این یکی مثل کدام است؟ (۸)
#انتخابات_۹۲
#قسمت_هفتم
۱۳. دو سه سال بود که جمعی از نیروهای انقلابی که بدنهی حامیان احمدینژاد در سال ۸۴ را تشکیل میدادند، با دیدن خطاهای او، متشکل شده و نام جمع خود را، "جبههی پایداری انقلاب اسلامی" گذاشته بودند. #علامه_مصباح_یزدی در اولین همایش این جمع گفته بود که این یک انشقاق در جریان #اصولگرایی نیست، بلکه جمعی در دل اصولگرایی و با تاکید بیشتر بر پایبندی به اصول است. (مبتنی بر نظریهی وحدت دوایر متحدالمرکز)
#جبهه_پایداری که توسط یک شورای مرکزی و با نظارت یک شورای فقاهتی فعالیت میکرد، در انتخابات مجلس نهم، فهرست نامزدهای مورد نظر خود را منتشر کرده و رای قابل توجهی کسب کرد.
برای انتخابات ۹۲ هم از مدتها قبل جهت معرفی گزینهی اصلح و تدوین برنامه برای او توسط جمعی از کارشناسان، در تکاپو بودند.
در نهایت، دکتر کامران باقری لنکرانی به عنوان نامزد جبههی پایداری ثبت نام کرد، ولی مورد تایید شورای نگهبان قرار نگرفت.
این موجب شد که در آستانهی انتخابات، هستهی مرکزی نیروهای انقلابی، نامزد اصلی خود را از دست بدهند.
همزمان، گروهی از نیروهای انقلابی، دکتر سعید جلیلی را به انتخابات دعوت کردند. جلیلی آمد و تایید شد و جبههی پایداری هم از او حمایت کرد و برنامهی تدوینشدهاش را به او سپرد، ولی نه خود او آمادگی کاملی برای حضور داشت و نه حامیانش شناخت کافی از او داشتند تا جریان تبلیغات قوی شکل بگیرد.
۱۴. #هاشمی_رفسنجانی، محور منتقدان دولت بود که به عنوان زخمخوردهی سال ۸۴ و ۸۸، میتوانست نقشی تعیینکننده در انتخابات داشته باشد، بخصوص با تصویر مخدوشی که از احمدینژاد و دولتش نمایش داده شده بود و در عمل، هاشمی، انتقادات خود را اثباتشده میپنداشت.
هاشمی ثبت نام کرد، ولی توسط شورای نگهبان تایید نشد.
در عوض، هاشمی از #حسن_روحانی حمایت کرد و او را بر ولایتی ترجیح داد.
#انتخابات
روان تشنهی ما را به جرعهای دریاب:
🆔https://eitaa.com/jorenush