eitaa logo
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
1.4هزار دنبال‌کننده
26.3هزار عکس
10هزار ویدیو
245 فایل
📣پُل های ارتباطی شما با جامعه القرآن خواهران در پیام رسان ایتا جهت ارتباط با مسئول آموزش👇 @vahede_khaharan جهت ارتباط با ادمین👇 @sadatemami110 فروشگاه محصولات سنتی جامعة القرآن👇👇 @tebesonati111 فروشگاه محصولات فرهنگی و پوشاک👇 @gooolarzani
مشاهده در ایتا
دانلود
💧۴۹۲ شهر ایران با سرانه آبی بیش از ۱۵۰ لیتر برای هر نفر 💧اثرات کرونا بر افزایش مصرف آب 💧آمارهای جهانی نشان می‌دهد که با افزایش شیوع بیماری کووید-۱۹ میران مصرف آب افزایش جدی یافته است و در ایران نیز متوسط سرانه آب مصرفی شهری ۱۵۰ لیتر برای هر نفر در سال است که ۴۹۲ شهر مصرف سرانه آبی بیش از ۱۵۰ لیتر برای هر نفر در سال را داشتند @jqkhhamedan
‼️عدم دسترسی به مهر هنگام نماز 🔷س 4106: اگر به هر دلیل هنگام نماز، از دسترس خارج شود، - مثلاً بچه ای، مهر را ببرد- تکلیف چیست؟ ✅ج: اگر در بين نماز چيزی که بر آن می‌کند، گم شود و چيزی که سجده بر آن صحيح است در دسترس نباشد چنانچه وقت، وسعت داشته باشد بايد نماز را بشکند اما اگر وقت تنگ است: چنانچه لباس او از جنس يا چيزی که جنس پنبه و کتان دارد، بايد بر همان سجده کند و احتياط آن است که تا سجده بر لباسی که از و کتان است، ممکن باشد بر غير آن يعنی لباسی که از اين جنس نیست، سجده نکند‘ اگر چنین لباسی ندارد بنابر احتياط واجب بر خود سجده کند. 🆔 @jqkhhamedan
‼️پوشش پای خانمها از نگاه نامحرم 🔷س 4107: آیا پوشاندن پا از نگاه نامحرم برای خانمها واجب است یا خیر؟ و حکم پوشش پا برای خانمها در هنگام نماز در صورتی که نامحرم در آنجا نباشد چیست؟ ✅ج: خانمها در مقابل نامحرم باید پاها را بپوشانند؛ تنها دو موضع برای پوشش خانمها در حضور نامحرم استثنا شده است: »گردی صورت و دستها تا مچ« البته به شرط اینکه آرایش و زیوری که جلب توجه کند و چشمگیر باشد نداشته باشند. 🔺اما در نماز سه موضع استثنا شده که پوشاندن آن واجب نیست؛ (گردی صورت) به مقداری که در وضو شسته میشود، (دستها تا مچ) و (پاها تا مچ)، به شرط اینکه نامحرمی نباشد. 📕منبع: khamenei.ir 🆔 @jqkhhamedan
🌺اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِنْ أَقْرَبِ مَنْ تَقَرَّبَ إِلَيْكَ وَ أَوْجَهِ مَنْ تَوَجَّهَ إِلَيْكَ وَ أَنْجَحِ مَنْ سَأَلَكَ وَ تَضَرَّعَ إِلَيْكَ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِمَّنْ كَأَنَّهُ يَرَاكَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ الَّذِي فِيهِ يَلْقَاكَ وَ لَا تُمِتْنَا إِلَّا عَلَى رِضَاكَ 🌺اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ أَخْلَصَ لَكَ بِعَمَلِهِ وَ أَحَبَّكَ فِي جَمِيعِ خَلْقِكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لَنَا مَغْفِرَةً جَزْماً حَتْماً لَا نَقْتَرِفُ بَعْدَهَا ذَنْباً وَ لَا نَكْتَسِبُ خَطِيئَةً وَ لَا إِثْماً 🌺اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَاةً نَامِيَةً دَائِمَةً زَاكِيَةً مُتَتَابِعَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَرَادِفَةً برَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. 🌺خدایا! ما را قرار بده از نزدیکترین کسانی که به تو تقرّب جسته-اند؛ آبرومندترین افرادی که به تو روی آورده-اند؛ و حاجت-رواترین افرادی که از تو درخواستی کرده و به درگاه تو تضرع کرده-اند. 🌺خدایا! ما را در زمره کسانی قرار بده که گویا تو را می-بینند، تا روز قیامت که در آن روز تو را ملاقات می-کنند؛ و ما را جز در حالی که از ما راضی هستی، نمیران. 🌺خدایا! ما را در زمره کسانی قرار بده که اعمالش را برای تو خالص کرده و در بین تمام مخلوقاتت، تو را دوست داشته است. 🌺خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست؛ و ما را ببخش؛ بخششی حتمی و قطعی که پس از آن دیگر گناهی را مرتکب نشویم و خطا و لغزشی از ما سر نزند. 🌺خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست؛ درودی روز افزون، دائمی، پاک و مطهر، پشت سر هم، به دنبال هم و قطع نشدنی. به رحمتت ای مهربان-ترین مهربانان. 📚 بحارالانوار جلد 87 صفحه 339
•﷽• هر کس در روز جمعه هزار بــار بر من صلوات بفرستد؛ فرشتگان همواره برای او آمرزش میطلبند! • جامع‌احادیث‌شیعه،ج۶،ص۱۸۷ (ص) •
هدایت شده از خواهران مسجد قبا
☎️زنگ عبرت: 🔴 گزارش خبرگزاری مشرق در مورد کرونا. حتما مطالعه بفرمایید.👇👇👇 mshrgh.ir/1133277 آیا آگاهان نه چندان خوش‌بین، حق ندارند که به وجود رابطه‌ای بین آزمایشاتی چون همان «کارآزمایی» پیش‌گفته و جهش ویروس کرونا و افزایش عجیب قدرت آن در ایران، مشکوک شوند؟ ♦️بعد از خواندن گزارش خبرگزاری مشرق این سوال را از خود بپرسید: آیا این سخن درسته که می گویند سازمان جهانی بهداشت از یهودیان تشکیل شده؟!!! 🔴پس حتما بخوانید👇👇 ♦️موعودگرایی یهود و حاکمیت بر جهان و سازمان­‌های بین‌المللی زیر چتر یهود https://iqna.ir/fa/news/3901017 ♦️آیا میدانستید ایران شاگرد اول همکاری با سازمان بهداشت جهانی است؟!!! ♦️آیا این سوال پیش نمی آید: پس به چه حقی و با چه استدلالی آن دارو ها و درمانی که زیر نظر بهداشت جهانی است به بیماران کرونایی ما تزریق می شود؟ آیا این همان نظریه کنترل جمعیت نیست؟ آیا باید انسان های ضعیف به پیشواز مرگ بروند؟! آیا انسان هایی با بیماری های زمینه ای همچون دیابتی ها و بیماران قلبی و .. با این دسته از دارو ها و راه های درمان جهانی از دست بروند؟ ♦️از زمان شروع خواندن این پیام (به صورت روزنامه وار) یک شیعه ی امام زمان (ع) این کشور از دست رفت ... به همین راحتی...
🦋🌱🦋 🌱🦋 🦋 ↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ 📌خاطرات قدم خیر محمدی کنعان (همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی) ✍به قلم: بهناز ضرابی زاده @jqkhhamedan
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: روی آن را نداشتم بگویم دلم برای شوهرم تنگ شده، تحمل تنهایی را ندارم، دلم می خواهد حالا که صمد نیست پیش شما باشم. یک هفته ای می شد در خانه پدرم بودم. هر چند دلتنگ صمد می شدم، اما با وجود پدر و مادر و دیدن خواهرها و برادرها احساس آرامش می کردم. یک روز در باز شد و صمد آمد. بهت زده نگاهش کردم. باورم نمی شد آمده باشد. اولش احساس بدی داشتم. حس می کردم الان دعوایم کند. یا اینکه اوقات تلخی کند چرا به خانه پدرم آمده ام. اما او مثل همیشه بود. می خندید و مدام احوالم را می پرسید. از دلتنگی اش می گفت و اینکه در این مدت، چقدر دلش برایم شور می زده، می گفت: «حس می کردم شاید خدای نکرده، اتفاقی افتاده که این قدر دلم هول می کند و هر شب خواب بد می بینم.» کمی بعد پدر و مادرم آمدند. با آن ها هم گفت و خندید و بعد رو به من کرد و گفت: «قدم! بلند شو برویم.» گفتم: «امشب اینجا بمانیم.» لب گزید و گفت: «نه برویم.» چادرم را سر کردم و با پدر و مادرم خداحافظی کردم و دوتایی از خانه آمدیم بیرون. توی راه می گفت و می خندید و برایم تعریف می کرد. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 📚 @jqkhhamedan
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: روستا کوچک است و خبرها زود پخش می شود. همه می دانستند یک هفته ای است بدون خداحافظی به خانه پدرم آمده ام. به همین خاطر وقتی من و صمد را با هم، و شوخ و شنگ می دیدند، با تعجب نگاهمان می کردند. هیچ کس انتظار نداشت صمد چنین رفتاری با من داشته باشد. خودم هم فکر می کردم صمد از ماجرای پیش آمده خبر ندارد. جلو در خانه که رسیدیم، ایستاد و آهسته گفت: «قدم جان! شتر دیدی ندیدی. انگار هیچ اتفاقی نیفتاده. خیلی عادی رفتار کن، مثل همیشه سلام و احوال پرسی کن. من با همه صحبت کرده ام و گفته ام تو را می آورم و کسی هم نباید حرفی بزند. باشد؟!» نفس راحتی کشیدم و وارد خانه شدیم. آن طور که صمد گفته بود رفتار کردم. مادرشوهر و پدرشوهرم هم چیزی به رویم نیاوردند. کمی بعد رفتیم اتاق خودمان. صمد ساکی را که گوشه اتاق بود آورد. با شادی بازش کرد و گفت: «بیا ببین برایت چه چیزهایی آورده ام.» گفتم: «باز هم به زحمت افتاده ای.» خندید و گفت: «باز هم که تعارف می کنی. خانم جان قابل شما را ندارد.» دو سه روزی که صمد بود، بهترین روزهای زندگی ام بود. نمی گذاشت از جایم تکان بخورم. می گفت: «تو فقط بنشین و برایم تعریف کن. دلم برایت تنگ شده.» هر روز و هر شب، جایی مهمان بودیم. اغلب برای خواب می آمدیم خانه. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 📚 @jqkhhamedan
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: کم کم در و همسایه و دوست و آشنا به حرف درآمدند که: «خوش به حالت قدم. چقدر صمد دوستت دارد.» دلم غنج می رفت از این حرف ها؛ اما آن دو سه روز هم مثل برق و باد گذشت. عصرِ روزی که می خواست برود، مرا کشاند گوشه ای و گفت: «قدم جان! من دارم می روم؛ اما می خواهم خیالم از طرفت راحت باشد. اگر اینجا راحتی بمان؛ اما اگر فکر می کنی اینجا به تو سخت می گذرد، برو خانه حاج آقایت. وضعیت من فعلاً مشخص نیست. شاید یکی دو سال تهران بمانم. آنجا هم جای درست و میزانی ندارم تو را با خودم ببرم؛ اما بدان که دارم تمام سعی ام را می کنم تا زودتر پولی جمع کنم و خانه ای ردیف کنم. من حرفی ندارم اگر می خواهی بروی خانه حاج آقایت، برو. با پدر و مادرم حرف زده ام، آن ها هم حرفی ندارند. همه چیز مانده به تصمیم تو.» کمی فکر کردم و گفتم: «دلم می خواهد بروم پیش حاج آقایم. اینجا احساس دلتنگی می کنم. خیلی سخت می گذرد.» بدون اینکه خم به ابرو بیاورد، گفت: «پس تا خودم هستم، برو ساک و رخت و لباست را جمع کن. با خودم بروی، بهتر است.» ساکم را بستم و با صلح و صفا از همه خداحافظی کردم و رفتیم خانه پدرم. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 📚 @jqkhhamedan
☎️زنگ عبرت: 🔴 گزارش خبرگزاری مشرق در مورد کرونا. حتما مطالعه بفرمایید.👇👇👇 mshrgh.ir/1133277 آیا آگاهان نه چندان خوش‌بین، حق ندارند که به وجود رابطه‌ای بین آزمایشاتی چون همان «کارآزمایی» پیش‌گفته و جهش ویروس کرونا و افزایش عجیب قدرت آن در ایران، مشکوک شوند؟ ♦️بعد از خواندن گزارش خبرگزاری مشرق این سوال را از خود بپرسید: آیا این سخن درسته که می گویند سازمان جهانی بهداشت از یهودیان تشکیل شده؟!!! 🔴پس حتما بخوانید👇👇 ♦️موعودگرایی یهود و حاکمیت بر جهان و سازمان­‌های بین‌المللی زیر چتر یهود https://iqna.ir/fa/news/3901017 ♦️آیا میدانستید ایران شاگرد اول همکاری با سازمان بهداشت جهانی است؟!!! ♦️آیا این سوال پیش نمی آید: پس به چه حقی و با چه استدلالی آن دارو ها و درمانی که زیر نظر بهداشت جهانی است به بیماران کرونایی ما تزریق می شود؟ آیا این همان نظریه کنترل جمعیت نیست؟ آیا باید انسان های ضعیف به پیشواز مرگ بروند؟! آیا انسان هایی با بیماری های زمینه ای همچون دیابتی ها و بیماران قلبی و .. با این دسته از دارو ها و راه های درمان جهانی از دست بروند؟ ♦️از زمان شروع خواندن این پیام (به صورت روزنامه وار) یک شیعه ی امام زمان (ع) این کشور از دست رفت ... به همین راحتی... @jqkhhamedan