هدایت شده از جرعه ناب
بیان جالب این ابی الحدید در توصیف امیر المومنین علی علیه السلام
ابن ابی الحدید بعداز آنکه توضیح می دهد معارف بلند عقلی و اعتقادی وتوحیدی از بیان حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در جامعه اسلامی منتشر شد
می گوید مباحث دقیق توحید و عدل را در کلمات و خطبه هایش می یابی و چنین مباحثی در کلام هیچ کس از صحابه و تابعیین نیست و حتی نمی توانستند چنین مباحث دقیق و عمیق را تصور کنند.
عرب کجا و این سخنان عرشی و معارف بلند و دقیق کجا
حتی اگر به آنها این مباحث را می فهماندی. آنها نمی فهمیدند. چه برسد بخواهد چنین سخنی را بیان کنند
تجد المباحث الدقیقة فی التوحید و العدل مبثوثة عنه فی فرش کلامه و خطبه و لا تجد فی کلام أحد من الصحابة و التابعین کلمة واحدة من ذلک و لا یتصورونه و لو فَهَّمُوُه لم یَفهَمُوُه و أَنّیٰ للعرب ذلک.
(شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج۶ص۳۷۱)
یا امیر المومنین روحی فداک
@jorenab
أُقْسِمُ بِاللَّهِ وَ آلائِهِ
وَ الْمَرْءُ عَمَّا قَالَ مَسْئُولٌ [۱]
إِنَّ عَلِیِّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ
عَلَی الْتُّقَی وَ الْبِرِّ مَجْبُولٌ [۲]
کَانَ إِذَا الْحَرْبُ مَرَتْهَا الْقَنَا
وَ أَحْجَمَتْ عَنْهَا الْبَهَالِیلُ [۳]
یَمْشِی إِلَی الْقِرْنِ وَ فِی کَفِّهِ
أَبْیَضُ مَاضِی الْحَدِّ مَصْقُولٌ [۴]
مَشْیَ الْعَفَرْنَا بَیْنَ أَشْبَالِهِ
أَبْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغِیلُ [۵]
ذَاکَ الَّذِی سَلَّمَ فِی لَیْلَةٍ
عَلَیْهِ مِیکَالٌ وَ جِبْرِیلٌ [۶]
مِیکَالُ فِی أَلْفٍ وَ جِبْرِیلُ فِی
أَلْفٍ وَ یَتْلُوهُمْ سَرَافِیلُ [۷]
لَیْلَةَ بَدْرٍ مَدَدا أُنْزِلُوا
کَأَنَّهُمْ طَیْرٌ أَبَابِیلُ [۸]
----------
[۱]: به خد و نعمتهایش سوگند میخورم و شخص در برابر آنچه گفت مسئول است
[۲]: بدرستیکه علی بن ابیطالب وجودش بر تقوا و نیکی سرشته شده است
[۳]: چنین بود، وقتی برق نیزهها تنور جنگ را میافروخت و پهلوانان از عرصه فرار میکردند
[۴]: به جانب حریف میشتافت و در دستش بود شمشیر بر آن تیز صیقلی شده
[۵]: مانند راه رفتن شیر غران در میان بچه هایش که آنها را از بیشه برای شکار به میدان آورده
[۶]: علی همان است که در شبی بر او میکاییل و جبرییل سلام کرد
[۷]: میکاییل همراه هزار فرشته و جبرییل با هزار فرشته و به دنبالشان اسرافیل
[۸]: در شب بدر برای یاری رساندن نازل شدند گویا آنان مرغان ابابیل بودند
(مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی ص۵۵۶)
@jorenab
#زندگی_راحت
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام:
هر كس به آنچه خداوند به او داده است راضى باشد، راحت ترين زندگى را دارد
اِنَّ اَهْنَاَ النّاسِ عَيْشا مَنْ كانَ بِما قَسَمَ اللّه ُ لَهُ راضيا
(غرر الحكم، ح ۳۳۹۷)
می گویم:
درزندگی امور زیادی وجود دارد که دوست داریم داشته باشیم اما بدست نمی آوریم
نکته ای مهم که باید توجه داشت اینکه زندگی متوقف نمی شود و منتظر بدست اوردن چیزی نمی ماند
در این شرایط به دو صورت می توان به زندگی نگاه کرد
ا-اینکه حسرت نداشته هارو بخورد و همیشه از زندگی ناراضی باشد و از آنچه دارد لذت نبرد
۲-به انچه دارد قانع باشد و برای انچه ندارد تلاش کند اما خودش را سرزنش نکند و زندگی خود را با دیگران مقایسه نکند و به انچه دارد راضی باشد
اگر همیشه بدنبال حسرت خوردن باشد زندگی سخت و پریشانی خواهد داشت وهرگز از زندگی بهره نخواهد برد و حتی از آنچه الان در اختیار دارد نیز لذت نمی برد
واگر به آنچه داشت راضی بود زندگی راحتی را تجربه خواهد کرد و از آنچه دارد لذت خواهد برد
پس هنر آن است انسان ضمن آنکه برای نداشته ها تلاش می کند . داشته های خود را به خوبی مدیریت کند و از آنها لذت می ببرد و بداند آنچه الان دارد ممکن است برخی همین مقدار را نیز نداشته باشند
@jorenab
#سلسله_بحث_امامت
#قسمت_پنجاه_و_پنج
#درس_نوزدهم_بخش_دوم
اسحاق کندی وکتاب تناقض قرآن وپاسخ امام حسن عسکری علیه السلام
ابن شهر اشوب» مى نویسد: «اسحاق کِنْدى» که از فلاسفه ، اسلام و عرب به شمار مى رفت و در عراق اقامت داشت کتابى تالیف نمود به نام «تناقضهاى قرآن» او مدتهاى زیادى در منزل نشسته و گوشه نشینى اختیار کرده و خود را به نگارش آن کتاب مشغول ساخته بود. روزى یکى از شاگردان او به محضر امام حسن عسکرى(علیه السلام) شرفیاب شد. هنگامى که چشم حضرت به او افتاد، فرمود
آیا در میان شما مرد رشیدی وجود ندارد که گفته هاى استادتان «کندى» را پاسخ گوید؟ شاگرد عرض کرد: ما همگى از شاگردان او هستیم و نمى توانیم به اشتباه استاد اعتراض کنیم. امام فرمود: اگر مطالبى به شما تلقین و تفهیم شود مى توانید آن را براى استاد نقل کنید؟
شاگرد گفت: آرى، امام فرموداز اینجا که برگشتى به حضور استاد برو و با او به گرمى و محبت رفتار نما و سعى کن با او انس و الفت پیدا کنى. هنگامى که کاملاً انس و آشنایى به عمل آمد، به او بگو: مسئله اى براى من پیش آمده است که غیر از شما کسى شایستگى پاسخ آن را ندارد و آن مسئله این است که: آیا ممکن است گوینده قرآن از گفته های خویش معنائی غیر از آنچه شما حدس مى زنید اراده کرده باشد؟
او در پاسخ خواهد گفت: بله، ممکن است چنین منظورى داشته باشد. در این هنگام بگو شما چه مى دانیدشایدگوینده قرآن معانى دیگرى غیر از آنچه شما حدس مى زنید، اراده کرده باشد و شما الفاظ او را در غیر معناى خود به کار برده اید؟ امام در اینجا اضافه کرد: او آدم باهوشى است، طرح این نکته کافى است که او را متوجه اشتباه خود کند
شاگرد به حضور استاد رسید و طبق دستور امام رفتار نمود تا آنکه زمینه براى طرح مطلب مساعد گردید. سپس سوال امام را مطرح ساخت
کندی با کمال دقت به سوال شاگرد گوش داد و گفت: سوال خود را تکرار کن. شاگرد سوال را تکرار نمود. استاد تاملى کرد و گفت: آرى، هیچ بعید نیست امکان دارد که چیزى در ذهن گوینده سخن باشد که به ذهن مخاطب نیاید و شنونده از ظاهر کلام گوینده چیزى بفهمد که وى خلاف آن را اراده کرده باشد
استاد که مى دانست شاگرد او چنین سوالى را از پیش خود نمىتواند مطرح نماید و در حدّ اندیشه او نیست، رو به شاگرد کرد و گفت: تو را قسم مى دهم که حقیقت را به من بگویى، چنین سوالى از کجا به فکر تو خطور کرد؟
شاگردگفت چه ایرادى دارد که چنین سوالى به ذهن خود من آمده باشد؟ استادگفت تو هنوز زود است که به چنین مسائلى رسیده باشى، به من بگو این سوال را از کجا یاد گرفتهاى؟
شاگرد گفت: حقیقت این است که، «ابو محمد» (امام حسن عسکرى (علیه السلام) مرا با این سوال آشنا نمود.
استادگفت اکنون واقع امر را گفتى. سپس افزود: چنین سوالهایى تنها زیبنده این خاندان است
آنگاه استاد با درک واقعیت و توجه به اشتباه خود، دستور داد آتشى روشن کردند و آنچه را که به عقیده خود درباره «تناقضهاى قرآن» نوشته بودهمه را سوزاند( مناقب ابن شهر آشوب ج4 ص 424)
@jorenab
10.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸
سرای مولابیان آیت الله العظمی جوادی آملی درباره شعر استاد شهریار : به جای «برو ای گدای مسکین، در خانه علی زن» باید می گفت: «مرو ای گدای مسکین، تو در سرای مولا، که علی همیشه می زد در خانه گدا را»... . @jorenab