eitaa logo
جامعة القرآن خواهران همدان ۳۲۵۲۶۳۰۱ - ۰۹۱۸۵۰۹۸۴۹۷
1.4هزار دنبال‌کننده
25.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
243 فایل
📣پُل های ارتباطی شما با جامعه القرآن خواهران در پیام رسان ایتا جهت ارتباط با مسئول آموزش👇 @vahede_khaharan جهت ارتباط با ادمین👇 @sadatemami110 فروشگاه محصولات سنتی جامعة القرآن👇👇 @tebesonati111 کانال فروشگاه جامعة القرآن👇👇👇 @gooolarzani
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 مردی شبی را در خانه‌ای روستایی می‌گذراند. پنجره‌های اتاق باز نمی‌شد. نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمی‌توانست آن را باز کند. با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد و سراسر شب را راحت خوابید. صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بوده است! 💠 او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود!! 💠 افکار از جنس انرژی‌اند و انرژی، کار انجام می‌دهد. در زندگی همیشه مثبت‌اندیش باشید. 🆔 @jqkhhamedan
🔴 چرا مشروب خوردی؟ مکالمه مأمور حساب با یک بنده در قیامت مأمور حساب اعمال: چرا مشروب خوردی؟ تو که اهل مشروب خوردن نبودی، نماز میخوندی. یکدفعه نماز رو کنار گذاشتی و مشروب خوردن رو شروع کردی؟ بنده: بله من نمازخون بودم، ولی اخلاقم بد بود، یک روز شنیدم یه سخنران گفت مشروب خور بارحم بهتر از نمازخون بی‌رحم هستش، بعدشم گفت، مِی بخور، منبر بسوزان، مردم‌آزاری نکن. دیدم مخاطبش انگار من هستم، تصمیم گرفتم بارحم باشم مأمور حساب: خب چه ربطی داشت، بارحم میشدی خب. بنده: خب منم به دستور اون طرف عمل کردم و مشروب خور بارحم شدم و نماز رو گذاشتم کنار مأمور حساب: یعنی اگه یکی بهت میگفت وایتکس خوردن بهتر از سَم خوردنه، میرفتی وایتکس میخوردی؟ چون بهتره؟ اصلا یه چیز دیگه، بنظرت کدوم جمله درسته؟ ١_مشروب خور بارحم بهتر از نمازخون بیرحمه ٢_نمازخون بیرحم بدتر از مشروب خور بارحمه بنده:🤔 مأمور حساب: بله، نه نمازخون بیرحم خوبه، نه مشروب خور بارحم. هردو بده. حالا یکی از یکی بدتر. قرار نیست یکی رو انتخاب کنی. باید قسمتهای بد هرکدومو بگذاری کنار، خوباشو انتخاب کنی. یعنی نمازخون بارحم بشی. الان هم بخاطر بارحم شدنت اجر میبری، بخاطر ترک نماز و خوردن مشروب، باید جواب پس بدی میخوای اون سخنرانی که این جمله رو گفت رو ببینی کجاس؟ بنده: بله بله، خیلی دوست دارم مأمور حساب: اوناهاش، اونجا داره حساب کتاب میشه با مأمور حساب شماره٢ سخنران درحال داد زدن: حساب کتاب رو تعطیل کنید همه رو بفرستید بهشت. این کارا چیه، خدا همه رو میبخشه. شیطون بارحم بهتر از خدای بی‌رحمه مأمور حساب شماره٢: آرومتر داداش، کلیپ که درست نمیکنی برای پیج اینستاگرامت. اینجا قیامته. یعنی چی همه برن بهشت. خدا دنیا رو بیهوده خلق نکرده که. عدالت خدا کجا رفته؟ بندگان خوب خدا برن بهشت، بندگان بد و جنایتکار هم برن بهشت؟ دوست داری با شمر تو بهشت همنشین باشی؟ خلاصه باید حساب پس بدی. جنابعالی ٨۵٣لیتر و ده سی‌سی مشروب خوردی سخنران معروف: چی😳؟ من تاحالا لب به مشروب نزدم. هرکاری کرده باشم. این کارو نکردم. مأمور حساب: لازم نیست حتما خودت خورده باشی، تو عامل این بودی خیلیا مشروب بخورن، بعضیاشون قبلا نمی‌خوردن، خیلیاشون هم قبلا میخوردن، با صحبتهای تو این گناه براشون کوچیک جلوه داده شد و بیشتر خوردن. همه این‌ها به حسابت نوشته شده سخنران: یعنی ما کارای خوب نداشتیم؟ مامورحساب: چرا داشتی، به اونجا هم میرسیم و درآخر فضل خدا روهم برای بنده‌ها درنظر میگیریم و نتیجه نهایی رو میگیم بهت. اگر خدا با عدلش بخواد حساب و کتاب کنه، کلاه همه پس معرکه‌س مأمور حساب: نمودار تجمعی گناهانت رو ببین(نمودار نشون داده می‌شه) سخنران: یه سؤال دارم. چرا نمودار تا یه جایی صعودی و رو به بالاس و نشون میده گناهانم زیاد شده، از یه جایی به سمت پایین میاد. اونجا چه اتفاقی افتاده؟ مأمور حساب: اون‌جا وقتی هست که اینستاگرام تو ایران فیلتر شده، چند وقت پست نزدی سخنران: اگه راست میگید برید سراغ اون همه فساد و ظلم و اختلاس که بین مسئولانمون بود. زورتون به ما رسیده مأمور حساب: همه چی سرجای خودش. همه باید حساب پس بدن، بخاطر فساد اقتصادی مسئولین و اختلاس بعضیا نمیشه بیخیال بیقیه بشیم. اگه اینطوری باشه، همون اختلاس‌گرا میگن حساب ما مهمتره یا قاتلین اهل بیت مثل شمر و ابن ملجم، برید سراغ اونا. همه باید حساب کتاب بشن، یکی حسابش سبکتر میشه یکی سنگین تر. مگه سوره زلزال رو نخوندی؟ اونجا گفتیم که [فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ، وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ] پس هر کس به قدر ذره‌ای کار نیک یا بد کرده باشد (پاداش) آن را خواهد دید مسئولان ایران هم اونور دارن حساب پس میدن، ببین اون‌طرف رو.اختلاس‌گراهم اون‌طرف ترن، اون خاوریه، اون کچله طبریه. اون آدمای پشت سر طبری هم دوستانشن. میخوای حساب کتاب‌شون رو بشنوی؟ ✍
✨ذکر روز " یکشنبه "✨ "۱۰۰ مرتبه"🍃🌸یاذَالجَلالِ والاِکرام🌸🍃 🌸 یکشنبه تون مبارک 🌸 امروز یکشنبه 7 دی ۱۳۹۹ شمسی 12 جمادی الاولی ۱۴۴۱هجری قمری 27 دسامبر ۲۰۲۰ میلادی 🔸🌷🆔 @jqkhhamedan 🌹🌟🔸
🔸 دعای روز یکشنبه #به_ما_بپیوندید 👇👇👇👇 💠 @jqkhhamedan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🔴🔴🔴🔴 🌸 دعای هفتم صحیفه سجادیه 🔷يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. 🔹ترجمه دعای هفتم: اي آنكه گرهِ كارهاي فرو بسته به سر انگشت تو گشوده مي‌شود، و اي آن كه سختيِ دشواري‌ها با تو آسان مي‌گردد، و اي آن كه راه گريز به سوي رهايي و آسودگي را از تو بايد خواست. سختي‌ها به قدرت تو به نرمي گرايند و به لطف تو اسباب كارها فراهم آيند. فرمانِ الاهي به نيروي تو به انجام رسد، و چيزها، به اراده‌ي تو موجود شوند، و خواستِ تو را، بي آن كه بگويي، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نيست، بي آن كه بگويي، رو بگردانند. تويي آن كه در كارهاي مهم بخوانندش، و در ناگواري‌ها بدو پناه برند. هيچ بلايي از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگرداني، و هيچ اندوهي بر طرف نشود مگر تو آن را از دل براني. اي پروردگار من، اينك بلايي بر سرم فرود آمده كه سنگيني‌اش مرا به زانو درآورده است، و به دردي گرفتار آمده‌ام كه با آن مدارا نتوانم كرد. اين همه را تو به نيروي خويش بر من وارد آورده‌اي و به سوي من روان كرده‌اي. آنچه تو بر من وارد آورده‌اي، هيچ كس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوي من روان كرده‌اي، هيچ كس برنگرداند. دري را كه تو بسته باشي. كَس نگشايد، و دري را كه تو گشوده باشي، كَس نتواند بست. آن كار را كه تو دشوار كني، هيچ كس آسان نكند، و آن كس را كه تو خوار گرداني، كسي مدد نرساند. پس بر محمد و خاندانش درود فرست. اي پروردگار من، به احسانِ خويش دَرِ آسايش به روي من بگشا، و به نيروي خود، سختيِ اندوهم را درهم شكن، و در آنچه زبان شكايت بدان گشوده‌ام، به نيكي بنگر، و مرا در آنچه از تو خواسته‌ام، شيرينيِ استجابت بچشان، و از پيشِ خود، رحمت و گشايشي دلخواه به من ده، و راه بيرون شدن از اين گرفتاري را پيش پايم نِه. و مرا به سبب گرفتاري، از انجام دادنِ واجبات و پيروي آيين خود بازمدار. اي پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بي‌طاقتم، و جانم از آن اندوه كه نصيب من گرديده، آكنده است؛ و اين در حالي است كه تنها تو مي‌تواني آن اندوه را از ميان برداري و آنچه را بدان گرفتار آمده‌ام دور كني. پس با من چنين كن، اگر چه شايسته‌ي آن نباشم، اي صاحب عرش بزرگ. @jqkhhamedan
🔴 💠 همسر آیت‌الله نقل کرده است که مدت شصت سال با ایشان زندگی کردم و در این مدت هیچ‌گاه نسبت به من با سخن نگفت و با من رفتاری تند و خشونت‌آمیز نداشت و با تندی با من صحبت و رفتار نکرد. تا آن زمان که قادر به حرکت کردن و انجام کاری بود، نمی‌گذاشت دیگران کاری برایش انجام دهند. حتی هنگامی که می‌شد، برمی‌خاست و به آشپزخانه می‌رفت و آب می‌آشامید و به من نمی‌گفت. وی غیر از اینکه همسر خوب و مهربان و دوست داشتنی بود، برای من مانند یک صمیمی و همکاری غم‌خوار نیز بود و در کارهای منزل به من کمک می‌کرد. بسیاری از اوقات در کارهای آشپزخانه از قبیل درست کردن غذا، پاک کردن و شستن میوه و وسایل آشپزخانه به من کمک می‌کرد و رفتارشان برای تمامی افراد خانه الگو بود. 📙مجله‌طوبی، اسفند ۱۳۸۴، شماره۳  🦋 @jqkhhamedan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠🍁 🍁 🎥 💢موضوع: لحظه به رسیدن ‎قاسم_سلیمانی ✅ تصاویری از ورود کاروان شهید المهندس برای استقبال از شهید قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد و لحظه ی هدف قرار گرفتن ماشین حامل شهدا در خیابان اطراف فرودگاه @jqkhhamedan
-780525824_-220805.pdf
75.6K
🔺امام خامنه‌ای و رنجوریِ معیشتِ مردم: تحلیلِ ذهنیّتِ امام خامنه‌ای دربارۀ تداومِ دولتِ روحانی @jqkhhamedan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مشاور عالی وزیر بهداشت: زنان زیر ۲۰ سالگی باردار شوند. 🔹محمداسماعیل اکبری در یک برنامه تلویزیونی مساله کودک‌همسری را مزخرف دونسته و گفته: به عنوان یک بیولوژیست باید به زنان بگوییم سعی کنند زیر ۲۰ سالگی باردار شوند! ✅ @jqkhhamedan
❌ مسئله امروز کشور، بزرگ همسری است نه کودک همسری! 🔻 امیرحسین بانکی، نماینده مردم اصفهان در مجلس: 🔹من گاهی می‌بینم رسانه‌ها می‌گویند جلوی کودک‌همسری را بگیرید در حالی که امروز مسئله ما بزرگ‌همسری است، بیش از دو میلیون و ۱۰۰ هزار دختر بالای ۳۰ سال داریم مسئله ما این است، حالا ۱۰۰ دختر هم در سن پایین ازدواج می‌کنند، اما این مسئله کشور ما نیست، مسئله ما آن دو میلیون نفر است، یکی از اشتباهاتی که می‌کنیم و از ۳۰ سال پیش در ادبیات ما حفظ شده این است که جامعه چقدر بسته است باید دختر و پسر یکدیگر را بشناسند، می‌گویم اگر ۳۰ سال پیش روی این موضوع داد می‌زدید حرف‌تان را قبول می‌کردم اما امروز لطفاً روی این موضوع سروصدا نکنید. @jqkhhamedan
⭕️ چطور شکل گرفت؟! برجام "ثمره علاقه بخش بزرگی از جامعه ما به تمدن غرب" بود. قبل تر هم اگه بخوایم بریم، آقای روحانی چطور تونست مردم ما رو فریب بده و رای بیاره؟😒 ⭕️ از همین "حس غرب دوستی" اکثریت مردم ما استفاده کرد! مردم از شدت علاقه به ارتباط با آمریکا توی خیابون ها میرقصیدن! ☢️ یعنی ببینید رسانه ها طی ده ها سال گذشته "چه هیمنه ای از آمریکایی ها درست کرده بودند" که مردم فکر میکردن اگه با آمریکا ارتباط داشته باشیم مثل اون ها خوشبخت میشیم و همه چیز آزاد میشه و قیمت هامیاد پایین و ...🙄 💢 ولی دیدیم که همه چیز برعکس بود و تمام حقه های غربگرایان فقط یه سراب بود. سرابی که نتیجه منحوس و نجسش توافقنامه ای به نام برجام شد...
هیمنه استکبار رو واقعا نباید دست کم گرفت... 💢 مثلا شما فکر میکنید شکست دادن آمریکا و بیرون ریختنشون از کار سختیه؟ کافیه یه شب تمام گروه های عراقی جمع بشن و همزمان به تمام پایگاه های آمریکایی حمله کنند. یه روز بعدش آمریکا در عراق تموم میشه! ⭕️ در افغانستان هم همینطور، در پاکستان و یمن و بحرین و لبنان و سوریه و .... همه جای جهان به همین راحتی میشه آمریکایی ها رو بیرون انداخت ولی چرا این کارا انجام نمیشه؟ 👈🏼 ❌ ترس از هیمنه پوشالی استکبار.... همه دردهای عالم فقط به خاطر این ترس هست... خدا میدونه که اندیشمندان ما باید هزاران کتاب و فیلم و سریال و ... برای زدن این هیمنه تخیلی و پوشالی درست کنند و تمام رسانه ها پر بشه از لگدمال شدن هیمنه استکبار... ✅ و چقدر ظهور نزدیک میشه وقتی این اتفاق بزرگ رخ بده...
🔶 چرا مردم ما از کالای ایرانی استفاده نمیکنند؟ ⭕️ عمدتا به خاطر هیمنه استکبار هست. به دروغ در ذهنشون جا افتاده که هر چی خارجی باشه خوبه و هر چی ایرانی باشه بد هست!!! چرا شبکه های اجتماعی خارجی انقدر طرفدار داره؟ به خاطر هیمنه پوشالی استکبار! چرا فساد و فحشا و فقر در جامعه وجود داره؟ به خاطر هیمنه پوشالی استکبار... به مردم به دروغ گفتن که اگه بی بند و باری و بی حجابی باشه موفق تر زندگی خواهید کرد و خوشبخت خواهید شد! ⭕️ شما دست روی هر موضوع فرهنگی بخواید بذارید و هر کار تربیتی که بخواید بکنید در قدم اول باید این هیمنه پوشالی رو بشکنید. تا این بت بسیاااار بزرگ در جامعه ما باشه تقریبا هیچ کار فرهنگی به ثمر نخواهد نشست... ❇️ چقدر ما توی کشور خودمون داریم چوب این هیمنه پوشالی رو میخوریم و چقدر از عقب افتادگی هامون به خاطر همین موضوع هست...
✅ شما هیمنه پوشالی استکبار رو بشکنید دیگه اشخاصی مثل روحانی و ظریف و لاریجانی و جهانگیری و سورنا ستاری و سایر غربگرایانی که باز هم دندون تیز کردن که جامعه مومن ما رو تیکه پاره کنند به هیچ وجه رای نخواهند آورد و یک انسان مومن و انقلابی که مرعوب هیمنه پوشالی استکبار نباشه "خادم" مردم مومن ما خواهد شد...😌 ان شالله🌹 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋🌱🦋 🌱🦋 🦋 ↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ 📌خاطرات قدم خیر محمدی کنعان (همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی) ✍به قلم: بهناز ضرابی زاده @jqkhhamedan
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: گفت: «جنگ سخت است دیگر. ما وظیفه مان این است، دفاع. شما زن ها هم وظیفه دیگری دارید. تربیت درست و حسابی این جوان ها. اگر شما زن های خوب نبودید که این بچه های شجاع به این خوبی تربیت نمی شدند.» گفتم: «از جنگ بدم می آید. دلم می خواهد همه در صلح و صفا زندگی کنند.» گفت: «خدا کند امام زمان(عج) زودتر ظهور کند تا همه به این آرزو برسیم.» با تاریک شدن هوا، صدای انفجار خمپاره ها و توپ ها بیشتر شد. سوار شدیم تا حرکت کنیم. صمد برگشت و به سنگرها نگاه کرد و گفت: «این ها بچه های من هستند. همه فکرم پیش این هاست. غصه من این هاست. دلم می خواهد هر کاری از دستم برمی آید، برایشان انجام بدهم.» تمام طول راه که در تاریکی محض و با چراغ خاموش حرکت می کردیم، به فکر آن رزمنده بودم و با خودم می گفتم: «حالا آن طفلی توی این تاریکی و سرما چطور نگهبانی می دهد و چطور شب را به صبح می رساند.» فردای آن روز همین که صمد برای نماز بیدار شد، من هم بیدار شدم. همیشه عادت داشتم کمی توی رختخواب غلت بزنم تا خواب کاملاً از سرم بپرد. بیشتر اوقات آن قدر توی رختخواب می ماندم تا صمد نمازش را می خواند و می رفت؛ اما آن روز زود بلند شدم 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 📚 @jqkhhamedan
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: وضو گرفتم و نمازم را با صمد خواندم. بعد از نماز، صمد مثل همیشه یونیفرم پوشید تا برود. گفتم: «کاش می شد مثل روزهای اول برای ناهار می آمدی.» خندید و طوری نگاهم کرد که من هم خنده ام گرفت. گفت: «نکند دلت برای حاج آقایت تنگ شده...» گفتم: «دلم برای حاج آقایم که تنگ شده؛ اما اگر ظهرها بیایی، کمتر دلتنگ می شوم.» در را باز کرد که برود، چشمکی زد و گفت: «قدم خانم! باز داری لوس می شوی ها.» چادر را از سرم درآوردم و توی سجاده گذاشتم. صمد که رفت، بلند شدم و رفتم توی آشپزخانه. خانم های دیگر هم آمده بودند. صبحانه را آماده کردم. آمدم بچه ها را از خواب بیدار کردم. صبحانه را خوردیم. استکان ها را شستم و بچه ها را فرستادم طبقه پایین بازی کنند. در طبقه اول، اتاق بزرگی بود پر از پتوهایی که مردم برای کمک به جبهه ها می فرستادند. پتوها در آن اتاق نگهداری می شد تا در صورت نیاز به مناطق مختلف ارسال شود. پتوها را تا کرده و روی هم چیده بودند. گاهی بلندی بعضی از پتوها تا نزدیک سقف می رسید. بچه ها از آن ها بالا می رفتند. سر می خوردند و این طوری بازی می کردند. این تنها سرگرمی بچه ها بود. بعد از رفتن بچه ها شیر سمیه را دادم و او را خواباندم. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 📚 @jqkhhamedan
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: خودم هم لباس های کثیف را توی تشتی ریختم تا ببرم حمام و بشویم که یک دفعه صدای وحشتناکی ساختمان را لرزاند. همه سراسیمه از اتاق بیرون آمدند. بچه ها از ترس جیغ می کشیدند. تشت را گذاشتم زمین و دویدم پشت پنجره. قسمتی از پادگان توی گرد و خاک گم شده بود. خانم ها سر و صدا می کردند و به این طرف و آن طرف می دویدند. نمی دانستم چه کار کنم. این اولین باری بود پادگان بمباران می شد. خواستم بروم دنبال بچه ها که دوباره صدای انفجار دیگری آمد و انگار کسی هلم داده باشد، پرت شدم به طرف پایین اتاق. سرم گیج می رفت؛ اما به فکر بچه ها بودم. تلوتلوخوران سمیه را برداشتم و بدوبدو دویدم طبقه اول. سمیه ترسیده بود. گریه می کرد و آرام نمی شد. بچه ها هنوز داشتند توی همان اتاق بازی می کردند. آن قدر سرگرم بودند که متوجه صدای بمب نشده بودند. خانم های دیگر هم سراسیمه پایین آمدند. بچه ها را صدا کردیم که دوباره صدای انفجار دیگری ساختمان را لرزاند. این بار بچه ها متوجه شدند و از ترس به ما چسبیدند. یکی از خانم ها اتاق به اتاق رفت و همه را صدا کرد وسط سالن طبقه اول. ده پانزده نفری آدم بزرگ بودیم و هفت هشت تایی هم بچه. بوی تند باروت و خودمان سالن را پر کرده بود. بچه ها گریه می کردند. ما نگران مردها بودیم. یکی از خانم ها گفت: «تا خط خیلی فاصله نداریم. اگر پادگان سقوط کند، ما اسیر می شویم.» 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 📚 @jqkhhamedan