بمب ارزونی💣🧨🧨
فروش لوازم خونه،وآشپزخانه💯
بهترین کیفیت،از تولید به مصرف بدون واسطه
ارسال به تمام نقاط کشور وتهران🚕
📝آدرس:میدان معلم بلوار مدائن خ اسماعیلی خ نظافتی پ۵۶
ثبت سفارش:
@VBuee_f
☎️تلفن تماس:۰۹۱۲۵۱۲۸۸۲۳
https://eitaa.com/Bombarzoonii
14.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃خلاقیت تابلو دکوراتیو
┅────────┅◍⃟🦋❀┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
https://eitaa.com/kadbanoeirani
#فوروارد_ یادت_ نره😉
❞ #ماسک ≼🥒≽
━━━━━━━━·○·━━━━━━━━
«ماسک مخصوص پوست خشک🏜🌅»
خیار رو رنده کنید و 30 دقیقه درون گلاب خیس کنید، سپس خیار خیس شده رو به مدت 20 دقیقه روی پوست صورتتون بزارین.
استفاده از این ماسک به طور روزانه تاثیر زیادی در افزایش آبرسانی و برطرف شدن زبری پوست های خشک میشه.🐌🪸
━━━━━━━━·○·━━━━━━━━
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
https://eitaa.com/kadbanoeirani
#فوروارد_ یادت_ نره😉
۱۸
#شوهر_آهوخانم
#قسمت_سوم
#علی_محمد_افغانی
تا دکان را گذاشته ای و رفته ای کارهایم پاک در هم ریخته و معوق مانده است. آیا میخواهی از تو ادعای خسارت بکنم؟ هیچ آدم عاقلی چنین کاری می کند که تو کرده ای؟ اگر تو میخواهی صبح ها سر آفتاب بدکان بیایی و پیش از آن که خلیفه یا کسی دیگر را پشت ترازو بگذاری من چه حرفی دارم؛ من از تو دخل میخواهم؛ در دکان را ببند و برو اما شب به شب دخل مرا تحولی بده؛ یقین داشته باش که صدسال هم بگذرد اعتراضی نخواهم کرد.
سکوت تودار و اخم آلود حبیب هیچ نوع اثری از سازش نشان نمی داد. با این وصف سیدمیران که کاملا بر روحیات ترازودار خود آشنائی داشت با گشاده طبعی آمیخته به بی حوصلگی آستینش را گرفت و پشت سکو کشانید :
- بیا، بیا که نه تو به از من کسی پیدا می کنی ،و نه من به از تو. این روزها گرفتاریهایی در پیش دارم که اگر به توفیق خدا از سرم برطرف شد تو را هم ناراضی نخواهم گذارد. نمیخواهم با وعده و وعید تو خالی سرت را شیره بمالم، بتو قول می دهم. اگر تو، حبیب، بیوفا هستی و مرا درست در آنجائیکه لازمت دارم مثل سگ شکاری قهر و میگذرای و میروی، من بیوفا نیستم؛ من برای تو خیالها دارم، چطور ممکن است بگذارم باین مفتی از چنگم بگریزی. وقتی که طوق را برگردنت انداختم و مسئولیت زندگی را فهمیدی چیست بعضی عادات فعلی ات را ترک خواهی کرد. اما این راهم بگویم، طوقی که من بگردنت می اندازم طوق رحمت خواهد بود نه لعنت؛ دِ حالا باز از من ناراضی باش؛ باز تا میگویند آرد را خودت تحویل بگیر و باین و آن یا حرف تنهای بارکش ها اعتماد مکن، اخمهایت را در هم بکش ،خر آسیابان را دو ساعت زیر بار لنگ بکن، تا آنها هم آرد را قیان نکرده خالی بکنند و بروند.
سیدمیران سرشانه پالتو خود را که بدیوار گرفته و گچی شده بود تکاند و چون دید حبیب چیزی نگفت و بمیل یا باکراه، اولین مشتری خود را راه انداخت، پولهای دخل را بیرون آورد؛ آنچه که اسکناس بود دسته کرد، با حوصله شمرد و در جیب گذاشت؛ آنچه که خُرد بود تحویل ترازو دار داد. سری بداخل دکان زد و برگشت. با اینکه موضوع دیر کردن آسیابان و بی آرد بودن کَته خلقش را تنگ کرده بودبر گشتن حبیب باری از دوشش برداشته بود. دیگر ماندنش در آنجا مورد نداشت. بعد از چندین ساعت متوالی در یک نقطه ایستادن و زبان روزه، آنقدر که خسته بود گرسنه و تشنه نبود. هــوس کشنده یک پک سیــگار کلافه اش می کرد. هنگامی که بقصد خانه دکان را ترک می کرد زیر چشمی نگاهی دوستانه ای بترازودار انداخت، چهره اش بازتر شده بود. این مرد چهل و چند ساله که از نهایت تندخوئی و حساسیت مثل پیری شصت ساله موهای سرش پاک سفید شده بود، با کارگران بیش از انداه گوشت تلخی می کرد. از آن کسانی بود که از لحاظ اخلاق ظاهری و سلوک، حتی با خود نمی ساخت. خودرای و کله خشک، و بدتر از آن کینه ای و نَجوش بود. عصبانیت بی جای او، که غالبا بر سر موضوعات کوچک گریبانگیرش می شدو اسباب ناراحتی همه را فراهم می کرد، چنان بود که روی سایر اخلاق نیکش پرده ضخیمی می کشید. در حالت عادی کم حرف و بی آزاری بود که دلش نمی خواست در کار کسی دخالت نمیاد. مرد راستگو وبالاتر از آن راست کرداری بود که حساب دخلش هرگز ایراد نداشت. شب به شب بدون کوچکترین توقع تا آخرین دینار فروش روزانه را در مشت ارباب خود می ریخت، دوازده ریال مزدخود را از سرش برمیداشت و در حالیکه پلکهای کم مژه اش را بسنگینی می بست و میگشود میگفت:
- من شماره نکرده ام، خودت بشمر ببین چقدر است.
آنگاه سیدمیران اسکناس ها را از پول خُرد جدا می کردو با حوصله تمام مشغول شمردن می شد. پس از پنجاه تومان دوم معمولا مبلغی کمتر از ده تومان باقی می ماند که از دیدن آن چشمش برق می زد؛ لبخندی که نشانه رضایت عمیق او را از کار و بار و اوضاع و احوال بود بر لبـانش جاری می شد و بی هیچگونه روی وریا، بخاطر قدردانی از ترازودار درستکارش مثلا می گفت:
- با فروش دیروزت، حبیب، فقط یک تومان اختلاف داری، اینهم امری است طبیعی. خدایا من ناشکر نیستم، من ناشکر نیستم، فرشته رحمت را دراین دکان مَران!
۱۹
#شوهر_آهوخانم
#قسمت_سوم
#علی_محمد_افغانی
وجود ترازو داری که دستش چسبناک نباشد برای نانوا در حکم کیمیاست، سیدمیران این نکته را خوب میدانست. بعلاوه اعتقاد داشت، همچنانکه فرشته بخانه ای که در آن سگ باشد پای نمی گذارد، خبر و برکت نیز به کسب و کاری که دست دزدی در آن باشد راه نمیابد. پس اگر ناز حبیب را می کشید یا بشکلهای موثرتری از او دلجویی می کرد جائی گُم نمی شد. ولی حالا این مسئله را پیش بکشیم که اگر، بفرض، زن چادر سفید حاضر بزندگی با چنین مردی میشد و میتوانست با اخلاق وی بسازد، آیا حبیب با آن مزد اندکی که داشت اصلا قادر به تشکیل خانواده و چرخاندن یک زندگی فراخور حال او یا هر زن دیگر بود؟ آخر این مرد از مال دنیائی هیچ چیز نداشت. اگر جائی داشت که شبها را در آن بصبح می رسانید همان خانه دائیش بود. میباید بیشتر روی این موضوع اندیشید. و اما این زن، با آن حس یگانه و پریوارش، آیا فرشته یا شیطان نبود که برای امتحان یا فریب بندگان خدا به لباس آدمیان در آمده بود؟ برای سید میران با اینکه مرد بود و همه جور وسیله در اختیار داشت تحقیق این مسئله دشوار بود، اما نیتش که خیر بود از آن آسانتر مشکلی دیده نمی شد. بهر ترتیب که شده میباید او را بیابد و در رفع ناراحتی ها و نگرانیهایش بکوشد. سیدمیران با این افکار راه خانه و گوشه راحت خود را در پیش گرفته بود. آفتاب بکلی غروب کرده بود. ساعتش را بیرون آورد، ده دقیقه بافطار مانده بود. وقتی به صرافت افتاد که نماز ظهرو عصر آنروزش را بکلی از یاد برده با خود گفت:
- برفراموشی ایرادی نیست، در منزل قضای آنرا بجای خواهم آورد.
برنامه صبحگاهی ۸ کار آفرین موفق شما میتونید از روتین های این افراد موفق ایده بگیرید و روتین صبحگاهی خودتونو تشکیل بدید:
🤍- جف بزوس - بنیانگذار آمازون:
🌱- تاکید بر ۸ ساعت خواب
🌱- بیدار شدن بین ۷ تا ۸ صبح بدون آلارم
🌱- ورزش و صبحانه و شروع ساعت کاری از ۱۰ صبح
🤍- ایلان ماسک - کارآفرین حوزه تکنولوژی:
🌱- ۶ ساعت خواب و بیدار شدن ۷ صبح
🌱- برنامهریزی و دوش گرفتن
🌱- جلسات ۵ دقیقهای با همکاران
🤍- جک دورسی - هم بنیانگذار توییتر:
🌱- بیدار شدن ساعت ۵ صبح
🌱- یک ساعت مدیتیشن و بعد حمام آب یخ
🌱- ۸ کیلومتر پیادهروی تا محل کار
🤍- بیل گیتس - هم بنیانگذار مایکروسافت:
🌱- ۷ ساعت خواب و بیداری حدود ۷ صبح
🌱- ورزش در حین دیدن ویدیوهای آموزشی
🌱- خواندن اخبار و نوشتن برنامه روزانه
🤍- مارک زاکر برگ - مدیرعامل فیسبوک:
🌱- بیداری در ۸ صبح
🌱- چک کردن فیسبوک و دویدن و ورزش
🌱- پوشیدن جین و تیشرت طوسی (هر روز)
🤍- اپراوینفری - تهیه کننده مجری و نیکوکار:
🌱- بیدار شدم بدون آلارم بین ۶ تا ۶:۲۰ دقیقه صبح
🌱- پیادهروی با ۵ سگش قهوه و مدیتیشن در فضای باز
🌱- ورزش در خانه و شروع روز کاری از ۹ صبح
🤍- وارن بافت - سرمایهگذار و بازرگان:
🌱- بیدار شدن ساعت ۶:۴۵ صبح
🌱- خواندن روزنامه و خبرهای اقتصادی
🌱- خرید سه ساندویچ از مک دونالد در مسیر رفتن به کار
🤍- ریچارد برانسون - موسس گروه ویرجین:
🌱- بیدار شدن حدود ۵ صبح
🌱- ورزش و خوردن صبحانه با خانواده
🌱- چک کردن ایمیل و شبکههای اجتماعی قبل شروع کار
✨