•🕊• ↷پای درس شهدا⚘️♡
✍️📖 عنوان خاطره: یک تکه از بهشت
#راوی:همسرشهید موضوع: ازدواج
🌷#سردارشهیدمحمدرضاپوراسماعیلی
فرمانده توپخانۀ لشکر25 کربلا
عروسیمان خیلی ساده برگزار شد. اعلام خاموشی بود و آژیر خطر میزدند. دوران عقد هم زیاد نمیدیدمش. بیشتر اوقات را در جبهه بود. برادرم خیلی از او تعریف میکرد که این پسرنوزده ساله چه کارهایی که نمیکند.
میدانستم تا زمانی که جنگ است، او هم در جبهه است. خودش قبل از عقد اتمام حجت کرده بود. چقدر حرفهایش دلنشین بود، وگرنه من آدمی نبودم که به این زودیها حاضر به ازدواج شوم. آدم خاصی بود.
شب عروسی کنار خانهشان که رسیدیم، وقتی همه پیاده شدند ماشین را روشن کرد و رفت. آنقدر خجالتی بودم که نپرسیدم داریم کجا میرویم!
رفتیم مزار شهدا. از ماشین پیاده شد. دو دقیقهای آنجا ماند و بعد سوار شد و برگشتیم. همه نگرانمان شده بودند.
نمیدانم آن شب در آن مکان به خدا و شهدا چه گفت.فقط میدانم او و امثال او مال این دنیا نبودند.
بعدها وقتی شهید شد، در همان قطعه به خاک سپرده شد
#کنگره_سرداران_و۲۵۰۰شهیدنجف_آباد♡🕊♡↷
https://eitaa.com/k2500sh
تفریحات
🌷#سردارشهیدمحمدرضاپوراسماعیلی
و کباب خوردن با همرزمان در باغ
#کنگره_سرداران_و۲۵۰۰شهیدنجف_آباد♡🕊♡↷
https://eitaa.com/k2500sh
◀️یادواره گرامیداشت
🌷#سردارشهیدمحمدرضاپوراسماعیلی
فرمانده توپخانۀ لشکر25 کربلا
فرمانده با صفا و مخلص و دلاور توپخانه لشگر ۸ نجف اشرف
( به همت خانواده شهید و هم رزمان
ایشان) برگذار گردید و از خاطرات و رشادتهای این فرمانده عالی مقام تجلیل گردید.
همراه با صوت دعای دلنشین مداح اهل بیت حاج آقا شفیعی
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
#کنگره_سرداران_و۲۵۰۰شهیدنجف_آباد♡🕊♡↷
https://eitaa.com/k2500sh
♡⚘️معرفی شهید⚘️♡
#سلام_برمردان_بی_ادعا
🪧آشنا شویم با یکی از دلاور مردان و مشاهیر نجف آباد
خط شکنان آسمان🕊☁️
#سردارشهیدمحمدرضاپوراسماعیلی
(فرمانده توپخانۀ لشکر25 کربلا)
نام پدر : يوسف
تاریخ تولد : ۱۳۴۴/۰۳/۰۸
محل تولد : نجف آباد
مقطع تحصیلی : ديپلم
رشته تحصیلی : علوم انسانی
شغل قبل از اعزام : پاسدار
وضعیت تاهل : متأهل
قشر : نظامی
یگان محل خدمت : لشکر8زرهی نجف
نام گردان : توپخانه
محل شهادت : مهران
عملیات : كربلاي1
نحوه شهادت : تركش به سر
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۰۴/۱۲
محل خاکسپاری : نجف آباد
قطعه : 1
ردیف : 4 شماره قبر : 5
#کنگره_سرداران_و۲۵۰۰شهیدنجف_آباد♡🕊♡↷
https://eitaa.com/k2500sh
♡⚘️معرفی شهید⚘️♡
#سلام_برمردان_بی_ادعا
🪧آشنا شویم با یکی از دلاور مردان و مشاهیر نجف آباد
خط شکنان آسمان🕊☁️
#سردارشهیدمحمدرضاپوراسماعیلی
(فرمانده توپخانۀ لشکر25 کربلا)
سیزده سال بیشتر نداشت كه به طبس رفت، تا به زلزلهزدگان کمک کند.
بیست و پنج روز به مردم آن دیار یاری رساند و این امر راهی شد برای خودسازی و تبدیل او از یک نوجوان فعال به یک جوان انقلابی.
بر دیوار مدرسه و در جاهای مختلف شهر، شعار مینوشت.
محمدرضا در به اعتصاب كشاندن مدرسۀ راهنمایی نظامالاسلام نقش زیادی داشت و به همراه شهیدان محمد حجتی، محمدعلی حجتی و مهدی پورقاسمیان به پخش و تكثیر اعلامیههای امام پرداختند.
انقلاب كه پیروز شد، در اردوی تابستانی كمیتۀ انقلاب اسلامی نجفآباد شركت کرد و به آموزش فنون نظامی پرداخت،
همچنین در اردوهایی كه برای خدمت به محرومان روستایی و ساخت حمام، مدرسه و اماكن عمومی تشكیل میشد، شركت میکرد.
از فعالیتهای سیاسی او میتوان به همكاریاش با گروه محمد منتظری اشاره كرد، در این راستا مقدمات سفر به افغانستان برایش فراهم شد؛ اما با شروع درگیریهای كردستان و پیشنهاد دوستانش از این كار منصرف شد.
#کنگره_سرداران_و۲۵۰۰شهیدنجف_آباد♡🕊♡↷
https://eitaa.com/k2500sh
♡⚘️معرفی شهید⚘️♡
#سلام_برمردان_بی_ادعا
🪧آشنا شویم با یکی از دلاور مردان و مشاهیر نجف آباد
خط شکنان آسمان🕊☁️
#سردارشهیدمحمدرضاپوراسماعیلی
(فرمانده توپخانۀ لشکر25 کربلا)
در عملیات والفجر4 تعدادی قبضههای 107 مم به لشکر نجف واگذار شد که مأمور راهاندازی آنها گردید و در همان عملیات استفاده کرد.
او بعد از عملیات والفجر8 به لشكر25 كربلا رفت و بهخاطر استعدادش مسئول توپخانۀ آن لشكر شد.
◀️علاوه بر اینکه فردی منظم و مقیّد به رعایت اصول نظامیگری بود، زمانی که جهت بررسی وضعیت خط و سرکشی به دیدهبانها و رفع نیاز آتش نیروهای پیاده به خط مقدم میرفت،
اگر حس میکرد که نیاز است یک تیر یا یک آرپیجی به سمت مواضع دشمن شلیک شود، دریغ نمیکرد.
سرانجام در عملیات كربلای1 (فتح مهران) بر اثر اصابت ترکش به سرش، به لقاء پروردگار نائل آمد.
#کنگره_سرداران_و۲۵۰۰شهیدنجف_آباد♡🕊♡↷
https://eitaa.com/k2500sh
♡⚘️معرفی شهید⚘️♡
#سلام_برمردان_بی_ادعا
🪧آشنا شویم با یکی از دلاور مردان و مشاهیر نجف آباد
خط شکنان آسمان🕊☁️
#سردارشهیدمحمدرضاپوراسماعیلی
(فرمانده توپخانۀ لشکر25 کربلا)
او را فرماندهی قاطع و با اقتدار میشناختند و در عین حال برای نیروها دوستی صمیمی و یاوری کمنظیر بود. شوخطبعی، اخلاص، شجاعت، پایبند نبودن به دنیا و زرق و برق آن، مقیّد به حفظ بیتالمال، سخت کوشی و پیگیری امور مربوط به آمادهسازی سلاح و تجهیزات و نیرو برای حضور به موقع و مؤثر در عملیات، از ویژگیهای بارز او بود.
#کنگره_سرداران_و۲۵۰۰شهیدنجف_آباد♡🕊♡↷
https://eitaa.com/k2500sh
♡⚘️معرفی شهید⚘️♡
#سلام_برمردان_بی_ادعا
🪧آشنا شویم با یکی از دلاور مردان و مشاهیر نجف آباد
خط شکنان آسمان🕊☁️
#سردارشهیدمحمدرضاپوراسماعیلی
(فرمانده توپخانۀ لشکر25 کربلا)
در عملیات محرّم جانشین توپخانه شد و تا قبل از عملیات والفجر1، با همین عنوان خدمت کرد و بعد مسئولیت توپخانه را بر عهده گرفت.
در عملیاتهای والفجر1، 2، 4، خیبر، بدر و قادر، فرمانده توپخانۀ لشكر8 زرهی نجفاشرف شد و در پشتیبانی آتش از عملیاتهای لشکر، هماهنگ با توپخانۀ ارتش و توپخانۀ سایر یگانهای سپاه، نقش مؤثری را ایفا کرد.
#کنگره_سرداران_و۲۵۰۰شهیدنجف_آباد♡🕊♡↷
https://eitaa.com/k2500sh
•🕊• ↷پای درس شهدا⚘️♡
✍️📖 عنوان خاطره: جزیره
#راوی:مهدی صادقی همرزم
موضوع: رأفت با زیر دستان
🌷#سردارشهیدمحمدرضاپوراسماعیلی
فرمانده توپخانۀ لشکر25 کربلا
در آبراههای جزیره، سنگرهای کمینی گذاشته بودند و مسئولیتش به عهدة توپخانه بود. حجم آتش گاه خیلی سنگین میشد.
محمد رضا پوراسماعیلی برای آنکه بچهها بین خودشان و فرمانده احساس جدایی نکنند هر روز را در یک سنگر میگذراند و با بچهها غذا میخورد.
#کنگره_سرداران_و۲۵۰۰شهیدنجف_آباد♡🕊♡↷
https://eitaa.com/k2500sh
•🕊• ↷پای درس شهدا⚘️♡
✍️📖 عنوان خاطره:
#راوی:حمیدرضا زمانیان همرزم
عنوان خاطره: خیبر
🌷#سردارشهیدمحمدرضاپوراسماعیلی
فرمانده توپخانۀ لشکر25 کربلا
عملیات خیبر بود. با یکی از افراد برای سرکشی از خط رفت. ناگهان متوجه پاتک دشمن شد. همین که دید تانکهای دشمن چطور به سمتشان میاید، فرمانده بودن برایش بی معنا شد.
یک آرپیجی برداشت،رو به روی تانک ایستاد و شروع به شلیک کرد. همانجا به شدت از ناحیهی فک مجروح شد
#کنگره_سرداران_و۲۵۰۰شهیدنجف_آباد♡🕊♡↷
https://eitaa.com/k2500sh
•🕊• ↷پای درس شهدا⚘️♡
✍️📖 عنوان خاطره: یک تکه از بهشت
#راوی:همسرشهید موضوع: ازدواج
🌷#سردارشهیدمحمدرضاپوراسماعیلی
فرمانده توپخانۀ لشکر25 کربلا
عروسیمان خیلی ساده برگزار شد. اعلام خاموشی بود و آژیر خطر میزدند. دوران عقد هم زیاد نمیدیدمش. بیشتر اوقات را در جبهه بود. برادرم خیلی از او تعریف میکرد که این پسرنوزده ساله چه کارهایی که نمیکند.
میدانستم تا زمانی که جنگ است، او هم در جبهه است. خودش قبل از عقد اتمام حجت کرده بود. چقدر حرفهایش دلنشین بود، وگرنه من آدمی نبودم که به این زودیها حاضر به ازدواج شوم. آدم خاصی بود.
شب عروسی کنار خانهشان که رسیدیم، وقتی همه پیاده شدند ماشین را روشن کرد و رفت. آنقدر خجالتی بودم که نپرسیدم داریم کجا میرویم!
رفتیم مزار شهدا. از ماشین پیاده شد. دو دقیقهای آنجا ماند و بعد سوار شد و برگشتیم. همه نگرانمان شده بودند.
نمیدانم آن شب در آن مکان به خدا و شهدا چه گفت.فقط میدانم او و امثال او مال این دنیا نبودند.
بعدها وقتی شهید شد، در همان قطعه به خاک سپرده شد
#کنگره_سرداران_و۲۵۰۰شهیدنجف_آباد♡🕊♡↷
https://eitaa.com/k2500sh
تفریحات
🌷#سردارشهیدمحمدرضاپوراسماعیلی
و کباب خوردن با همرزمان در باغ
#کنگره_سرداران_و۲۵۰۰شهیدنجف_آباد♡🕊♡↷
https://eitaa.com/k2500sh