جامعة القرآن خواهران همدان
۳۲۵۲۶۳۰۱ -
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 @jqkhhamedan 📙 #داستـــــان #مبارزه_با_دشمنان_خـدا #قسمت_ســومــ ✍دفتری را که محاس
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📙 #داستـــــان
#مبارزه_با_دشمنان_خـدا
#قسمت_چــهـارمــ
✍وارد حرم که شدم صدای اذان بلند شد صفوف نماز یکی پس از دیگری تشکیل می شد یه عده هم بیخیال از کنار صف ها رد می شدند بی توجهی به نماز در ایران برام چیز تازه ای نبود
نماز رو خوندم و راه افتادم چشمم به یه صف طولانی داخل حرم افتاد رفتم جلو و سوال کردم غذای حضرت بود آخرین غذایی که خورده بودم، صبحانه ای بود که در خوابگاه به طلبه ها داده بودند
نه پولی برای غذا داشتم، نه غرورم اجازه می داد دستم رو جلوی شیعه ها دراز بکنم اون هم اینکه غذای امام شیعه ها رو بخورم
چند قدمی از خادم دور نشده بودم که یه جوان بی سیم دار، دنبالم دوید دستش رو که گذاشت روی شونه ام، نفسم برید پرسید: ایرانی هستید؟ رنگم چنان پرید که گچ، اون طوری سفید نیست زبانم هم کلا حرکت نمی کرد مشخص بود از حالتم تعجب کرده با پاسپورت، بدون فیش غذا میدن اینو گفت و رفت
چند لحظه طول کشید تا به خودم بیام از وحشت، با سرعت هر چه تمام تر از حرم خارج شدم ...
توی راه حوزه، حسابی خودم رو سرزنش می کردم که نزدیک بود خودت رو لو بدی اگر بهت شک می کرد چی؟ شاید اصلا بهت شک کرده بود شاید الان هم تحت تعقیب باشی و
وقتی رسیدم به حوزه سوم، چند ساعت معطل شدم اما اونجا هم پذیرشم نکردن
با خودم گفتم: آخه این چه غلطی بود که کردی سرت رو پایین انداختی بدون آشنا و راه بلد اومدی کشور غریب تا همین جا هم زنده موندنت معجزه است گرسنگی، خستگی، ترس، وحشت، غربت، تنهایی، سرگردانی توی کشور دشمن، اون هم برای یه نوجوون 16 ساله برگشتم حرم یکم آب خوردم و به صورتم آب زدم حالم که جا اومد، خسته و کوفته، زیر سایه یکی از صحن ها به دیوار تکیه دادم و به خدا گفتم: خدایا! خودت دیدی که من به خاطر تو این همه راه اومدم اومدم با دشمنانت مبارزه کنم همه عمر در ناز و نعمت و مرفه زندگی کردم تمام اون راحتی و آسایش رو رها کردم و فقط به خاطر تو، تن به این سختی و آوارگی دادم اما ضعیف و ناتوان و غریبم نه جایی دارم نه پولی وسط کشور دشمنان تو گیر کردم و هیچ پناهی ندارم اگر از بودن من و مبارزه با دشمنانت راضی هستی کمکم کن و الا منو برگردون عربستان و از محاصره این همه شیعه نجات بده..
👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی
⏪ #ادامہ_دارد...
@jqkhhamedan
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
#حکایت
✍سعدی علیه الرحمه
✨ یکی از ملوک عجم طبیبی حاذق به خدمت مصطفی صلی الله علیه و سلم فرستاد سالی در دیار عرب بود و کسی تجربتی پیش او نیاورد و معالجتی از وی در نخواست پیش پیغمبر آمد و گله کرد که مرین بنده را برای معالجه اصحاب فرستادهاند و درین مدّت کسی التفاتی نکرد تا خدمتی که بر بنده معین است به جای آورد. رسول علیه السلام گفت این طایفه را طریقتی است که تا اشتها غالب نشود، نخورند و هنوز اشتهایی باقی بود که دست از طعام بدارند. حکیم گفت این است موجب تندرستی زمین ببوسید و برفت✨
🌸سخن آنگه کند حکیم آغاز
🌺یا سر انگشت سوی لقمه دراز
🌸که ز ناگفتنش خِلل زاید
🌺یا ز ناخوردنش به جان آید
🌸لاجرم حکمتش بُود گفتار
🌺خوردنش تندرستی آرد بار
❄️ @jqkhhamedan
#احکام_بزبان_ساده
اگر شک کنیم یکی از اجزاء_نماز را انجام داده ایم یا نه، اگر وارد جزء_بعدی شده، اعتنا نمیکنیم. مثلا اگر بعد شروع تشهد شک کنیم که یک سجده بجا آوردیم یا دو سجده، اعتنا نمیکنیم ولی اگر قبل شروع تشهد، چنین شکی بیاید، باید یک سجده دیگر انجام دهیم.
❄️ @jqkhhamedan
به کودکان تحکم نکنید
شواهد علمی نشان میدهد با هر تحکم یک تخریب سلولی اتفاق میافتد
با هرتحکم یک درجه از اعتماد بنفس او کم میشود
درخواست و دستور خود را بالحن ملایم به کودک بگویید.
@jqkhhamedan
جامعة القرآن خواهران همدان
۳۲۵۲۶۳۰۱ -
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📙 #داستـــــان #مبارزه_با_دشمنان_خـدا #قسمت_چــهـارمــ ✍وارد حرم که شدم صدای اذان
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📙 #داستـــــان
#مبارزه_با_دشمنان_خـدا
#قسمت_پــنـجـم
✍خسته و گرسنه، با دل سوخته خوابم برد که ناگهان یه خادم زد روی شونه ام پسرجان! پاشو اینجا جای خواب نیست با اون گرسنگی و بدنی که از شدت خستگی درد می کرد، با وحشت از خواب پریدم از حال خودم خارج شدم و سرش داد زدم: مگر زمین اینجا مال توئه که براش قانون گذاشتی؟ اینجا زمین خداست و منم بنده خدا
یهو به خودم اومدم که سر یه خادم شیعه، توی یه کشور شیعه، توی حرم امام شیعه، داد زدم
توی اون حال، اصلا حواسم نبود توی کشور خودم نیستم یادم رفته بود اینجا دیگه برادرهای بزرگ ترم، نماینده مجلس و مشاور وزیر نیستند اینجا دیگه خواهرم، استاد دانشگاه نیست اینجا، فقط منم و من
وحشتم چند برابر شد اما سریع خودم رو کنترل کردم و خواستم فرار کنم که یه روحانی شیعه حدود 50 ساله دستم رو گرفت دیگه پام شل شد و افتادم مرگ جلوی چشمم بالا و پایین می رفت روحانیه با ناراحتی رو به خادم گفت: چه کردی با جوون مردم؟ و اون مات و مبهوت که به خدا، من فقط صداش کردم
آخر، زیر بغلم رو گرفتن و بردن داخل ساختمان های حرم هر چه جلوتر می رفتیم، بدنم سردتر و بی حس تر می شد من رو برد داخل و گفت برام آب قند بیارن جرات نمی کردم دست به آب قند بزنم منتظر بودم کم کم سوال و جواب رو شروع کنن و کار بالا بگیره
با خودم گفتم حتما از اون بی سیم به دسته تا حالا دنبالت بودن بدتر از همه لحظه ای بود که چشم چرخوندم دیدم هر کس دور منه، یا روحانی شیعه است، یا بی سیم دستشه
چشم هام رو بستم و گفتم: آروم باش دیگه بین تو و دیدار پیامبر، فاصله ای نیست خدایا! برای شهادت آماده ام
چشم هام رو بسته بودم و توی حال خودم بودم با خدا صحبت می کردم که یکی زد روی شونه ام و دوباره با وحشت چشم هام رو باز کردم
همون روحانیه بود چنان آب گلوم با سر و صدا پایین رفت که خنده اش گرفت با خنده گفت: نه به اون داد و بیداد، نه به این حال و احوال مرد که اینقدر راحت، غش و ضعف نمی کنه
بعد هم لیوان آب قند رو دوباره گذاشت جلوم و رفت سر کارش هیچ کس مراقبم نبود فکر کردم یه نقشه ای کشیدن و یواشکی مراقبم هستن
زیر چشمی مراقب بودم که در اولین فرصت فرار کنم کم کم داشت شرایط برای فرار مهیا می شد تمام شجاعت و جسارتم رو جمع کردم که صدای الله اکبر بلند شد
خوشحال شدم و گفتم الان اینها بلند میشن برای نماز، منم از غفلت شون استفاده می کنم فرار می کنم اما توهمی بیش نبود ...
روحانیه که حاج آقا صداش می کردن، درست جایی ایستاد که اشراف کامل به در داشت با ناراحتی به خدا گفتم: فقط یک بار می خواستم نمازم رو دیرتر بخونم اما بعد استغفار کردم و به نماز ایستادم ...
اومدم اقامه ببندم که حاجی گفت: نماز بی وضو؟
پ.ن: طبق فتوای برخی از مفتی های عربستان، یک بار وضو گرفتن برای کل روز کافی است و حتی خوابیدن، آن وضو را باطل نمی کند.
👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی
⏪ #ادامہ_دارد...
@jqkhhamedan
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
💠💠💠
@jqkhhamedan
🌸 خواص عدس
در گنجینه احادیث پزشکی ائمه اطهار علیهمالسلام هم از عدس به نیکی یاد شده است.
.
🔸 در روایتی آمده است که مردی از قساوت دل به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله شکایت کرد؛ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دستور خوردن عدس را به او فرمودند.
" محاسن، ج 2، ص504"
.
🔸 امیرالمومنین علیهالسلام میفرماید:
«خوردن عدس قلب را نازک و آمدن اشک را سرعت میبخشد.»
"طب الائمه علیهم السلام، سید شبر، ص196"
.
🔸 و در حدیثی دیگر آمده است:
«سویق عدس تشنگی را زایل میکند و معده را قوت میدهد و صفرا را فرو مینشاند و معده را پاک میکند و هفتاد درد را دواست و هیجان خون و حرارت را برطرف میکند.»
"مکارم الاخلاق، ص 215"
@jqkhhamedan
💠💠💠
💠💠💠
@jqkhhamedan
🌸 درمان بیماریها با میوهجات
.
🔹 درمان بیماریها با به
بِه یکی دیگر از میوههای بهشتی است. روایات زیادی برای خواص درمانی به داریم.
🔹 به میوه بهشتی
.
🔸 امام صادق علیهالسلام میفرماید:
«پنج میوه در دنیا از میوههای بهشتی هستند: انار بیهسته، سیب شعشانی، به، انگور و خرما.»
"الکافی، کلینی، ج6، ص349، ح1"
🔹 به بهترین میوه تقویت کننده قلب
.
🔸 پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
«به بخورید که دل را نیرومند میکند و ترسو را شجاع میگرداند.»
"مکارم الاخلاق، ص326"
.
🔸 امیرالمومنین علیهالسلام میفرماید:
«به قلب و حیات دل است، و جبان را شجاعت میبخشد.»
"مکارم الاخلاق، ص 327"
🌸 @jqkhhamedan
💠💠💠
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
@jqkhhamedan
#خواص_انواع_سویق
✍جو:مقوی و برطرف کننده ی برسام است و اگر به صورت خشک به جای صبحانه مصرف شود بدون ایجاد ضعف باعث لاغری می شود. کاهش دهنده ی قند است به طوری که مصرف دو قاشق غذا خوری همراه با هر وعده ی غذایی در مدت کوتاهی باعث قطع انسولین می شود.
✍گندم: مقوی، چاق کننده و افزایش دهنده ی نیروی جنسی است.
✍برنج: برطرف کننده ی اسهال و گشاد کننده ی روده ها است. برای افرادی که به علت بیماری لاغری شده اند بهترین چاق کننده است
✍عدس: مقوی، قطع کننده ی عطش و تقویت کننده ی معده است. صفرا را خاموش و درون را خنک و هیجان خون را ساکن می کند. داروی خونریزی (عدم قطع حیض) زنان و شفای هفتاد نوع بیماری است.
✍سنجد: مقوی، مؤثر در رشد و تحکیم بدن بویژه استخوان ساز و افزایش دهنده ی شیر مادر
✍سیب: برطرف کننده ی خون دماغ، بهترین درمان برای مار و عقرب گزیدگی و دفع انواع سموم از بدن مثل مواد مخدر باقی مانده در بدن و قطع کننده ی تب است.
✍نخود: مقوی، برطرف کننده ی مشکلات و ضعف کمر
✍کامل: مقوی و انرژی زا، سویقی شامل تمام سویق ها که امید است خواص همه ی سویق ها را شامل شود.
✍کودک: همان سویق کامل است با ذرات ریزتر و قابلیت انحلال در شیر
✍جو شسته: قوت را در پاها نازل می کند مخصوص افراد دیابتی
✅روش عمومی خوردن انواع سویق دو قاشق غذا خوری صبح ناشتا به صورت خشک است. مگر مواردی که نوع خوردن آن ذکر شده باشد.افراد بیمار و مخصوصاً تب دار باید از سویق به عنوان غذا استفاده کنند. برای مصرف کودکان می توان سویق را به شیر اضافه کرد. سویق عدس باید به مقدار زیاد و به عنوان وعده ی غذایی میل شود.
@jqkhhamedan
🔅
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
جامعة القرآن خواهران همدان
۳۲۵۲۶۳۰۱ -
🔆💠🔅💠﷽💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅 🔅 @jqkhhamedan #خواص_انواع_سویق ✍جو:مقوی و برطرف کنند
برای سفارش سویق به جامعةالقرآن مراجعه کنید
@jqkhhamedan
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
✅مضرات گوجه فرنگی و رب گوجه فرنگی
✍رب گوجه فرنگی گوجه فرنگی یک گیاه سمی است به نام گیاه لعنتی که یهودیها در آمریکای جنوبی آن را کشف کرده و با تغییرات ژنتیکی و پیوند، مقدار اسم آن را کاهش داده اند تا کشنده نباشد و چون آن را در توسعه بیماری ها کارساز دیدند آن را بین امت اسلام و مسیحیت ترویج کرده و آن را به مصرف عمومی تبدیل کردند به گونه ای که الان خانه ای نیست که از آن استفاده نکند و این همان برنامه ریزی دقیق برای جهانی سازی است که خیلی قابل تأمل است.
🔹 رب گوجه فرنگی که موقع پختن، حداقل ۶ الی ۷ ساعت، در ظروف آلومینیوم و یا روی، جوشیده می شود مضرات زیر را به همراه دارد:
۱- به علت جوشیدن زیاد تمام آنزیمها و ویتامینهای مفید گوجه از بین رفته و به یک غذای کثیف و غلیظی تبدیل می شود که ذره ای ارزش غذایی ندارد.
۲- به علت اسیدی بودن گوجه فرنگی به طور طبیعی، مقداری از آلومینیوم ظرف در آن حل شده و کندی ذهن و شعور (آلزایمر) را به همراه میآورد.
۳- در رب های کارخانه ای و صنعتی و به قولی صد درصد بهداشتی، مواد نگهدارنده و متوقف کننده ای چون بنزوات سدیم یا ایتلردیامین تترا استیک اسید اضافه می کنند که این ها خون را به شدت فاسد کرده و انواع سرطان تولید می کند.امروزه در سرتاسر اروپا در بیش از ۹۰٪ تغذیه ها از سس و رب استفاده می شود.دستهای پنهان پشت پرده می خواهند با ترویج مصرف زیاد سس و رب انسانهای منگول و عقب مانده تربیت کرده تا از آنها برای مقاصد شوم سیاسی خود از جمله مقابله با اسلام استفاده کنند.
👈اگر از گوجه های رسمی و بومی استفاده کرده و رب را در ظرف مسی تهیه کنیم عوارضا منفی کمتری دارد ولی کار اصولی آن است که از جایگزین ها استفاده کنیم.
💠 رب انار،
💠 رب آلبالو
💠 رب زردآلو
جایگزین های مناسبی برای گوجه فرنگی هستند.
✍این گونه رب ها را باید در ظروف مسی پخته و از اضافه کردن مواد افزودنی به آنها خودداری کنیم. توجه داشته باشید که از همه میوه ها می توان رب تهیه کرد که کاربردهای مختلفی دارد. همچنین از برگه های آلو و زردآلو نیز می توان به جای رب گوجه فرنگی استفاده کرد.
@jqkhhamedan
🔅
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
جامعة القرآن خواهران همدان
۳۲۵۲۶۳۰۱ -
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📙 #داستـــــان #مبارزه_با_دشمنان_خـدا #قسمت_پــنـجـم ✍خسته و گرسنه، با دل سوخته خو
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📙 #داستـــــان
#مبارزه_با_دشمنان_خـدا
#قسمت_شــشـم
✍یه لبخندی زد ایستاد به نماز بدون توجه به من در باز بود و به خوبی می دونستم بهترین فرصت برای فراره اما پاهام به فرمان من نبود
وضو گرفتم ایستادم به نماز نماز که تموم شد دستم رو گرفت و برد غذاخوری حرم غذاش رو گرفت و نصف کرد نصفش رو با سهم ماست و سوپش داد به من منم تقریبا دو روزی می شد که هیچی نخورده بودم دیگه نفهمیدم چی دارم می خورم غذای شیعه، غذای حضرت
قبل از اینکه اون دست به غذاش بزنه، غذای من تموم شده بود بشقابش رو به من تعارف کرد و گفت: بسم الله فکر کردم منظورش اینه که بسم الله بگو و منم بی اختیار و نه چندان آهسته گفتم: بسم الله نمی دونم به خاطر لهجه ام بود یا حالتم یا ولی حاجی و اطرافیان با صدای بلند خنده شون گرفت مونده بودم باید بخندم، بترسم یا تعجب کنم کم کم سر صحبت رو باز کرد منم از هر تکه ماجرا یه تیکه هایی رو براش تعریف کردم و فقط گفتم که به خاطر خدا از کشورم و خانواده ام دل کندم و اومدم ایران تا به خاطر اسلام مبارزه کنم و حالا هم هیچ جا پذیرشم نکردن و میگن خلاف قانونه و باید برگردم کشورم و اجازه تحصیل و اقامت ندارم
وقتی داشتم اینها رو می گفتم، تمام مدت سرش پایین بود و دونه های تسبیحش رو بالا و پایین می کرد حرف های من که تمام شد، از جا بلند شد و رفت سمت قرآن و قرآن باز کرد بعد اومد سمتم. دستش رو گذاشت روی شانه ام و گفت: به ایران خوش اومدی
پ.ن: از قول برادرمون: در بین ما استخاره کردن وجود نداره و من برای اولین بار، اونجا بود که با این عمل مواجه شدم و اصلا مفهوم این حرکات رو درک نمی کردم بعدها حاجی به من گفت؛ جواب استخاره، آیه ای از قرآن بود که خداوند به مومنین دستور میدن در راه خدا هجرت کنن
اون شب، حاجی با اصرار من رو برد خونه اش هم جایی برای رفتن نداشتم، هم جرات رفتن به خونه یه روحانی شیعه رو نداشتم
در رو که باز کرد، یا الله گویان وارد خونه شد از راهروی ورودی خانه رد شدیم و وارد حال که شدیم؛ یک شوک دیگه به من وارد شد
عکس نسبتا بزرگی از آقای خامنه ای با امام خمینی، روی دیوار بود فکر کردم گول خوردم و به جای خونه حاجی، منو آورده به مقر و مراکز مخفی سپاه یا روحانی ها و الانه که
ناخودآگاه یه قدم چرخیدم سمت در که فرار کنم که محکم پای حاجی رو لگد کردم و از ضرب من، خورد توی دیوار
بدون اینکه چیزی به من بگه یا سوالی بکنه، خانمش رو صدا زد و رفت، لباسش رو عوض کرد
اون شب تا صبح، با هر صدای کوچکی از خواب می پریدم و می نشستم اما هرگز فکرش رو هم نمی کردم، فردا با چه چیزی مواجه میشم
فردا صبح، حاجی من رو با خودش برد و با ضمانت و تعهد خودش، من رو ثبت نام کرد تنها فکری رو که نمی کردم این بود که من، شب رو توی خونه مدیر یکی از اون حوزه های علمیه ای خوابیده بودم که دیگه حتی خواب پذیرش در اونجا رو هم نمی دیدم
👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی
⏪ #ادامہ_دارد...
@jqkhhamedan
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼