حُبَيْشٍ می گوید گروهی از قریش درمسجد النبی ( صلی الله علیه وآله و سلم )پشت سر علی بن ابی طالب ( علیه السلام )به بد گویی پرداختند و حضرت رسول ( صلی الله علیه وآله و سلم )درخانه یکی از زنان خویش خوابیده بود وقتی بیدار شد و خبر را شنید بسوی آنها رفت درحالیکه عصبانیت درچهره مبارکش پیدا بود آنها وقتی عصبانیت حضرت را دیدند گفتند پناه می بریم از غضب خدا و رسولش ؛ حضرت فرمود چرا پشت سر علی بن ابی طالب بد گویی میکنید اگاه باشید علی ازمن است و من ازعلیم و هرکس علی را اذیت کند بتحقیق مرا اذیت کرده است و هرکس علی را اذیت کند بتحقیق مرا اذیت کرده است« عَنْ زِرِّ بْنِ حُبَيْشٍ قَالَ كَانَ عِصَابَةٌ مِنْ قُرَيْشٍ فِي مَسْجِدِ النَّبِيِّ ص فَذَكَرُوا عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع وَ انْتَهَكُوا مِنْهُ وَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَائِلٌ فِي بَيْتِ بَعْضِ نِسَائِهِ فَأُتِيَ بِقَوْلِهِمْ فَثَارَ مِنْ نَوْمِهِ فِي إِزَارٍ لَيْسَ عَلَيْهِ غَيْرُهُ فَقَصَدَ نَحْوَهُمْ وَ رَأَوُا الْغَضَبَ فِي وَجْهِهِ فَقَالُوا نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ غَضَبِ اللَّهِ وَ غَضَبِ رَسُولِهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا لَكُمْ وَ لِعَلِيٍّ أَ لَا تَدَعُونَ عَلِيّاً أَلَا إِنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ مَنْ آذَى عَلِيّاً فَقَدْ آذَانِي مَنْ آذَى عَلِيّاً فَقَدْ آذَانِي »([6])
)ر. ک کهف : 88 و عنکبوت :9[1]
)احزاب :57[2]
)فتح الباری ابن حجر دارالمعرفه للطباعه والنشر بیروت طبع دوم ج7 ص 63[3]
)المصنف منشورات المجلس الاعلمی بیروت ج3 ص 521 حدیث 6566[4]
)بحارالانوار ج28 ص 410[5]
) بحارالانوار ج39 ص 312[6]
@jorenab
امام صادق از پدران طاهرینش نقل می کند:
زمانی که وفات حضرت فاطمه (علیهاالسلام) رسید گریست. امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود: ای سرورم! چرا گریه میکنی؟
فرمود: بر چیزهایی میگریم که پس از من با آن، مواجه خواهی شد
فرمود: گریه مکن! به خدا سوگند! آن رنجها در برابر رضای خداوند، کوچک است و به خاطر خدای متعال، همه چیز را تحمل خواهم کرد
سپس حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود سفارشی دارم و آن اینکه نگذاری در تشییع جنازه من غاصبان شرکت کنند
حضرت علی علیه السلام هم این سفارش را عمل کرد
لَمَّا حَضَرَتْ فَاطِمَةَ الْوَفَاةُ بَكَتْ فَقَالَ لَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ يَا سَيِّدَتِي مَا يُبْكِيكِ قَالَتْ أَبْكِي لِمَا تَلْقَى بَعْدِي فَقَالَ لَهَا لَا تَبْكِي فَوَ اللَّهِ إِنَّ ذَلِكِ لَصَغِيرٌ عِنْدِي فِي ذَاتِ اللَّهِ قَالَ وَ أَوْصَتْهُ أَنْ لَا يُؤْذِنَ بِهَا الشَّيْخَيْنِ فَفَعَلَ. (بحار الأنوار ج۴۳ص۲۱۸)
@jorenab
بشربن شریح بصری می گوید به امام باقر علیه السلام گفتم
امید بخش ترین آیه کدام است
حضرت پرسد قوم تو (یعنی آهل سنت)چی می گویند
گفتم میگویند ای بندگان خدا از رحمت الهی نا امید نشوید
حضرت فرمود ولی ما این آیه را امید بخش ترین آیه نمی دانیم
به حضرت گفتم شما کدام آیه را می گویید
حضرت فرمود به زودی خداوند آنقدر به تو خواهد داد که راضی شوی
بخدا قسم مراد شفاعت است بخدا قسم مراد شفاعت است
بِشْرِ بْنِ شُرَیْحٍ الْبَصْرِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام أَیَّةُ آیَةٍ فِی كِتَابِ اللَّهِ أَرْجَی قَالَ مَا یَقُولُ فِیهَا قَوْمُكَ قَالَ قُلْتُ یَقُولُونَ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ قَالَ لَكِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ لَا نَقُولُ ذَلِكَ قَالَ قُلْتُ فَأَیَّ شَیْ ءٍ تَقُولُونَ فِیهَا قَالَ نَقُولُ وَ لَسَوْفَ یُعْطِیكَ رَبُّكَ فَتَرْضی الشَّفَاعَةُ وَ اللَّهِ الشَّفَاعَةُ وَ اللَّهِ الشَّفَاعَةُ.
« بحارالانوار الأنوار ج ۸، ص ۵۷»
@jorenab
#ویژگی_شیعیان_در_کلام_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
شخصی همسرش را به نزد فاطمهی زهرا سلام الله علیها فرستاد تا از ایشان سوال کند: آیا من شیعه ی شما هستم؟
قالت فاطمه الزهرا: اِن کُنْتَ تَعْمَلُ بِما أَمَرْناکَ وَ تَنْتَهی عَما زَجَرْناکَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شیعَتِنا وَ اِلاّ فَلا.
حضرت فاطمهی زهرا علیها السلام فرمودند:(اگر به آن چه به شما امر می کنیم، عمل می کنی و از آن چه شما را بر حذر می داریم، دوری می کنی از شیعیان مایی و الاّ هرگز!!)
آن شخص پس از شنیدن پاسخی کلّی، مضطرب شد وبا توجه به ضعفها و سستی های خود گفت: وای بر من که همیشه در آتش جهنم خواهم بود.
همسرش نگرانی و زاری او را باسخنان مطرح شده، خدمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بازگو نمود.
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) پاسخ داد.
قالت: «قُولی لَهُ: لَیْسَ هکَذا.
شیعَتُنا مِنْ خِیارِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَ کُلُّ مُحِبّیِنا وَ مَوالی أَوْلِیائِنا وَ مُعادی أَعْدَائِنا،
وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ لَنا.لَیْسُوا مِنْ شیعَتِنَا اِذا خَالَفُوا أَوَ امِرَنَا وَ نَواهینا فِی سَائِرِ الْمُوبِقَاتِ، وَ هُمْ مَعَ ذلِکَ فِی الْجَنَّةِ.
وَ لکِنْ بَعْدَ مَا یُطَهَّرُونَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ بِالْبَلایَا وَ الرَّزَایَا
أَوْ فی عَرَصَاتِ الْقِیامَةِ بِأَنْواعِ شَدَائِدِها
أَوْ فیِ الطَّبَقِ الأَعْلَی مِنْ جَهَنَّمَ بعَِذابِها اِلَی اَنْ نَسْتَنْقِذَهُمْ بِحُبِّنا وَ نَنْقُلَهُمْ اءِلَی حَضْرَتِنا.»
( «از طرف من» به همسرت بگو چنین نیست (که او قضاوت کرده است).
شیعیان ما از بهترین افراد اهل بهشتند و همه دوستان ما و دوستانِ دوستان ما و دشمنانِ دشمنان ما همه در بهشت خواهند بود.
آری کسی که با قلب و زبان تسلیم ما اهل بیت شده، اما از أوامر ما سرپیچی کند و نواهی و موارد پرهیز را محترم نشمرد از شیعیان واقعی ما نخواهد بود.
گر چه این گروه نیز پس از پاک شدن از گناهان،
یا تحمل مشکلات روز قیامت
یا قرار گرفتن اندک زمانی در طبقات بالای جهنم و چشیدن عذاب، اهل بهشت خواهند بود و ما به خاطر دوستی شان با ما نجاتشان داده و آنان را به پیشگاه خودمان انتقال خواهیم داد).
(فرهنگ سخنان حضرت زهرا (سلام الله عليها) ، محمد دشتي ، ص 178).
@jorenab
در حدیث معراج آمده است که حضرت نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود خداوند متعال به من فرمود درباره دخترت
۱- بعد از تو مظلوم و محروم واقع میشود،
۲- حقّ او را غصب میکنند (یعنی باغ فدک را از او میگیرند)
۳- و درحال بارداری او را مورد ضرب قرار میدهند
۴- و بدون اجازه به خانهی او داخل میشوند و بعد هم به وی اهانت میکنند و بد میگویند
۵-، بعد هم آنچه را که در شکمش بوده سقط میکند
۵-و عاقبت هم از همین ضرب میمیرد.
◾️سپس فرمود اینگونه نیست این ظلم بی پاسخ بماند
در مورد دخترت،
۱- او را نزد عرش قرار میدهم،
۲- پس به او (حضرت زهرا (سلام الله علیها)) گفته میشود: خداوند تو را در میان خلقش حاکم قرار داد، پس کسی که به تو و به فرزندانت ظلم نموده در مورد او هر حکمی میخواهی بکن و من حکم تو را بر ایشان اجراء خواهم نمود،
۳- آن حضرت در عرصهی قیامت حاضر شده و وقتی اشخاصی که به او ظلم و ستم کردهاند. در آنجا ایستادند امر میکنم که ایشان را در آتش بیاندازند».
۴- پس ظالم میگوید: فریاد وا حسرتا بر آورده و گوید: ای وای بر من که جانب خدا را فروگذارده و در حق خود ظلم و تفریط کردم.
۶- و بهدنبال آن آرزوی بازگشت به دنیا را میکند؛ ای کاش من در دنیا با رسول حقّ راه دوستی و طاعت پیش میگرفتم. وای بر من کاش فلان کافر و فلان فاسق را دوست خود قرار نمیدادم.
أَمَّا ابْنَتُکَ فَتُظْلَمُ وَ تُحْرَمُ وَ یُؤْخَذُ حَقُّهَا غَصْباً الَّذِی تَجْعَلُهُ لَهَا وَ تُضْرَبُ وَ هِیَ حَامِلٌ وَ یُدْخَلُ عَلَی حَرِیمِهَا وَ مَنْزِلِهَا بِغَیْرِ إِذْنٍ ثُمَّ یَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَ تَطْرَحُ مَا فِی بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِکَ الضَّرْبِ.....أَمَّا ابْنَتُکَ فَجَزَاؤُها عِنْدِی فَإِنِّی أُوْقِفُهَا عِنْدَ عَرْشِی فَیُقَالُ لَهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَکَّمَکِ فِی خَلْقِهِ فَمَنْ ظَلَمَکِ وَ ظَلَمَ وُلْدَکِ فَاحْکُمِی فِیهِ بِمَا أَحْبَبْتِ فَإِنِّی أُجِیزُ حُکُومَتَکِ فِیهِمْ فَتَشْهَدُ الْعَرْصَهًَْ فَإِذَا أُوقِفَ مَنْ ظَلَمَهَا أَمَرَتْ بِهِ إِلَی النَّارِ فَیَقُولُ الظَّالِمُ وَا حَسْرَتَاهْ عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللهِ وَ یَتَمَنَّی الْکَرَّهًَْ وَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلی یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا (زمر/۵۶)یا وَیْلَتی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا (فرقان/۲۸)
(بحارالانوار ج۲۸ص۶۴)
@jorenab
.
🌸 درس زندگی حضرت زهرا سلاماللهعلیها برای ما
رهبر انقلاب: درس زندگی صدّیقه طاهره، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها این است برای ما:
«تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگی کردن»
همچنانکه آن بزرگوار، یکپارچه معنویّت و نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقیَّةِ النَّقیَّةِ -الرَّضیَّة- الزَّکیَة
پاکی و آراستگی و تقوا و نورانیّت آن بزرگوار، همان چیزی است که در طول تاریخ تشیّع بر معارف ما سایهافکن بوده است.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان اهل بیت علیهمالسلام ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
@jorenab
🌸 رهبر انقلاب: اساس زندگی مؤمنانه صداقت در بندگی است
میخواهم عرض کنم :
که ارزش فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) به عبودیت و بندگی خداست.
اگر بندگی خدا در فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) نبود، او صدیقهی کبری نبود.
صدّیق یعنی چه؟
صدّیق کسی است که آنچه را میاندیشد و می گوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ میشود صدّیق؛
«اولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین». «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند.
این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمی کرد، صدّیقهی کبری نمیشد. اساس، بندگی خداست.
برادران و خواهران عزیز! من و شما باید دنبال عبودیت خدا باشیم. تمجید از فاطمهی زهرا نتیجهاش باید این باشد.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۴/۰۵/۰۵
@jorenab
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ
وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ الَّتِي انْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
اللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلاَدِهَا
اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ الْأَئِمَّةِ الْهُدَى وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلَإِ الْأَعْلَى
فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَى أُمِّهَا صَلاَةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ مُحَمَّدٍ (أَبِيهَا) صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلاَم
(مفاتیح الجنان ص ۵۶۳)
@jorenab
در (كشف الغمه) و غيره روايت كرده اند كه چون وفات حضرت فاطمه عليه السلام نزديك شد، (اسماء بنت عميس) را فرمود كه آبى بياور كه من وضو بسازم، پس وضو ساخت و بروايتى غسل كرد، نيكوترين غسلها و بوى خوش طلبيد و خود را خوشبو گردانيد و جامه هاى نو طلبيد و پوشيد و فرمود: اى اسماء! جبرئيل در وقت وفات پدرم چهل درهم كافور آورد از بهشت، پدرم
آنرا سه قسمت كرد يكحصه را براى خود گذاشت و يكى از براى من و يكى از براى على، آن كافور را بياور كه مرا بان حنوط كنند، چون كافور را آورد، فرمود: نزديك سر من بگذار، پس پاى خود را رو بقبله كد و خوبيد و جامه بر روى خود كشيد و فرمود: اى اسماء! ساعتى صبركن، بعد از آن مرا بخوان اگر جواب نگويم على را طلب كن و بدانكه من بپدر خود ملحق گرديده ام.
(اسماء) ساعتى انتظار كشيد بعد از آن آنحضرترا ندا كرد صدائى نشنيد، پس گفت: اى دختر مصطفى اى دختر بهترين فرزندان آدم! ايدختر بهترين كسيكه روى زمين راه رفته است اى دختر آنكسى كه در شب معراج بمرتبه قاب قوسين اوادنى رسيده است! چون جواب نشنيد جامه را از روى مباركش برداشت ديد كه مرغ روحش برياض جنت پرواز كرده است، پس بر روى آنحضرت افتاد و آنحضرت را ميبوسيد و ميگفت: چون بخدمت حضرت رسول برسى، سلام (اسماء) بنت عميس را بآنحضرت برسان
در اين حال (حسنين) از در در آمدند و گفتند: اى (اسماء)! مادر ما، در اين وقت چرا بخواب رفته است؟ (اسماء) گفت: مادر شما بخواب نرفته وليكن برحمت رب - الارباب واصل گرديده است، پس حضرت امام حسن خود را بر روى مادر افكند و روى انورش را ميبوسيد و ميگفت: ايمادر بامن سخن بگو، پيش از آنكه روحم از جسد مفارقت كند و حضرت امام حسين بر پايش
افتاد و ميبوسيد آنرا و ميگفت: ايمادر بزرگوار منم، فرزند تو حسين، بامن سخن بگو پيش از آنكه دلم شكافته شود و از دنيا مفارقت كنم.
پس (اسماء) گفت: اى دو جگر گوشه رسولخدا! برويد و پدر بزگوار خود را خبر كنيد و وفات مادر خود را باو برسانيد، پس ايشان بيرون رفتند چون نزديك بمسجد رسيدند، صدا بگريه بلند كردند، پس صحابه باستقبال ايشان دو يدند، گفتند سبب گريه شما چيست! ايفرزندان رسولخدا! حق تعالى هرگز ديده شما را گريان نگرداند مگر جاى جد خود را خالى ديده ايد و گريان شده ايد از شوق ملاقات او.
گفتند: مادر ما از دنيا مفارقت كرد چون حضرت امير، اين خبر وحشت اثر را شنيد بر رو در آمد و فرمود: بعد از تو خود را به كه تسلى دهم، پس اين دو شعر را در مصيبت آنحضرت ادا فرمود:
( (لكل اجتماع من خليلين فرقة
و كل الذى دون الفراق قليل
و ان افتقادى واحدا بعدواحد
دليل على ان لايدوم خليل) )
چون خبر وفات حضرت فاطمه در (مدينه) منتشر گرديد، مردان و زنان همه گريان شدند در مصيبت آنحضرت و صداى شيون از خانه هاى (مدينه) بلند شد زنان و مردان بسوى خانه آنحضرت دويدند و زنان بنى هاشم در خانه آنحضرت جمع شدند و نزديك شد كه از صداى شيون ايشان مدينه بلرزه در آيد و ايشان مى گفتند: اى سيده و خاتون زنان اى دختر پيغمبر آخر زمان! مردم فوج فوج بتعزيه بسيوى حضرت امير المؤ
منين (ع) مى آمدند آنحضرت نشسته بود و حسنين (ع) در پيش آنحضرت نشسته بودند و ميگريستند و مردم از گريه ايشان ميگريستند (ام كلثوم) بنزد قبر رسولخدا (ص) آمد و گفت: يا ابتاه يارسول الله! امروز مصيبت تو بر ما تازه شد و امروز تو از دنيا رفتى. دختر خود را بسوى خود بردى.
مردم جمع شده بودند و گريه ميكردند و انتظار بيرون آمدن جنازه را ميكشيدند، پس ابوذر بيرون آمد و گفت اى مردم! بيرون آوردن جنازه تاءخير افتاد پس مردم متفرق شدند و برگشتند.
چون پاسى از شب گذشت و ديدهها بخواب رفت، جنازه را بيرون آوردند و حضرت امير المؤ منين و حسنين و (عمار) و (مقداد) و (عقيل) و (زبير) و (ابوذر) و (سلمان) و (بريده) و گروهى از بنى هاشم و خواص آنحضرت بر حضرت فاطمه نماز كردند و در همان شب او را دفن كردند.
حضرت امير بر دور قبر او هفت قبردیگر ساخت
(فیض الاعلام. شیخ عباس قمی ص۲۸۷)
@jorenab
#سخنان_امیرالمومنین_کنار_قبر_حضرت_زهرا_یک
« السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ »
(نهج البلاغه خطبه ۲۰۲)
ای رسول خدا از طرف من ودخترشما که اینک در جوارت فرودآمده وباشتاب به تو پیوست سلام
یکی از اسمهای خداوند متعال « سلام » است (حشر : 23 )و در تعقیبات مشترکه می خوانیم «اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْكَ السَّلَامُ وَ لَكَ السَّلَامُ وَ إِلَيْكَ يَعُودُ السَّلَامُ » (مفاتیح الجنان نشر اسوه ص 51 ) و در بهشت کلامی جز سلا م نیست « لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً إِلَّا قِيلًا سَلاماً سَلاماً»(واقعه :25 –26 ) زیرا هم فرشتگان در بهشت به مؤمنین سلام می کنند« قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ »(زمر : 73 ) و هم مؤمنین بهم سلام می کنند« تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلام» (یونس :10 )
و از آنجا که دربهشت علاوه بر نبود سخن لهو و بیهوده ؛ غل و کینه نیست و دلها صاف و بیغش هست « وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ»(حجر :47 ) پس سلام نشانه صداقت , راستی, صافی و بی کینه بودن دل هست که امری بزرگ و مطلب مهمی است ازینرو یکی از دعاهای مؤمنان دردنیا این است که خدا یا دل ما را از کینه و حقد خالی فرما «وَ لا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا، رَبَّنا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ » ( حشر : 10) یعنی بوسیله سلام نمودن نسبت به همدیگر راه را برای ورود به بهشت آماده می کنیم و بدین وسیله نشانه های بهشت را درخودمان زنده می نماییم .
و چون سلام نشانه درون بی حقد و کینه است و تمرین برای زندگی عزت مندانه است که در بهشت نصیب انسان می شود قران کریم می فرماید هرگاه بهم سلام می کنید به بهترین وجه سلام بکنید « وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوه» (نساء : 86 )
شروع به سلام در کلام حضرت
الف- بیانگر حیات اهل بیت عصمت وطهارت بعداز رحلت وشنیدن سخنان ما ست زیرا انسان به کسی که زنده است وحرفش را می شنود سلام می کند
ب- نشانه تربیت مومنین به ذکر سلام در ابتدای هر ملاقات است واینکه نسبت به هم کیشان خویش دلی بی کینه داشته باشند تا بتوانند اهل بهشت شوند
« وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ » وباشتاب به تو پیوست
به اتفاق فریقین بعداز رسول خدا صلی لله علیه وآله وسلم اولین کسی که به حضرت ملحق شد ودر کنار پدر گرامیش آرام گرفت حضرت زهرا سلام الله علیه واله وسلم بود
درباره شریف آن حضرت اختلاف فروانی است که امکان ضبط آن نیست ولی مشهور آن است که حضرت هیجده ساله یا بیست وسه ساله بودند که به شهادت رسیدند (ک منهاج البراعه خوئی ج13ص11-15)
درباره علت شهادت آن حضرت نیز اختلاف فروانی است وعده ای از اهل سنت معتقد هستند که به مرگ طبیعی رحلت کرده است ودر برخی منابع اهل سنت مانند تاریخ طبری طبقات ابن سعد وکتب شیعی مثل بحار الانوار
نحوه شهادت حضرت آمده است اینکه چگونه غلامی به نام قُنفُذ با غلاف شمیر به دست یا پهلوی مبارک حضرت زده است که بعداز آن جریان حضرت همیشه در ناراحتی واندوه بود تا به جوار حق شتافت وحتی آمده است عمر گفته بود اگر از خانه خارج نشوید خانه را به آتش می کشم گفته شد هرچند حضرت زهرا داخل خانه باشد گفت حتی اگر زهرا باشد (تاریخ الطبری ج۳ ص۱۹۸ )
می گویم : با توجه به گستردگی منابع اهل سنت وشیعه هیچ انسان منصفی نمی تواند کتمان کند بعداز رحلت حضرت نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم برای اخذ بیعت به خانه حضرت امیرالمومنین علیه السلام یورش بردند واتفاقات ناگواری درآنجا به وقوع پیوست که خشم حضرت زهرا سلام الله علیها ودر نتیجه خشم خداوند متعال ورسول گرامی اسلام را بر انگیخت هرچند نتوان به طور دقیق بخاطر گذشتن زمان وقوع حادثه واینکه حاکمان وقت خود چنین اقدامی را مرتکب شدند وسعی نمودند آنرا کتمان کنند جزئیات آن ماجرا را مشخص کرد
@jorenab
#سخنان_امیرالمومنین_کنار_قبر_حضرت_زهرا_دو
قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَعَنْهَا تَجَلُّدِي إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ
ای رسول خدا در فراق (دختر) برگزیده ات صبر وتحملم کم شده است وطاقت وتوان از کفم رفت ولی برای من که سختی مفارقت وجدایی ترا دیدم صبر وشکیبائی ممکن است در حالی که من سرت را در لحد قبرت نهادم وبین سینه وگردن من جان گرامی ات پرواز کرد ما ازآنِ خداوند هستیم وبسوی او باز می گردیم
شهادت جانگداز حضرت زهرا سلام الله علیها برای حضرت بسیار سخت وطاقت فرسا بود زیرا از یکطرف همسری عزیز وارزشمندرا از دست داد واز سوی دیگر مدافع بزرگی که بطور قطعی نقش تعیین کنند ه در رسوا ساختن دشمنان وغاصبین داشت را در کنار خویش نمی یافت گرچه وجود نازنین حضرت زهرای مرضیه نعمتی از خداوند متعال بر بندگان خصوصا محبین آن حضرت است اما کار مهم وویژه آن حضرت این است که یک تنه دربرابر دشمنان ایستاد واز حق مسلم ولایت دفاع نمود این نکته زمانی دارای اهمیت می شود که همانطور در بالا گذشت دشمنان آنقدر جسور وخشن بودند که تا سوزاندن خانه وحی پیش رفتند اما حضرت زهرا سلام الله علیها با آنکه عزادار پدر بزرگوارش بود شجاعانه در مقابلشان ایستاد وبا خطبه غرای خویش تمام نقشه های آنان را برملا کرد وحتی بعداز شهادت خویش با وصیت به راضی نبودن حضور سران نفاق بر مزارش عملا آنهارا رسوا ساخت
سپس درتحمل مصیبت حضرت به دو نکته اشاره می کند
الف- ابتدا به چگونگی رحلت نبی اکرم صلی الله علیه واله وسلم اشاره می کند ومی فرماید چون در بغل من بودی جان به جان افرین تسلیم کردی وومسولیت کفن ودفن بامن بود همین باعث شد که تحمل مصیبت از دست دادن دختر گرامی ات بر من راحت تر شود
ب-وچون همه از آنِ خداوند هستیم وباید به سوی او بر گردیم لذا به این فُرقت وجدائی راضی ام
أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ
اما اندوه من همیشگی است وشبهایم به بیداری خواهد گذشت تا زمانی که خداوند جایگاهی که تودرآن اقامت داری برای من برگزیند
بدون شک شهادت زهرای مرضیه امری بسیار دردناک وجانکاه خواهد بود وممکن است ناراحتی دائمی حضرت ازآن جهت باشد نتوانست (بخاطر مصالحی که اهل بیت علیهم السلام بهتر به آن آگاه هستند )از حضرت زهرا دفاع کند
ممکن است برای از دست دادن همسری فداکار که پشتوانه محکمی برایی حضرت بود باشد
به نظر می رسد دلیل اندوه حضرت امری بسیار مهمتر وعمیق تر ازآن باشد
توضیح آنکه:
الف- در قرآن کریم سخن کوثر وتکاثر است کوثر به معنای کثرت فراوان ودائمی است ازینرو چشمه ای در بهشت را کوثر می گویند وتکاثر خیال کثرت است در مورد چیزی که کثرت ندارد
ب- اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها کوثر نامیده شد گفته شده است بر کثرت ذریعه آن حضرت است که در تمام اقطار عالم هستند با آنکه دشمنان گمان می کردند نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرزند ذکور ندارد
ج- نکته ای که به نظر می رسد (هرچند تا الان جایی ندیدم )آنکه دفاع حضرت از ولایت وروشنگری حضرت در برابرآنانکه می خواستند اسلام ناب محمدی صلی الله علیه وآله وسلم را خاموش کنند موجب شد تا اسلام حقیقی آشکار شود و بر عالم تا قیامت نور افشانی نماید ودر حقیقت زهرای مرضیه چشمه جوشانی است که همه حق خواهان وعدالت خواهان و طالبان اسلام ناب محمدی مرهون ومدیون رشادت ها وروشنگری های آن حضرت هستند واین جوشش همچنان تا قیامت ادامه دارد وچه چیزی بالاتر وبا ارزشتر ازین که دین مبین اسلام ودین حقیقی با تلاش آن حضرت به همه شناسانده شود
به دیگر سخن حضرت زهرا سلام الله علیها توانست با افشاگری وتبیین حقائق دین حقیقی، راه روشن در برابر مردم قرار دهد واین راه همچنان روشن است وتاقیامت روشن خواهد ماند واین معنای کوثر است
روشن است از دست دادن چنین انسانی که نه تنها طالبان حقیقت بلکه همه عالم مدیون الطاف وروشنگری اوست اندوه جانکاه دائمی را به همراه خواهد داشت
@jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
يـا صـاحبَ الـعصرِ أدرِكْـنا فليس لنا
وِرْدٌ هـنـيٌّ ولا عـيـشٌ لـنـا رَغَـدُ
طـالت عـلينا لـيالي الإنـتظارِ، فـهل
يـا ابـنَ الـزكيِّ لِـلَيلِ الإنتظارِ غَدُ ؟
فـاكْـحُلْ بـطـلعتِك الـغَرّا لـنا مُـقَلاً
يـكاد يـأتي عـلى إنـسانِها الـرَّمَدُ
ای صاحب زمان مارا دریاب که برای ما نه زندگی خوشی است ونه اب خوشی از گلوی ما پایین می رود
شبهای انتظار برما طولانی شد ای پسر امام حسن عسکری آیا انتظار پایان می پذیرد
چشمان دردمند مارا به جمال زیبای خود نورانی کن که مردمک چشم را بدون تو درد فرا گرفته است.
@jorenab
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
ملعون است ملعون است كسى كه پس از من بدخترم
فاطمه (عليها السّلام)ستم كند و حقش غصب كند و او را بكشد و آنگاه فرمود:اى
فاطمه مژدهگير كه تو را نزد خدا مقام پسنديدهايست كه در آن براى دوستان و شيعيانت شفاعت كنى و پذيرفته شود،
« مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ يَظْلِمُ بَعْدِي فَاطِمَةَ اِبْنَتِي وَ يَغْصِبُهَا حَقَّهَا وَ يَقْتُلُهَا ثُمَّ قَالَ يَا فَاطِمَةُ اَلْبُشْرَى فَلَكِ عِنْدَ اَللَّهِ مَقَامٌ مَحْمُودٌ تَشْفَعِينَ فِيهِ لِمُحِبِّيكِ وَ شِيعَتِكِ فَتُشَفَّعِين»
( بحار الأنوار، ج ۷۳، ص ۳۵۴)
@jorenab