✡ بهدنبال نفوذ آکادمیک در دانشگاه تهران (2)
1⃣ #آریابرزن_محمدی شاگرد مستقیم و دستپروده احتشامی است و چند مقاله مشترک با یکدیگر در سابقه دارند.
2⃣ آریابرزن محمدی، کسی است كه طبق گزارشهای رسیده، از فعالان دانشجویی و البته بر اساس سوابق ثبت شده و منتشر شده، یک عنصر به شدت ضدانقلاب و مخالف سرسخت «جمهوری اسلامی» است.
3⃣ او در سال 88، در زمینه تبلیغات و تحرکات جریان لندننشین موسوم به #جنبش_سبز! بسیار فعال بود و حتی با شادمانی در نوشتههای خود خبر از آغاز روند #فروپاشی نظام میداد.
4⃣ برای نمونه او در مقالهای با عنوان «شراب نو را در مشکهای نو باید ریخت» که بههمراه فردی به نام «ایمان واقفی» برای سایت ضدانقلاب گویا نوشت (22 بهمن 91)، درباره فتنه 88 نوشت:
✍ "باری جنبش سبز نقطه عطفی در تاریخ معاصر است که زمان را به دو قسمت پیشا ۸۸ و پسا ۸۸ تقسیم میکند. سال ۸۸ پایان بالقوهگیهای درونی فضای موجود بود. جایی که سیاستهای گذشته به پایان خود سلام میکنند. اگر پیشا ۸۸ را تاریخ جهد سوژههای جمعی در بسط و گشایش مرزهای نمادین نظم مسلط بدانیم (بهنحوی که محذوفان و مطرودان را دوباره در خود ادغام کند)، خودِ ۸۸ را باید انتهای منطقی این تلاش و پایان نفی نخستین بخوانیم. از این رو پسا ۸۸، نقطه آغاز مرگ نمادین است. جایی که گونهی دیگری از سیاستورزی متولد میشود. سیاستی که نه دلنگران نمادها و ارزشهای نظم موجود، که دلسپار برساختنِ نوع جدیدی از روابط اجتماعی و خلق فضایی دیگرگون است. سیاستی که به دنبال مَشکی نوست تا که شراب تازهاش را در آن ریزد. این گذار از نظم پیشین به نظم ممکن ما را به فرارَوی از جنبش سبز دعوت میکند. باید مرگ واقعی را از دالان جنبش سبز دست به دست کرد تا در انتهای آن با واقعیت مرگ خود رو به رو شود. در انتهایِ همین دالان است که مرگ نمادین تازه آغاز میگردد."[4]
5⃣ در حقیقت او و همقلمش در این مقاله، فتنهگران را به #براندازی نظام تشویق و تشجیع میکنند.
6⃣ یا وقتی #محمد_نوریزاد، فرد سابقاً انقلابی که در جریان #فتنه88 یک ضدانقلاب تمامعیار شدٰ، مطلبی با عنوان «هرکه با عقل درافتاد ورافتاد!» نوشت که ارزش پرداختن ندارد، لیکن کامنت همین جناب «آریابرزن محمدی» پای این مطلب، خود گویای تفکرات اوست. آقای محمدی در این کامنت، اصولاً تفکر دینی را تفکری «عقب مانده» و «منسوخ» میداند!
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter