eitaa logo
•|کافه دنج|•
80 دنبال‌کننده
122 عکس
24 ویدیو
2 فایل
•| نوشتن اما ، تقدیر دست‌های بی‌ رمق ما بود!|•
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ اگر تمامِ علمِ دنیا و تمامِ دانشمندانِ دنیا جمع شوند نمی توانند یک چایی به صبحانه دیروزِ من اضافه کنند! می توانند؟ پس چرا من سراغِ گذشته بروم؟ و چرا بازی دربیاورم؟ عرض من همیشه این بوده که "گُذشته دَرگُذشته" ما در جهانی زندگی می کنیم که پشتِ فرمانِ زندگی نشسته‌ایم و باید نگاهمان به جلو باشد. ممکن است یک آینه هم داشته باشیم که به دلایل خاصی به پشتِ سرمان هم نگاهی بیندازیم اما در گذشته و در قبر و قبرستان و با مرده که نباید زندگی کنیم . @kafeh_denj |☕
‌ سلامی نثار مادرم اولین وطن! و آخرین تبعیدگاه... "محمود درویش"
Mahmoud Karimi - Madar Darya.mp3
3.93M
🎧 میخونم تا بدونه دنیا ... عشق تو همه دنیامه ... حالا که مادر من هستی .... پس حیدر دیگه بابامه...! س @kafeh_denj |☕
اونجا که فرخی یزدی میگه: گرچه مجنونم و صحرای جنون جای من است لیک، دیوانه‌تر از من دلِ شیدایِ من است
داره بارون می‌باره ...! 🌧☂
به صدای قطراتش گوش کردید تا حالا؟!
هر کجا هستم٬ باشم‌ آسمان مال من است؛ پنجره٬‌فکر٬‌هوا‌٬عشق‌ زمین مال من است؛ چشمها را باید شست جور دیگر باید دید؛ چترها را باید بست زیر باید رفت _ سهراب سپهری @kafeh_denj |☕
آدمی چیزی شبیه به بویِ خوشِ باران است …! _ سیدعلی‌صالحی ‌@kafeh_denj |☕
هدایت شده از مدرسه نبشتن
محبوب من! حتما خبر دارید خیلی دلم برایتان تنگ شده ... @nebeshtan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در هر قنوت؛ تا پدرت یاجواد(ع) گفت سائل رسید و پشتِ درت؛ یاجواد(ع) گفت «آدم» به پنج تن متوسّل شد و سپس «آمد» نشست دور و برت یاجواد(ع) گفت (ع)✨ (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•|کافه دنج|•
📚 *«تا به حال با خود گفته‌اید آن کسی نشدم که همیشه آرزویش را داشتم؟ تا به حال حس کردید بر روزهای زندگیتان رنگ روزمرگی و نارضایتی نشسته است؟ از خود پرسیده‌اید چرا حس تنهایی می‌کنم در حالی که همه زندگیم با خانواده و دوستانم پر شده؟ آیا تا به حال حسرت خورده اید که هرگز در تصمیماتتان، خودتان در اولویت نبودید و همواره اطرافیانتان مهم بودنده اند؟»* با خوندن کتاب «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» متوجه می‌شوید که تنها شما و “کلاریس” قصه هم اولین و آخرین زنی نیستید که این احساسات را تجربه می‌کنید. نویسنده این کتاب، زویا پیرزاد، بانوی ارمنی_ایران تباری‌ست که روایت از زنی می‌کند ارمنی‌تبار_ابرانی که در دهه 40 در منطقه بوارده آبادان را زندگی می‌کند. کلاریس، داستان همه زنان و مادرانی است که به‌خاطر عشق به خانواده آن‌قدر خود را غرق در مسائل زندگی روزمره کرده‌اند که گویا به فراموشی سپرده شده‌اند؛ زنانی که بعد از مدتی، خانواده، مصلحت‌های خانوادگی و احساسات اعضای خانواده بیشتر از خودشان مهم می‌شود. و حتی وجودشان برای اطرافیان عادتی جلوه می‌کند. این زاویه از دید نویسنده باعث شده که خیلی از افراد با شخصیت داستان همزادپنداری کنند. وجود همسایه‌ جدید و تغییر و تحولاتی که برای کلاریس بوجود می‌آورند و رفتار های رمز آلود مرد و زن همسایه و صحبت های کلاریس با خودش (ورِ خوش­بین، ورِ بدبین) که به نوعی کشمکش درونی او را نشان میدهد از قسمت های جالب رمان است. نوع نگارش کتاب ، روان و ساده است و پر از توصیفات ریز و درشت از موضوعات و اتفاقات اطراف کلاریس است. وجود شخصیت‌ پردازی‌های مختلف و تصویر سازی خوب از محیط، از نقاط قوت کتاب است. اما داستان از یک کشش سطحی و بی هیچ پستی و بلندی به نگارش در آمده که برای افراد علاقه مند به این سبک جذاب است و شاید بعضی افراد مورد پسند شان واقع نشود. @kafeh_denj |☕
«یکی از خوبی های نینا این بود که هیچ وقت دلگیر نمی شد. می گفت "خودم را که می گذارم جای فلانی می بینم حق دارد." از دید نینا همه همیشه حق داشتند و هیچ کس هیچ وقت مقصر نبود و بدجنس نبود و غرض و مرض نداشت. نه با کسی بحث کن نه از کسی انتقاد کن هر کی هر چی گفت بگو حق با شماست و خودت را خلاص کن . آدم ها عقیده ات را که می پرسند ، نظرت را نمی خواهند . می خواهند با عقیده ی خودشان موافقت کنی. بحث کردن با آدم ها بی فایده است.» 📚| چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم @kafeh_denj | ☕
‌ سرچشمه ی عشق با علی آمده است گل کرده بهشت تا علی آمده است شد کعبه حرمخانه میلاد علی(ع) کز کعبه صدای یا علی آمده است ع💚 💐
ندا رسید که امشب شب جوانان است شب بلند سرور همـه دل و جان است میان خانه مولا گلی نمـایان شد زِ برکت قدمش عالمی چراغان شد 💐 سالروز (ع) مبارک باد 💐
گفت برخيز كه آرام دل و جان آمد نغمه برخاست كه شاهنشه خوبان آمد 💚
خدایا ! از تو می ‏خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى، و مرا از کسانى قرار دهى که ذکرت را همواره بر زبان دارند، و پیمانت را نمی ‏شکنند، و از سپاست غافل نمىی شوند، و فرمانت را سبک‏ نمی شمارند، خدایا مرا به نور عزّتِ بسیار زیبایت برسان تا عارف به وجودت گردم، و از غیر تو روى‏گردان شود، و از تو هراسان‏ و برحذر باشم، اى داراى بزرگى و بزرگوارى، و درود خدا و سلام بسیار او بر محمّد فرستاده ‏اش، و برخاندان پاکش باد. _فرازی از مناجات شعبانیه @kafeh_denj |☕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و میدانم که هستی، و میدانم که می آیی، و می‌دانم که دیشب تماشا کردی ما را... بغضهایمان را دیدی... یا شاید هم اشکهای دلتنگی‌مان را پاک کردی... تو هستی و ما به سفر غفلت از شما غایبیم و بی خبر، اما می‌دانم که می‌آیی ای وعده‌ی صادق ۱۱۹۰ سالگی‌تون مبارک مولا جانم💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا