معرفی کتاب پاییز آمد
هر زمان اسم شهید که می آمد و می آید حسی درون انسان شعله ور می شود که خوش به حالشان که تافته ای جدا بافته بودند. انگار خدا آن ها را برای خود ساخته و پرداخته بود و از باقی انسان ها جدا بودند و آخر سر نورچشمی هایش را برد پیش خودش. خیر همه شهیدان از کوچک و بزرگشان همانند مولایشان امام حسین (ع) موجوداتی زمینی بودند و با همت و خودشناسی و خودسازی آسمانی شدند، با این تفاوت که امام حسین (ع) ولی بودند و معصوم، ولی آنان همتی حسین گونه داشتند.
شهدا مانند همه انسان ها زندگی دنیوی خودشان را داشتند، مشکلات زندگی، از گرانی و نداری تا گاهی مشاجره و دعوا. خیلی از آن ها در همین کوچه پس کوچه های پایین شهر زندگی میکردند، در بین همین مردم.
این کتاب روایت گر زندگی دو یار عاشق و دلداده است، با تمام ویژگی های زندگیشان، بی کم و کاست و بی افراط و تفریط و اغراق.
گلستان جعفریان درباره دلیل نامگذاری کتاب گفته است: چون آشنایی من با همسر شهید در پاییز صورت گرفت و زمان شهادت ایشان پاییز است، نام کتاب را «پاییز آمد» گذاشتم.
معرفی کتاب معبد زیرزمینی
شخصیت اصلی رمان معبد زیرزمینی جوانی به نام الیاس است. این رمان با کشمکشهای درونی و درگیریهای الیاس با اطرافیانش شروع میشود و مخاطب را با خود همراه میکند و از کمالآباد تا خاکریز جبهههای جنوب میکشاند.
کتاب معبد زیرزمینی معرف شخصیت شهید «غلامحسین رعیت رکنآبادی» است. مقنی یزدی و ساکن قم که تبحر او در حفر کانال باعث میشود مورد توجه فرماندهان نظامی در زمان جنگ قرار بگیرد.
معرفی کتاب آخرین فرصت
«آخریــن فرصــت فرصتــی نــاب در زندگــی ام بــود. یافتــن ایــن مجــال را مدیــون مؤسسـه نشـر فرهنـگ شـهادت هسـتم.» این جمله ی است که نویسنده در وصف کتاب آخرین فرصت گفته است.
کتاب آخرین فرصت با نثر روان و زیبایی که دارد، سعی می کند داستان زندگی شهید علی کسایی، مربی و مسئول عقیدتی سیاسی مرکز پیاده ارتش شیراز، را به تصویر کشد. نویسنده، این کتاب را با انجام ماهها مصاحبه با خانم قافلانکوهی، همسر شهید کسایی، زندگی سراسر عشق و ایمان آن ها را روایت می کند.
قسمت سوم:
قدرت جویبار بیشتر است یا سیلاب؟
ذهن عجول اذعان میکند که سیلاب قویتر است. چون سنگهای بزرگ را میغلتاند و از سر راه برمیدارد. اما هیچ سیلابی نمیتواند سنگ را بشکافد و رخنه و روزنهای بگشاید و از میان آن، عبور کند.
در کودکی که در درّههای کوهستانی تفرّج میکردم، شگفتانگیزترین صحنه، رخنهها و روزنههایی بود که طی سالها بر اثر فرو افتادن قطرههای آب، در صخرهها و تختهسنگهای بزرگ ایجاد شده بود. هیچ سیلابی توان جابجایی صخرهها را نداشت. اما جویبارهای آرام و صبور و قطرات که به آرامی چکیده بود، بدون آنکه زمین و دشت و کوه را بیازارد، با قدرت آرام خود راهش را گشوده بود.
پروپاگاندا که جوهر وحشی رسانههای مدرن است، ارادهی معطوف به تسلط بر انسان و تبدیل کردن مخاطب به عنوان منبعی برای بهرهبرداری است. اما هنر، رهایی از این اراده است.
روایت و قصه چون جویبار، راه خود را با قدرت آرامشان میگشایند بدون آنکه چیزی را از سر راهشان بردارند.
آنکس که در سودای تسلط بر هستی است، بیگانه با هستی است. تاثیر و قدرت تاثیر، در رهاشدگی از سودای قدرت و تاثیر است و این تعارض، همان ذات رازآلود هستی است.
#یادگاری
➕️ @Yaminpour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا بازارچه ی روستاموووونه
هرچی که بخوای اینجا پیدا میشه
🌸از وسایل کاربردی اشپزخونه گرفته تا کالای خواب
🌺انواع ملزومات حجاب
🌺پوشاک
🌺ادویه های خاص و بی نظیر
🌺کیف های کاربردی باکیفیت عالی
🌺شال و روسری های شیک باقیمت های مناسب
🌺انواع محصولات خانگی و ارگانیک(سبزی خشک.ترشی
مرباو...)
💟ممنون که باحمایت هاتون به پیشرفت و دیده شدن هنر و ذوق بانوان روستامون کمک میکنید.
🌼بخشی از درامد این بازارچه به خرید کتاب و صرفِ گسترش کتابخانه ی کوچکمان
میشود.🌻