#زندگینامه_سردارشهیدحسینعلی_سمندری
فرمانده گردان پیادۀ لشکر41 ثارالله
از کودکی دل به فراگیری ادعیهها و حفظ کلامالله مجید داد تا روح خداییاش از سرچشمۀ معرفت سیراب شود.
دیپلم طبیعیاش را که گرفت، در امتحان ورودی ارتش شرکت کرد؛ اما به دلیل جوّ نا سالم بین ارتشیهای رژیم شاهنشاهی
و با توجه به اینکه به رشتۀ پزشکی علاقه داشت، از ادامۀ تحصیل در ارتش انصراف داد.
بهمن ماه همان سال بود که در رشتۀ دکترای داروسازی دانشگاه اصفهان مشغول به تحصیل شد.
ارتش طی نامهای مجدداً او را فراخواند؛ اما حسینعلی بیتوجه و بیاعتنا با آنها برخورد کرد. همین امر سبب اخراج او از دانشگاه شد.
دورۀ سربازیاش مصادف بود با صدور فرمان امام، مبنی بر ترک سربازخانهها. حسینعلی در فراری دادن سربازان زیردستش کوشید و خود نیز پادگان کازرون را ترک کرد.
با جهادگر شهید، حسین پارسا همکاری صمیمانهای داشت و شبها کتابها و نوارهایی را که در اختیار داشتند، رد و بدل میکردند. حسینعلی به عنوان یکی از افراد فعال سیاسی دوران انقلاب، تحت تعقیب ساواک بود؛ اما جسارت و بیباکی او باعث شد که هیچگاه در دام ساواک گرفتار نشود.
یک سال پس از پیروزی انقلاب و تعطیلی دانشگاهها به علت انقلاب فرهنگی، به خدمت در مناطق محروم روی آورد و به همراه دیگر جهادگران مخلص جهادسازندگی، راهی آن مناطق شد تا گامی جهت بهبود اوضاع و کاستن از فقر و محرومیت جامعه بردارد. خدمات ارزشمندش فراموشنشدنی است. به چهار محال و بختیاری رفت و حدود نُه ماه فعالانه خدمت کرد، به طوری که روستائیان تصور میکردند که او پیمانکار جهاد است، نه یک عضو داوطلب.
تلاشهای وی در سیستان و بلوچستان نیز منشأ اثرات خیر شد.
با شروع جنگ تحمیلی به اتفاق دوستان شهیدش: احمد حجتی، حسین پارسا، علی ایمانیان، اکبر فتاحالمنان و ... اقدام به تشکیل
جهاد اصفهان در آبادان کرده و خود مسئولیت تدارکات آن را بر عهده گرفت.
با پایان یافتن عملیات ثامنالائمه(ع) عضو رسمی سپاه نجفآباد شد، سپس به استان کرمان رفته و مسئولیت عملیات منطقۀ6 را عهدهدار شد.
در مسئولیتش برای اعزام نیروهای رسمی و پاسدار به مناطق عملیاتی نقش مؤثری داشت.
در وصیتنامهاش آورده است:
«خدایا من در قبرستانها که میروم، دلم میسوزد. من از همۀ دوستانم عقب افتادهام. همه شهید شدند و من روسیاه ماندهام. خدایا اگر صلاح ندیدی من شهید شوم و توفیق شهادت در راهت را نصیب من نکردی لااقل توفیق ترک گناه را به من عطا کن.»
چندین بار به جبهه رفت. آخرین بار فرماندۀ گردان پیاده بود. در عملیات امالحسنین در کرخه، کنار رودخانۀ نیسان بر اثر اصابت ترکش به بدنش، به شهادت رسید در حالی که بیشتر از بیست و چهار سال سن نداشت. پیکر پاکش در منطقه ماند و هرگز بازنگشت.
مزاری برای یادبود این سردار جاویدالاثر در جنت شهدای نجفآباد در نظر گرفته شده است.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
•🕊• ↷https://eitaa.com/k2500sh