اربعین، بیداری و تمدن نوین اسلامی (2)
تلاش حضرت سجاد برای احیای نظام امامت و بیداری امت، سیر هزار و چندین ساله یافت تا در واپسین سالهای قرن چهاردهم به بار نشست؛ #بیداری_اسلامی در #انقلاب_اسلامی ایران متبلور شد؛ بعدَ ما مُلأتِ الأرضُ ظُلماً و جَوراً.
راهکار این بیداری در طول قرون، مبتنی بود بر یادآوری فاجعهی سال 61 و تحلیل عوامل آن و ترسیم ممتد آن صحنه تا امروز و پیوستن قلوب مؤمنین به آرمان حسین بن علی (علیهماالسلام) و بریدن از خط دشمنان او.
حالا که این سیر، به تشکیل و تثبیت حکومت رسیده است، گام دوم آن آغاز شده است؛ وقت آن است که این بیداری، عمق یابد و جهانی شود و در نهایت، #تمدن_نوین_اسلامی را به بار آورَد. تمدنی که اینبار بر محور #ولایت #امام_عادل و #برائت از #ائمة-الکفر شکل میگیرد.
اربعین، متکفل توسعهی بیداری، #امتسازی و #جامعه_پردازی است، با همان روش؛ اجتماع محبان سید شهیدان و دیگر مناسک عزای او، همچون تمام این هزار و چندصد سال، قلبها را به او و هدف مقدسش میپیوندد و #ولایت بر مدار بایستهاش استوار میگردد، و نیز بغض از دشمنان او و #برائت میآفریند و پیوندها را از یزیدیان و آمریکاییان میگسلد.
اربعین، دست خدا است که آستین برون آمده تا امت اسلام را که تا بدینجا خدا را یاری کرده، #نصرت فرماید؛ نصرتی بر محور #حب_حسین و #بغض_آمریکا شکل گرفته است برای همهی #مستضعفان جهان که از #لیبرالیسم خستهاند.
راهپیمایی #اربعین، مناسک #تمدنسازی امت اسلامی است.
#الحسین_یجمعنا
#who_is_Hussein
@jorenush
غدیر؛ عید ولایت (1)
در معارف اسلامی، #ولایت بر دو قسم است؛ ولایت در نسبت بنده با خداوند متعال، و ولایت در نظام اجتماعی.
آنچه در روز غدیر از سوی حضرت خاتمالانبیاء (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و به فرمان خداوند، به مردم ابلاغ شد، اتصال حضرت علی بن ابیطالب علیهالسلام با خداوند یا همان «ولیالله»بودن ایشان نبود، آنچه ابلاغ شد، ولایت علی علیهالسلام بر مردم و امارت او بر مؤمنین بود.
توضیح آنکه: امیرالمؤمنین دارای دو نوع ولایت بودند: یکی ولایت با خدا، و دیگری ولایت بر مردم. اولی ولایت تکوینی است و دومی ولایت اعتباری. انبیاء و ائمه علیهمالسلام بهواسطهی دارا بودن مقام ولایت که میان ایشان و خداوند برقرار است، تکویناً به بالاترین جایگاه معنوی در میان تمامی انسانها رسیدهاند و از همین رو بر ایشان ولایت معنوی یافتهاند.
همچنان که روشن است، این ولایت حاصل رشد معنویِ ولیّ خداست و قابل جعل و اعتبار و انتصاب از سوی دیگری نیست، همچنان که قابلیت غصب و عزل از سوی مردمان نیز ندارد.
در کنار این ولایت، ولایت و زعامت اجتماعی جوامع انسانی وجود دارد، امری که همهی عقلاء به ضرورت آن و وجود یک «ولی» و حاکم برای جوامع انسانی اعتراف دارند و به انحاء گوناگون، ولایت شخص یا اشخاصی را بر خود میپذیرند و ردای حکومت را بر قامت او میپوشانند.
پس ولایت به این معنا، از اعتبارات عقلایی است، یعنی مانند دیگر اعتبارات عقلایی همچون مِلکیت، تأثیری در تکوین شیء یا فرد متصف به آن ندارد. در مقابلِ امور اعتباری، امور تکوینی قرار دارند که به اصطلاح علمی، ظرف اتصاف آنان خارج و عالم تکوین است نه ذهن. و در مقابل اعتبارات عقلایی، اعتبارات شرعی قرار دارند که توسط شارع جعل میشوند، مانند نماز و روزه و حج.
این ولایت اعتباری، همان است که امیرالمؤمنین علیهالسلام در پاسخ به سخن خوارج که میگفتند «حُکمی جز برای خدا نیست»، فرمود: «سخن حقی است که از آن باطلی قصد شده؛ آری، حکمی جز برای خدا نیست، ولی اینان میگویند: زمامداری و حکومت جز برای خدا نیست، در حالی که مردم ناچارند حاکمی داشته باشند؛ خواه نیکوکار و خواه بدکار.» (نهج البلاغة خطبهی 40، ترجمهی شیروانی) و آنگاه که به یادآوری آغاز حکومت خود میپردازد، حکومت را از آب بینی بزغاله، در چشم خود بیارزشتر قلمداد میکند مگر آنکه برای ادای پیمان الهی بر قیام علیه پرخوری ستمکاران و گرسنگی ستمدیدگان بر عهده گرفته شود. (نهج البلاغة، خطبهی 3)
روان تشنهی ما را به جرعهای دریاب:
🆔https://eitaa.com/jorenush