✡ یهود و توطئه اختلاف شیعه و سنّی
1⃣ دانشمند شهید #امیرتوکل_کامبوزیا یکی از بزرگترین شیفتگان #وحدت بین شیعه و سنی بود. در ماههای رمضان و ایام متبرکه سعی میکرد مجالسی با شرکت شیعیان و اهلسنت بر پا و به بحث و مذاکره دربارهی رفع اختلافات آن دو گروه بپردازد.
2⃣ یکبار استاد وارد یکی از مساجد شیعیان زاهدان شد. یک سخنران آنجا بود که مردم را تشویق به توهین به خلفا میکرد. استاد بسیار ناراحت شد. سریع به فرزندش گفت: با دوچرخه به کتابخانه برو و فلان کتاب را بیاور.
3⃣ استاد کتاب را باز کرد و به احادیث و کلام بزرگان در مورد حفظ وحدت اشاره کرد. بعد ادامه داد:
👈 ما در مورد ولایت ائمه خودمان هچ شک و شبههای نداریم و هر زمان، برادران اهلسنت ما بخواهند در این زمینه با آنها بحث میکنیم، اما این شیوه که بخواهیم به مقدسات آنها توهین کنیم، قطعاً #توطئه_یهود برای جنگ داخلی مسلمانان است.
📚 کتاب «کامبوزیا»، زندگینامه و خاطرات دانشمند شهید امیرتوکل کامبوزیا، انتشارات شهید ابراهیم هادی، چاپ اول، ١٣٩٧، ص۵٩
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ فتنهٔ سامری و اهمیت حفظ وحدت
1️⃣ هنگامیکه حضرت موسی میخواست به کوه طور برود جناب #هارون را خلیفهٔ خودش قرار داد و به او سفارشاتی کرد: «شما جای من باش، دستوراتی که شما میدهید مردم باید اطاعت کنند. همچنین مواظب باش کار این گروه به فساد نکشد و طوری نشود که وضعشان به هم بخورد و به جان هم بیفتند؛ اصلاحشان بده».
2️⃣ در غیبت حضرت موسی، #سامری دستبه کار شد. وقتی غیبت حضرت موسی از سیروز گذشت، شایعه درست کردند که بنا بود موسی یک ماه بماند، الان بیشتر شد و نکند که رفته باشد؛ و سامری فرصت را غنیمت شمرد و گوسالهای درست کرد.
3️⃣ سامری #گوساله را ساخت و گفت: منتظر موسی نمانید! این همان خدایی است که موسی میگفت، همین را باید بپرستید. ملّت هم در مقابل این گوساله به سجده افتادند. در روایت آمده است که هفتاد هزار نفر در مقابل گوساله سجده کردند.
4️⃣ جناب هارون آنها را توبیخ کرد که دست بردارید، این کارها چیست که میکنید. خجالت بکشید. خداوند تازه شما را نجات داده است. اکنون حضرت موسی به کوه طور رفته است که برای شما #تورات را که کتاب شریعت شماست بیاورد. آن وقت شما بُت میپرستید؟! در پاسخ گفتند: ما از این رابطه دست برنمیداریم تا موسی بیاید.
5️⃣ حضرت موسی برگشت و دید که قومش مشغول پرستش گوساله هستند. سراغ حضرت هارون آمد. خیلی ناراحت بود. ریش حضرت هارون را گرفت کشید. مگر من درباره قوم به تو سفارش نکردم؟! چرا گذاشتی اینها بتپرست بشوند؟ هارون گفت: برادر! من نصحیت کردم، ولی علت اینکه سختگیری نکردم و با آنها خیلی برخورد نکردم، اطاعت امر شما بود. کسانی میخواستند #اختلاف ایجاد کنند و بنیاسرائیل را به جان هم بیندازند. من ترسیدم که وقتی شما برمیگردید بگویید چرا بین #بنیاسرائیل اختلاف انداختی؟
6️⃣ این یک مسألهٔ مدیریتی است که #حفظ_وحدت جامعه و جلوگیری از ایجاد اختلاف بین مردم، خود یک مصلحت اجتماعی است. وقتی حضرت موسی به هارون میفرماید: چرا جلوی اینها را نگرفتی، پاسخ داد: گذاشتم این #وحدت محفوظ باشد تا خود شما بیایید. یکی از زیرمجموعههای مسائل #مدیریت در جامعه اسلامی این است که باید از اختلاف جلوگیری و وحدت حفظ شود.
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter