سعیده کرمانی
واحد حضرت مسلم علیه السلام #واحد #شب_اول #عرفه #محرم #سعیده_کرمانی #سعید_حمیدیان_فر لبتشنه
#واحد
#شب_پنجم ( ملودی مشابه شب اول)
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
آغوش عمو پر از سعادت است
میراث من از پدر شهادت است
در خون دست و پا زدن عبادت است
تا آغوشت
پر میکشم
سر از پا نشناسم
دست خالی
میدان روم
شاگرد عباسم
باید شوم , فدایی این راه
یا ثارالله ، میآید عبدالله
عمو حسین ، لبیک لبیک
هل من ناصر تو را شنیده ام
از خیمه تا مقتل دویده ام
ازدست و از سر دل بریدهام
کلِّ هستم
سر و دستم
فدای سرت شد
بازو شکست
دستم مثل
دست مادرت شد
عمو حسین ، لبیک لبیک
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
واحد حضرت مسلم علیه السلام #واحد #شب_اول #عرفه #محرم #سعیده_کرمانی #سعید_حمیدیان_فر لبتشنه
#واحد
#شب_ششم (ملودی مشابه شب اول)
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
با زحمت عمو مرا صدا نزن
آتش بر جان خیمه ها نزن
پیش چشمانم دست و پا نزن
اشکم ببین
ای مه جبین
رحمی بر بابا کن
نفس بکش
جان عمو
چشمانت را وا کن
تا لاله گون دیدمت جان دادم
غرق خون دیدمت جان دادم
نفس بکش ،جان عمو حسین
......
حالا که وقت رفتنت شده
خون گریه مهمان تنت شده
تیر و نیزه پیراهنت شده
در ازدحام
مانده بودی
که شدی گرفتار
مثل زهرا
دیدی آزار
بین در و دیوار
با سینهی شکسته جان داری
از روضهی زهرا نشان داری
نفس بکش ، جان عمو حسین
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
واحد حضرت مسلم علیه السلام #واحد #شب_اول #عرفه #محرم #سعیده_کرمانی #سعید_حمیدیان_فر لبتشنه
#واحد
#شب_هفتم (ملودی مشابه شب اول)
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بند اول
تا قلب حرم رسیده اضطراب
یک جرعه نمانده بین خیمه آب
وای از حال و روز کودک رباب
روی دست
بابا رفتی
بالا مثل قرآن
مادر بر دل
نجوا دارد
جانم را برگردان
رفتی مادر، در دل غوغا دارد
پشت سرت ، ذکر و دعا دارد
علی جانم
خدا به همراهت
بند دوم
دستان حسین ع گهواره شده
با تیری حلق علی پاره شده
چاره ی عالمین بی چاره شده
بین میدان
با سه شعبه
قرآنش پر پر شد
روی دستش
اسماعیلش
شهید بیسر شد
پیش مادر ، شرمنده شد بابا
دیگر رفته ، در آغوش زهرا
علی جانم
خدا به همراهت
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
واحد حضرت مسلم علیه السلام #واحد #شب_اول #عرفه #محرم #سعیده_کرمانی #سعید_حمیدیان_فر لبتشنه
#شب_هشتم (ملودی مشابه شب اول)
#واحد
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بند اول
بعد از تو وای به دنیا پسرم
با زحمت تو را به خیمه ببرم
اربا اربا شد بابا جگرم
جانِ بابا،برخیز از جا، تا دهی تسکینم
جسم تورا، هر طرفِ، این صحرا میبینم
سرت را در، آغوشم میگیرم
از دنیای، بی تو بابا سیرم
جان بابا، جانم را برگردان.
بند دوم
گم شد جسمت بین پیرهنت
گلگون شد صحرا از خون تنت
جانم قربان زخم دهنت
با دیدنت، غرق در خون، مرگم را میبینم
قطعه قطعه، جسم تو را، در عبا میچینم
آه از این غم ، که خدا میداند
داغ تو بر ، قلب من میماند
جان بابا، جانم را برگردان
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
واحد حضرت مسلم علیه السلام #واحد #شب_اول #عرفه #محرم #سعیده_کرمانی #سعید_حمیدیان_فر لبتشنه
#واحد
#شب_نهم ( ملودی مشابه شب اول)
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بند اول
وای از آبروی رفتهی فرات
وای از مشک خالی از آب حیات
دلشوره رسیده تا مخدرات
در این غربت
آه حسرت
میکشد از سینه
تیر جفا
را با زحمت
میکشد از سینه
در کنار ، علقمه غوغا شد
از تن جدا ، دستان سقا شد
واغربتا ، واویلا واویلا
بند دوم
افتاد امید حرم روی زمین
زهرا آمد جای ام بنین
وای از ضربت عمود آهنین
مادر اینجا
از داغ تو
خون دلها خورده
بمیرم که
پیکرت را
نیزه بالا برده
بر خیمهها ، دشمن رو آوُرده
آرامشِ ، خیمه برهم خورده
واغربتا واویلا واویلا
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
واحد حضرت مسلم علیه السلام #واحد #شب_اول #عرفه #محرم #سعیده_کرمانی #سعید_حمیدیان_فر لبتشنه
#واحد
#شب_دهم
بند اول
جبران شد کینه ی خندق و حنین
مضطر شد پناهگاه عالمین
زینب ماند و دنیای بی حسین
مهلا مهلا، یابن الزهرا(س) ، میروی از دستم
ای پناهم، غرق آهم، دلواپست هستم
میروی و جان میدهد خواهر
جان زینب، قدری آهسته تر
ای وای ای وای ای وای ای وای
بند دوم
نمانده جای سالمی به پیکرش
جدا شده چگونه از قفا سرش
جلوی چشم بی قرار خواهرش
از روی تل، نگاهم را، به مقتل میدوزم
در حسرت یک بوسه از چشمانت میسوزم
عمر زینب ، روی خاک افتادی
من جان دادم ، وقتی که جان دادی
ای وای ای وای ای وای ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_5987718348073341194.mp3
2.77M
زبان حال امام به مسلم علیهالسلام
#زمینه
#شب_اول
#عرفه
#محرم
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بند اول
باد موافق توی این بیابون
پیامتو به گوش من رسونده
روضتو خونده واسمو آخرین
سلامتو به گوش من رسونده
سلام خدا به زخم سرت
به جراحتای پیکرت
میام به زودی واسه ی
جواب سلام آخرت
آهم میرسه به تربت تو
اشکم میچکه با غربت تو
سخته خبر شهادت تو
سردار غریبم ای یار غریبم
بند دوم
چه سخته اخبار شهادتت رو
دختر تو رو دامنم بشنوه
چقدر غریب و بیکسی که باید
وصیتاتو دشمنم بشنوه
میبینی تو موج غم منو
میبینی با قد خم منو
شهری که سفیر منو کشت
میکشه یه روزی ام منو
گریونه چش گلای باغت
روز گار من تلخه با داغت
من موندم و ماتم فراقت
سردار غریبم ای یار غریبم
بند سوم
چه رازیه که هرکی عاشقم شد
با لبای تشنه باید بمیره
سنگی که دندون تو رو شکسته
پیشونی منو هدف میگیره
تو رو زدنت به جای من
غصه نخوربرای من
شاید سرم بیاد ولی
نمیرسه کوفه پای من
غوغایی میشه برا سر من
میشه قطعه قطعه پیکر من
مقتل رو میبینه خواهر من
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_6025924697806345294.mp3
1.75M
#زمینه
#شب_دوم
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بند اول
خوش اومدی صفا آوردی
سپاه باوفا آوردی
چه دسته گلهای جوونی
برای کربلا آوردی
گرد و غباری که روی محاسنت نشسته
دل عالمو شکسته
کاش خواهرت نبینه
سیاهی لشکری که راه آسمانو بسته
کاش دخترت نبینه
دنیا برا تو قفسه
غربت با تو هم نفسه
صحرا پر خار و خسه
خدا به دادت برسه
ای وای ای وای ،
ای وای،
ای وای ای وای
بند دوم
علی اکبرت رسیده
علی اصغرت رسیده
سه سالهی شیرین زبونت
کنار خواهرت رسیده
تشنگی از هر طرف کرببلا میجوشه
ناله ای که در خروشه
راوی قحط آبه
هرکس سپیدی گلوی اصغرت رو دیده
دلواپس ربابه
تاول، میزنه جگرت
اینجا ، میفته خواهرت
صحرا پر خارو خسه
خدا به دادت برسه
ای وای ای وای ،
ای وای،
ای وای ای وای
بند سوم
همینجا مقصد و نشونه
وادی عشق و خاک و خونه
نشنوه گوش زینب اما
همینجا قتلگاهتونه
اینجا همون دیاره که میشه مدفن شریفت
میره از تن شریفت
پیراهنت به غارت
اینجا همون دیاره که میره یه غروب دلگیر
خواهر تو اسارت
نیزه ، میبَره سرتو
زخمی، میشه دخترتو
صحرا پر خارو خسه
خدا به دادت برسه
ای وای ای وای ،
ای وای،
ای وای ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_6025924697806345297.mp3
2.98M
#زمینه
#شب_سوم
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
عمه نوحه میخونه
من برات سینه میزنم
رو نیزه اشکاتو دیدم
با چشات سینه میزنم
با این پاهای خستم
پا به پات سینه میزنم
اینا هنوز منو نشناختن
نوهی حیدرم من
با اینکه دستام بستهست
فاتح خیبرم من
آبروی این شهرو
با اشکام میبرم من
کشیده منو با روی کبود
تو شلوغیه بازار یهود
روزگار بی حیا
کاش بودی بابا
بند دوم
بابا ، من گمت کردم
تو بیابونِ تاریکم
روی من کبوده بابا
واسهی سیلی کوچیکم
میدیدی زخم پامو
اگر که بودی نزدیکم
ولی بابا من میدونم
که یه شب بر میگردی
شبیه اون شبها که
موهامو شونه کردی
نه غصه میمونه برام
نه زخمی و نه دردی
میمونه بابایی چشَم به راه
تمومی داره روزای سیاه
دیگه بسمه بابا
بابایی بیا
بند سوم
چشمِ ، دخترت روشن
اومدی مهربون من
ماه من اومدی دیگه
روشنه آسمون من
مثل یک مسافر حالا
از تنم میره جون من
برا سفر پای پر تاول
دست و پامو نبسته
مانع رفتن نیست این
پهلویی که شکسته
کسی منو نمیزنه
بابام اینجا نشسته
این تن دیگه برا من قفسه
موندنِ تو این دنیا بسه
دیگه وقتشه برم
من درد سرم
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_6041988008637372155.mp3
3.78M
#زمینه
#شب_پنجم
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
ای وسعت دریا ، من کوشش رودم
من دور از آغوشت ، یک دم نیاسودم
وقتی که تو بودی ، دلواپس خیمه
من در دل خیمه ، دلواپست بودم
مانده میان قلبم
تنها همین تمنا
باید یکی شوم من
با قطرههای دریا
تا ببینمت ، پر باز میکنم
من نمیدوم ، پرواز میکنم
بند دوم
از من نخواهی کاش،که بیاثر باشم
در موسم پرواز،بی بال و پر باشم
گر من نیاوردم همراه خود شمشیر
اما دو دستم هست باید سپر باشم
تابی نمانده در دل
تا جان دهم برایت
باید شبیه قاسم
سر بسپرم به پایت
سن کم شده ، بغضی در گلو
یاور تو ام ، راضی شو عمو
بند سوم
اذن شهادت از ،چشم تو میگیرم
زخمی شدی از تیر ، زخمیِ شمشیرم
هم خون هم هستیم ، حتی در این گودال
پیش تو میمانم ، پیش تو میمیرم
یک دم امان نداری
از حملههای لشکر
دلواپس خیامی
در لحظه های آخر
جان به لب شدم ، تا نوبت شود
قتلگاه من ، آغوشت شود
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_6041988008637372156.mp3
3.73M
#زمینه
#شب_هشتم
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
هم علی هستی و هم پیغمبری
در جراحتها شبیه مادری
هم حسن هستی عزیزم هم حسین
تو علیِ اکبری
حاصل عمرم علی جان
در دل میدان افتادی
من بمیرم که نبودم
لحظه هایی که جان دادی
مجموعهای از آل عبایی پسرم
باید که برای تو عبا بیاورم
تا اینکه تو را به خیمههایم ببرم
ولدی علی
بند دوم
بعد تو دنیا نمیارزد علی
غم به قلب یک حرم سر زد علی
آنقدر در داغ تو گریان شدند
خیمه میلرزد علی
عمه آمد بین لشکر
چشم او دارد میبارد
آمده خونِ رویت را
با پرِ چادر بردارد
بی تو چه کنم اشک و غم قاسم را
سوگی که شده به خیمهام حاکم را
اندوه شهادت بنی هاشم را
ولدی علی
🕊@kaftarchahiemamreza🕊️
4_6041988008637372159.mp3
3.34M
#زمینه
#شب_نهم
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بند اول
تو تشنهای و برای چشمم
دردی شده آب دیدن من
دستی که به آب خورده باشد
بهتر که بیفتد از تن من
فدای چشمت چشم من گر درمیان خون نشست
فدای آه مادرت گر دستم از بازو شکست
من آمدم اصلا
دور تو بگردم
دست و سر و جانم را
قربان تو کردم
بند دوم
تنها به تو میکنم توسل
من هیچ ز دیگران نخواهم
وقتی تو پناه عالمینی
از غیر تو من امان نخواهم
پناه جانم در امانم در لوای پرچمت
همه توانِ بازوانِ من فدای پرچمت
من سر بنهم بر
آغوش برادر
سر بر چه گذاری تو
در لحظه ی آخر
بند سوم
جان از تن زخمیام گرفته
این غم که نشسته در صدایت
دشمن چقدر دلیر گشته
برگرد به سمت خیمههایت
عمود و تیر و نیزهها را من به جانم میخرم
صدای پای دشمنت را نشنود گوش حرم
من دلنگرانم
میسوزم از این تب
گردی ننشیند کاش
بر چادر زینب
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_6041988008637372163.mp3
2.4M
#زمینه
#شب_یازدهم
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بنداول
زندگی من تموم شد
غصههام تموم نمیشه
مقتلت جلو چشامه
قلب من آروم نمیشه
دلم تکه تکهاس داداش
مثل پیکر تو
مثل اون کهنه پیرُهن
منم کشتن با تو اما
موندم که تو صحرا
دخترهای تو گم نشن
بریده حنجر ، عزیز خواهر
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
حسین ای جانم ، حسین ای جانم
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
بند دوم
من فدای اون نگاهت
از رو نیزههم نگام کن
بیا و برادری کن
یه دفه دیگه صدام کن
فدای عطر مویی که
اومد یاری من
از سمت و سوی نیزهها
تویی دلدار و سردارم
قافله سالارم
حتی از روی نیزهها
سر بی پیکر ، عزیز خواهر
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
حسین ای جانم ، حسین ای جانم
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
بند سوم
مونده آغوشت تو صحرا
که نشد همسفرِ من
سر تو اومد رو نیزه
بشه سایهی سر من
سر غرق خونت اومد
روضه خونم باشه
هرجایی که دلتنگتم
کجاس آغوش آرومت
لبخند مظلومت
وقتایی که دلتنگتم
شهید بی سر ، عزیز خواهر
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
حسین ای جانم ، حسین ای جانم
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
🕊@kaftarchahiemamreza🕊️
4_5987718348073341195.mp3
5.99M
مدح حضرت عقیل ع پدر حضرت مسلم ع
#شب_اول
#شور
#تک
#محرم
#عرفه
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بند اول
از نامت هیبت میبارد
یا عقیل ابن ابی طالب
در نسلت غیرت جریان دارد
یا عقیل ابن ابی طالب
مدح تو آمدست در قرآن
یا عقیل ابن ابی طالب
ای پدر شهادت و ایمان
یا عقیل ابن ابی طالب
با مشورتت برای خود خریدهای
در هر دوجهان رضایت فاطمه را
ای یاور ذوالفقار مدیون تواییم
غوغای بنی کلاب در علقمه را
مثل اجدادت
تو هم آقایی
چه رتبه ای بهتر از این؟ امین مولایی
همه اولادت
مرد میدانند
فداییان راه سید شهیدانند
«یا عقیل ابن ابی طالب ع»
بند دوم
ذکر تو باشکوه باشد پس
یا عقیل ابن ابی طالب
باتو جدل نمیتواند کس
یا عقیل ابن ابی طالب
وحشت دشمن از نگاه توست
یا عقیل ابن ابی طالب
نسب شناسی ات سِلاح توست
یا عقیل ابن ابی طالب
تاریخ نوشته است در وصف تو که
هرجا که رسیده از ولی میگفته
در نقطهی اوج مجلس معاویه
جز تو چه کسی مدح علی ع میگفته
بوده ای عمری
یاور حیدر
رفیق راه مرتضی برادر حیدر
صحبتت بوده
صحبت حیدر
همیشه گفته ای فقط منقبت حیدر
«یا علی ابن ابی طالب ع »
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
غزل مرثیه حضرت مسلم ع
#مرثیه
#شب_اول
#محرم
#عرفه
آغوش من برای ابد آشنای توست
گوشم پر از صدای خوش ربنای توست
من مسلم و موحد یک بارگه شدم
آن واحد احد به خدا که خدای توست
وقت وداع گریهام از دوری تو بود
از ترس جان نبود که جانم فدای توست
در غربت استقامت من بیدلیل نیست
تا آن زمان که پشت سر من دعای توست
کوفیست خط نامهی نامردمان اگر
همراه و همدمم خط مشکل گشای توست
مسلم کجا و میل امان نامه از کسی
امن و امان من همه جا در رضای توست
این لحظهها به غربت تو فکر میکنم
این اشکهای آخر عمرم برای توست
من بی پناه ماندهام اما غمِ من است
آن شیرخواره ای که پناهش عبای توست
غارتگرند مردم این شهر بیحیا
دلواپسیم روسری بچههای توست
اینجا که کوفه است پر از محنت و بلاست
خاکم به سر دگر چه خبر کربلای توست
با پیکرم هر آنچه شود نیست غصهای
ای بی کفن تمام غمم بوریای توست
#سعیده_کرمانی
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#مرثیه
#شب_دوم
#سعیده_کرمانی
پستی بلندیهای آن جنجال دارد
این سرزمین تل دارد و گودال دارد
اینجا هزاران نیزه و شمشیر و خنجر
از کاروانت قصد استقبال دارد
شش ماههات بد خواب خواهد شد یقیناً
این سرزمین بسیار قیل و قال دارد
غارتگران بازارشان گرم است اینجا
هر زیوری آوردهای دلال دارد
از نسل پاک مرتضی بودن حرام است
اینجا علی اکبر شدن اشکال دارد
از لاله کی خالی شود این دشت و صحرا
تا هر شهیدی پیکر پامال دارد
هر کس که نعل تازهای دارد به مرکب
ملک ری و دنیا به او اقبال دارد
خاری که میروید سر ناسازگاری
با هر یتیم و دختر ِکمسال دارد
#سعیده_کرمانی
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#مناجات
#اول_جلسه
#غزل
#سعیده_کرمانی
از اول ما بلی گفتیم بر این تا ابد روضه
که در تقدیرمان بنویسد ایزد بی عدد روضه
بهشتِ بهتر از قبل هبوط ماست میدانم
که حتی داده بر حوا و بر آدم مدد روضه
اگر عمری فدایش شد حلال عمرمان باشد
به تأویلی که قرآن گفته از هذا البلد_ روضه
خوشا محشر اگر در حلقه حدّاث او باشیم
در آن مجلس نشان، این پلک زخمی و سند روضه
تپش در سینه میگوید که باید سینه زن باشی
نزد بر سینهی دلتنگ هرگز دست رد روضه
مهیا باش و قبل از روضهها قصد زیارت کن
خدا دلتنگهای کربلا را میبرد روضه
تنی در جزر گودال و سری بر مد یک نیزه
زمین افتاده دریا و اسیر جزر و مد روضه
پس از آن ماجراهایی که آمد بر سر مویش
ندارد پیش چشم مادر آشفته حد روضه
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
بسم رب الحسین علیه السلام
شروع انتشار آثار محرم ۱۴۰۳ ویژه استفاده مادحین اهل بیت علیهم السلام
#رباعی
#سعیده_کرمانی
آن قوم که خواستند پر پر بشوی
بر دست پدر شهیدِ بی سر بشوی
ای کودک شیرخواره میترسیدند
از اینکه تو هم علیِ اکبر بشوی
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هدایت شده از هیئت روضة الشهداء بیرجند
38.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شور - از نامت هیبت میبارد
🎤کربلایی مجتبی ابراهیم زاده
✍ کربلایی سعید حمیدیان فر
و سرکارخانم سعیده کرمانی
🗓 شب اول محرم ۱۴۴۶
#⃣ #شب_اول_محرم #پست #محرم
@Alatash_Info
هدایت شده از سعیده کرمانی
#غزل
#سعیده_کرمانی
#میخواستمکهخیمهبهسامانشودنشد
#مرثیه
#شب_هفتم
#حضرت_علی_اصغر.ع
میخواستم که خیمه به سامان شود نشد
غم لحظه ای اگر شده پنهان شود نشد
گفتم در این دقایق آخر اگر شده
روی پر اضطراب توخندان شود نشد
روی لب علی که خودش چشمهی بقاست
یک جرعه آب هم شده مهمان شود نشد
با دیدنش به رحم بیاید دلی مگر
از سنگها جدا دل انسان شود نشد
هرکس که در میان جماعت مردد است
شوقش به بازگشت دو چندان شود نشد
جز تیر حرمله که سر از پا نمیشناخت
یک تن دگر بگو که پریشان شود ...نشد
شرمنده ام رباب که آغوش زخمیام
میخواستم براش نگهبان شود نشد
تا پشت خیمهها برسم خواستم کمی
دستم عمود این سر بی جان شود نشد
از اشک خود مضایقه کردی که ذره ای
دفن علی برای من آسان شود؟
نشد
🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
هدایت شده از سعیده کرمانی
#مرثیه
#شب_هفتم
#مثنوی
#سعیده_کرمانی
از تشنگی هرگز نبودی زار و بی تاب
رفتی به میدان نه به قصد خواهش آب
رفتی چراغ کوچکی باشی در این راه
رفتی که دستی را بگیری از دل چاه
رفتی که آزادی ببخشی محبسی را
از جهل شاید بازگردانی کسی را
حیدر شدی بر منبری از دست بابا
با چشمهایت خطبه خواندی ، آه، اما
غیر از سپیدی گلویت را ندیدند
آن خطبههای روشنت را سر بریدند
از هم جدا شد جملهها پای گلویت
خون دجله میشد در بلندای گلویت
کینه دل تیر سه پر را سخت می کرد
خوابیدنت کار پدر را سخت میکرد
یک دست او گهواره جنبان سرت بود
دست دکر گهواره بهر پیکرت بود
در چشمهایش تیره میشد روز روشن
نه جان ماندن داشت و نه روی رفتن
شمشیر کارش قبر کندن شد ولی حیف
مادر کنارت گفت با آه ، از علی حیف
لطفی ندارد بی تو دیگر منزل من
چشمان خود را باز کن نور دل من
با تو سخن بسیار دارم تا بگویم
قنداقهی خونیت را باید بشویم
خشک است مادر جان چرا دور دهانت
از حنجرت بیرون چرا زد استخوانت
برگرد و باری از غمم بردار مادر
تلقین و تدفین من است انگار مادر
زود است حالاها برایت سوگواری
در خاک خوابیدی چرا ؟ گهواره داری
🕊@kaftarchahiemamreza🕊